بدونِ تایید یا ردِ کلیتِ مطلبی که میثم یوسفی نوشته، باید به چند نکته در موردِ این نوشته و نظراتی که در پیاش آمده، اشاره کرد:
- در قالبِ شبهِ هنری ترانه، شبیه به قالبهای هنری، یک تِم یا پیرنگ وجود دارد که شالودهی اثر را میسازد و برداشت یا اقتباس به کپیِ نعل به نعلِ یک اثر از اثری دیگر گفته نمیشود. در این دو ترانه پیرنگ یکیست. کسی رفته است و آنکه مانده نگرانِ اوست و حتا نگرانِ رفتارِ آندیگری (که رقیبش بهحساب میآید) با معشوق. بنا بر این مساله اصلاً تکرارِ واژهی «نگران» در دو ترانه نیست.
- اینکه کسی بگوید فلان خواننده وقتی صدایش را توی گلویش نمیاندازد، شنیدنیتر است، تعریف بهحساب میآید نه نقدِ منفی. شیوهای که فرزاد فرزین (متاثر از لحنِ و خوانشِ فریدون فروغی) پیش گرفتهبود و در یکی دو کارِ اخیرش اصلاح شده، تنها باعثِ کمتر شنیدهشدن و بروزِ محدودتر تواناییهایش بود. اگر کسی پیش از این هم چنین انتقادی میکرد، انتقادی سازنده و مثبت بود و هجمههای استادیومی هواداران در این مورد عجیب و کوتهنظرانه است.
- وقتی نقدی دربارهی اثری نوشته میشود (چه روا و چه ناروا)، پاسخِگویی مؤلف کارِ نابهجاییست. درواقع مؤثر و مؤلف حرفشان را با کارشان زدهاند و استقبال یا عدمِ استقبال از آن و رویکردِ مثبت یا منفی منتقدان، تبعاتی قابل پیشبینی است که حق شنودگان و منتقدان است. اگر منتقدی دیگر نقدِ میثم یوسفی را نقد میکرد، کاملاً پذیرفتنی و قابلِ قبول بود اما به اینشکل، عملاً شاهدِ شکلگرفتنِ دعوایی کودکانه هستیم.
-
بدونِ تایید یا ردِ کلیتِ مطلبی که میثم یوسفی نوشته، باید به چند نکته در موردِ این نوشته و نظراتی که در پیاش آمده، اشاره کرد:
- در قالبِ شبهِ هنری ترانه، شبیه به قالبهای هنری، یک تِم یا پیرنگ وجود دارد که شالودهی اثر را میسازد و برداشت یا اقتباس به کپیِ نعل به نعلِ یک اثر از اثری دیگر گفته نمیشود. در این دو ترانه پیرنگ یکیست. کسی رفته است و آنکه مانده نگرانِ اوست و حتا نگرانِ رفتارِ آندیگری (که رقیبش بهحساب میآید) با معشوق. بنا بر این مساله اصلاً تکرارِ واژهی «نگران» در دو ترانه نیست.
- اینکه کسی بگوید فلان خواننده وقتی صدایش را توی گلویش نمیاندازد، شنیدنیتر است، تعریف بهحساب میآید نه نقدِ منفی. شیوهای که فرزاد فرزین (متاثر از لحنِ و خوانشِ فریدون فروغی) پیش گرفتهبود و در یکی دو کارِ اخیرش اصلاح شده، تنها باعثِ کمتر شنیدهشدن و بروزِ محدودتر تواناییهایش بود. اگر کسی پیش از این هم چنین انتقادی میکرد، انتقادی سازنده و مثبت بود و هجمههای استادیومی هواداران در این مورد عجیب و کوتهنظرانه است.
- وقتی نقدی دربارهی اثری نوشته میشود (چه روا و چه ناروا)، پاسخِگویی مؤلف کارِ نابهجاییست. درواقع مؤثر و مؤلف حرفشان را با کارشان زدهاند و استقبال یا عدمِ استقبال از آن و رویکردِ مثبت یا منفی منتقدان، تبعاتی قابل پیشبینی است که حق شنودگان و منتقدان است. اگر منتقدی دیگر نقدِ میثم یوسفی را نقد میکرد، کاملاً پذیرفتنی و قابلِ قبول بود اما به اینشکل، عملاً شاهدِ شکلگرفتنِ دعوایی کودکانه هستیم.
-