نظری که شما قصد پاسخ دادن به آن را دارید وجود ندارد.
مروری بر وضعیت گذشته و حال گروههای تلفیقی از دهه هفتاد تا به امروز
پرچمداران دو دهه تلفیق در موسیقی ایران
موسیقی ما - جریان آلترناتیو موسیقی ایران در این سالها، به خصوص از اوایل دهه نود جان دوباره گرفت و آنقدر طرفدارانش رشد کرد که تبدیل به یک جریان غیرقابل انکار شد. جریانی که البته خیلی پیشتر از اینها توسط ذهنهای خلاقی که شاید اهداف مالی برای موسیقی نداشتند و بیشتر میخواستند به موسیقی دلشان بپردازند شکل گرفت تا آن را به گوش اهلش بسپارند.
بعد از انقلاب این جریان توسط گروهها و هنرمندانی چون «آویژه»، «اوهام»، «باراد» و در ادامه محسن نامجو (که با آلبوم «ترنج» نقش غیرقابل انکاری در پاپیولار کردن این جریان از موسیقی داشت)، دارکوب و... از سر گرفته شد و با اینکه اوایل شروع دوباره موسیقی پاپ بود، حرکات ابتکاری آنها که در پاسخ به نیازهای درونیشان شکل گرفته بود، مورد اقبال واقع شد. گروههایی که بیشتر آنها در جریان فستیوالهایی که گهگاه برای موسیقی تلفیقی برگزار میشد، شکل گرفتند اما این کار تبدیل به یک حرکت منسجم و پیوسته و همچنین دغدغه جمعیِ تعداد زیادی از موزیسینها نشد و به همان قوت اولیه خود ادامه پیدا نکرد.
حالا دوباره این جریان در میان موزیسینها فراگیر شده اما کیست که معتقد نباشد، این گرایش در حال حاضر بیشتر شبیه به موجی است که خیلیها بدون ژرفاندیشی سوار آن میشوند و چون تبدیل به ارزش شده، عده زیادی میخواهند در آن عرض اندام کنند؟ خب طبیعاً نتیجه هم چیزی جز ناکامی نخواهد بود، در صورتیکه اگر صرفاً برای به روز بودن، با آمدن موجهای دیگر تمرکزمان را از روی دغدغههای شخصی خود برنداریم و قبل از هر حرکتی به آنها اجازه دهیم اول در جانمان استقرار یابند، مطمئناً اتفاقات بهتری در انتظارمان خواهد بود.
البته در این گزارش قرار نیست به آسیبشناسی موسیقی تلفیقی بپردازیم، بلکه سوژه اصلی، مروری بر فعالیت گروههای تلفیقی است؛ چه آنها که از دهه هفتاد پایهگذار موسیقی تلفیقی به شکل امروزی بودند، چه آنها که شاید دو سال بیشتر از عمرشان نمیگذرد. در این مطلب که برای هر گروه در دو بخش «گذشته» و «حال» نگاشته شده، نگاهی داشتهایم به اینکه هر یک از این گروهها چطور شکل گرفتند، چه مسیری را پیمودند و سرانجامشان چه شد؟ گروههایی که اکثر آنها بعد از یک دوره کوتاه فعالیت، یا به دلیل مشکلات مالی از هم جدا شدند یا مشکلات درون گروهی باعث شد نتوانند دوام بیاورند. هر چند که برخی از گروههای امروزی معتقدند که نیامدهاند تا دوام بیاورند و اتفاقاً خداحافظی، اوج احترام به مخاطب است وقتی که دیگر حرف تازهای برای گفتن ندارند.
موسیقی آنها -که به نوعی پایهگذار موسیقی تلفیقی به شکل امروزی بود- علاوه بر اینکه مورد انتقادات جدی قرار گرفت، با استقبال زیادی هم مواجه شد و با حمایت بزرگانی چون دکتر ریاحی، آثارشان از صدا و سیما پخش شد و هنوز هم گاهی پخش میشود. آنها اولین رکورد کنسرتهای متوالی را هم در اختیار گرفتند و با 13 شب اجرا در فرهنگسرای ارسباران، به موفقیت بینظیری تا آن روزگار دست پیدا کردند. آویژه را نوازندگان دیگری چون عینالله کیوانشکوه، علی رحیمی، رضا مقدس و... همراهی میکردند.
همهچیز بر وفق مراد بود و دو آلبوم «نخستین» و «آویژه» را هم منتشر کردند که توانستند در اولین جشنواره موسیقی مهر، خورشیدِ زرین جشنواره را برای آلبوم «نخستین» به دست آورند. اما عمر این گروه کوتاه بود و تنها 4 سال دوام آورد. هرچند که هیچوقت به صورت رسمی اعلام نشد اما گروه به دلیل اختلافات سلیقه اعضا از هم پاشید و هر کس به سراغ کار خودش رفت. رامین بهنا بعد از تجربیاتش در گروه «آویژه»، سرپرست ارکستر محمد نوری شد و عمده وقت خود را صرف آهنگسازی برای موسیقی فیلم و تدریس و تجربه در ژانرهای مختلف از جمله موسیقی راک و الکترونیک (در دو گروه «راز شب» و «بهنا») کرد. بابک ریاحیپور که آثارش رنگ و بوی موسیقی غربی داشت، کارهایش را در قالب آلبوم «آزمون و خطا» ارائه کرد و با گذشت چندین سال، رفته رفته به حدی در نوازندگی در کنسرتهای پاپ غرق شد که فعالیتهای شخصی خود را فراموش کرد.
رضا آبایی بعد از آویژه، در گروههای مختلفی (از جمله اوهام و...) به نوازندگی پرداخت و کمتر از سه نفر دیگر، خط خودش را پیش برد. او در کنسرتهای مختلفی با گروه «عارف» و زندهیاد پرویز مشکاتیان (به خوانندگی شهرام ناظری)، پروژه هنریک ناجی (در کنار رامین بهنا و دیگران)، گروه «دستان» و... روی صحنه رفت و حالا نزدیک به چهار سال است که به کانادا مهاجرت کرده و در مونترال، گروه موسیقی «دیبا» را تشکیل داده که در راستای همان فعالیتهایش در حوزه موسیقی تلفیقی محسوب میشود.
پدرام درخشانی، راه موسیقی تلفیقی را با گروه «رومی» ادامه داد و با این گروه سه آلبوم و کنسرتهای متعددی را برگزار کرد که به صورت مجزا باید به آن پرداخت.
این گروه در سال 78 با سه عضو اصلی (یعنی شهرام شعرباف، بابک ریاحیپور و شاهرخ ایزدخواه) اولین آلبومش با عنوان «نهال حیرت» را ضبط میکند که موفق به دریافت مجوز نشده و آن را به صورت اینترنتی منتشر میکند. بعد از آن هم تمام تلاشها برای گرفتن مجوز بینتیجه ماند و زمستان ۱۳۸۰ اولین اجرای زنده خود را به صورت خصوصی در کلیسای روس ارتودکس تهران برگزار کردند.
پاییز ۱۳۸۱ «اوهام» دو آهنگ جدید خود را با نامهای «حافظ عاشق است» و «راه عشق» را ضبط کرد. در همان سال اوهام تا نزدیکی اجرای اولین کنسرت رسمی خود در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی تهران پیش رفت؛ اما ساعاتی پیش از اجرا و در هنگام ساندچک، این اجرا هم لغو شد تا این دو آهنگ، آخرین کار گروه با اعضای اولیه خود باشد. ناامیدی و یأس شدید، آنها را به فکر مهاجرت انداخت و با مهاجرت شاهرخ و چند ماه بعد شهرام به کانادا در سال 82، گروه اولین قدمهای فروپاشی را تجربه کرد. در این مدت، شهرام و شاهرخ همراه با زرتشت سلطانی (گرافیست ایرانی مقیم کانادا و طراح گاوهای معروف برند «روزانه» که به نوازندگی گیتار باس هم آشنایی داشت) مدتی تمرین کردند. اما ساز زمانه در غربت هم با شهرام کوک نشد و او پس از کمتر از 2 سال به ایران بازگشت و تلاش کرد برگزاری کنسرت در کشورهای دیگر را بیازماید.
اینترنت و روند گسترش آن، روز به روز سرعت بیشتری میگرفت و فرصتی پیش آمد تا گروههایی که به صورت غیررسمی کار میکردند، موسیقی خودشان را به مخاطبان ارائه دهند. شعرباف در همین دوران (سال 1383) تصمیم به ضبط دومین آلبوم اوهام گرفت که از همان زمان مشکلات اساسی گروه آغاز شد؛ ناامیدی و عدم درآمدزایی.
شعرباف دوباره دنبال اجرای زنده میرود و در نهایت، موفق میشود در تابستان سال ۹۱ پس از ۱۲ سال، مجوز اجرای زنده در سالن میلاد را بگیرد که البته 48 ساعت قبل از اجرا، کنسل میشود و اوهامیهایی که بلیت خریده بودند، تنها میتوانند در زیرزمین یک استودیوی صدابرداری و در قالب یک اجرای پژوهشی به شنیدن آهنگهای «اوهام» بنشینند!
«اوهام» تا مدتها مجوز فعالیت رسمی نداشت و در این زمان، چهار آلبوم را بهطور غیررسمی منتشر کرد. اما چند ماه بعد، در روزهای آخر تابستان ۹۱، شهرام شَعرباف با گروه تازه خود (نیما رمضان، روزبه قلیپور، پویا شمالی و سامان وندادی) که به دلیل عدم دریافت مجوز، از گروه «اوهام» به گروه «شهرام شَعرباف» تغییر نام داده بود، در مجموعه فرهنگی برج آزادی طی ۳ روز و ۶ سانس، آهنگهای قدیمی گروه «اوهام» را روی صحنه میبرد و اسفند همان سال هم دومین کنسرت خود را در سالن اریکه ایرانیان اجرا میکند.
این گروه پنجمین آلبوم و نخستین آلبوم رسمی خود را سال 92 با عنوان «این خرقه بینداز» منتشر کرد. اما در این سالها دچار خودسانسوری شد و شعرباف سرانجام پس از توقف چند ماههی فعالیتاش و عدم صدور مجوز برای برنامههایش، در تاریخ 26 بهمن سال 93 با انتشار نامهای از مدیر وقت دفتر موسیقی ارشاد (پیروز ارجمند) درخواست میکند تا مجوزش را لغو کنند! مدتها از گروه خبری نبود تا اینکه مهر 95 آلبوم تصویری «اوهام در آزادی» که اجرای زنده گروه در خرداد 93 بود را به صورت رسمی منتشر کردند و بعد از آن هم دیگر خبری از آنها نشد.
