برنامه یاد بعضی نفرات
 
خواننده آهنگ «منو بشناس» از حضور در این اثر می‌گوید
کاوه آفاق: برای حضور در پروژه «منو بشناس» درخواست دستمزد نکردم
موسیقی ما -«کاوه آفاق» یکی دیگر از خوانندگان پروژه «منو بشناس» است. پروژه‌ای با موضوع ایران که چهل خواننده در آن حضور دارند و با تنظیم «بهروز صفاریان»، ملودی «فرزاد فرزین» و ترانه «احمد امیرخلیلی» اتفاق مهمی را در موسیقی ایران رقم‌ زده‌اند. کاوه آفاق یکی از خوانندگانی است که پیش از این پروژه هم چند اثر با موضوع ایران اجرا کرده بود و همیشه در هر جا که حضور داشته باشد پرچم ایران بر دستانش دارد. مصاحبه ما با کاوه آفاق درباره حضورش در آهنگ منو بشناس کمی هم چالشی شد که در ادامه می‌خوانید:

*متاسفانه در اغلب موارد به کارهایی که با موضوع ایران تولید می‌شود برچسب سفارشی‌بودن زده می‌شود. چرا چنین دیدگاهی در مخاطب ایجاد شده و نگران نبودید که چنین برچسبی را به شما هم بزنند؟
اجازه بدهید همین ابتدا بنده مثالی بزنم که همه چیز با تصویری روشن‌تر تجسم شود.  دو مورد از مشهورترین و مهم‌ترین مناسبت‌های ملی ما که همه‌ مردم مملکت جدای از هر وابستگی سیاسی، قومی، دینی، مذهبی و جایگاه مالی و اجتماعی و... آنها را یکسان گرامی می‌دارند یکی نوروز و لحظه تحویل سال و یکی شب یلدا است. هر دو در ظاهر ملی است هر دو‌ محترم و هر دو مهم. حال اگر به‌ شما سفارش تولید یک اثر برای شب تحویل سال را بدهند و شما آن را با زحمت و عشق بسازید اما  ناگهان در شب یلدا روی آنتن برود و درباره شب تحویل سال باشد چیزی جز تعجب  و حتی مضحکه از سوی مردم نصیبتان ‌می‌شود؟ بی شک در آن لحظه کمتر کسی می‌گوید که عجب آهنگ جالبی برای عید پیش رو ساخته یا گوش کنید و ببین داره چه می‌گوید. با این ‌مقدمه درست است که در ظاهر هر دو روز گرامی و مبارک‌ و ملی است و هر دو مهم و هر دو نماد همبستگی برای تمام مردم است. اما چون روح عمومی در شب یلدا معطوف به مقوله بلندترین شب سال است اگر ارزشمندترین و پرزحمت‌ترین و با عشق‌ترین و از همه مهم‌تر زیباترین اثر تاریخ را بسازیم اما در زمان نامناسب با فضای حاکم بر روح عمومی منتشر کنیم پروژه نه تنها شکست می‌خورد بلکه مضحکه خاص و عام هم می‌شود و پروژه‌های بعدی را نیز از دست خواهیم داد. پس مشکل و نقطه دقت در جایگاه ملی یلدا و و نوروز نیست بلکه به قول دانشگاهیان درک و پاسخ عاقلانه به خواست و نیاز و حالِ عموم ملت است که تفاوت بین یک پروژه یا سامانه موفق را با یک پروژه یا یک سامانه با درک‌ نادرست از پدیده‌ها را مشخص می‌کند. با این مثال فکر کنم به درستی مشخص شد ایراد نود و نه درصد از کارهای صوتی و تصویری سینمایی یا موسیقایی یا تجسمی و... ملی چیست که با اینکه بسیاری از آنها عالی و پرزحمت هستند و برای تهیه آنها خون دل‌ها خورده شده، تنها و تنها موجب افزایش خنده و ناسزا به ما صاحبان اثر در طول تاریخ می‌شوند و نهایتاً چیزی شبیه ترانه ملی ای ایران ای مرز پر گوهر یا سریال هزاردستان از اینگونه آثار نمی‌بینیم و نمی‌شنویم و بیشتر به درد بایگانی‌ها می‌خورند. در حقیقت پاسخ به موقع به نیاز روحی و روانی عموم جامعه در هر لحظه است‌که میزان موفقیت هر اثر استاندارد در تاریخ را رقم می‌زند.
 
