خواننده پاپ آذربایجانی در نخستین گفتگوی تفصیلی با «موسیقی ما»
رحیم شهریاری: میگفتند رحیم شهریاری موسیقی آذربایجانی را به فنا میدهد!
موسیقیما - بهمن بابازاده: خیلی به ندرت تن به گفتوگو میدهد و همین باعث شده در جستجوهای اینترنتی، تقریباً هیچ ردی از مصاحبه مفصلی با رحیم شهریاری موجود نباشد. خواننده پاپ آذربایجانی، با اصالتی تبریزی که معتقد است برای زنده نگه داشتن موسیقی آذربایجان زحمت زیادی کشیده و در این مسیر، سختیهای فراوانی را هم متحمل شده است.
پدیده «رحیم شهریاری» همزمان با شروع به کار نسل اول موسیقی پاپ بعد از انقلاب، در ایران شروع به کار کرد و به مرور توانست به نمادی از موسیقی آذری در قلب پایتخت تبدیل شود. آثارش خیلی زود شنیده شد و توانست محبوبیت بالایی را به دست بیاورد و به مرور، این محبوبیت بیشتر و بیشتر شد و حالا با تولید بیش از 17 آلبوم رسمی، جزء پرکارترین خوانندههای پاپ بعد انقلاب است.
با رحیم شهریاری در عصری بهاری در دفتر سایت «موسیقی ما» گپ مفصلی زدیم و از هر دری با او سخن گفتیم؛ از سختیهای این مسیر تا اتفاقاتی که درباره او خبرساز شده و موضوعاتی که تا کنون هرگز درباره آنها صحبتی به میان نیامده بود. متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
بعد از آن، دو سال با گروه «سهند» همکاری کردم و برای آنها آهنگ ساختم و به همت آقای مرداخانی یک کنسرت خارج از کشور هم رفتیم. من را در موسیقی آذربایجانی به نوعی آقای مرادخانی کشف کرد و به من بها داد و شاید چند صد متری من را به جلو راند و این شاید به دلیل رگ آذری ایشان است و اینکه گروههای آذربایجانی را دوست داشتند و تلاش من را میدید. در آن زمان با کمکهای آقای مرادخانی و دکتر شعردوست (که زمانی رئیس انتشارات سروش صدا و سیما بودند)، توانستیم کنگره بزرگ و بینالمللی ملامحمد فضولی را در درست بگیریم. دکتر شعردوست گفتند ما از باکو، ایتالیا، ترکیه، عراق، تاجیکستان و خیلی کشورهای دیگر مهمان داریم و این کار جسارت زیادی میخواهد. من قول دادم که از این امتحان روسفید بیرون بیاییم و قرار شد با گروه «سهند» (به رهبری و سرپرستی آقای رشید وطندوست) در جشنواره شرکت کنیم. دوستان از تبریز به تهران آمدند و در یک خانه کوچک در شهرک اکباتان با گروه تمرین میکردیم. حتی خودم برای اعضای گروه غذا درست میکردم؛ چون پای آبرویمان در میان بود. آهنگها را هم ساختیم و با بچهها تمرین کردیم.
شاید یک نفر در خوانندگی من تأثیرگذار بود. استاد نوازنده گارمون من، «واقف اسدوف» به منزل ما آمد و ایشان به اکثر نوازندههای تبریز آموزش میدادند. صدای قشنگی داشتند که هم گارمون میزدند و هم میخواندند و جزء اولین نفرهایی در آذربایجان بودند که با گارمون میخواندند. در محله ما، محله شنبه غازان تبریز، ایشان در برنامه ها میرفتند و میزدند و میخواندند. من آنجا به این نتیجه رسیدم که هم به نوازندگی گارمون علاقه دارم و هم به خواندن. از سال 76 به بعد به گروه «سهند» گفتم این کنسرتها به درد من نمیخورد. محمد اصفهانی، خشایار اعتمادی و خیلیهای دیگر هم به این صورت بودند؛ ولی ما در فرهنگسرای بهمن در نازیآباد یا نهایتاً فرهنگسرای شفق متمرکز شدهایم و به جمعیت 300 نفری اکتفا میکنیم. اکثر مخاطبین ما هم سن بالا بودند و من میدیدم اگر بخواهیم به همان صورت جلو برویم، موسیقیمان نابود میشود.