حال: شهرام شعرباف در این مدت متأهل شد، به شمال ایران نقل مکان کرد و کارش شد برگزاری کلاسهایی برای آموزش صدابرداری و همچنین انجام صدابرداری بعضی از کنسرتهای پایتخت. شاهرخ ایزدخواه هم که سالها بود به کانادا مهاجرت کرده بود، پارسال قطعه «سفر» را -که سال 82 بعد از جدا شدنش از اوهام در کانادا ساخته بود- با صدای کاوه یغمایی منتشر کرد و در کنسرت تیرماه سال جاری این خواننده نیز روی صحنه رفت و آن را اجرا کرد تا به این ترتیب اعضای اولیه گروه اوهام یعنی بابک ریاحیپور (گیتارباس)، شهرام شعرباف (صدابردار) و شاهرخ ایزدخواه (گیتار) بعد از 14 سال دوباره کنار یکدیگر قرار بگیرند. فعالیتهای رسمی گروه اوهام و آینده آن همچنان در هالهای از ابهام به سر میبرد.
پدرام درخشانی هر آنچه در آویژه نمیپسندید را در «رومی» اصلاح کرد و آنچه پسند سلیقهاش بود را به گوش مخاطب رساند و به سرعت محبوب شد. او در رومی -برخلاف آویژه که سعی میکرد موسیقی جَز-فیوژن را با سازهای ایرانی تولید کند- بار اصلی موسیقیاش را روی دوش موسیقی شرق گذاشت و دقیقاً برعکس آویژه، تلاش کرد موسیقی ایرانی را در روکشی از موسیقی غربی-شرقی ارائه کند. تفاوت مهم دیگر رومی، استفاده از کلام و اشعار کلاسیک در موسیقیاش بود. رومی سه خواننده داشت؛ مهرداد هویدا، حامد نیکپی و خود پدرام. در کنار اینها جمعی از بهترین نوازندگان ایران میدرخشیدند. عینی کیوانشکوه (درامز)، رضا مقدس (کیبورد)، علی رحیمی (دف و تمبک)، دارا دارایی (باس)، میلاد درخشانی (تار)، پاشا هنجنی (نی)، کوروش بابایی (کمانچه)، بابک آخوندی (گیتار الکتریک)، درشن آنند (تبلا) و البته تعدادی نوازنده شاخص مهمان مثل امید حاجیلی (ترومپت)، نسیم سعد (ویلنسل) و... این ترکیب درخشان و پرستاره، در سالهای مختلف نوازندهها و خوانندههای دیگری هم به خود دید. رضا تاجبخش، هومن جاوید، آرش پژند مقدم، نیما رمضان، همایون نصیری و...
رومی در این سالها چندین کنسرت پرطرفدار برگزار کرد که در کوتاهترین زمان سولدآوت میشدند و سه آلبوم هم منتشر کرد؛ «رومی 1» با صدای هویدا، نیکپی و درخشانی، «رومی 2» با صدای سینا سرلک و «رومی 3» با صدای مهرداد هویدا، سینا سرلک، بامداد فلاحتی و هومن جاوید. پدرام درخشانی در اولین و سومین جشن سالانه موسیقی ما موفق به دریافت تندیس موسیقی ما شد.
آخرین کنسرت رومی در اسفندماه سال 92 برگزار شد و درخشانی پس از آن دیگر با این ترکیب روی صحنه نرفت. او در این مدت بخت خود را با گروههای دیگری هم آزمود که کنسرت با گروه «نوباز» در شهریور 95 یکی از این اجراها بود.
حال: پدرام درخشانی میگوید که جمعکردن آن تیم با آن نوازندگان درجهیک دیگر در این روزگار میسر نیست. آن زمان تمام این نوازندهها دغدغه و مشغله کمتری داشتند و امروز هر یک یا برای خود گروهی تلفیقی دارند یا در گروه خوانندگان پاپ مشغول اجراهای متعددند. او فعلاً عطای کار کردن در قالب رومی را به لقایش بخشیده و مشغول فعالیتهای دیگری شده که حاصل آن انتشار آلبوم «بزم بیجانان» در زمستان 95 بود. این آلبوم تلفیقی از موسیقی الکترونیک با موسیقی ایرانی و محوریت ساز سنتور است که در چهارمین جشن سالانه موسیقی ما نیز در شاخه موسیقی تلفیقی یکی از بختهای اصلی کسب تندیس به شمار میرفت.
حال: «ایجاز» نتوانست آلبومی منتشر کند و به دلیل اینکه هر کدام از اعضایش درگیر فعالیت در ارکستر خوانندهها بودند (هومن غفاری در ارکستر محسن یگانه، رضا تاجبخش با گروه حمید عسکری و دارا دارایی با تعدادی از گروهها) فعالیتش به همان دو کنسرت ختم شد.
اعضای گروه یعنی پویا محمودی (خواننده و نوازنده گیتار)، کسری سبکتکین (نوازنده باس)، آرش مقدم (نوازنده درامز) و آیدین نائینی (نوازنده گیتار) از یک سال پیش از انتشار آلبوم «باراد»، در خانه آیدین نائینی جمع میشدند تا باهم همنوازی کنند. حدود یک سال بعد، کسری سبکتکین بهطور اتفاقی از طریق دوستی با نشر موسیقی «هرمس» ارتباط پیدا میکند و چندماه بعد (سال 82) آلبوم «باراد» توسط رامین صدیقی منتشر میشود که میتوان گفت تنها آلبوم تلفیقی در این فضا بود که توسط این ناشر منتشر شد.
پویا محمودی جزء اولین گیتاریستهایی بود که توانست به صدای فواصل ایرانی روی گیتار الکتریک برسد و ربع پرده بنوازد، البته پیش از او آرش میتویی تا حدی این کار را انجام داده بود. هدف این گروه استفاده از ریتمهای غیر مرسوم موسیقی راک و المانها و ملودیهای فولکلور ایرانی بود که از اشعار کلاسیک فارسی در اولین آلبوم خود استفاده کرده بودند و هنوز هم برخی معتقدند که این گروه توانست موسیقی راکِ ایرانیزه شده را به روشی درست ارائه کند.
تابستان سال 88 ایده گروه «باراد»، توسط پویا محمودی در آلبومی به نام «مهر» منتشر شد که به دلیل زمان بد انتشارش، آنطور که باید دیده نشد اما روی بسیاری از هنرمندان تأثیر گذاشت و دارا دارایی در مصاحبهای عنوان کرد این آلبوم تأثیر زیادی روی او برای تشکیل گروه «داماهی» گذاشته است.
«باراد» نزدیک به دو سال پس از انتشار تنها آلبومشان، منحل شد که دلیل آن هم مشخص نشد اما کسری سبکتکین به آمریکا رفت و تازه مدتی است به ایران برگشته است، آرش پژندمقدم تبدیل به یکی از پرکارترین درامرهای ایرانی شد و آیدین نائینی هم به دنبال مجسمهسازی رفت. میتوان گفت «باراد» ظهور یک آهنگساز مهم در موسیقی تلفیقی به نام پویا محمودی بود که در حال حاضر در انگلستان مشغول تحصیل موسیقی است.
بعد از آن، قرار بود با گلزار دو کنسرت در حوزه هنری برگزار شود که به دلیل هجوم مردم، کنسرت از سوی اداره اماکن مجوز برگزاری نگرفت. بعد از آن هم گلزار و «دارکوب» از هم جدا شدند و به این ترتیب هیچوقت روی استیج همکاری مشترکی نداشتند.
آذرماه سال 87 بود که قرار شد مهران مدیری، علیرضا عصار، مانی رهنما و رضا یزدانی در کنسرتی خیریه به همت یونیسف به شکل جداگانه در تالار وزارت کشور روی صحنه بروند که بَند مهران مدیری در آن کنسرت، گروه «دارکوب» بود و تبدیل شد به اولین کنسرت بزرگ این گروه. چند ماه بعد هم با حامد بهداد در سالن اریکه ایرانیان روی صحنه رفتند و به این ترتیب، این دو تبدیل به خوانندههای گروه شدند و سال 89 اولین آلبوم گروه را با صدای آنها منتشر کردند.
دارکوب کمکم به سمت تولید آثار پاپیولار رفت که همین اتفاق باعث شد نظر عامه مردم هم به سمت آنها جلب شود. اما در ادامه، روند متفاوتی را پیش گرفتند و قطعاتی با محسن شریفیان، حمیدرضا ترکاشوند، علی زندوکیلی، رضا کولغانی، احسان خواجهامیری و روزبه بمانی منتشر کردند. دارکوب دو آلبوم دیگر هم منتشر کرد و سرپرست گروه یعنی همایون نصیری در این مسیر، بعد از ده سال تصمیم گرفت برای اولینبار از یک خواننده ثابت در گروه بهره ببرد و به این ترتیب از سجاد عربزاده (که پیش از این خواننده گروه 10:10 بود) دعوت به همکاری کرد.
آنها در اولین جشن موسیقی ما جایزه بهترین آلبوم تلفیقی و همچنین در سومین جشن سالانه موسیقی ما، جایزه بهترین قطعه تلفیقی را دریافت کردند و علاوه بر آن، در سیویکمین جشنواره موسیقی فجر، در بخش موسیقی تلفیقی/فیوژون موفق به کسب جایزه باربد برای بهترین آهنگسازی در آلبوم «نوکوب» شدند.
حال: «دارکوب» که بر اساس توجه به موسیقیِ سازی شکل گرفته بود، در دورهای با محبوبیت خوانندگانش، خوانندهمحوری را تجربه کرد و اگرچه به شهرت بیشتر این گروه منجر شد، انتقاداتی هم برای آنها به همراه داشت. همین مسأله موجب شده که همایون نصیری اعلام کند در آلبوم جدید گروه، از این موضوع فاصله گرفته و قصد پررنگتر کردن فضای موزیکال را دارد. نصیری درباره کارهای آتی دارکوب که امسال وارد دهمین سال فعالیت خود شده به «موسیقی ما» میگوید: «در حال ضبط آلبوم جدید هستیم که بیشتر قطعات با صدای سجاد عربزاده خواهد بود و امیدوارم به زودی منتشر شود.»
