مهدی یراحی:مگه میشه نشه کاری واسش کرد!؟
موسیقی ما – «مهدی یراحی» یکی دیگر از هنرمندانی است که نسبت به وقایع تلخ آلودگی هوا و مشکلات خوزستان واکنش نشان داده است. این موزیسین در یادداشتی گلایههای خود نسبت به مشکلات همشهریها و هماستانیهایش را عنوان کرده و نوشته است:«
«مگه مى شه نشه كارى واسش كرد!؟
ماه گذشته تصاوير و خبرهاى تلخ فاجعه پلاسكو قلبمان را به درد آورد. اما فارغ از هر انتظار بجا و نابجا از مسئولين و تلخ شدن كام ملت در روزهاى پايانى سال، دلمان را با تصوّرِ تقدير پيش آمده و حوادث غير مترقبه و... آرام كرديم.
اين روزها ، اوضاعِ اسفبار زادگاهم خوزستان پس از حدود ده سال خاك خوردن مردمان نجيبش بالاخره سوژه داغ رسانه ها شده و جالب اينجاست كسانى كه موظف به پاسخگويى بوجود آمدنِ اوضاع نابسامان امروزند، همگى در اظهاراتشان طورى وانمود مى كنند كه انگار طىِ اين سالها در سياره ديگرى به سر مى برده اند و حتى به اينترنت هم دسترسى نداشته اند و از شرايط ماقبل حيات خوزستانى ها در طول يك دهه اخير، كاملاً بى اطلاعند!
خطابم به دلواپسان از همه جا بى خبر و دايه گانِ دلسوزتر از مام ميهن است. خوزستان مدتهاست گرفتار تصميمات به دور از تأمل و تخصص برخى از زمام دارانش شده و مردمش چوب نجابت مى خورند. مگر مى شود بيش از ده سال به معضلى با اين ميزان اهميت بى اعتنا بود و دست آخر با چند اظهار نظر سطحى سر نخ را بند كرد و خلاص؟!
مسأله خوزستان اساساً سیاسی نیست، اما به دلیل گره خوردن با اقدامات سیاسیون، جنبه انسانی این فاجعه که همان حیات مردم خوزستان است به شدت كم رنگ شده و جاى تاسف است كه سياسى بازان، منافع خود را در اعماق همين آب گل آلود پايه نهاده اند.
اين چند روز مى گذرند. همانطور كه اين چند سال گذشت. اما در انتهاى نااميدى و اندوه از شرايط موجود، اميد دارم مسئولين بحران ده ساله خوزستان، به راحتى از كنار وجدان شان نگذرند و اين روزها در كنارِ شوهاى نخ نماىِ هميشگى، كمى فكر كنند.
مهدى يراحى
بهمنِ تلخِ ٩٥»
«مگه مى شه نشه كارى واسش كرد!؟
ماه گذشته تصاوير و خبرهاى تلخ فاجعه پلاسكو قلبمان را به درد آورد. اما فارغ از هر انتظار بجا و نابجا از مسئولين و تلخ شدن كام ملت در روزهاى پايانى سال، دلمان را با تصوّرِ تقدير پيش آمده و حوادث غير مترقبه و... آرام كرديم.
اين روزها ، اوضاعِ اسفبار زادگاهم خوزستان پس از حدود ده سال خاك خوردن مردمان نجيبش بالاخره سوژه داغ رسانه ها شده و جالب اينجاست كسانى كه موظف به پاسخگويى بوجود آمدنِ اوضاع نابسامان امروزند، همگى در اظهاراتشان طورى وانمود مى كنند كه انگار طىِ اين سالها در سياره ديگرى به سر مى برده اند و حتى به اينترنت هم دسترسى نداشته اند و از شرايط ماقبل حيات خوزستانى ها در طول يك دهه اخير، كاملاً بى اطلاعند!
خطابم به دلواپسان از همه جا بى خبر و دايه گانِ دلسوزتر از مام ميهن است. خوزستان مدتهاست گرفتار تصميمات به دور از تأمل و تخصص برخى از زمام دارانش شده و مردمش چوب نجابت مى خورند. مگر مى شود بيش از ده سال به معضلى با اين ميزان اهميت بى اعتنا بود و دست آخر با چند اظهار نظر سطحى سر نخ را بند كرد و خلاص؟!
مسأله خوزستان اساساً سیاسی نیست، اما به دلیل گره خوردن با اقدامات سیاسیون، جنبه انسانی این فاجعه که همان حیات مردم خوزستان است به شدت كم رنگ شده و جاى تاسف است كه سياسى بازان، منافع خود را در اعماق همين آب گل آلود پايه نهاده اند.
اين چند روز مى گذرند. همانطور كه اين چند سال گذشت. اما در انتهاى نااميدى و اندوه از شرايط موجود، اميد دارم مسئولين بحران ده ساله خوزستان، به راحتى از كنار وجدان شان نگذرند و اين روزها در كنارِ شوهاى نخ نماىِ هميشگى، كمى فكر كنند.
مهدى يراحى
بهمنِ تلخِ ٩٥»
تاریخ انتشار : پنجشنبه 28 بهمن 1395 - 17:23
افزودن یک دیدگاه جدید