چطور يك ترانه سرا اخذ مجوز ترانه سراى ديگر را بعد از سالها پيگيري مشروط به تغيير ١٥ بيت از ١٧ بيت يك ترانه و حذف سه قطعه از هفت قطعه ى آلبومش مي شناسد؟ اشعاري با مفهوم اجتماعى هرچند روشنگرانه لاي كارتابل آقاي بهمني بيش از يكسال خاك ميخورند و دست آخر با دستهط يك خطي ايشان مبني بر فاقد ارزش هنري است، سركوب مي شوند و ناگهان به به حامد همايون واي واي حميد هيراد داراي ارزش هنري محسوب مي گردند و مجوز ميگيرند؟ به آقاي بهمني بفرماييد تصميم شما من رو مجبور به مهاجرت كرد بابت ادامه ى حيات موسيقايي ام و بدون هيچ پشتوانه اي. ممنون كه سطح ترانه اون خاك رو از "گل يخ" به "هر بار اين در رو" تنزل داديد.