اما به نظر میرسد از سال 93 کمکم گروه به سمتی رفت که نقطه اشتراک و رضایت گروهی برای انتشار قطعه کم و کمتر شد و به همین خاطر، سکوت طولانیمدتی داشت. اما سال 94 با انتشار دو قطعه و برگزاری کنسرتهایشان دوباره میان مخاطبان حاضر شدند و کیان اعلام کرد چهارمین آلبوم گروه، تا آخر تابستان 95 منتشر میشود که به جای انتشار آلبوم، یک ماه بعد، خبر انتشار آلبوم انفرادی کیان پورتراب تیتر رسانهها شد. کیان دلیل این تصمیم را تفاوت سلیقه اعلام کرد و گفت میخواهد آثار مستقل خودش را در کنار کارهای کامنت، منتشر کند.
حال: «کامنت» کمکم به حاشیه رفت و دیگر نه خبری از آلبوم شد و نه کنسرتی برگزار کرد. هیچکدام از اعضای کامنت هم تا الان به صورت رسمی حرفی از انحلال آن نزدهاند؛ اما هر کدام مشغول پروژههای شخصی و گروهی خود هستند و یکی از اعضای آن یعنی آرین کشیشی هم مدتی است برای تحصیل به اروپا نقلمکان کرده است.
این گروه با تمرین قطعات قبلی رامین بهنا (آنهایی که برای گروه «آویژه» ساخته شده بود) شروع به کار کرد و طی دو کنسرت یکی در فرهنگسرای هُنر (۱۳۸۵) و دیگری در سالن سبز کاخ نیاوران (۱۳۸۷)، آهنگهای جدیدتری نیز برای شنوندگان نواخت که آنها را در آلبوم «نه آنچُنان» شنیدیم. بهنا در زمستان 94، آلبوم «تهران-۱۱» را -که حاصل بیش از دو سال کار بود- منتشر کرد که در آن برای اولینبار ساز ایرانی را بهکل کنار گذاشت و موسیقی الکترونیک را وارد فضای کاری خود کرد؛ چراکه اعتقاد دارد ساز ایرانی دیگر پاسخگوی صدای تهران نیست.
حال: بهنا در این مسیر کنسرتهایی برگزار کرد و این روزها هم فعالیت خود را جدیتر دنبال میکند. رامین بهنا درباره ادامه کار گروه بهنا میگوید: «مشغول ساخت قطعات جدید گروه هستم و در تلاشیم تا آخر سال جاری، ویدئو کلیپ منتشر کنیم. علاوه بر آن، احتمالاً در اسفندماه هم کنسرتهایی را برگزار خواهیم کرد.»
آنها نخستین بار در مراسم شب یلدا در دانشكده حقوق دانشگاه تهران روی صحنه رفتند که آن زمان هنوز گروه اسمی نداشت و قطعهای از ساختههای خودشان نداشتند و قطعات انتخابی و كاور شده از بین ترانههای قدیمی و قطعههایی از آلبوم «دلشدگان» را در این برنامه اجرا کردند. بعد از آن در ارسباران روی صحنه رفتند و از آنجا دنگشو متولد شد. آن موقع هنوز شایا دانشجو بود و طاها هم سرگرم فیلمسازی و هدف اصلیشان موسیقی نبود.
طاها پارسا، آبان سال 86 در کنسرت داریوش خواجهنوری در سالن وزارت کشور به عنوان نوازنده ساکسوفون حاضر شد که در آن گروه، هنرمندان بسیاری (از استاد جلال ذوالفنون و استاد حسین سمندی تا رضا تاجبخش، هومن غفاری، بابک ریاحیپور، درشن آنند، سارا نائینی، کیانا کیارس و...) حضور داشتند و بعد از آن هم کمکم شروع به ضبط آلبوم «شیراز چلساله» در استودیو بم کردند. بعد از این جریان، به تایلند رفتند و به مناسبت سال جهانی مولانا در تایلند در حضور پادشاه این كشور -که در بستر بیماری بود- به صورت زنده اجرا کردند و مورد استقبال فراوانی واقع شدند. نتیجه اینکه دو سه سالی در آن کشور و سپس چند کشور دیگر ماندند و بعد هم به آنها پیشنهاد کنسرت در آمریکا داده شد.
سال 1389 کپی اولین آلبومشان (شیراز چلساله) به صوت غیررسمی در ایران منتشر شد که در آن با هنرمندانی چون آیدین آغداشلو و رویا نونهالی همکاری کرده بودند؛ اثری که برایشان در سطح بینالمللی هم بازتاب داشت و توانستند در چند نقطه دنیا با آن روی صحنه بروند. سه سال بعد دومین آلبومشان به نام «دلتنگ شو» را به مخاطبان ارائه کردند که بهمن فرمانآرا در كاور این آلبوم یادداشت تحسینآمیزی برایشان نوشت. البته همان سال خبرهایی هم آمد که این آلبوم را پیش از علی زندوکیلی با همایون شجریان تمرین کرده بودند. طاها گفته بود در چند جلسه تمرین به این نتیجه رسیدند كه سازها ضبط شود تا همایون شجریان روی این موسیقی آواز بخواند که البته این اتفاق نیفتاد. سرانجام اولین آلبوم رسمی دنگشو به نام «اتاق گوشواره» در سال 93 در ایران منتشر شد و اولین اجرایشان با این مجموعه، در جشنواره موسیقی فجر آن سال به میزبانی برج میلاد تهران بود. در ادامه، این گروه چند تکآهنگ منتشر کرد و دومین آلبوم رسمی آنها به نام «مدّونای» هم تابستان امسال به بازار عرضه شد که در آن مثل اکثر گروههای تلفیقی، به استفاده از موسیقی الکترونیک روی آورده بودند.
دنگشو در طول این سالها تغییرات زیادی به خود دید اما چارچوب آن ثابت ماند. سپنتا مجتهدزاده، امید نعمتی، ابوذر صفاریان، علی زندوکیلی و سعید آتانی از جمله خوانندگانی بودند که در این سالها با دنگشو همکاری کردند. الان هم میلاد باقری و طاها پارسا قطعات دنگشو را میخوانند. تیتراژ سریال «پژمان»، «دزد و پلیس» و «شمعدونی» از جمله کارهای تلویزیونی دنگشو در این سالها بود که هیت شد و دامنه مخاطبانشان را گسترش داد.
حال: آنها این روزها در صدد برنامهریزی برای تور زمستانی کنسرتهایشان با آلبوم جدید هستند. این گروه در حالی آلبوم «مدّونای» را منتشر کرد که یک آلبوم دیگر هم آماده دارد و گویا قرار است از این به بعد شاهد فعالیتهای مستمرشان باشیم؛ در حالی که از زمان انتشار آلبوم «اتاق گوشواره» تا الان، در بعضی مقاطع سرعت انتشار آثار و فعالیتهایشان کم و زیاد شده بود.
بمرانیها اما در تجربه تازهشان، یعنی آلبومِ «گذشتن و رفتن پیوسته» که سال گذشته منتشر شد، مسیر متفاوتی را پیش گرفتند که اتفاقاً هم از سوی مخاطبان و هم از سمت منتقدان، مورد اقبال گستردهتری واقع شد و نتیجه آن هم حضور در سالنهایی مثل میلاد نمایشگاه و برج میلاد بود.
حال: بهزاد عمرانی (خواننده گروه) درباره برنامه این روزهای گروه به «موسیقی ما» میگوید که مشغول ساخت موسیقی جدیدترین فیلم کمال تبریزی با نام «خودسر» هستند و البته کارهای آلبوم جدید را هم به آهستگی پیش میبرند. در کنارش یک تعداد پروژه موازی دیگر هم دارند و علاوه بر آن امسال یک تکقطعه از آلبوم جدید را هم منتشر خواهند کرد.
انگیزه آنها برای جدیتر کردن گروه «آبرنگ» هم یک پیانیست ارمنی به نام «واهاک» بود که در ایران روی صحنه رفت و کلاسهایی هم برگزار کرد که بعد از رفتن او، آنها کارشان را جدیتر آغاز کردند. «آبرنگ» آن زمان تلفیقی از موسیقی جَز و موسیقی مقامی و ردیفی را اجرا میکرد اما اکثر نوازندگان موسیقی سنتی انعطاف کمتری نسبت به الان داشتند و خیلی با این فضاهای تلفیقی کنار نمیآمدند. نهایتاً هم در سال 87 ماهان میرعرب از ایران میرود و «آبرنگ» به سرنوشت مشترک گروههای موسیقی دچار میشود.
گروه نایما: گروه دیگری که از دل «آبرنگ» بیرون آمد، گروه تلفیقی «نایما» بود که حمزه یگانه آن را سال 87 راه انداخت و با امین طاهری دو یار وفاردار این گروه بودند. هنرمندانی چون ماهان میرعرب، دارا دارایی، ماکان اشگواری، آرین کشیشی، عماد عامری، شهریار صیقلانی، علی بیرنگ، بابک صفرنژاد، علی پورنگهبان و محمد شعبانی هم در 7 سال فعالیت این گروه در پروژههای مختلف با نایما همکاری کردند. آنها در گروهشان علاوه بر آثار بیکلام، به زبانهای مختلفی از جمله فارسی، فرانسوی و انگلیسی هم میخواندند. از این گروه دو آلبوم «ساحل تهران» و «آواره» منتشر شد و اردیبهشت 93 آخرین کنسرتشان را در پردیس سینمایی قلهک، در آخرین شب جشنواره موسیقی خلیج فارس برگزار کردند. فعلاً خبری از فعالیتهای تازهتر آنها نیست.
گروه دارا دارایی: سال 91، دارا دارایی تصمیم به تشکیل گروهی میگیرد که به نوعی رویکرد «آبرنگ» را دنبال میکرد اما موسیقی گروه «دارا دارایی» با فضاهای خاصی از موسیقی ایرانی قرابت داشت. اولین کنسرت گروه در اسفند سال 91 و به بهانه فستیوال موسیقی تلفیقی در فرهنگسرای نیاوران برگزار میشود و در فستیوالهای خارجی نیز شرکت میکنند. دو هنرمند جنوبی یعنی رضا کولغانی و ابراهیم علوی -که اکنون دارا دارایی را در گروه «داماهی» همراهی میکنند- هم در کنار دیگران با گروه همکاری میکردند. دارا این سالها فعالیتهایش را در گروه دیگرش یعنی «داماهی» پیش میبرد.
