بابا زار و استاد موسيقي نواحي منطقهي جنوب ايران
خليفه غلام مارگيري درگذشت
موسيقي ما - خليفه غلام مارگيري- بابا زار و استاد موسيقي نواحي منطقهي جنوب ايران- شبِ گذشته پس از سكتهي قلبي در بيمارستانِ ميناب درگذشت. او از ده سالگی به سنتِ پدر در مجالس شادي و عزا ملاخوانی و مولوديخواني ميكرد.
او از آخرين بازماندگانِ بابازارهاي جنوب ايران بود و تا آخرين روزهاي حياتش اين مراسم آييني – موسيقايي را در منزلِ شخصياش در ميناب برگزار ميكرد. «عباس سماعي» - فرزند ارشدش – ميگويد مراسمِ خاكسپاري اين هنرمند روز يكشنبه انجام خواهد شد و چون همزمان با مراسم تولد حضرت علياكبر است؛ بخشي از مراسم به مولود خواني اختصاص خواهد داشت.
او كه در برنامهها و مراسمِ زارگيري، پدر را همراهي ميكرد، در گفت و گو با سايتِ «موسيقي ما» توضيح ميدهد كه بعد از پدر، خود اين مراسم را در ميناب انجام خواهد داد:« من از كودكي از شاگردان پدر بودهام. اين هنر به صورت سينه به سينه منتقل ميشود و پدر خود آن را از پدرِ بزرگوارشان كسب كرده بودند، بعد از من نيز، پسران من اين وظيفه را انجام خواهم داد؛ اگرچه اهميت و نقش پدر در اين مراسم بسيار پر اهميت بوده است. او مشهورترين بابازار از بندر عباس تا بندر جاز بوده و بابازارِ مهمتري از او وجود ندارد. او ميتوانست در مراسم زار، بسياري از بيماران را شفا دهد. ايشان صوتِ كامل داشتند؛ اما من يا پسرانم نيمه صوت داريم.»
سماعي همچنين توضيح ميدهد كه به همين خاطر اين هنر با رفتنِ پدر از بين نخواهد رفت، هر چند غلام مارگيري، ده نوع زارِ متفاوت را ميشناخت و بعد از ديدن هر بيماري ميتوانست زار او را به راحتي تشخيص داده و او را درمان كند. اما قرار بود «غلام مارگيري» در اين روزها در جشنوارهي موسيقي آيينهدار به اجراي برنامه بپردازد. در همين زمينه «علي مغازهاي» توضيح ميدهد:« غلام مارگيري، استاد مسلم موسيقي مذهبي و موسيقي زار و مولودي بودند و سالهاي بسياري همراه پسرشان – عباس سماعي- كه فاميلي خود را از مادر گرفته، به درمان بيماران ميپرداخت. به قول پسرشان نيز در «سيد الايام» فوت كردند.
او دربارهي كمكاري استاد در اين سالها درجشنوارههاي داخلي و خارجي ميگويد:« سن ايشان در اين سالها بالا رفته و ديگر نميتوانستند مثل گذشته كار كنند، هر چند كه همچنان در منزلشان، بيماران را مداوا ميكردند.»
