آثار آرشیوی محمدرضا درویشی و جلد سوم دایرهالمعارف سازهای ایرانی سال آینده منتشر میشود
پاسبان نغمههای فراموش شده
موسیقی ما - «محمدرضا درویشی» این روزها مثل همیشه سخت کار میکند. خودش میگوید «به شدت و به شدت» مشغول کار روی جلد سوم دایرهالمعارف سازهای ایرانی است. همان کتابی که جلد اولش در سال 2002 جایزه جامعه بینالمللی اتنوموزیكولوژی را برای این موسیقیدان به ارمغان آورد و حالا مشغول کار بر روی جلد سوم آن است تا سال آینده در 1500 تا 2000 صفحه دربارهی سازهای بادی ایران منتشر شود.
درویشی در تمامی این سالها، همین اندازه «به شدت» کار کرده است. نشسته است در گوشهی دفترش به دور از هیاهوها و جنجالهای رایج و کتابهایش را نوشته، موسیقیاش را ساخته و البته بسیاری از اوقاتش را در روستاها و شهرهای دور و نزدیک گذرانده تا پاسبان نغمههای فراموش شده باشد. حالا هم مثل قبل، مثل تمام سالهایی که فعالیت موسیقی انجام میدهد، سخت مشغول کار است. خودش میگوید: «روزی 17 ساعت مشغول کار روی جلد سوم دایرهالمعارف سازهای ایرانی هستم.» او 17 ساعت کار میکند تا لااقل خیال خیلیها آسوده شود که نغمات و سازهای ایرانی بیش از این به فراموشی سپرده نمیشود. نمیرود در دل تاریخ و لااقل سندی از آنان باقی میماند: یک سند موثق با امضای محمدرضا درویشی. کاری که او میکند را البته وزارتخانههای مربوطه با آن سیستم عریض و طویلشان باید انجام دهند؛ اما «محمدرضا درویشی» اهل این غرولندهای روشنفکری و از دل سیری نیست. در همهی این سالها به جای آنکه دستهایش را بگذارد روی دستهایش و از عالم و آدم طلبکار باشد- او بیش از هر کسی این حق را دارد- روزی 17 ساعت و گاه بیشتر حتی کار کرده است، سفر کرده و خیلی از اساتید فراموش شدهی موسیقی نواحی را معرفی کرده، سازهایشان را، نغمههایشان را. میگوید: «این روزها فقط کار میکنم. در هیچ جلسهای شرکت نمیکنم. وارد هیچ گروهی نمیشوم. حتی به دانشگاه هم نمیروم. فقط نشستهام و کار میکنم تا یک سال دیگر که بخش سازهای بادی دایرهالمعارف سازهای ایرانی به اتمام برسد و جلدهای دیگرش را شروع کنم.»
از دایرهالمعارف سازهای ایرانی که حرف میزند به هیجان میآید. انگار این کتاب هماناندازه که سرمایهای عظیم برای موسیقی ایران است، برای خودش هم عزیز است و اصلا مگر میتواند غیر از این باشد؟ برای همین هم هست که میگوید: «من اساسا کاری به موضوعات کوچک و بزرگی که این روزها در موسیقی ایران در جریان است، ندارم. فقط به کارهایی میپردازم که آن را باور دارم.»
جلد اول دایرهالمعارف سازهای ایران در سال 80 منتشر و از همان ابتدا به عنوان یکی از برجستهترین آثاری مطرح شد که در زمینه «قوم موسیقی شناسی» به رشته تحریر در آمده است. به گفتهی دکتر «محسن حجاریان» این کتاب هویت و شخصیت فراموش شده موسیقاییمان را به ما باز گرداند. او در این دایرهالمعارف علاوه بر معرفی سازها، وسعت صدای آنها، کوک و مسائل میتولوژیک اشاره دارد. خودش دربارهی این اثر میگوید: »من در رشته آهنگسازی تحصیل میکردم؛ اما در همان سالها سوالهایی در ذهنم پدید آمد که برایم یک بحران هویتی بود. من برای پاسخ دادن به این پرسشها سفر کردم و در طول این سفرها توجهم به موسیقی نواحی جلب شد. نا آشنا بودن با این فرهنگ برایم نا خوشایند بود. پس از سال ها تحقیق و مطالعه تصمیم گرفتم نتایج آن را مکتوب کنم؛ اما بسیاری از منابع - به علت نا آشنایی من با روش تحقیق- ناقص بود و من ناچار بودم بعضی از این منابع را در سفرهای بعدی کامل کنم .به هر حال شیوه من ، شیوه آزمون و خطا بود.»