این گروه علاوه بر برگزاری کنسرتهایش، شهریور 94 دومین آلبومش با نام «افشارستان 2 (تا رهایی)» را هم منتشر کرد و بعد از آن هم، درخشانی در گفتوگویی با «موسیقی ما» گفت: «این دو اثر به اندازه کافی من را ارضا کرده و چیزهایی را که دوست داشتم از طریق «تار» بیان کنم، بیان کردهام. به همین خاطر فعلاً قصد ندارم در این فضا کار کنم و تجربههای دیگری را در زمینه موسیقی باکلام و سازی انجام خواهم داد.»
حال: میلاد درخشانی در این سالها تجربههای مختلفی را از سر گذرانده و در بخشهای مختلف از جمله موسیقی باکلام، بیکلام، تکنوازی، موسیقی پاپ و سنتی فعالیت داشته، اما حالا قصد دارد بار یگر تحت عنوان گروه «افشارستان» روی صحنه برود و هر دو آلبوم منتشر شده از این گروه را در تهران و شهرستانها اجرا کند که زمان این اتفاق را دور نمیداند؛ چرا که به گفته خودش علاقهاش در موسیقی، بیشتر معطوف به موسیقی اینسترومنتال است.
پالتیها آن زمان ورژن جالبی از قطعه «خونه مادربزرگه» را همراه با موزیکویدئوی آن منتشر کردند که بهسرعت در فضای مجازی دست به دست شد. بعد از آن هم با اعتراض خلاقانهای که برای نشان ندادن ساز در تلویزیون در برنامه «رادیو هفت» از خود نشان دادند، توانستند بیش از پیش محبوبیت عام پیدا کنند. در همین حین یکی از اعضای گروه یعنی حسام محمدیانپور، همان سالهای ابتدایی از گروه جدا شد و به امریکا رفت و مشغول کار در یک کافه شد.
گروه اردیبهشت 94 آلبوم دومش را منتشر کرد که به اندازه آلبوم اول مورد استقبال مخاطب عام قرار نگرفت. آنها کمکم به فکر انتشار آلبومهای شخصی افتادند. نسبت به گذشته فعالیتشان کمتر شد و در کنار پالت، پروژههای شخصی خود را هم پیش بردند. تا اینکه سال گذشته برای اولینبار در مدیوم تلویزیون حاضر شدند و با خواندن ترانه «تمام ناتمام» برای تیتراژ سریال «لیسانسهها» (به کارگردانی سروش صحت) و استقبال مردم از آن، دوباره انرژی گرفته و کنسرتهایشان را از سر گرفتند. به دلیل همین استقبال، آنها همان سال یک آلبوم EP صوتی و تصویری به نام «تمام ناتمام» هم منتشر کردند که امسال در چهارمین جشن سالانه موسیقی ما توانست تندیس بهترین آلبوم تلفیقی را به انتخاب کارشناسان از آن خود کند.
در این میان کاوه صالحی، امید نعمتی و داریوش آذر قطعات انفرادی خود را منتشر کردند و در ادامه، داریوش آذر (نوازنده کنترباس و همخوان) دومین عضوی بود که از گروه جدا شده و سراغ کارهای انفرادی خود رفت. به تازگی هم آلبوم شخصی امید نعمتی با نام «حرمان» منتشر و در جشنواره موسیقی فجر برای اولین بار روی صحنه رفت.
حال: حالا مدتی است که فعالیتهای پالت کمتر شده اما امید نعمتی معتقد است «پالت» در حال پوستاندازی است و این اطمینان را به طرفداران میدهد که حال گروه خوب است. او به «موسیقی ما» میگوید: «همه هر چند وقت یکبار با یک حادثه جدید روبهرو میشوند که باید آن را حلوفصل کنند. الان هم پالت در یکی از این دورهها است که باید آن را پشت سر بگذراند. پروژه شخصیام حتی به تسریع این اتفاق کمک کرده و خودم هیچوقت تا این اندازه برای پالت انگیزه نداشتهام. ما این روزها کارهای آلبوم بعدی را هم پیش میبریم.»
حال: به دنبال انتشار آلبوم گروه و در حالی که انتظار میرفت روزهای پرخبرتری در انتظار آنها باشد، فعالیتهای «دیوار» روزبهروز کمتر شد و در 3 سال اخیر، خبر چندانی از فعالیتهای این موزیسینهای توانا نبوده است. دلایل این مسأله را میتوان عدم ساپورت مالی و حضور اعضای این گروه در ارکستر بابک جهانبخش (در روزهای پرکاری و اوج این خواننده) دانست. در این میان، برادران خسروی مدتی را خارج از ایران سپری کردند. مسعود همایونی در خصوص وضعیت حال حاضر این گروه به «موسیقی ما» میگوید «دیوار» منحل نشده و ممکن است در سالهای آینده بار دیگر، شاهد فعالیتهایی از این گروه باشیم.
«باران تویی» وارد بازار موسیقی کشور شد و فروش خوبی هم کرد. اسفند 92 اولین کنسرتشان را در سالن اریکه ایرانیان برگزار کردند و بعد از آن با کنسرتهایی که در برج میلاد و فضای باز آن اجرا کردند، خیلی زود توانستند رکورد فروش بلیت در این سالن را از آن خود کنند. آنها در دومین جشن سالانه موسیقی ما موفق شدند برای آلبوم «باران تویی»، تندیس طلایی بهترین آلبوم و بهترین قطعه موسیقی تلفیقی سال 92 را از آن خود کنند.
چارتار سال 94 آلبوم دوم خود را منتشر کرد اما آن آلبوم نتوانست موفقیتهای آلبوم اول را تکرار کند و برخی حواشی -از جمله تور کنسرتشان خارج از ایران که شهریور 95 برگزار و باعث سکوت چندین ماهه آنها شد- چارتار را برای مدتی از گردانه رقابتها خارج کرد و حتی شایعاتی مبنی بر منحل شدنش به گوش رسید.
آنها سال 96 را با انتشار قطعهای (برف) از آلبوم سوم و همچنین برگزاری کنسرت در وزارت کشور، آغاز کردند. در این میان، آرمان گرشاسبی به سیاق دیگر گروههای تلفیقی، خبر از انتشار آثار مستقل خود داد و قطعه «شب» را هم منتشر کرد.
حال: امروز سومین آلبوم آنها به نام «دریا کجاست؟» منتشر شد و قرار است به زودی تور کنسرتهایشان را برگزار کنند. حال باید منتظر ماند و دید آیا گروه چارتار با آلبوم سوم، باز هم میتوانند به روزهای اوج خود برگردند؟
حال: کاسته که این روزها با احسان صدیق (گیتار الکتریک)، مازیار یونسی (پیانو و آوا)، سهیل پیغمبری (کلارینت، کلارینت باس، ساکسیفون سوپرانو) و روزبه فدوی (درامز) کارش را ادامه میدهد، آلبوم دومش (ایستگاه 2) را هم آماده انتشار دارد و این روزها مشغول کار روی آلبوم سوم گروه است.
رامین صدیقی درباره فعالیتهای پیش روی این گروه میگوید: «سال گذشته ضبط آلبوم «ایستگاه 2» در ترکیه و میکس و مستر آن در استودیو «لابوسون» انجام شد. چون قرار است همزمان توسط شرکت ECM هم منتشر شود، منتظر اعلام تاریخ دقیق انتشار از سوی آنها هستیم که احتمالاً بهار سال آینده خواهد بود.»
به نظر میآید که این یک سال صبوری آنها برای انتشار آلبوم میارزد، چون به یکباره کاسته وارد لِول جهانی میشود و نامش به واسطه انتشار آلبومش توسط شرکت پرآوازه ECM کنار هنرمندانی چون کِیت جَرِت و یان گاربارک قرار میگیرد.
این آنسامبل قرار بود قطعات اجرا شده در کنسرت را به صورت یک آلبوم منتشر کنند که تا حدی هم آنها را ضبط کرده بودند اما این پروژه ناتمام ماند و با درگیر شدن پیتر در کوارتت «کاسته» و برخی فعالیتهایش در دیگر گروهها مثل «دارکوب»، آنسامبل «پیتر سلیمانیپور» نیمه کاره رها شد.
پس از «آوازم را میرقصیدی»، آنها چند قطعه دیگر هم منتشر کردند و در ادامه به آلبوم «گذر اردیبهشت» رسیدند؛ اثری که اردیبهشت 95 به بازار عرضه شد و مورد توجه قرار گرفت و توانست عنوان پرفروشترین آلبوم تلفیقی سال 95 را در سایت بیپتونز کسب کند. علاوه بر آن، این اثر سال گذشته در جشنواره موسیقی فجر برنده لوح تقدیر بهترین موسیقی تلفیقی سال شد و در بخش آهنگسازی جایزه باربد هم نامزد بود.
آنها پس از این آلبوم، چند اجرای کوچک داشتند تا اینکه شهریور 95 توانستند در تالار وحدت روی صحنه بروند. آنها در هر کنسرت هنگام اجرای قطعه «آوازم را میرقصیدی»، یک خواننده مهمان داشتهاند که کیان پورتراب، اشکان خطیبی و میلاد درخشانی از آن جمله هستند.
حال: حالا آلبوم دوم «دال» در حال تولید است. اثری که به گفته اعضای گروه، تا حدودی با فضای آلبوم اول متفاوت بوده و قرار است اواخر امسال یا اوایل سال آینده منتشر شود. به گفته اعضای دال، آنها این روزها به فکر تولید چند موزیکویدئو و قطعات جدید هستند و زمستان هم اجرای زنده خواهند داشت.
شایان شکرآبی درباره تغییرات این آلبوم به «موسیقی ما» میگوید: «قرار نیست سناریو گروه «دال» همیشه تکرار شود. فکر میکنم ترانههای آلبوم دوم دغدغهمندتر شده که این دغدغه در شکلهای مختلف خودش را نشان داده است. حتی اگر در مورد عشق هم صحبت شده باشد، عشق دغدغهمندتری است.»
حال: دارا دارایی (سرپرست گروه) درباره فعالیتهای پیش روی داماهی به «موسیقی ما» میگوید: «در حال ضبط نهایی قطعات پایانی آلبوم دوم هستیم و اوایل سال 97 آن را منتشر خواهیم کرد. به لحاظ فرم و اشعار، تغییراتی داشتهایم و تعداد ترکها با شعر فارسی را بیشتر کردهایم. علاوه بر آن، یک قطعه با شعری از محمود طلوعی هم آماده انتشار داریم.» داماهی امسال توانست در چهارمین جشن سالانه موسیقی ما، تندیس بهترین آهنگسازی موسیقی تلفیقی را به انتخاب کارشناسان، از آن خود کند.
