برنامه یاد بعضی نفرات
 
آواز ایرانی با فاجعه روبروست
وقتی رگ تعصب شهرام ناظری به جوش می‌آید
آواز ایرانی با فاجعه روبروست
موسیقی ما - شهرام ناظری با اشاره به اینکه آواز ایرانی با فاجعه روبروست، گفت: این هنر اصیل در سطح پایین و نازلی قرار گرفته است.شهرام ناظری، از اساتید آواز ایرانی در همایش موسیقی شعر حافظ در مؤسسه فرهنگی شهر کتاب با بیان این مطلب گفت: هنوز جای شکر آن باقی است که در مکان کوچکی مانند این مکان این‌گونه موضوعات از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است در حالی که باید این روز یعنی روز بزرگداشت حافظ در سراسر ایران جشنی برگزار شود تا مردم از هر قومیتی در این خاک زرخیز جمع بشوند تا درباره این اعجوبه بزرگ تاریخ تبادل نظر کنند.

ناظری افزود: اگر همه این اتفاقات و جشن‌ها برای بزرگانی چون حافظ، مولانا و فردوسی گرفته شود باز هم حق مطلب ادا نشده است زیرا اظهار نظر کارشناسانه به مدت چند قرن برای شناختن این خورشیدهای تابان کم است.

وی درباره تلفیق شعر و موسیقی و شناخت این عنصر مهم در آواز ایرانی تصریح کرد: متأسفانه این روزها تلفیق شعر و موسیقی و شناخت حس درست از شعر در میان خوانندگان جوان جایی ندارد البته آنها گناهی ندارند زیرا اساس آموزش آواز ایران غلط است و به تعبیری ساختاری برای آموزش و تدریس وجود ندارد.

ناظری خاطر نشان کرد: باز جای تأسف دارد که آوازی را می‌شنویم که خوانندگان آن هیچ‌ حس و درک درستی از شعر ندارند، به همین خاطر مردم آوازی را می‌شنوند که به دلیل عدم درک درست از این هنر، یکنواخت، سرد و خسته‌کننده هستند. بی‌شک با ادامه این روند آواز ایرانی کم‌‌کم طرفداران خود را از دست می‌دهند.

وی تصریح کرد: ما در آینده در مورد آواز ایرانی با یک فاجعه خیلی بزرگ روبرو هستیم زیرا این هنر اصیل در سطح پایین و نازلی قرار گرفته است، به هر حال درست است که مردم نمی‌توانند از لحاظ فنی درباره این‌گونه آوازها و کارهای ارایه شده نظری بدهند اما از نظر حسی کاملا عمق فاجعه را درک می‌کنند چون می‌بینند که خواننده به هیچ‌وجه با شعر حرکت نمی‌کند و شنونده را در قبال آواز دلسرد می‌سازد.

خواننده آلبوم گل صدبرگ در ادامه اذعان داشت: باید آواز ایرانی آسیب‌شناسی بشود زیرا در حال حاضر لهجه‌های مختلف، لحن‌های غربی و غیر وارد آواز شده‌اند که شرایط خوبی را برای این هنر رقم نمی‌زند و من فکر می‌کنم این اتفاق برای نسل آینده بسیار ناامیدکننده است.

ناظری خاطرنشان کرد: امیدوارم یک حرکت اساسی و اصولی صورت بگیرد و روی این‌گونه مسایل کاری کارشناسانه شود اما این نکته را نیز باید توجه داشت که این گنجینه‌های اصیل را نباید به دست کسانی سپرد که حیف و میلش کنند.

وی تصریح کرد: در اوایل انقلاب موسیقی ایرانی خوش درخشید و این اتفاق استثنایی بود، اگر این جریان خوب هدایت می‌شد، بی‌شک به جاهای بسیار بهتری دست پیدا می‌کردیم.

ناظری اظهار داشت: ما باید امروز به حافظ، مولانا، فردوسی، سعدی و موسیقی و هنر ایرانی بنازیم، باید روی این فرهنگ کار بکنیم و محصول درستی از آن ارایه بدهیم.