موسیقی زار یکی از موسیقیهای محلی جنوب ایران است. موسیقی زار مربوط به مردمان کناره خلیج فارس است و در اصل از آفریقا به ایران آمده است. در این موسیقی از سازهای گوناگونی استفاده میشود. یکی از این سازها تنبیره یا تنبوره نام دارد، که فقط توسط بابازار یا شخص دیگری که او اجازه بدهد نواخته میشود. مضراب این ساز از شاخ گاو یا گوسفندی که برای اجرای مراسم قربانی شده ساخته میشود. آهنگ خون که آهنگی با ضرباهنگ تند است و هنگامیکه خون را میآورند اجرا میشود جزئی از موسیقی زار به شمار میآید. در باور باورمندان به آیین زار٬ برخی از انسان ها، توسط نیروهای نامرئی که به عنوان باد شناخته میشوند تسخیر می شوند. این بادها شخصیت های گو ناگونی دارند، و بیماری وافسردگی و روان پریشی شخص تسخیر شده را موجب می شوند. و آیین زار برای درمان آنها برپا میشود. هزینههای برپایی این آیین توسط بیمار تقبل می شود. نخست وقتی بابا یا ماما احتمال بدهد که شخص، مبتلا به یکی از زارها شده ، او را مدت هفت روز در حچاب و دور از چشم دیگران نگه می دارند و در طول این چند روز با داروهای ویژه و روغن های مالیدنی، تحت نظر قرار می گیرد. سپس اهل محل توسط یک خیزرانی (کسی که ایفاگر یکی از نقش های مراسم درمان است و چوب ویژه خیز ران در دست دارد)،خبردار می شوند. از بعد ورود بیمار تا پایان، کل مراسم توسط بابا یا ماما هدایت می شود که کار آنها و شگردهای آن ها اکنون نوعی جادوی پزشکی تلقی میشود. اما مهمتر شاید آوازی است که می خوانند و سازهایی است که نواخته می شود ، زیرا در باور آنها چون این بادها با موسیقی به مهر می آیند و بابا و ماما به تدریج به هویت باد پی می برند و باد نام خود را فاش می کند. مراحل بعدی درمان از این پس امکان پذیر می شود. در صورتی که خواسته های باد بر آورده شود ،باد "زیر شده" و بیمار را آزار نخواهد داد اما "مرکب"خود را کاملا رها نمیکند و کسانی که گرفتار این باده ها شده باشند در سواحل جنوب به "اهل هوا" شناخته می شوند.
همچنین معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طی پیامی درگذشت غلام مارگیری هنرمند مطرح موسیقی نواحی کشورمان را تسلیت گفت.
علی مرادخانی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این پیام تسلیت آورده است: غلام مارگیری یکی از بزرگان موسیقی جنوب ایران محسوب می شد که جایگاه ویژه ای در بین موزیسین ها داشت و قطعا کسی جای او را پر نخواهد کرد.
درگذشت این هنرمند موسیقی نواحی را به جامعه هنری و به خصوص جامعه موسیقی و خانواده محترم مارگیری تسلیت می گویم و از خداوند منان برای ایشان طلب مغفرت و علو درجات دارم.
او از آخرين بازماندگانِ بابازارهاي جنوب ايران بود و تا آخرين روزهاي حياتش اين مراسم آييني – موسيقايي را در منزلِ شخصياش در ميناب برگزار ميكرد. «عباس سماعي» - فرزند ارشدش – ميگويد مراسمِ خاكسپاري اين هنرمند روز يكشنبه انجام خواهد شد و چون همزمان با مراسم تولد حضرت علياكبر است؛ بخشي از مراسم به مولود خواني اختصاص خواهد داشت.
او كه در برنامهها و مراسمِ زارگيري، پدر را همراهي ميكرد، در گفت و گو با سايتِ «موسيقي ما» توضيح ميدهد كه بعد از پدر، خود اين مراسم را در ميناب انجام خواهد داد:« من از كودكي از شاگردان پدر بودهام. اين هنر به صورت سينه به سينه منتقل ميشود و پدر خود آن را از پدرِ بزرگوارشان كسب كرده بودند، بعد از من نيز، پسران من اين وظيفه را انجام خواهم داد؛ اگرچه اهميت و نقش پدر در اين مراسم بسيار پر اهميت بوده است. او مشهورترين بابازار از بندر عباس تا بندر جاز بوده و بابازارِ مهمتري از او وجود ندارد. او ميتوانست در مراسم زار، بسياري از بيماران را شفا دهد. ايشان صوتِ كامل داشتند؛ اما من يا پسرانم نيمه صوت داريم.»