حال: «کماکان» با حفظ مهدی ساکی و تغییر نوازندگانش، تبدیل به پروژه کماکان شد که آثار فولکور و موسیقی جنوب را ارائه میکند و قرار است دومین آلبومش را با حفظ همان غنای موسیقی و ترنمهای دلنشین جنوبی، با شکل و شمایل جدیدی در اختیار مخاطبان قرار دهد که برای تحقق این ایده، نوازندگان تراز اول موسیقی آلترناتیو یعنی سردار سرمست (پیانو) و ابراهیم علوی (عود، گیتار و گیتارباس) را در کنار خود دارد و در ضمن مهرداد علیزاده (سازهای کوبهای) نیز آنها را همراهی میکند.
مهدی ساکی معتقد است «کماکان» قرار است در هر آلبوم رنگ و بوی تازهای داشته باشد و درباره حال و هوای تازهترین پروژهاش به «موسیقی ما» میگوید: «ساز پیانو در اکثر قطعات این آلبوم نقش کلیدی دارد. تصور ما این است که اگر به این موسیقی، اِلِمانهای موسیقی الکترونیک را هم اضافه کنیم، میتواند ترکیب زیباتری خلق کند. البته شاخصههای همیشگی هم در آن دیده میشود، به خصوص در بخش انتخاب شعر که همیشه برایمان اهمیت داشته و به همین دلیل از اشعار مولوی، عارف قزوینی، هوشنگ ابتهاج و شعرهای فولک جنوب غرب استفاده کردهایم.»
در این گزارش 22 گروه تلفیقی که در 20 سال اخیر فعالیت داشتهاند را مورد بررسی قرار دادیم؛ به نظر شما خاطرهسازترین و موفقترین آنها، کدام گروهها بودهاند؟
بعد از انقلاب این جریان توسط گروهها و هنرمندانی چون «آویژه»، «اوهام»، «باراد» و در ادامه محسن نامجو (که با آلبوم «ترنج» نقش غیرقابل انکاری در پاپیولار کردن این جریان از موسیقی داشت)، دارکوب و... از سر گرفته شد و با اینکه اوایل شروع دوباره موسیقی پاپ بود، حرکات ابتکاری آنها که در پاسخ به نیازهای درونیشان شکل گرفته بود، مورد اقبال واقع شد. گروههایی که بیشتر آنها در جریان فستیوالهایی که گهگاه برای موسیقی تلفیقی برگزار میشد، شکل گرفتند اما این کار تبدیل به یک حرکت منسجم و پیوسته و همچنین دغدغه جمعیِ تعداد زیادی از موزیسینها نشد و به همان قوت اولیه خود ادامه پیدا نکرد.
حالا دوباره این جریان در میان موزیسینها فراگیر شده اما کیست که معتقد نباشد، این گرایش در حال حاضر بیشتر شبیه به موجی است که خیلیها بدون ژرفاندیشی سوار آن میشوند و چون تبدیل به ارزش شده، عده زیادی میخواهند در آن عرض اندام کنند؟ خب طبیعاً نتیجه هم چیزی جز ناکامی نخواهد بود، در صورتیکه اگر صرفاً برای به روز بودن، با آمدن موجهای دیگر تمرکزمان را از روی دغدغههای شخصی خود برنداریم و قبل از هر حرکتی به آنها اجازه دهیم اول در جانمان استقرار یابند، مطمئناً اتفاقات بهتری در انتظارمان خواهد بود.
البته در این گزارش قرار نیست به آسیبشناسی موسیقی تلفیقی بپردازیم، بلکه سوژه اصلی، مروری بر فعالیت گروههای تلفیقی است؛ چه آنها که از دهه هفتاد پایهگذار موسیقی تلفیقی به شکل امروزی بودند، چه آنها که شاید دو سال بیشتر از عمرشان نمیگذرد. در این مطلب که برای هر گروه در دو بخش «گذشته» و «حال» نگاشته شده، نگاهی داشتهایم به اینکه هر یک از این گروهها چطور شکل گرفتند، چه مسیری را پیمودند و سرانجامشان چه شد؟ گروههایی که اکثر آنها بعد از یک دوره کوتاه فعالیت، یا به دلیل مشکلات مالی از هم جدا شدند یا مشکلات درون گروهی باعث شد نتوانند دوام بیاورند. هر چند که برخی از گروههای امروزی معتقدند که نیامدهاند تا دوام بیاورند و اتفاقاً خداحافظی، اوج احترام به مخاطب است وقتی که دیگر حرف تازهای برای گفتن ندارند.
- * گروه آویژه
موسیقی آنها -که به نوعی پایهگذار موسیقی تلفیقی به شکل امروزی بود- علاوه بر اینکه مورد انتقادات جدی قرار گرفت، با استقبال زیادی هم مواجه شد و با حمایت بزرگانی چون دکتر ریاحی، آثارشان از صدا و سیما پخش شد و هنوز هم گاهی پخش میشود. آنها اولین رکورد کنسرتهای متوالی را هم در اختیار گرفتند و با 13 شب اجرا در فرهنگسرای ارسباران، به موفقیت بینظیری تا آن روزگار دست پیدا کردند. آویژه را نوازندگان دیگری چون عینالله کیوانشکوه، علی رحیمی، رضا مقدس و... همراهی میکردند.
همهچیز بر وفق مراد بود و دو آلبوم «نخستین» و «آویژه» را هم منتشر کردند که توانستند در اولین جشنواره موسیقی مهر، خورشیدِ زرین جشنواره را برای آلبوم «نخستین» به دست آورند. اما عمر این گروه کوتاه بود و تنها 4 سال دوام آورد. هرچند که هیچوقت به صورت رسمی اعلام نشد اما گروه به دلیل اختلافات سلیقه اعضا از هم پاشید و هر کس به سراغ کار خودش رفت. رامین بهنا بعد از تجربیاتش در گروه «آویژه»، سرپرست ارکستر محمد نوری شد و عمده وقت خود را صرف آهنگسازی برای موسیقی فیلم و تدریس و تجربه در ژانرهای مختلف از جمله موسیقی راک و الکترونیک (در دو گروه «راز شب» و «بهنا») کرد. بابک ریاحیپور که آثارش رنگ و بوی موسیقی غربی داشت، کارهایش را در قالب آلبوم «آزمون و خطا» ارائه کرد و با گذشت چندین سال، رفته رفته به حدی در نوازندگی در کنسرتهای پاپ غرق شد که فعالیتهای شخصی خود را فراموش کرد.
رضا آبایی بعد از آویژه، در گروههای مختلفی (از جمله اوهام و...) به نوازندگی پرداخت و کمتر از سه نفر دیگر، خط خودش را پیش برد. او در کنسرتهای مختلفی با گروه «عارف» و زندهیاد پرویز مشکاتیان (به خوانندگی شهرام ناظری)، پروژه هنریک ناجی (در کنار رامین بهنا و دیگران)، گروه «دستان» و... روی صحنه رفت و حالا نزدیک به چهار سال است که به کانادا مهاجرت کرده و در مونترال، گروه موسیقی «دیبا» را تشکیل داده که در راستای همان فعالیتهایش در حوزه موسیقی تلفیقی محسوب میشود.
پدرام درخشانی، راه موسیقی تلفیقی را با گروه «رومی» ادامه داد و با این گروه سه آلبوم و کنسرتهای متعددی را برگزار کرد که به صورت مجزا باید به آن پرداخت.
- * گروه اوهام
این گروه در سال 78 با سه عضو اصلی (یعنی شهرام شعرباف، بابک ریاحیپور و شاهرخ ایزدخواه) اولین آلبومش با عنوان «نهال حیرت» را ضبط میکند که موفق به دریافت مجوز نشده و آن را به صورت اینترنتی منتشر میکند. بعد از آن هم تمام تلاشها برای گرفتن مجوز بینتیجه ماند و زمستان ۱۳۸۰ اولین اجرای زنده خود را به صورت خصوصی در کلیسای روس ارتودکس تهران برگزار کردند.
پاییز ۱۳۸۱ «اوهام» دو آهنگ جدید خود را با نامهای «حافظ عاشق است» و «راه عشق» را ضبط کرد. در همان سال اوهام تا نزدیکی اجرای اولین کنسرت رسمی خود در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی تهران پیش رفت؛ اما ساعاتی پیش از اجرا و در هنگام ساندچک، این اجرا هم لغو شد تا این دو آهنگ، آخرین کار گروه با اعضای اولیه خود باشد. ناامیدی و یأس شدید، آنها را به فکر مهاجرت انداخت و با مهاجرت شاهرخ و چند ماه بعد شهرام به کانادا در سال 82، گروه اولین قدمهای فروپاشی را تجربه کرد. در این مدت، شهرام و شاهرخ همراه با زرتشت سلطانی (گرافیست ایرانی مقیم کانادا و طراح گاوهای معروف برند «روزانه» که به نوازندگی گیتار باس هم آشنایی داشت) مدتی تمرین کردند. اما ساز زمانه در غربت هم با شهرام کوک نشد و او پس از کمتر از 2 سال به ایران بازگشت و تلاش کرد برگزاری کنسرت در کشورهای دیگر را بیازماید.
اینترنت و روند گسترش آن، روز به روز سرعت بیشتری میگرفت و فرصتی پیش آمد تا گروههایی که به صورت غیررسمی کار میکردند، موسیقی خودشان را به مخاطبان ارائه دهند. شعرباف در همین دوران (سال 1383) تصمیم به ضبط دومین آلبوم اوهام گرفت که از همان زمان مشکلات اساسی گروه آغاز شد؛ ناامیدی و عدم درآمدزایی.
شعرباف دوباره دنبال اجرای زنده میرود و در نهایت، موفق میشود در تابستان سال ۹۱ پس از ۱۲ سال، مجوز اجرای زنده در سالن میلاد را بگیرد که البته 48 ساعت قبل از اجرا، کنسل میشود و اوهامیهایی که بلیت خریده بودند، تنها میتوانند در زیرزمین یک استودیوی صدابرداری و در قالب یک اجرای پژوهشی به شنیدن آهنگهای «اوهام» بنشینند!