وی گفت: قرار نبود من در این همایش صحبت بکنم من فقط به عنوان مهمان در اینجا حاضر شدم اما وقتی به من می‌گویند از حافظ و مولوی صحبت کن، من خون و رگ تعصبم به جوش می‌آید.
منبع: 
شبستان
تاریخ انتشار : چهارشنبه 21 مهر 1389 - 00:00

برچسب ها:

دیدگاه‌ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:43

جناب رضا خان:
همیشه اکثریت نشانه موجه بودن چیزی نیست،
چراکه خداوند در قرآن دربسیاری مواردفرموده اند:(ولکن اکثرالناس لا یعلمون)

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:43

نظر فردی با نام رضا برایم بسیار جالب بود .نه از آن جهت که خواندنی بود بلکه جالب از آن جهت که به طرز تفکر مسموم عده ای جوان غرب زده که رشد و تعالی خود را از دید چشمان غربی ها می بینند بیشتر پی بردم . دوست عزیز ... هنر بسیار پیچیده تر از آن است که شما و امثال شما آن را تشخیص دهید و فاتحه آن را نیز بخوانید .
در تمام جوامع بشری دو نوع هنر وجود دارد نوعی هنر عامه پسند و بسیار پر طرفدار است و هنر دیگر اگر چند طرفدار اندکی دارد اما بسیار متعالی فاحر و در عین حال متفکرانه است . طبیعیست کسی که فیلم خروس جنگی را می بیند و از آن لذت وافر برده و حض میکند نمیتواند درک درستی از آواز گنجشکها داشته باشد . همین مسئله در مورد موسیقی نیز صادق است کسی که از موسیقی بی پایه و اساس خواننده زیر زمینی - که حتی از بردن نام آن در کنار شهرام ناظری شرمم میشود -لذت میبرد طبیعیست نمیتواند ارتباط معنا داری با موسیقی اصیل و ناب ایرانی که سراسر تفکر در شعر و موسیقی و حتی بیان موسیقی آن است داشته باشد زیرا که او طرز فکری مسموم دارد که اجازه درک زیبایی را به او نمیدهد .

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:43

دوست گرامی ، شما یا موسیقی ایرانی را نمی شناسید یا موسیقی دیگر فرهنگ های منطقه را ! این که به صرف وجود داشتن چند اسم عربی در ردیف - آن هم در دوره ای که رسم الخط عربی و حتی زبان عربی بسیار رایج تر از حالا بوده در کشور ما - این موسیقی را عربی بدانیم ، بیش از هر چیز آبروی خودمان را می برد !
دوست گرامی ، موسیقی های ترکی ، عربی و ایرانی خواستگاه های مشترکی و به قول شما مشترکاتی هم دارند و هیچ کدام بر دیگری ارجح نیستند هر چند بیشتر گفته می شود موسیقی ایرانی بعد از هجوم اعراب به این ممالک عرب گسترش پیدا می کند . شما الان موسیقی اعراب را گوش کنید و ببینید چقدر شباهت بین این موسیقی و موسیقی ترک ها و موسیقی ما وجود دارد ؟
گفته بودید که تار ایرانی نیست پس این موسیقی خارجی ست ! بنده این سخنان متناقض شما را نمی فهمم ، به قول خودتان احتمالا گیتار ریشه ای ایرانی دارد ، پس چون گیتار ریشه اش ایرانی ست موسیقی فلامینکو یا موسیقی جز " خارجی !‌ " است و بی ارزش !
گذشته از آن ،‌تار چه در دوره ی قاجار وارد شده باشد چه نه ( که هنوز مشخص نیست ) ، مهم این است که موسیقی و صدا و ساختاری که در تار ایرانی هست در تار قفقازی نیست و بالعکس ! دوست گرامی ! آنچه مهم است صدای ساز است نه این که قیافه ی ساز به فلان ساز فلان کشور شبیه است ! در ضمن شما از تار مثال زدید ، چرا سه تار را نگفتید ؟! چرا سنتور و کمانچه و نی را نگفتید ؟! چرا تنبک را نگفتید ؟!
در ض