پدیده «رحیم شهریاری» همزمان با شروع به کار نسل اول موسیقی پاپ بعد از انقلاب، در ایران شروع به کار کرد و به مرور توانست به نمادی از موسیقی آذری در قلب پایتخت تبدیل شود. آثارش خیلی زود شنیده شد و توانست محبوبیت بالایی را به دست بیاورد و به مرور، این محبوبیت بیشتر و بیشتر شد و حالا با تولید بیش از 17 آلبوم رسمی، جزء پرکارترین خوانندههای پاپ بعد انقلاب است.
با رحیم شهریاری در عصری بهاری در دفتر سایت «موسیقی ما» گپ مفصلی زدیم و از هر دری با او سخن گفتیم؛ از سختیهای این مسیر تا اتفاقاتی که درباره او خبرساز شده و موضوعاتی که تا کنون هرگز درباره آنها صحبتی به میان نیامده بود. متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
- * شما در همه این سالها با رسانههای رسمی کمتر مصاحبه مفصلی انجام دادهاید. این عدم تمایل شما برای حضور در رسانهها دلیل خاصی داشته؟
- * قبل از دوران سربازی فعالیت موسیقی نداشتید؟
بعد از آن، دو سال با گروه «سهند» همکاری کردم و برای آنها آهنگ ساختم و به همت آقای مرداخانی یک کنسرت خارج از کشور هم رفتیم. من را در موسیقی آذربایجانی به نوعی آقای مرادخانی کشف کرد و به من بها داد و شاید چند صد متری من را به جلو راند و این شاید به دلیل رگ آذری ایشان است و اینکه گروههای آذربایجانی را دوست داشتند و تلاش من را میدید. در آن زمان با کمکهای آقای مرادخانی و دکتر شعردوست (که زمانی رئیس انتشارات سروش صدا و سیما بودند)، توانستیم کنگره بزرگ و بینالمللی ملامحمد فضولی را در درست بگیریم. دکتر شعردوست گفتند ما از باکو، ایتالیا، ترکیه، عراق، تاجیکستان و خیلی کشورهای دیگر مهمان داریم و این کار جسارت زیادی میخواهد. من قول دادم که از این امتحان روسفید بیرون بیاییم و قرار شد با گروه «سهند» (به رهبری و سرپرستی آقای رشید وطندوست) در جشنواره شرکت کنیم. دوستان از تبریز به تهران آمدند و در یک خانه کوچک در شهرک اکباتان با گروه تمرین میکردیم. حتی خودم برای اعضای گروه غذا درست میکردم؛ چون پای آبرویمان در میان بود. آهنگها را هم ساختیم و با بچهها تمرین کردیم.
- * سمت آقای مرادخانی در آن سالها چه بود؟
- * موسیقی پاپ آذری به معنی پاپیولار و اجتماعی تا آن زمان وجود نداشت؟
- * در آن زمان موسیقی اصیل آذربایجانی از موسیقی باکو نشأت گرفته بود و عمده موزیسینهای آذربایجان ایران تحت تأثیر آن بودند. شما در این مسیر از چه کسانی الگو گرفتید؟
شاید یک نفر در خوانندگی من تأثیرگذار بود. استاد نوازنده گارمون من، «واقف اسدوف» به منزل ما آمد و ایشان به اکثر نوازندههای تبریز آموزش میدادند. صدای قشنگی داشتند که هم گارمون میزدند و هم میخواندند و جزء اولین نفرهایی در آذربایجان بودند که با گارمون میخواندند. در محله ما، محله شنبه غازان تبریز، ایشان در برنامه ها میرفتند و میزدند و میخواندند. من آنجا به این نتیجه رسیدم که هم به نوازندگی گارمون علاقه دارم و هم به خواندن. از سال 76 به بعد به گروه «سهند» گفتم این کنسرتها به درد من نمیخورد. محمد اصفهانی، خشایار اعتمادی و خیلیهای دیگر هم به این صورت بودند؛ ولی ما در فرهنگسرای بهمن در نازیآباد یا نهایتاً فرهنگسرای شفق متمرکز شدهایم و به جمعیت 300 نفری اکتفا میکنیم. اکثر مخاطبین ما هم سن بالا بودند و من میدیدم اگر بخواهیم به همان صورت جلو برویم، موسیقیمان نابود میشود.