این اثر برای حدود دو سه سال قبل است. پس از آن شوک اقتصادی عجیب اول ناشی از خروج از تعهدات بین المللی توسط آمریکا، هنرمندان احساس کردند آن خطر در مقیاسی ملی است و نیاز به همبستگی داریم. جدای از نظرات سیاسی گوناگونی که همه آدم‌ها با هم دارند اما این قضیه کاملاً اخلاقی است نه  سیاسی. علت هم ایجاد یک احساس مشترک جهانی بود که آن بی مبالاتی بین‌المللی و عدم انجام تعهدات مندرج در برجام در قبال ایران بود. آن هم در حالی که ایران به تمام تعهدات بین‌المللی خودش در آن زمان پایبند مانده بود و جهان متفق بود که آن عمل آمریکا کاملاً نقض اصول جهانی جلوه می‌کرد. در آن روزهایی که این اثر به خوانندگان پیشنهاد شد اوضاع و رفتار و احساس و قضاوت و امید عمومی بسیار بسیار متفاوت از حال و روز زمستان سال۹۹ بود و هنوز این اتفاقات عجیب غریب و غیر قابل درک در این دو سه سال و خصوصاً در این یکسال اخیر که پی در پی شکل می‌گیرند این‌قدر پیش چشم‌ ملت رخ نمی‌داد. اما با همه این اوصاف انتشار این اثر در حال حاضر بدون شک شائبه سفارشی بودن و مناسبتی بودن را ایجاد خواهد کرد. خیالتان را راحت کنم آنقدر در این سال‌ها آثار ضعیف و پول بر باد ده ساخته شده که اگر با الماس هم تندیس  بسازیم فعلاً به دل‌ها نخواهد نشست چون بسیاری دل‌ها را بدجور شکسته ایم. زور  من و شما هم نمیرسد که بتوانیم با چند مصاحبه و کتاب و گفتار و... مکنونات قلبی یک ملت دلزده را تغییر بدهیم. پس باید عرض کنم تمام این سی چهل خواننده سطح اول کشور به طور ناخواسته مورد این سوءتفاهم در پیشگاه مردم قرار خواهند گرفت و عموم حق دارند حتی به این فکر نکنند که‌ این خوانندگان برای وطن خواندند. تا جایی که من شرط کردم در صورتی حضور می‌یابم که نباید از پول ملت و بیت المال حتی یک ریال هم کسی برای خواندن به خاطر نام مملکتش دریافت کند ولی   اگر کسی پولی دریافت‌کرده است‌ من خبر ندارم. اما من یک نفر یک ریال هم بابت حضور در این اثر هرگز نخواسته و دریافت هم نکرده‌ام و هم که لااقل صرفاً یک موزیسین صرفا عاشقانه‌ساز و عاشقانه خوان نیستم و عموماً سوژه ترانه‌هایی که‌ می‌سرایم هم اجتماعی و ملی بوده‌اند و چه زمانی که زیرزمینی بودم چه زمانی که خارج بودم چه زمانی که به اصطلاح داخل بودم و روی زمین خواندم در همه حال کسی بودم که پرچم ایران بر ساعد دستش بوده است. اگر قرار باشد هرجایی نام ایران یا مردم ایران، بدون دخالت و هدایت سیاسی، تاکید می‌کنم فقط و فقط ایران و مردمانش سوژه اثر باشد بی شک من بدون دریافت دستمزد و استفاده از بودجه ملت؛ پیش از هر کس آنجا بوده و خواهم بود. دیگران را نمی‌دانم اما به‌ بنده از این انگ‌های سفارشی به گواهی رفتار و آثار بنده در تمام این بیست سال، نخواهد چسبید.
 
 
*چه ویژگی‌ها و نکاتی در آهنگ «منو بشناس» وجود داشت که شما پذیرفتید در این پروژه حضور داشته باشید؟
تنها و تنها نام ایران و اینکه تا به آن روز هنوز پروژهای با این تعداد خواننده جوان و طراز اول از تمامی سبکها نبود و این نوید برای ما بود که این کار یک اثر مشترک شود.
 