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:43

بله اگر نیم نگاهی به تاریخ موسیقی ایران بیاندازیم موسیقی از زمان قاجار ثبت و ضبط شده است و شروع نت نگاری و آموزش آکادمیک از اواخر دوره قاجار و اویل پهلوی اول است...
اما هنرمندان آن زمان هم از دل و جان خود ساز می زدند حال شنونده قاجار باشد یا پهلوی یا... وقتی علی اکبر شیدا می گوید "امشب شب مهتابه" این شب الان هم هست یا وتی عارف قزوینی " از خون جوانان وطن لاله دمیده" را سرود و ساخت الان هم مصداق دارد.
در موسیقی ملی ایران آنقدر ظرفیت و توانایی وجود دارد که مانکن های یک روزه در آن گم هستند. فروش بلیط و آلبوم خوانندگان پاپ اگر زیاد شد چیزی از اهالی موسیقی ملی کم نمی شود این هدیه صدا و سیما است که سلیقه شنیداری مردم را آنقدر پائین آورده که به هر صدایی می گوئیم خواننده...
می دانم و می دانی که چرا مجوز کنسرت اهالی پاپ چقدر راحت و بی دردسر داده می شود و در هر شهر و شهرستانی می خوانند چون حرف آنها برف است که دمی می نشیند و آب می شود اما حرف اهالی موسیقی ملی ژرف است و برجان می نشیند و به فکر وامی دارد شنونده را. وقتی بسطامی می خواند " ای خطه ایران مهین ای وطن من" تا صد سال دیگر هم از یاد من و ما نمی رود اما فلان خواننده پاپ هی جیغ بزنه " دوست دارم یه عاله هرچی بگ بازم کمه" خوب این چه تاثیری در فکر و روان ما دارد من نمی دانم چرا این خوانندگان پاپ مسائل خصوصی شان را عمومی مطرح می کنند؟؟

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:43

به استاد بفرمایید مگر آواز ایرانی طرفدار هم دارد؟

همین الان هم کسی طرفدار موسیقی سنتی نیست و گروهی اندک و بیشتر هم افراد مسن برای جمع شدن به کنسرت سنتی می روند.
آواز ایران با فاجعه روبرو نیست؛ ااز ایران و خودش فاجعه است.
وقتی نوار های دو استاد آواز ایران که شجریان و ناظری باشند، به زور 20هزار نسخه فروش می رود و سی دی خواننده های پاپ یکی دو میلیون می فروشد؛ فاتحه موسیقی سنتی قبلا خوانده شده است.
استاد نگران نباشید و حرص نخورید چون فایده ای ندارد. موسیقی سنتی ایران یادگار دوران نحس قاجار است که بدترین دوران تاریخی ماست و برای همین همه اشعجز و لابه و بدبختی است.

ای کاش این اساتید به جای موسیقی سنتی دوره ی نحس قاجار، فقط به اجرای موسیقی محلی و فولکلور منطقه خویش می پرداختند. هم ایرانی تر می بود و هم زنده تر و شاداب تر!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:43

مشکل شما اینه که نمی دونی یا سر کارمون گذاشتی
همیشه دو جور موسیقی بوده
یکی موسیقی متحرک و یکی متفکر
متحرک یعنی ملودی ساده با تمپوی بالا و هنر تنظیم با یار معنایی پایین شعر
متفکر یعنی ملودی قوی متناسب با شعر عمیق با پیچیدگی های ریتمیک
اگه ببینی همه جای دنیا شکل اول پر فروش یوده اما زود فراموش شده چون هر روز یکی دیگه از اون متولد میشه و قبلی فراموش میشه
الان هنوز شما آهنگ های دهه 30 را زمزمه میکنی یا کلاسیک غرب فراموش نشدنیه

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:43

آقای رضا واقعاً برای خودت و طرز فکرت متاسفم موسیقی سنتی فاجعه نیست این طرز فکر جوانهای امثال توست که فاجعه است درود بر بلبل پارسی گو استاد شهرام ناظری

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:43

نظر شماره 3 خواهشمندیم کمی تاریخ بخوانید .

