به بهانه شکایت خانه موسیقی از یک منتقد
قلم مقدس است
[ پویا سرایی - آهنگساز، نوازنده سنتور و استاد دانشگاه]
من موافق هرگونه نقدی هستم؛ چون منتقدم! حتی نقد خانهی موسیقی. دانشجوی دکتر فاطمی نبودهام ولی نیک میدانم او از باسوادترین مدرسین دانشگاهها در فضای موسیقی است؛ چون خودم سالها است استاد دانشگاه و پژوهشگرم و نیک میدانم همکارانام که هستند و چه هستند. جریانات موسیقی کشورم برایم مهم است؛ چون موزیسینام و یک شهروند ایرانی و دستِآخر، جریانات مربوط به آکادمیهای هنر ایران برایم مهمتر است، چرا که سالها است در این فضا نفس کشیده و با آن عجیبن شدهام.
عرض میکنم که همه بدانند: دکتر فاطمی هم سواد موسیقایی بالا دارند، هم درک و دانش فراموسیقاییِ مثالزدنی. قلم توانایی هم دارند. از این حیث عرض میکنم که بسیاری از محققین (و شاید خود من) قلم آموزشی ندارند. دکتر ساسان فاطمی از معدود محققینی است که به مباحثی نظیر جامعهشناسی موسیقی، نشانهشناسی موسیقی، تحلیل گفتمان و بسیاری از علوم و دانشهای پیرامونِ موسیقیشناسی ورود کرده و تحقیقات ارزندهای از خود به جا گذاشته است. موضوعاتی مثل موسیقیشناسیِ فرهنگ و هنر مازندرانی و همچنین تحلیل موسیقی نظامی در عصرهای صفوی و قاجار از مهمترین زمینههای مطالعاتیِ دکتر فاطمی بوده که تا به حال، به این جامعیت، محققی به آنها نپرداخته است.
اگر اندکی تحقیق کنید، خواهید دانست که دکتر فاطمی نزدیک به دو دهه است که معلم و راهنما و مشاور دانشجویان متعدد در دانشگاهِ مهمی مثل دانشگاه تهران بودهاند. تا جاییکه بیش از ده سال است میشناسمشان، رفتوآمد ایشان هم به دانشگاهها و پژوهشکدهها و مراکز علمی و آموزشِ عالی است. هم دانشجوهای موسیقی و هم سایر رشتهها ایشان را بهعنوان استادی باسواد و قابل میشناسند. اینها را نه برای برجسته کردنِ خدمات دکتر ساسان فاطمی گفتم که اهل فرهنگ به خوبی ایشان را میشناسند. نه ذکر مصیبت میگویم، نه جاذبِ ترحمام! موضوع، نَقلِ طلا و بینیازی آن به منتِ خاک است.
وقتی هفتهی پژوهش جشنوارهی فجر، اینقدر کمفروغ و کممخاطب میشود که حذف شده و کسی این را پای بیکیفیتی جشنواره نمیگذارد، فرهنگسازی برای پژوهش و مسترکلاس و یادگیری نمیشود و تنها مصداقِ ارزیابی جشنواره اقبال و ذوقِ عامه است، مشخص است که ساسان فاطمی را هم نمیشناسیم. کسی اعتراضی نخواهد داشت، اگر او را محکوم کنند؛ حتی شما دانشجویان موسیقی! دکتر فاطمی را میشناسید؟ من میگویم نمیشناسید! تعداد و اقبالتان را در سخنرانیها و برنامههای پژوهشی دیدهام. بگذارید نگویم از عُلقهی فرهنگشناختیِمان که مصداقِ اظهرُ منَ الشمسِ آن در شکایت خانه موسیقی از دکتر ساسان فاطمی، نمایانتر از هرجا است.
قلم و دانش برایم مقدس است؛ پس ایهاالناس! بدانید تا کنون یک جملهی ناسنجیده نه از ایشان خواندهام و نه شنیدهام. عضو کمپین منتقدین خانه نیستم و نبودم؛ اما میدانم منتقدین بارها سعی کردهاند بهطور مسالمتآمیز با اهالی خانه گفتگو کنند و متأسفانه جواب رد شنیدهاند؛ حالا محترمانه یا نامحترمانه. البته که بعدها عذرخواهیِ اهالی خانه را برای بیاحترامیِ پیشآمده نیز دیدم و خواندم؛ اما شکایت از دکتر فاطمی را نمیتوان برتافت. در شرایطی که خود خانه موسیقی قبلاً گوش شنوایی برای شنیدن انتقادات دکتر فاطمی و امثالِ ایشان نداشته است.
من منتقدِ موسیقیام، پس میگویم. این نه آداب نقد است و نه رسم جوانمردی؛ نه رفتار شایستهای است از سوی کسانی که خود را بانی موسیقی کشور میدانند و نه کرداری صواب در مقابل کسی که معلم فرهنگ و دانش این مملکت بوده و هست. نه حقِ منتقدین این است؛ نه حق دانشمندِ بیحاشیه و دقیقی مثل استاد فاطمی که نقد او را به افترا تقلیل داده و حتی احضاریهاش را به محل کارش بفرستند؛ محلی که سرچشمهی نقد و کارخانهی انسانسازی است.
شرافتِ قلم و علم نمیگذارد سکوت کنم که به راستی «هوالعلیم و العادل و المنتقم». پس تمامقد، برافراشته، با صدایی رسا به این کار اهالی خانه موسیقی اعتراض دارم و ایشان را در پیشگاهِ عقل و انسانیت به جزماندیشی، بیانصافی و هتاکی متهم میکنم. برای مسببینِ این جریان عمیقاً متأسفم و بهعنوان موزیسینی جوان و کسی که خود را آکادمیک میداند، هیچگاه کار نابخشوندنیشان را فراموش نخواهم کرد؛ حتی اگر ساسان فاطمی تبرئه شود. پیش از اینکه سلبریتیِ ممتاِز دیگری بخواهد با اسم و رسم خود از این فاجعه دفاع کند.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 3 اسفند 1394 - 13:06
افزودن یک دیدگاه جدید