به گفتهی درویشی، وقتی جلد اول این کتاب منتشر شد، جایزه جامعه بینالمللی اتنوموزیکولوژی را نصیب این پژوهشگر کرد و توسط انجمن موسیقیشناسی بینالمللی به عنوان کتاب سال جهان برگزیده شد و وقتی جلد دومش منتشر شد، پروفسور «برونو نتل» - پدر اتنوموزیکولوژی جهان- در نامهای مکتوب به این آهنگساز و پژوهشگر، به این مساله اشاره کرد که کاری که او انجام داده است، میتواند به عنوان الگویی مناسب برای تمامی سازشناسان جهان قرار گیرد: «نتل، پدر اتنوموزیکولوژی جهان است. نتل در آن نامه میگوید روش درویشی در طبقهبندی سازها و نوع پرداخت این دایرهالمعارف میتواند الگویی باشد برای سازشناسان جهان. نامه نتل، در حالی منتشر شد که خیلیها این کتاب را یک اثر دست دوم تلقی میکردند و البته من هیچگاه، هیچ جوابی هم به آنها ندادم.»
درویشی در سالهای فعالیت خود علاوه بر آنکه آثار بسیاری را آهنگسازی کرده و در زمینهی موسیقی فیلم و تئاتر فعالیت داشته، توجه ویژهای به موسیقی نواحی کرده است: «موسیقی نواحی مختلف ضربههای بسیاری خورده است. البته شادمانهها و موسیقی درمانی و خانقاهی آسیب کمتری دیده است تا موسیقی تعزیه، نوحهخوانی و ... به هر روی موسیقی نواحی ما رنگارنگی بسیاری دارد و همین مساله میتواند باعث ثبات این فرهنگها شود. وقتی این تنوع و رنگارنگی از موسیقی اقوام سلب شود، جامعه بیثبات میشود.»
اما این روزها تعدادی از آثار او توسط موسسهی «ماهور» در دست انتشار است، موسسهای که درویشی دربارهی آن میگوید: «در حال حاضر ماهور تنها موسسهای است که به میراث موسیقایی سرزمین ایران توجه دارد و از همین روی من از آنها بسیار سپاسگزارم. قرار است به تدریج – مثلا ماهی یک بار- یکی از آثارم توسط این موسسه منتشر شود.»
بهمن ماه، «موسیقی آیینی زرتشتیان یزد» از او منتشر شده است. اثری که او 24 سال پیش آن را ضبط کرده بود. «مولود خوانی غلام مارگیری در میناب» و همچنین «ذکرهای خانقاه قادریهی کردستان» هم از دیگر آثاری بودند که در این مدت از او منتشر شده است. اما آثار دیگری هم در راه است؛ مثل «موسیقی علیآباد کتول در استان گلستان» و موسیقی مناطق جنوبی بلوچستان و همچنین بخشی از موسیقی تربت جام و البته موسیقی سیستان که به تدریج به انتشار درخواهد آمد. برای همینهاست که او ناگزیر است روزی 17 ساعت کار کند.
«محمدرضا درویشی» از 13 سالگی به فراگیری موسیقی پرداخت و در سال 1353 وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران ودر 1357 از این دانشکده فارغ التحصیل شد. او در آهنگسازی تحت تاثیر استادش مرتضی حنانه است و از همان سالهای اولیه بعد فارغ التحصیلی از دانشگاه به سمت آهنگسازی روی برخی از قطعات موسیقی محلی مناطق مختلف ایران، به خصوص مازندران روی آورد. درویشی بعدها به سمت پژوهش در موسیقی نواحی ایران روی آورد که حاصل آن برگزاری چندین جشنواره و همایش بودکه مهمترین آنها جشنواره هفت اورنگ، آیینه وآواز، موسیقی حماسی (با همکاری واحد موسیقی حوزه هنری) و پنج دوره جشنواره موسیقی نواحی ایران در کرمان (با همکاری مرکز موسیقی وزارت ارشاد) بود. شاخص ترین اثر تالیفی درویشی دائره المعارف سازهای ایران است که برنده جایزه نخست اتنوموزیکولوژی بنیاد جهانی این رشته در آمریکا شد.