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:43

رضا چرا الکی از شکمت حرف می زنی؟؟؟؟
من قبل از 22 خرداد 88 موسیقی سنتی گوش نمی کردم چون آشنا نبودم ولی بعد از 22 خرداد با این موسیقی بسیار زیبا آشنا شدم و به جرات می گم که الان چند ماهی است که من و 3 تا از دوستانی که رابطه بیشتری با اونا دارم هر روز گوش می کنم.مخصوصا استاد شجریان و استاد ناظری و استاد سراج.
شما برو ساسی مانکن گوش بده!!!
ولی اگه تونستی تصنیف "رندان مست" از استاد شجریان یا آلبوم مولویه استاد ناظری رو گوش کن!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:43

متاسفانه دو نکته ی غم انگیز در رابطه با موسیقی هنری ایران همواره در این چند سال اخیر وجود داشته ، یکی اظهارات غیر تخصصی افرادی مانند " رضا " که با کمترین دانش و تجربه ای و به صرف اظهارات یک عده ی شارلاتان روشنفکر نما ، سیگاری لبه ی دهانشان می گیرانند ، احتمالا یک موسیقی به زعم خودشان " روشنفکرانه " ! مثل میوز یا گرین دی برای خودشان می گذارند ( غافل از این که این ها موسیقی تین ایجریند نه روشنفکری ! ) با ساده ترین ساختاری که فکرش را کنید ، کتاب شاملویی هم در آن یکی دستشان و با ژستی خنده دار از این در و گهر ها ساطع می کنند . اینان نه معنای ساختار موسیقیایی را می دانند ، نه پیچیدگی های ملودیک / ریتمیک موسیقی دستگاهی را می فهمند و نه توانایی فهمیدن تفاوت ساز علیزاده با شهناز را دارند ... متاسفانه مسوول اولین و آخر این اعوجاج فرهنگی سیاست های بالا و صدا و سیما هستند که با حمایت غیر مستقیم از نازل ترین انواع به اصطلاح موسیقی ، کمر به نابودی موسیقی کلاسیک ایرانی بسته اند ( و همیشه این اصرار عجیب برای استفاده از ترکیب بی معنای " موسیقی سنتی " هم از طرف این دوستان وجود دارد )
این دوستان آنقدر سطحی نگرند که گمان می کنند موسیقی دستگاهی - با آن پیچیدگی و گستردگی - حاصل زمان قاجار است بی آن که کلمه ای از تاریخ موسیقی ایران و رساله های قدیمی موسیقی ایرانی خوانده باشند . البته شاید این تفکر ریشه در اظهارات همان افراد مذکور داشته باشد که سه تار بدست می گیرند ( و دریغ که حتی ابتدایی ترین نکات نوازندگیش را نمی دانند ! ) و واق واق می کنند ( موسیقی مای عزیز !‌ این توهین نیست بلکه اسم یک قطعه ی راک این دوستمان است : واق واق سگ ! ) و با ژستی متفکرانه می گویند " اساتید دوره ی قاجار دویست سیصد تا ملودی زدند ردیف را درست کردند ! " ( نقل به مضمون )
دومین مشکل هم متاسفانه بعضا به کسانی برمیگردد که می خواهند از این نوع موسیقی دفاع کنند که متاسفانه علی رغم حسن نیتشان کمی در دفاع از این موسیقی ارزشمند بهانه به دست طرف مقابل می دهند . بعضی مصداق های این نکته را در نظرات همین نوشته می بینیم .

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:43

من در بخش ها یی با آقا رضا موافقم و در بخشهایی کاملا مخالفم.. از آن جهت که در دوره ای از تاریخ ، ایران مورد هجوم اعراب قرار گرفت به تبع موسیقی ما همانند زبان و .. تحت تاثیر قرار گرفت و بخش هایی از موسیقی مقامی وارداتی است اما سایر بخش ها ریشه در دوران قبل از هجوم اعراب دارد. مثلا دستگاه شور به دوران ساسانی برمی گردد. ساز و آواز هم منحصر به دوران قاجار نیست.. تار و موسیقی ارمنی و آذربایجانی هم ایرانی است... ارمنستان و آذربایجان قسمتی از ایران بوده اند و از این گذشته هنر مرز نمیشناسد. ردیف های ارمنی بسیار به ردیف های ایرانی که در دوران قاجار مکتوب شد نزدیک است و این بیانگر آن است که اصالت موسیقی مقامی این منطقه به گذشته های دور برمیگردد.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:43

واقعا با نظر آقا مصطفی موافقم موسیقی سنتی یعنی پرواز به فرازستان معنا(قسمتی از سخنان گوهر بار استاد شجریان)

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:43

با سلام خدمت دوستان گرامی

چرا اینقدر بر علیه من جبهه گرفتید دوستان؟!!
بنده سخن از از دست دادنطرفداران کردم نه چیز دیگر!