«اوهام» تا مدتها مجوز فعالیت رسمی نداشت و در این زمان، چهار آلبوم را بهطور غیررسمی منتشر کرد. اما چند ماه بعد، در روزهای آخر تابستان ۹۱، شهرام شَعرباف با گروه تازه خود (نیما رمضان، روزبه قلیپور، پویا شمالی و سامان وندادی) که به دلیل عدم دریافت مجوز، از گروه «اوهام» به گروه «شهرام شَعرباف» تغییر نام داده بود، در مجموعه فرهنگی برج آزادی طی ۳ روز و ۶ سانس، آهنگهای قدیمی گروه «اوهام» را روی صحنه میبرد و اسفند همان سال هم دومین کنسرت خود را در سالن اریکه ایرانیان اجرا میکند.
این گروه پنجمین آلبوم و نخستین آلبوم رسمی خود را سال 92 با عنوان «این خرقه بینداز» منتشر کرد. اما در این سالها دچار خودسانسوری شد و شعرباف سرانجام پس از توقف چند ماههی فعالیتاش و عدم صدور مجوز برای برنامههایش، در تاریخ 26 بهمن سال 93 با انتشار نامهای از مدیر وقت دفتر موسیقی ارشاد (پیروز ارجمند) درخواست میکند تا مجوزش را لغو کنند! مدتها از گروه خبری نبود تا اینکه مهر 95 آلبوم تصویری «اوهام در آزادی» که اجرای زنده گروه در خرداد 93 بود را به صورت رسمی منتشر کردند و بعد از آن هم دیگر خبری از آنها نشد.
حال: شهرام شعرباف در این مدت متأهل شد، به شمال ایران نقل مکان کرد و کارش شد برگزاری کلاسهایی برای آموزش صدابرداری و همچنین انجام صدابرداری بعضی از کنسرتهای پایتخت. شاهرخ ایزدخواه هم که سالها بود به کانادا مهاجرت کرده بود، پارسال قطعه «سفر» را -که سال 82 بعد از جدا شدنش از اوهام در کانادا ساخته بود- با صدای کاوه یغمایی منتشر کرد و در کنسرت تیرماه سال جاری این خواننده نیز روی صحنه رفت و آن را اجرا کرد تا به این ترتیب اعضای اولیه گروه اوهام یعنی بابک ریاحیپور (گیتارباس)، شهرام شعرباف (صدابردار) و شاهرخ ایزدخواه (گیتار) بعد از 14 سال دوباره کنار یکدیگر قرار بگیرند. فعالیتهای رسمی گروه اوهام و آینده آن همچنان در هالهای از ابهام به سر میبرد.
- * گروه رومی
پدرام درخشانی هر آنچه در آویژه نمیپسندید را در «رومی» اصلاح کرد و آنچه پسند سلیقهاش بود را به گوش مخاطب رساند و به سرعت محبوب شد. او در رومی -برخلاف آویژه که سعی میکرد موسیقی جَز-فیوژن را با سازهای ایرانی تولید کند- بار اصلی موسیقیاش را روی دوش موسیقی شرق گذاشت و دقیقاً برعکس آویژه، تلاش کرد موسیقی ایرانی را در روکشی از موسیقی غربی-شرقی ارائه کند. تفاوت مهم دیگر رومی، استفاده از کلام و اشعار کلاسیک در موسیقیاش بود. رومی سه خواننده داشت؛ مهرداد هویدا، حامد نیکپی و خود پدرام. در کنار اینها جمعی از بهترین نوازندگان ایران میدرخشیدند. عینی کیوانشکوه (درامز)، رضا مقدس (کیبورد)، علی رحیمی (دف و تمبک)، دارا دارایی (باس)، میلاد درخشانی (تار)، پاشا هنجنی (نی)، کوروش بابایی (کمانچه)، بابک آخوندی (گیتار الکتریک)، درشن آنند (تبلا) و البته تعدادی نوازنده شاخص مهمان مثل امید حاجیلی (ترومپت)، نسیم سعد (ویلنسل) و... این ترکیب درخشان و پرستاره، در سالهای مختلف نوازندهها و خوانندههای دیگری هم به خود دید. رضا تاجبخش، هومن جاوید، آرش پژند مقدم، نیما رمضان، همایون نصیری و...
رومی در این سالها چندین کنسرت پرطرفدار برگزار کرد که در کوتاهترین زمان سولدآوت میشدند و سه آلبوم هم منتشر کرد؛ «رومی 1» با صدای هویدا، نیکپی و درخشانی، «رومی 2» با صدای سینا سرلک و «رومی 3» با صدای مهرداد هویدا، سینا سرلک، بامداد فلاحتی و هومن جاوید. پدرام درخشانی در اولین و سومین جشن سالانه موسیقی ما موفق به دریافت تندیس موسیقی ما شد.
آخرین کنسرت رومی در اسفندماه سال 92 برگزار شد و درخشانی پس از آن دیگر با این ترکیب روی صحنه نرفت. او در این مدت بخت خود را با گروههای دیگری هم آزمود که کنسرت با گروه «نوباز» در شهریور 95 یکی از این اجراها بود.
حال: پدرام درخشانی میگوید که جمعکردن آن تیم با آن نوازندگان درجهیک دیگر در این روزگار میسر نیست. آن زمان تمام این نوازندهها دغدغه و مشغله کمتری داشتند و امروز هر یک یا برای خود گروهی تلفیقی دارند یا در گروه خوانندگان پاپ مشغول اجراهای متعددند. او فعلاً عطای کار کردن در قالب رومی را به لقایش بخشیده و مشغول فعالیتهای دیگری شده که حاصل آن انتشار آلبوم «بزم بیجانان» در زمستان 95 بود. این آلبوم تلفیقی از موسیقی الکترونیک با موسیقی ایرانی و محوریت ساز سنتور است که در چهارمین جشن سالانه موسیقی ما نیز در شاخه موسیقی تلفیقی یکی از بختهای اصلی کسب تندیس به شمار میرفت.
- * گروه ایجاز
حال: «ایجاز» نتوانست آلبومی منتشر کند و به دلیل اینکه هر کدام از اعضایش درگیر فعالیت در ارکستر خوانندهها بودند (هومن غفاری در ارکستر محسن یگانه، رضا تاجبخش با گروه حمید عسکری و دارا دارایی با تعدادی از گروهها) فعالیتش به همان دو کنسرت ختم شد.
- * گروه باراد
اعضای گروه یعنی پویا محمودی (خواننده و نوازنده گیتار)، کسری سبکتکین (نوازنده باس)، آرش مقدم (نوازنده درامز) و آیدین نائینی (نوازنده گیتار) از یک سال پیش از انتشار آلبوم «باراد»، در خانه آیدین نائینی جمع میشدند تا باهم همنوازی کنند. حدود یک سال بعد، کسری سبکتکین بهطور اتفاقی از طریق دوستی با نشر موسیقی «هرمس» ارتباط پیدا میکند و چندماه بعد (سال 82) آلبوم «باراد» توسط رامین صدیقی منتشر میشود که میتوان گفت تنها آلبوم تلفیقی در این فضا بود که توسط این ناشر منتشر شد.
پویا محمودی جزء اولین گیتاریستهایی بود که توانست به صدای فواصل ایرانی روی گیتار الکتریک برسد و ربع پرده بنوازد، البته پیش از او آرش میتویی تا حدی این کار را انجام داده بود. هدف این گروه استفاده از ریتمهای غیر مرسوم موسیقی راک و المانها و ملودیهای فولکلور ایرانی بود که از اشعار کلاسیک فارسی در اولین آلبوم خود استفاده کرده بودند و هنوز هم برخی معتقدند که این گروه توانست موسیقی راکِ ایرانیزه شده را به روشی درست ارائه کند.
تابستان سال 88 ایده گروه «باراد»، توسط پویا محمودی در آلبومی به نام «مهر» منتشر شد که به دلیل زمان بد انتشارش، آنطور که باید دیده نشد اما روی بسیاری از هنرمندان تأثیر گذاشت و دارا دارایی در مصاحبهای عنوان کرد این آلبوم تأثیر زیادی روی او برای تشکیل گروه «داماهی» گذاشته است.
«باراد» نزدیک به دو سال پس از انتشار تنها آلبومشان، منحل شد که دلیل آن هم مشخص نشد اما کسری سبکتکین به آمریکا رفت و تازه مدتی است به ایران برگشته است، آرش پژندمقدم تبدیل به یکی از پرکارترین درامرهای ایرانی شد و آیدین نائینی هم به دنبال مجسمهسازی رفت. میتوان گفت «باراد» ظهور یک آهنگساز مهم در موسیقی تلفیقی به نام پویا محمودی بود که در حال حاضر در انگلستان مشغول تحصیل موسیقی است.
- * گروه دارکوب
بعد از آن، قرار بود با گلزار دو کنسرت در حوزه هنری برگزار شود که به دلیل هجوم مردم، کنسرت از سوی اداره اماکن مجوز برگزاری نگرفت. بعد از آن هم گلزار و «دارکوب» از هم جدا شدند و به این ترتیب هیچوقت روی استیج همکاری مشترکی نداشتند.
آذرماه سال 87 بود که قرار شد مهران مدیری، علیرضا عصار، مانی رهنما و رضا یزدانی در کنسرتی خیریه به همت یونیسف به شکل جداگانه در تالار وزارت کشور روی صحنه بروند که بَند مهران مدیری در آن کنسرت، گروه «دارکوب» بود و تبدیل شد به اولین کنسرت بزرگ این گروه. چند ماه بعد هم با حامد بهداد در سالن اریکه ایرانیان روی صحنه رفتند و به این ترتیب، این دو تبدیل به خوانندههای گروه شدند و سال 89 اولین آلبوم گروه را با صدای آنها منتشر کردند.
دارکوب کمکم به سمت تولید آثار پاپیولار رفت که همین اتفاق باعث شد نظر عامه مردم هم به سمت آنها جلب شود. اما در ادامه، روند متفاوتی را پیش گرفتند و قطعاتی با محسن شریفیان، حمیدرضا ترکاشوند، علی زندوکیلی، رضا کولغانی، احسان خواجهامیری و روزبه بمانی منتشر کردند. دارکوب دو آلبوم دیگر هم منتشر کرد و سرپرست گروه یعنی همایون نصیری در این مسیر، بعد از ده سال تصمیم گرفت برای اولینبار از یک خواننده ثابت در گروه بهره ببرد و به این ترتیب از سجاد عربزاده (که پیش از این خواننده گروه 10:10 بود) دعوت به همکاری کرد.
