می خوام از چیزی بگم من
که برام خیلی عجیبه
که چرا زندگی من
همیشه خیلی غریبه
تو رو من دوست داشتم
خیلی ساده.. بی افاده
عشقی که بین ما بود
نشد اما.. تا ابد
پیش ما دو تا بمونه
حالا اما روزگارم
بی تو تعریفی نداره
زندگی سخت شده واسم
بی تو بازم.... این ترانه
جون نداره...
روزای تکراری
پشت سرهم میان
تو کنارم نیستی
اینجوری از پا در میام
گفته بودم که من
به تو خیلی وابسته م
نباشی تو پیشم
خیلی آسون
دلشکستم.....دلشکستم
گریه کردم به خاطرت
توی آخرین شبی که
صدامو میشنیدی اما....
نمی تونستم جدا شم
از تو از خاطراتت
از نشستن کنار ساحل
از تموم...
خنده های خیلی صافت
از تو و از خاطراتت..
هنوزم برام سواله
كه چرا تركم كردي
نمي تونم قانع باشم
از حرفايي كه بهم زدي
بعد تو میرم از اینجا
میرم از این شهر پر درد
ميرم كه تموم بشن باهات
ياد خاطرات خوب و بد
ياد خاطرات خوب و بد..
دیدگاهها
خیلی خیلی عالی بود
افزودن یک دیدگاه جدید