شما اگر ک کمی تاریخ بخونید و همچنین به فرمهای موسقی نگاه می کنید خواهید دید که این چیزی که به اسم موسیقی دستگاهی ازش اسم برده می شه، بیشتر از اینکه طعم ایرانی داشته باشه، چاشنی خارجی داره!
خیلی از گوشه ها و لحن های این موسیقی بسیار شبیه و بدون شک تحت تاثیر موسیقی عربی هستند. چند تا از گوشه های ماهور و همایون دقیقا عربی هستند.
بعضی سازهای موسیقی سنتی ، مثلا "تار" هم که اصلا ایرانی نیستند و با هجوم قوم قجر به ایران وارد شدند، درسته که بعدا یک تغییراتی توش ایجاد شد ولی اصل ساز و صدادهیش تقریبا همون تار آذری است. شما فقط به عکسهای قدیمی نوازندگان تار نگاه کنید و ببینید تارشون چه شکلیه. و نحوه در دست گرفتن ساز رو نگاه کنید.!!!

شما سازهایی که برای موسیقی سنتی دارید حتی، اکثرا قدمت چندانی ندارند، در مقایسه با سازهای ایرانی که در مناطق مختلف کشور در موسیقی محلی بهکار می ره!
ریتم در موسیقی ایران خیلی جایگاه بزرگی داشته، همونطور که می بینیم در موسیقی های محلی ما هنوز ریتم به چشم میاد و لی توی موسیقی سنتی نیست، اینها همه نشون می ده که این موسیقی دچار تحولات خیلی بزرگتر از انتظار شده!

لابد می دونید که گیتار اصلی ساز ایرانی بوده و بعد از حمله ی اعراب بوسیله شخصی ایرانی به اسم زریاب به کشورهای دیگه رفته! پس کو؟ چرا چیزی به اسم چنگ تو موسیقی مانمونده!

برخلاف موسیقی سنتی که به نظر من بیشتر خارجی هست تا ایرانی، موسیقی محلی و موسیقی مناطق ما باید بیشتر مورد توجه قرار بگیره که دست نخورده تره، و اصیل تر.

خوانندگانش معمولا "قرآن خوان" و " نوحه خوانها"ی سابق نستند که به جای آواز خواندن باز هم "نوحه" بخوانند و این بار با "تار" یا "سنتور"!

متاسفانه تعصب چشم همه ی شما رو کور کرده! واقع بین باشیدذ تا پسشرفت کنیم.
در جواب اون دوستمون آقای صحافی باید بگم که بنده هیچ وقت اسم استاد شهرام ناظری رو در کنار فلان خواننده ای که شما نظر داری نیاوردم. جناب آقای ناظری بدون شک باعث افتخار همه ی ایرانیهاست!
لازم به ذکره که من از زمانی که چشم باز کردم صدای موسیقی سنتی توی خونه بوده و مثل بعضی دوستان نیستم که می فرمایند برای چند آهنگ سیاسی (و آنهم بدون کیفیت فنی) به این موسیقی علاقمند شده اند!
پرهام جان خیلی طول می کشه تا یاد بگیری که مثلا "رندان مست" که شما خیلی دوستش داری جز 5 ضعیفترین آثار کل دوران فعالیت استاد شجریانه! همچنین مولویه استاد ناظری جز آثار شاخص این هنرمند نیست! لطفا درباره ی چیزی نظر بدید که دربارش الاعات دارید.