آنها در اولین جشن موسیقی ما جایزه بهترین آلبوم تلفیقی و همچنین در سومین جشن سالانه موسیقی ما، جایزه بهترین قطعه تلفیقی را دریافت کردند و علاوه بر آن، در سیویکمین جشنواره موسیقی فجر، در بخش موسیقی تلفیقی/فیوژون موفق به کسب جایزه باربد برای بهترین آهنگسازی در آلبوم «نوکوب» شدند.
حال: «دارکوب» که بر اساس توجه به موسیقیِ سازی شکل گرفته بود، در دورهای با محبوبیت خوانندگانش، خوانندهمحوری را تجربه کرد و اگرچه به شهرت بیشتر این گروه منجر شد، انتقاداتی هم برای آنها به همراه داشت. همین مسأله موجب شده که همایون نصیری اعلام کند در آلبوم جدید گروه، از این موضوع فاصله گرفته و قصد پررنگتر کردن فضای موزیکال را دارد. نصیری درباره کارهای آتی دارکوب که امسال وارد دهمین سال فعالیت خود شده به «موسیقی ما» میگوید: «در حال ضبط آلبوم جدید هستیم که بیشتر قطعات با صدای سجاد عربزاده خواهد بود و امیدوارم به زودی منتشر شود.»
- * گروه کامنت
اما به نظر میرسد از سال 93 کمکم گروه به سمتی رفت که نقطه اشتراک و رضایت گروهی برای انتشار قطعه کم و کمتر شد و به همین خاطر، سکوت طولانیمدتی داشت. اما سال 94 با انتشار دو قطعه و برگزاری کنسرتهایشان دوباره میان مخاطبان حاضر شدند و کیان اعلام کرد چهارمین آلبوم گروه، تا آخر تابستان 95 منتشر میشود که به جای انتشار آلبوم، یک ماه بعد، خبر انتشار آلبوم انفرادی کیان پورتراب تیتر رسانهها شد. کیان دلیل این تصمیم را تفاوت سلیقه اعلام کرد و گفت میخواهد آثار مستقل خودش را در کنار کارهای کامنت، منتشر کند.
حال: «کامنت» کمکم به حاشیه رفت و دیگر نه خبری از آلبوم شد و نه کنسرتی برگزار کرد. هیچکدام از اعضای کامنت هم تا الان به صورت رسمی حرفی از انحلال آن نزدهاند؛ اما هر کدام مشغول پروژههای شخصی و گروهی خود هستند و یکی از اعضای آن یعنی آرین کشیشی هم مدتی است برای تحصیل به اروپا نقلمکان کرده است.
- * گروه بهنا
این گروه با تمرین قطعات قبلی رامین بهنا (آنهایی که برای گروه «آویژه» ساخته شده بود) شروع به کار کرد و طی دو کنسرت یکی در فرهنگسرای هُنر (۱۳۸۵) و دیگری در سالن سبز کاخ نیاوران (۱۳۸۷)، آهنگهای جدیدتری نیز برای شنوندگان نواخت که آنها را در آلبوم «نه آنچُنان» شنیدیم. بهنا در زمستان 94، آلبوم «تهران-۱۱» را -که حاصل بیش از دو سال کار بود- منتشر کرد که در آن برای اولینبار ساز ایرانی را بهکل کنار گذاشت و موسیقی الکترونیک را وارد فضای کاری خود کرد؛ چراکه اعتقاد دارد ساز ایرانی دیگر پاسخگوی صدای تهران نیست.
حال: بهنا در این مسیر کنسرتهایی برگزار کرد و این روزها هم فعالیت خود را جدیتر دنبال میکند. رامین بهنا درباره ادامه کار گروه بهنا میگوید: «مشغول ساخت قطعات جدید گروه هستم و در تلاشیم تا آخر سال جاری، ویدئو کلیپ منتشر کنیم. علاوه بر آن، احتمالاً در اسفندماه هم کنسرتهایی را برگزار خواهیم کرد.»
- * گروه دنگشو
آنها نخستین بار در مراسم شب یلدا در دانشكده حقوق دانشگاه تهران روی صحنه رفتند که آن زمان هنوز گروه اسمی نداشت و قطعهای از ساختههای خودشان نداشتند و قطعات انتخابی و كاور شده از بین ترانههای قدیمی و قطعههایی از آلبوم «دلشدگان» را در این برنامه اجرا کردند. بعد از آن در ارسباران روی صحنه رفتند و از آنجا دنگشو متولد شد. آن موقع هنوز شایا دانشجو بود و طاها هم سرگرم فیلمسازی و هدف اصلیشان موسیقی نبود.
طاها پارسا، آبان سال 86 در کنسرت داریوش خواجهنوری در سالن وزارت کشور به عنوان نوازنده ساکسوفون حاضر شد که در آن گروه، هنرمندان بسیاری (از استاد جلال ذوالفنون و استاد حسین سمندی تا رضا تاجبخش، هومن غفاری، بابک ریاحیپور، درشن آنند، سارا نائینی، کیانا کیارس و...) حضور داشتند و بعد از آن هم کمکم شروع به ضبط آلبوم «شیراز چلساله» در استودیو بم کردند. بعد از این جریان، به تایلند رفتند و به مناسبت سال جهانی مولانا در تایلند در حضور پادشاه این كشور -که در بستر بیماری بود- به صورت زنده اجرا کردند و مورد استقبال فراوانی واقع شدند. نتیجه اینکه دو سه سالی در آن کشور و سپس چند کشور دیگر ماندند و بعد هم به آنها پیشنهاد کنسرت در آمریکا داده شد.
سال 1389 کپی اولین آلبومشان (شیراز چلساله) به صوت غیررسمی در ایران منتشر شد که در آن با هنرمندانی چون آیدین آغداشلو و رویا نونهالی همکاری کرده بودند؛ اثری که برایشان در سطح بینالمللی هم بازتاب داشت و توانستند در چند نقطه دنیا با آن روی صحنه بروند. سه سال بعد دومین آلبومشان به نام «دلتنگ شو» را به مخاطبان ارائه کردند که بهمن فرمانآرا در كاور این آلبوم یادداشت تحسینآمیزی برایشان نوشت. البته همان سال خبرهایی هم آمد که این آلبوم را پیش از علی زندوکیلی با همایون شجریان تمرین کرده بودند. طاها گفته بود در چند جلسه تمرین به این نتیجه رسیدند كه سازها ضبط شود تا همایون شجریان روی این موسیقی آواز بخواند که البته این اتفاق نیفتاد. سرانجام اولین آلبوم رسمی دنگشو به نام «اتاق گوشواره» در سال 93 در ایران منتشر شد و اولین اجرایشان با این مجموعه، در جشنواره موسیقی فجر آن سال به میزبانی برج میلاد تهران بود. در ادامه، این گروه چند تکآهنگ منتشر کرد و دومین آلبوم رسمی آنها به نام «مدّونای» هم تابستان امسال به بازار عرضه شد که در آن مثل اکثر گروههای تلفیقی، به استفاده از موسیقی الکترونیک روی آورده بودند.
دنگشو در طول این سالها تغییرات زیادی به خود دید اما چارچوب آن ثابت ماند. سپنتا مجتهدزاده، امید نعمتی، ابوذر صفاریان، علی زندوکیلی و سعید آتانی از جمله خوانندگانی بودند که در این سالها با دنگشو همکاری کردند. الان هم میلاد باقری و طاها پارسا قطعات دنگشو را میخوانند. تیتراژ سریال «پژمان»، «دزد و پلیس» و «شمعدونی» از جمله کارهای تلویزیونی دنگشو در این سالها بود که هیت شد و دامنه مخاطبانشان را گسترش داد.
حال: آنها این روزها در صدد برنامهریزی برای تور زمستانی کنسرتهایشان با آلبوم جدید هستند. این گروه در حالی آلبوم «مدّونای» را منتشر کرد که یک آلبوم دیگر هم آماده دارد و گویا قرار است از این به بعد شاهد فعالیتهای مستمرشان باشیم؛ در حالی که از زمان انتشار آلبوم «اتاق گوشواره» تا الان، در بعضی مقاطع سرعت انتشار آثار و فعالیتهایشان کم و زیاد شده بود.
- * گروه بمرانی
بمرانیها اما در تجربه تازهشان، یعنی آلبومِ «گذشتن و رفتن پیوسته» که سال گذشته منتشر شد، مسیر متفاوتی را پیش گرفتند که اتفاقاً هم از سوی مخاطبان و هم از سمت منتقدان، مورد اقبال گستردهتری واقع شد و نتیجه آن هم حضور در سالنهایی مثل میلاد نمایشگاه و برج میلاد بود.
حال: بهزاد عمرانی (خواننده گروه) درباره برنامه این روزهای گروه به «موسیقی ما» میگوید که مشغول ساخت موسیقی جدیدترین فیلم کمال تبریزی با نام «خودسر» هستند و البته کارهای آلبوم جدید را هم به آهستگی پیش میبرند. در کنارش یک تعداد پروژه موازی دیگر هم دارند و علاوه بر آن امسال یک تکقطعه از آلبوم جدید را هم منتشر خواهند کرد.
- * گروه های آبرنگ، نایما و دارا دارایی
انگیزه آنها برای جدیتر کردن گروه «آبرنگ» هم یک پیانیست ارمنی به نام «واهاک» بود که در ایران روی صحنه رفت و کلاسهایی هم برگزار کرد که بعد از رفتن او، آنها کارشان را جدیتر آغاز کردند. «آبرنگ» آن زمان تلفیقی از موسیقی جَز و موسیقی مقامی و ردیفی را اجرا میکرد اما اکثر نوازندگان موسیقی سنتی انعطاف کمتری نسبت به الان داشتند و خیلی با این فضاهای تلفیقی کنار نمیآمدند. نهایتاً هم در سال 87 ماهان میرعرب از ایران میرود و «آبرنگ» به سرنوشت مشترک گروههای موسیقی دچار میشود.