سماعي همچنين توضيح ميدهد كه به همين خاطر اين هنر با رفتنِ پدر از بين نخواهد رفت، هر چند غلام مارگيري، ده نوع زارِ متفاوت را ميشناخت و بعد از ديدن هر بيماري ميتوانست زار او را به راحتي تشخيص داده و او را درمان كند. اما قرار بود «غلام مارگيري» در اين روزها در جشنوارهي موسيقي آيينهدار به اجراي برنامه بپردازد. در همين زمينه «علي مغازهاي» توضيح ميدهد:« غلام مارگيري، استاد مسلم موسيقي مذهبي و موسيقي زار و مولودي بودند و سالهاي بسياري همراه پسرشان – عباس سماعي- كه فاميلي خود را از مادر گرفته، به درمان بيماران ميپرداخت. به قول پسرشان نيز در «سيد الايام» فوت كردند.
او دربارهي كمكاري استاد در اين سالها درجشنوارههاي داخلي و خارجي ميگويد:« سن ايشان در اين سالها بالا رفته و ديگر نميتوانستند مثل گذشته كار كنند، هر چند كه همچنان در منزلشان، بيماران را مداوا ميكردند.»
موسیقی زار یکی از موسیقیهای محلی جنوب ایران است. موسیقی زار مربوط به مردمان کناره خلیج فارس است و در اصل از آفریقا به ایران آمده است. در این موسیقی از سازهای گوناگونی استفاده میشود. یکی از این سازها تنبیره یا تنبوره نام دارد، که فقط توسط بابازار یا شخص دیگری که او اجازه بدهد نواخته میشود. مضراب این ساز از شاخ گاو یا گوسفندی که برای اجرای مراسم قربانی شده ساخته میشود. آهنگ خون که آهنگی با ضرباهنگ تند است و هنگامیکه خون را میآورند اجرا میشود جزئی از موسیقی زار به شمار میآید. در باور باورمندان به آیین زار٬ برخی از انسان ها، توسط نیروهای نامرئی که به عنوان باد شناخته میشوند تسخیر می شوند. این بادها شخصیت های گو ناگونی دارند، و بیماری وافسردگی و روان پریشی شخص تسخیر شده را موجب می شوند. و آیین زار برای درمان آنها برپا میشود. هزینههای برپایی این آیین توسط بیمار تقبل می شود. نخست وقتی بابا یا ماما احتمال بدهد که شخص، مبتلا به یکی از زارها شده ، او را مدت هفت روز در حچاب و دور از چشم دیگران نگه می دارند و در طول این چند روز با داروهای ویژه و روغن های مالیدنی، تحت نظر قرار می گیرد. سپس اهل محل توسط یک خیزرانی (کسی که ایفاگر یکی از نقش های مراسم درمان است و چوب ویژه خیز ران در دست دارد)،خبردار می شوند. از بعد ورود بیمار تا پایان، کل مراسم توسط بابا یا ماما هدایت می شود که کار آنها و شگردهای آن ها اکنون نوعی جادوی پزشکی تلقی میشود. اما مهمتر شاید آوازی است که می خوانند و سازهایی است که نواخته می شود ، زیرا در باور آنها چون این بادها با موسیقی به مهر می آیند و بابا و ماما به تدریج به هویت باد پی می برند و باد نام خود را فاش می کند. مراحل بعدی درمان از این پس امکان پذیر می شود. در صورتی که خواسته های باد بر آورده شود ،باد "زیر شده" و بیمار را آزار نخواهد داد اما "مرکب"خود را کاملا رها نمیکند و کسانی که گرفتار این باده ها شده باشند در سواحل جنوب به "اهل هوا" شناخته می شوند.
همچنین معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طی پیامی درگذشت غلام مارگیری هنرمند مطرح موسیقی نواحی کشورمان را تسلیت گفت.
علی مرادخانی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این پیام تسلیت آورده است: غلام مارگیری یکی از بزرگان موسیقی جنوب ایران محسوب می شد که جایگاه ویژه ای در بین موزیسین ها داشت و قطعا کسی جای او را پر نخواهد کرد.
درگذشت این هنرمند موسیقی نواحی را به جامعه هنری و به خصوص جامعه موسیقی و خانواده محترم مارگیری تسلیت می گویم و از خداوند منان برای ایشان طلب مغفرت و علو درجات دارم.
منبع:
اختصاصي سایت موسيقي ما
تاریخ انتشار : جمعه 8 خرداد 1394 - 00:13
افزودن یک دیدگاه جدید