*کارهایی که با موضوع ایران هستند در چه شرایطی می‌توانند ماندگار شوند و به محبوبیت دست پیدا کنند؟
در سوال نخست به طور مفصل عرض کردم که در همه جای دنیا برای پروژه‌های هنری ملی شورایی متشکل از متخصصین عالی و چندین هنرمند جامع الاطراف و مجرب و مرتبط با روح و واقعیت جامعه تشکیل می‌شود تا در زمان مناسب نحوه پرزانته و ارائه اثر به مخاطب کاملاً با‌کمپین های علمی و سنجیده و استاندارد مشخص شود. نه مثل عموم کارهای داخلی اصولاً نخ نما و زننده و دارای دافعه و مضحک که ارائه می‌شوند. الان به نظرم چنین اتفاقی در حال وقوع است و امیدوارم این اثری که همه ما شاهد بودیم چقدر با عشق و زحمت در حدود سه سال تهیه شد و تولیدش انرژی بسیاری از سازندگان و تهیه‌کنندگانش برده است تا ساخته و خوانده شود با انتشار در زمان ناسنجیده و عدم‌ توجه به روح و روان عمومی حیف نشود و آبروی عمومی و جایگاه همگان، برای تداوم آثار مشابه بعدی در جامعه  هنری و ملی همچنان به دقت حفظ شود.
*موضوع دیگر این است که چرا اینقدر کارهایی چندصدایی در موسیقی ایران کم است؟
به ده ها دلیل اول اینکه عموماً هنرمندان مطرح در سبک‌های راک و سنتی متاسفانه زیاد میل به خواندن در کنار هنرمندان دیگر سبک ها را ندارند. این را به غلط دون شأن هنری می‌دانند و البته این موضوع دلایل بسیاری دارد که باز کردن آن بحثی جداگانه را می‌طلبد. تمام موزیسین‌های سبک ما و سنتی هم گاهی دلایل منطقی خودشان را دارند. اما بنده به شخصه خودم چون
در هیچ جای دنیا چنین ‌پدیده‌ای را ندیدم هرگز چنین نظری ندارم. متأسفانه این فضا فقط و فقط و فقط در فضای فرهنگی ایران است و هیچ جای دنیا چنین ژست‌هایی از هنرمندان بزرگ نمی‌بینید. در سوی دیگر پاپ‌ها هم در همه دنیا بنا بر مقولات اقتصادی، دلایل ویژه‌ای دارند که بسیاری مواقع با هم‌کنار نمی‌آیند. دلیل بعدی گران بودن است. انجام ‌چنین‌ پروژه‌هایی از بخش خصوصیِ نحیف و تحت فشار در موسیقی آماتور مملکت ما برنمی‌آید و بسیاری از مواقع، جمع کردن مثلاً سی چهل خواننده پرمشغله کنار یکدیگر بسیار سخت است. آن تهیه‌کنندگان خصوصی فرهنگ‌دوستی هم که قصد این کارها را دارند آنقدر دست‌اندازهای اداری و بروکراتیک و هزینه‌های اجرایی سرسام‌آور با عایدی غیرقابل توجیه بر سر راهشان می‌بینند که به طور ناخواسته یا متأسفانه گاهی هم آگاهانه از وسط راه کار فرهنگی فرار می‌کنند. آنها در این شرایط بهتر می‌بینند که سرمایه‌هایشان را از حوزه فرهنگ به دیگر حوزه‌ها و سپس طلا و بعد دلار و نهایتاً به خارج از کشور انتقال دهند.
 
*فکر می‌کنید تولید این آهنگ بتواند مسیری برای ساخت کارهای چندصدایی بیشتر در موسیقی ایران را فراهم کند؟
بله. اگر در زمان ‌مناسب با کمپین تبلیعاتی علمی و متناسب و روش‌های عقلایی و غیر نخ نما و مبتکرانه و باب جوانان روز و دلنشین و از طریق رسانه‌های مورد وثوق اکثریت‌ ملت منتشر شود حتماً به حقش خواهد رسید. ولی با همان روش‌های سطحی و از رمق افتاده و کهنه همیشگی به گوش مردم اگر برسد بی شک این همه زحمت تهیه‌کنندگان و سازندگانش هدر خواهد رفت.
 
*از تجربه ضبط و تولید موزیک ویدیو برای ما بگویید که چطور بود؟
تجربه خوب و جالبی برای من بود.
منبع: 
اختصاصی سایت «موسیقی ما»
تاریخ انتشار : یکشنبه 8 فروردین 1400 - 19:00

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود کاوه آفاق: برای حضور در پروژه «منو بشناس» درخواست دستمزد نکردم | موسیقی ما