- * ایده شروع یک گروه موسیقی پاپ آذری عامهپسند از همانجا آمد؟
- * همان حساسیتهای سنتی اساتید که تمایلی برای تغییرات اینچنین ندارند.
- * در چه سالی گروه آراز تشکیل شد؟
- * قطعاتی که آن گروه در اولین سالهای حضور رسمی اجرا میکرد، ساخته چه کسانی بود؟
- * شاید بتوان دلیل موفقیت شما را آشنایی به گنجینه قطعات آذری و تنظیم ایرانی آنها دانست که نقطه پرتاب شما و گروه آراز شد.
- * اَکت و حرارت شما در اجرا به حدی بالا است که حتی کسی که زبان ترکی هم بلد نباشد، در سالن انژی مثبت میگیرد.
- * چرا آن زمان آلبومی به معنای واقعی از موسیقی پاپ آذربایجانی منتشر نشده بود؟
- * برداشت من از صحبتهای شما این است که خلأی وجود داشت و کسی نبود که آهنگهای پاپ آذری را ایرانیزه کرده و به مردم ارائه کند.
- * از چه زمانی حس کردید که کنسرتهای شما در جامعه میتواند با استقبال مواجه شود؟ اولین اجراهای شما چهطور بود؟ اولین کنسرت تهران، تبریز، ارومیه، اردبیل چگونه شکل گرفت و استارت آن از کجا زده شد؟
- * کدام آلبومت باعث شد احساس کنی کارت گرفته؟
- * چه زمانی احساس کردید که این موج از تهران به آذربایجان رسیده است؟
- * اینکه این موج از تهران شروع شود و به سمت تبریز برود، کاملاً آگاهانه بود؟
- * مخالفتهای اساتید سنتگرای موسیقی آذربایجان در مورد پدیدهای به اسم رحیم شهریاری در سالهای ابتدایی فعالیت شما شدت میگرفت. از یک سو مردم از کار شما استقبال میکردند و از سوی دیگر، اساتید اعتقاد داشتند که موسیقی اصیل آذربایجان را به انحراف میکشانی یا حتی ممکن است تصور کنیم از محبوبیت رو به افزایش شما میترسیدند.
- * هیچوقت با آنها همکلام میشدید تا دلیلش را بدانید؟
- * ولی غم بزرگی در دلتان بود.
- * رویای اجرا در شهر خودتان چه زمانی محقق شد؟
- * واکنش مردم چگونه بود؟
- * من یک سوال مهم از عالیم قاسماف پرسیدم و جواب عجیبی به من داد. در یونسکو ساز تار (که ما آن را متعلق به ایران میدانیم) به نام باکو ثبت شد و خیلیها منتظر بودند که شما واکنشی نشان بدهید. در آن زمان چه حسی داشتید؟
- * خطه آذربایجان علیرغم بهرهمندی از موسیقی غنی در گذر تاریخ، در دوره کنونی هرگز نتوانسته به جز چند نفر پدیده یا چهره خاصی را به جامعه موسیقی معرفی کند. دلیل عدم موفقیت جوانان آذریزبان ایران در ستاره شدن را چه میدانید؟
- * خودتان صدایی را شنیدهاید که قابلیت تبدیل شدن به یک ستاره موسیقی آذربایجان را داشته باشد؟
- * خیلیها مدتها است که منتظر اجراهایی مشترک از سوی شما به عنوان خواننده آذری ایران با مشاهیر موسیقی آذربایجان از قبیل عالیم قاسماف و رامیز قلیاف بودهاند؛ ولی این اتفاق تا کنون رخ نداده. شرایط اجتماعی آذربایجان و ایران دلیل این موضوع بوده یا اصولاً تمایلی از دو طرف برای این قبیل همکاریها وجود نداشته است؟
- * محسن شریفیان در دیار خودش بوشهر، رحیم شهریاری در آذربایجان ایران و... ظاهراً زادگاه هنرمندان موسیقی بومی علاقه و رغبت چندانی برای پذیرایی از آثار آنها ندارد. چرا؟
منبع:
سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : پنجشنبه 4 خرداد 1396 - 13:05
افزودن یک دیدگاه جدید