درویشی در تمامی این سالها، همین اندازه «به شدت» کار کرده است. نشسته است در گوشهی دفترش به دور از هیاهوها و جنجالهای رایج و کتابهایش را نوشته، موسیقیاش را ساخته و البته بسیاری از اوقاتش را در روستاها و شهرهای دور و نزدیک گذرانده تا پاسبان نغمههای فراموش شده باشد. حالا هم مثل قبل، مثل تمام سالهایی که فعالیت موسیقی انجام میدهد، سخت مشغول کار است. خودش میگوید: «روزی 17 ساعت مشغول کار روی جلد سوم دایرهالمعارف سازهای ایرانی هستم.» او 17 ساعت کار میکند تا لااقل خیال خیلیها آسوده شود که نغمات و سازهای ایرانی بیش از این به فراموشی سپرده نمیشود. نمیرود در دل تاریخ و لااقل سندی از آنان باقی میماند: یک سند موثق با امضای محمدرضا درویشی. کاری که او میکند را البته وزارتخانههای مربوطه با آن سیستم عریض و طویلشان باید انجام دهند؛ اما «محمدرضا درویشی» اهل این غرولندهای روشنفکری و از دل سیری نیست. در همهی این سالها به جای آنکه دستهایش را بگذارد روی دستهایش و از عالم و آدم طلبکار باشد- او بیش از هر کسی این حق را دارد- روزی 17 ساعت و گاه بیشتر حتی کار کرده است، سفر کرده و خیلی از اساتید فراموش شدهی موسیقی نواحی را معرفی کرده، سازهایشان را، نغمههایشان را. میگوید: «این روزها فقط کار میکنم. در هیچ جلسهای شرکت نمیکنم. وارد هیچ گروهی نمیشوم. حتی به دانشگاه هم نمیروم. فقط نشستهام و کار میکنم تا یک سال دیگر که بخش سازهای بادی دایرهالمعارف سازهای ایرانی به اتمام برسد و جلدهای دیگرش را شروع کنم.»
از دایرهالمعارف سازهای ایرانی که حرف میزند به هیجان میآید. انگار این کتاب هماناندازه که سرمایهای عظیم برای موسیقی ایران است، برای خودش هم عزیز است و اصلا مگر میتواند غیر از این باشد؟ برای همین هم هست که میگوید: «من اساسا کاری به موضوعات کوچک و بزرگی که این روزها در موسیقی ایران در جریان است، ندارم. فقط به کارهایی میپردازم که آن را باور دارم.»
جلد اول دایرهالمعارف سازهای ایران در سال 80 منتشر و از همان ابتدا به عنوان یکی از برجستهترین آثاری مطرح شد که در زمینه «قوم موسیقی شناسی» به رشته تحریر در آمده است. به گفتهی دکتر «محسن حجاریان» این کتاب هویت و شخصیت فراموش شده موسیقاییمان را به ما باز گرداند. او در این دایرهالمعارف علاوه بر معرفی سازها، وسعت صدای آنها، کوک و مسائل میتولوژیک اشاره دارد. خودش دربارهی این اثر میگوید: »من در رشته آهنگسازی تحصیل میکردم؛ اما در همان سالها سوالهایی در ذهنم پدید آمد که برایم یک بحران هویتی بود. من برای پاسخ دادن به این پرسشها سفر کردم و در طول این سفرها توجهم به موسیقی نواحی جلب شد. نا آشنا بودن با این فرهنگ برایم نا خوشایند بود. پس از سال ها تحقیق و مطالعه تصمیم گرفتم نتایج آن را مکتوب کنم؛ اما بسیاری از منابع - به علت نا آشنایی من با روش تحقیق- ناقص بود و من ناچار بودم بعضی از این منابع را در سفرهای بعدی کامل کنم .به هر حال شیوه من ، شیوه آزمون و خطا بود.»