اما ایشون باید بدونند که حرص خوردن فایده ای نداره! مردم کم کم دارند تاریخ کشورشون رو می خونند، و می فهمند که چه چیزهیی مال خودشون بوده و چه چیزهایی نبوده!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:43

باید عرض کنم دوستانی از اذربایجان مهمون خونه ما بودن و گفتن موسیقی سنتی از ایران وارد اذربایجان شده .حالا این اقا رضا چی میگه؟

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:43

من کاملا با این بخش صحبت های رضا موافقم که موسیقی فولک ایران خیلی زیباست (شاید از موسیقی دستگاهی بیشتر!) و خیلی کمتر از حدش بهش اهمیت دادن و دادیم ! ولی آقا رضا اینم بگو که موسیقی دستگاهی ما بر اساس همون موسیقی مقامیمون تدوین شده و به نظر من این کار میتونه اسمش یه تلفیق فوق العاده باشه .... کاری که تو پیدایش خیلی از موسیقی های پیشرو مثل Jazz استفاده شده...
در ضمن این موسیقی دستگاهی یا همون سنتی که شما انقدر راحت نقدش میکنی , موجب حیرت خیلی از موسیقیدانان هست. مثلا در مورد قابلیت بداهه نوازیش و یا همون نبود ریتم که شما با کمال تعجب بعنوان یه ضعف ازش گفتی. در صورتی که این باعث میشه هم دست ما تو نوازندگی باز تر باشه هم در آهنگسازی (که در نوع خودش بی نظیره!...)

و یه نکته ی خیلی مهم که یادم رفت اینه که : کسایی که موسیقی دستگاهی مارو تدوین کردن و در نهایت میرزا عبدالله یه خدمتی که کردن این بود که همون لحن ها و نغمه های موسیقی مقامی مارو که هیچوقت (حتی تا الان) به صورت مدون یکجا جمع نشده بودرو , جمع کردن (اما بر اساس محیط زندگی خودشون و سازهایی که در اختیار داشتن).
در ضمن شما گفتی تار ایرانی نیست , -قبول- ولی کنار تار , کمانچه سنتور و... بودن که نمیتونی بگی ایرانی نیست.

و آخرین نکته اینکه ما داریم درباره یه هنر به اسم موسیقی بحث میکنیم نه تاریخ . که شما هی میگی "شماها تاریخ نخوندین" (من تاریخو گوش نمیکنم , موسیقی سنتی گوش میکنم و نمیتونی منکر بشی که زیباست...)

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:43

اقای ناظری که انصافا اواز مثال زدنی ندارند و اصلا کل خاطر موسیقایی مردم از ایشان به همان چند تصنیف معروف دهه60 باز میگردد
ایشان در زمینه اواز صوفیانه ومولوی خوانی هم چیزی ارایه نکردند .
در کل سابقه ایشان یکی دو البوم بیشتر خودنمایی نمیکند که ان هم به مدد اهنگسازان خوبی مثل مشکاتیان و لطفی ست.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:43