به گفتهی درویشی، وقتی جلد اول این کتاب منتشر شد، جایزه جامعه بینالمللی اتنوموزیکولوژی را نصیب این پژوهشگر کرد و توسط انجمن موسیقیشناسی بینالمللی به عنوان کتاب سال جهان برگزیده شد و وقتی جلد دومش منتشر شد، پروفسور «برونو نتل» - پدر اتنوموزیکولوژی جهان- در نامهای مکتوب به این آهنگساز و پژوهشگر، به این مساله اشاره کرد که کاری که او انجام داده است، میتواند به عنوان الگویی مناسب برای تمامی سازشناسان جهان قرار گیرد: «نتل، پدر اتنوموزیکولوژی جهان است. نتل در آن نامه میگوید روش درویشی در طبقهبندی سازها و نوع پرداخت این دایرهالمعارف میتواند الگویی باشد برای سازشناسان جهان. نامه نتل، در حالی منتشر شد که خیلیها این کتاب را یک اثر دست دوم تلقی میکردند و البته من هیچگاه، هیچ جوابی هم به آنها ندادم.»
درویشی در سالهای فعالیت خود علاوه بر آنکه آثار بسیاری را آهنگسازی کرده و در زمینهی موسیقی فیلم و تئاتر فعالیت داشته، توجه ویژهای به موسیقی نواحی کرده است: «موسیقی نواحی مختلف ضربههای بسیاری خورده است. البته شادمانهها و موسیقی درمانی و خانقاهی آسیب کمتری دیده است تا موسیقی تعزیه، نوحهخوانی و ... به هر روی موسیقی نواحی ما رنگارنگی بسیاری دارد و همین مساله میتواند باعث ثبات این فرهنگها شود. وقتی این تنوع و رنگارنگی از موسیقی اقوام سلب شود، جامعه بیثبات میشود.»
اما این روزها تعدادی از آثار او توسط موسسهی «ماهور» در دست انتشار است، موسسهای که درویشی دربارهی آن میگوید: «در حال حاضر ماهور تنها موسسهای است که به میراث موسیقایی سرزمین ایران توجه دارد و از همین روی من از آنها بسیار سپاسگزارم. قرار است به تدریج – مثلا ماهی یک بار- یکی از آثارم توسط این موسسه منتشر شود.»
بهمن ماه، «موسیقی آیینی زرتشتیان یزد» از او منتشر شده است. اثری که او 24 سال پیش آن را ضبط کرده بود. «مولود خوانی غلام مارگیری در میناب» و همچنین «ذکرهای خانقاه قادریهی کردستان» هم از دیگر آثاری بودند که در این مدت از او منتشر شده است. اما آثار دیگری هم در راه است؛ مثل «موسیقی علیآباد کتول در استان گلستان» و موسیقی مناطق جنوبی بلوچستان و همچنین بخشی از موسیقی تربت جام و البته موسیقی سیستان که به تدریج به انتشار درخواهد آمد. برای همینهاست که او ناگزیر است روزی 17 ساعت کار کند.
«محمدرضا درویشی» از 13 سالگی به فراگیری موسیقی پرداخت و در سال 1353 وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران ودر 1357 از این دانشکده فارغ التحصیل شد. او در آهنگسازی تحت تاثیر استادش مرتضی حنانه است و از همان سالهای اولیه بعد فارغ التحصیلی از دانشگاه به سمت آهنگسازی روی برخی از قطعات موسیقی محلی مناطق مختلف ایران، به خصوص مازندران روی آورد. درویشی بعدها به سمت پژوهش در موسیقی نواحی ایران روی آورد که حاصل آن برگزاری چندین جشنواره و همایش بودکه مهمترین آنها جشنواره هفت اورنگ، آیینه وآواز، موسیقی حماسی (با همکاری واحد موسیقی حوزه هنری) و پنج دوره جشنواره موسیقی نواحی ایران در کرمان (با همکاری مرکز موسیقی وزارت ارشاد) بود. شاخص ترین اثر تالیفی درویشی دائره المعارف سازهای ایران است که برنده جایزه نخست اتنوموزیکولوژی بنیاد جهانی این رشته در آمریکا شد.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : چهارشنبه 12 اسفند 1394 - 11:32
افزودن یک دیدگاه جدید