جناب آقای رضا
سلام
خیلی رک میگم که جملاتتون واقعا دل آدم رو به درد می یاره اینهمه غرب زدگی واقعا فاجعه است .باز جای شکرش باقیه که اسم دو تا ساز ایرانی رو بلدین . بیشتر از اونکه آواز ما به قهقرا رفته باشه تفکر افرادی مثل شما به قهقرا رفته . اول فکر کردماز موسیقی چیزی نمی دونید بعد فهمیدم تاریخ هم بلد نیستید . فقط جهت اطلاعاتون و اینکه اگر خواستین صحبت کنید لااقل این نکات رو بلد باشین یه سری توضیحات خدمتتون میدم :
ابتدا در رابطه با قدمت موسیقی باید بهتون بگم که موسیقی ردیفی و آوازی ایران متبط به زمان قاجار نیست در زمان قاجار تنها ردیف های موسیقی ایرانی نوشته شدن بلکه این ردیفها مربوط به زمان ساسانیان هست و آهنگساز شهیر ایرانی رو امیدوارم بشناسید باربد . سازهای چنگ محصول همون دوران هستند و یا ساز قانون توسط فارابی دانشمند بزرگ ایرانی ساخته شد . در زمان قاجار برای از بین نرفتن این موسیقی فاخر ردیف های سازها و آوازی مکتوب شد .
و در رابطه با موسیقی فولکلور : اولا باید بهتون بگم متاسفم که خوانندگان موسیقی ردیفی رو در حال حاضر عده ای نوحه خوان معرفی کردید . شما متاسفانه انتقاد کردن هم بلد نیستین . منظورتون در رابطه با نوحه خوان کی بوده استاد شجریان یا استاد ناظری کدومشون یا شاید علیرضا قربانی و سالار عقیلی . واقعا متاسفم براتون . در اینکه موسیقی نواحی ما بسیار زیباست هیچ تردیدی نیست و جالبه خدمتتون البته فقط جهت اطلاع بکم که شاهنامه خوانی استاد ناظری آلبوم شب ، سکوت ، کویر استاد شجریان ، اواز اساطیر و بهاران آبیدر استاد ناظری و استاد کامکار بر پایه موسیقی نواحی ما هستند این نوع موسیقی گوشه های بکر خیلی داره و اساتید ما هم به شدن دارن روش کار می کنن اما این یک بخش موسیقی فاخر ایرانیه پس موسیقی ملی و اصیل ما کجا باید باشه .
در رابطه با فروش آلبوم های اساتید : جالب توجه که بهتون بگم به عنوان مثال تنها تیراژ اولیه کاست مولویه 58000 نسخه بوده و به تیراژ دوم هم رسید رندان مست هم ک به تیراژ سوم رسید ما ایرادی نمی بینیم که کاست موسیقی پاپ فروش داشته باشه به شرط اینکه افرادی که این کاست رو میخرن جنبه این رو داشته باشن که دچار غرب زدگی اونم با این درجه نشن
شما اومدین موسیقی سنتی و موسیقی پاپ رو با هم مقایسه میکنید اصلا این دو نوع موسیقی قابل قیاس با هم هستند و با چه اعتماد به نفسی دستگاه های موسیقی رو بررسی کردین ؟ میشه بفرمایید به چه علت موسیقی اصیل ایرانی بیشتر خارجیه ؟ یا چه جوری تشخیص دادن ریفهای موسیقی ما عربین ؟
آخه چرا وقتی بلد نیستین نظر میدین ؟ شما چقدر ساز زدین ؟ چقدر با ردیف های موسیقی اشنا هستین ؟ چقدر از تاریخچه موسیقی می دونین ؟ چقدر حتی به صورت تخصصی موسیقی سنتی رو گوش کردین ؟
من بیصبرانه منظر جوابتون به سوالاتم هستم . شما دارین مولویه رو با چی مقایسه می کنید با چاووش ها . خب این اثار زمین تا اسمون سبکش با هم فرق می کنه . اگر شما نمی دونید من میگم تا بدونید هنوز هم البوم های یادگار دوست و خزان و بیداد و بیقرار و آتش در نیستان و مطرب مهتاب رو تیراژ داره و داره منتشر میشه و تقاضای مناسب و خوبی هم داره . فرمودین از بچگی موسیقی تو خونتون بوده سبکشو نمی دونم اا حدس می زنم حتی موسیقی فاخر پاپ هم نبوده . ضمنا خوشحال میشم بفرمایید نبود ریتم در موسیقی ردیفی یعنی چی ؟ چون این صحبتتون من رو واقعا شگفت زده کرد و معلوم کرد که ریتم رو هم نمی شناسید .
ضمنا در جواب م.ع در رابطه با آواز استاد ناظری باید بگم ایشون به واسطه ی صدای کاملا خاص و اساطیری که دارند در دنیا مثال زدنی هستند تا این حد که به عنوان پاواراتی ایران لقب گرفتند توصیه می کنم یه مقدار کاست ها رو تخصصی تر و عمیق تر گوش بفرمایید استاد داریوش صفوت صدای استاد ناظری رو بسیار بسیار قبول داشتند
امیدوارم تا ابد سایه موسیقی و اواز ردیفی ایرانی بر سر ایرانیان واقعی مستدان باشه و ما از این مکتب حظ کافی را ببریم و از خدا می خوام که اساتید بزرگوارمون رو همیشه برای ما و این موسیقی نگه داره .

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود آواز ایرانی با فاجعه روبروست | موسیقی ما