گروه نایما: گروه دیگری که از دل «آبرنگ» بیرون آمد، گروه تلفیقی «نایما» بود که حمزه یگانه آن را سال 87 راه انداخت و با امین طاهری دو یار وفاردار این گروه بودند. هنرمندانی چون ماهان میرعرب، دارا دارایی، ماکان اشگواری، آرین کشیشی، عماد عامری، شهریار صیقلانی، علی بیرنگ، بابک صفرنژاد، علی پورنگهبان و محمد شعبانی هم در 7 سال فعالیت این گروه در پروژههای مختلف با نایما همکاری کردند. آنها در گروهشان علاوه بر آثار بیکلام، به زبانهای مختلفی از جمله فارسی، فرانسوی و انگلیسی هم میخواندند. از این گروه دو آلبوم «ساحل تهران» و «آواره» منتشر شد و اردیبهشت 93 آخرین کنسرتشان را در پردیس سینمایی قلهک، در آخرین شب جشنواره موسیقی خلیج فارس برگزار کردند. فعلاً خبری از فعالیتهای تازهتر آنها نیست.
گروه دارا دارایی: سال 91، دارا دارایی تصمیم به تشکیل گروهی میگیرد که به نوعی رویکرد «آبرنگ» را دنبال میکرد اما موسیقی گروه «دارا دارایی» با فضاهای خاصی از موسیقی ایرانی قرابت داشت. اولین کنسرت گروه در اسفند سال 91 و به بهانه فستیوال موسیقی تلفیقی در فرهنگسرای نیاوران برگزار میشود و در فستیوالهای خارجی نیز شرکت میکنند. دو هنرمند جنوبی یعنی رضا کولغانی و ابراهیم علوی -که اکنون دارا دارایی را در گروه «داماهی» همراهی میکنند- هم در کنار دیگران با گروه همکاری میکردند. دارا این سالها فعالیتهایش را در گروه دیگرش یعنی «داماهی» پیش میبرد.
- * گروه افشارستان
این گروه علاوه بر برگزاری کنسرتهایش، شهریور 94 دومین آلبومش با نام «افشارستان 2 (تا رهایی)» را هم منتشر کرد و بعد از آن هم، درخشانی در گفتوگویی با «موسیقی ما» گفت: «این دو اثر به اندازه کافی من را ارضا کرده و چیزهایی را که دوست داشتم از طریق «تار» بیان کنم، بیان کردهام. به همین خاطر فعلاً قصد ندارم در این فضا کار کنم و تجربههای دیگری را در زمینه موسیقی باکلام و سازی انجام خواهم داد.»
حال: میلاد درخشانی در این سالها تجربههای مختلفی را از سر گذرانده و در بخشهای مختلف از جمله موسیقی باکلام، بیکلام، تکنوازی، موسیقی پاپ و سنتی فعالیت داشته، اما حالا قصد دارد بار یگر تحت عنوان گروه «افشارستان» روی صحنه برود و هر دو آلبوم منتشر شده از این گروه را در تهران و شهرستانها اجرا کند که زمان این اتفاق را دور نمیداند؛ چرا که به گفته خودش علاقهاش در موسیقی، بیشتر معطوف به موسیقی اینسترومنتال است.
- * گروه پالت
پالتیها آن زمان ورژن جالبی از قطعه «خونه مادربزرگه» را همراه با موزیکویدئوی آن منتشر کردند که بهسرعت در فضای مجازی دست به دست شد. بعد از آن هم با اعتراض خلاقانهای که برای نشان ندادن ساز در تلویزیون در برنامه «رادیو هفت» از خود نشان دادند، توانستند بیش از پیش محبوبیت عام پیدا کنند. در همین حین یکی از اعضای گروه یعنی حسام محمدیانپور، همان سالهای ابتدایی از گروه جدا شد و به امریکا رفت و مشغول کار در یک کافه شد.
گروه اردیبهشت 94 آلبوم دومش را منتشر کرد که به اندازه آلبوم اول مورد استقبال مخاطب عام قرار نگرفت. آنها کمکم به فکر انتشار آلبومهای شخصی افتادند. نسبت به گذشته فعالیتشان کمتر شد و در کنار پالت، پروژههای شخصی خود را هم پیش بردند. تا اینکه سال گذشته برای اولینبار در مدیوم تلویزیون حاضر شدند و با خواندن ترانه «تمام ناتمام» برای تیتراژ سریال «لیسانسهها» (به کارگردانی سروش صحت) و استقبال مردم از آن، دوباره انرژی گرفته و کنسرتهایشان را از سر گرفتند. به دلیل همین استقبال، آنها همان سال یک آلبوم EP صوتی و تصویری به نام «تمام ناتمام» هم منتشر کردند که امسال در چهارمین جشن سالانه موسیقی ما توانست تندیس بهترین آلبوم تلفیقی را به انتخاب کارشناسان از آن خود کند.
در این میان کاوه صالحی، امید نعمتی و داریوش آذر قطعات انفرادی خود را منتشر کردند و در ادامه، داریوش آذر (نوازنده کنترباس و همخوان) دومین عضوی بود که از گروه جدا شده و سراغ کارهای انفرادی خود رفت. به تازگی هم آلبوم شخصی امید نعمتی با نام «حرمان» منتشر و در جشنواره موسیقی فجر برای اولین بار روی صحنه رفت.
حال: حالا مدتی است که فعالیتهای پالت کمتر شده اما امید نعمتی معتقد است «پالت» در حال پوستاندازی است و این اطمینان را به طرفداران میدهد که حال گروه خوب است. او به «موسیقی ما» میگوید: «همه هر چند وقت یکبار با یک حادثه جدید روبهرو میشوند که باید آن را حلوفصل کنند. الان هم پالت در یکی از این دورهها است که باید آن را پشت سر بگذراند. پروژه شخصیام حتی به تسریع این اتفاق کمک کرده و خودم هیچوقت تا این اندازه برای پالت انگیزه نداشتهام. ما این روزها کارهای آلبوم بعدی را هم پیش میبریم.»
- * گروه دیوار
حال: به دنبال انتشار آلبوم گروه و در حالی که انتظار میرفت روزهای پرخبرتری در انتظار آنها باشد، فعالیتهای «دیوار» روزبهروز کمتر شد و در 3 سال اخیر، خبر چندانی از فعالیتهای این موزیسینهای توانا نبوده است. دلایل این مسأله را میتوان عدم ساپورت مالی و حضور اعضای این گروه در ارکستر بابک جهانبخش (در روزهای پرکاری و اوج این خواننده) دانست. در این میان، برادران خسروی مدتی را خارج از ایران سپری کردند. مسعود همایونی در خصوص وضعیت حال حاضر این گروه به «موسیقی ما» میگوید «دیوار» منحل نشده و ممکن است در سالهای آینده بار دیگر، شاهد فعالیتهایی از این گروه باشیم.
- * گروه چارتار
«باران تویی» وارد بازار موسیقی کشور شد و فروش خوبی هم کرد. اسفند 92 اولین کنسرتشان را در سالن اریکه ایرانیان برگزار کردند و بعد از آن با کنسرتهایی که در برج میلاد و فضای باز آن اجرا کردند، خیلی زود توانستند رکورد فروش بلیت در این سالن را از آن خود کنند. آنها در دومین جشن سالانه موسیقی ما موفق شدند برای آلبوم «باران تویی»، تندیس طلایی بهترین آلبوم و بهترین قطعه موسیقی تلفیقی سال 92 را از آن خود کنند.
چارتار سال 94 آلبوم دوم خود را منتشر کرد اما آن آلبوم نتوانست موفقیتهای آلبوم اول را تکرار کند و برخی حواشی -از جمله تور کنسرتشان خارج از ایران که شهریور 95 برگزار و باعث سکوت چندین ماهه آنها شد- چارتار را برای مدتی از گردانه رقابتها خارج کرد و حتی شایعاتی مبنی بر منحل شدنش به گوش رسید.
آنها سال 96 را با انتشار قطعهای (برف) از آلبوم سوم و همچنین برگزاری کنسرت در وزارت کشور، آغاز کردند. در این میان، آرمان گرشاسبی به سیاق دیگر گروههای تلفیقی، خبر از انتشار آثار مستقل خود داد و قطعه «شب» را هم منتشر کرد.
حال: امروز سومین آلبوم آنها به نام «دریا کجاست؟» منتشر شد و قرار است به زودی تور کنسرتهایشان را برگزار کنند. حال باید منتظر ماند و دید آیا گروه چارتار با آلبوم سوم، باز هم میتوانند به روزهای اوج خود برگردند؟
- * گروه کاسته
حال: کاسته که این روزها با احسان صدیق (گیتار الکتریک)، مازیار یونسی (پیانو و آوا)، سهیل پیغمبری (کلارینت، کلارینت باس، ساکسیفون سوپرانو) و روزبه فدوی (درامز) کارش را ادامه میدهد، آلبوم دومش (ایستگاه 2) را هم آماده انتشار دارد و این روزها مشغول کار روی آلبوم سوم گروه است.
رامین صدیقی درباره فعالیتهای پیش روی این گروه میگوید: «سال گذشته ضبط آلبوم «ایستگاه 2» در ترکیه و میکس و مستر آن در استودیو «لابوسون» انجام شد. چون قرار است همزمان توسط شرکت ECM هم منتشر شود، منتظر اعلام تاریخ دقیق انتشار از سوی آنها هستیم که احتمالاً بهار سال آینده خواهد بود.»
به نظر میآید که این یک سال صبوری آنها برای انتشار آلبوم میارزد، چون به یکباره کاسته وارد لِول جهانی میشود و نامش به واسطه انتشار آلبومش توسط شرکت پرآوازه ECM کنار هنرمندانی چون کِیت جَرِت و یان گاربارک قرار میگیرد.
- * گروه پیتر سلیمانیپور
این آنسامبل قرار بود قطعات اجرا شده در کنسرت را به صورت یک آلبوم منتشر کنند که تا حدی هم آنها را ضبط کرده بودند اما این پروژه ناتمام ماند و با درگیر شدن پیتر در کوارتت «کاسته» و برخی فعالیتهایش در دیگر گروهها مثل «دارکوب»، آنسامبل «پیتر سلیمانیپور» نیمه کاره رها شد.
- * گروه دال
پس از «آوازم را میرقصیدی»، آنها چند قطعه دیگر هم منتشر کردند و در ادامه به آلبوم «گذر اردیبهشت» رسیدند؛ اثری که اردیبهشت 95 به بازار عرضه شد و مورد توجه قرار گرفت و توانست عنوان پرفروشترین آلبوم تلفیقی سال 95 را در سایت بیپتونز کسب کند. علاوه بر آن، این اثر سال گذشته در جشنواره موسیقی فجر برنده لوح تقدیر بهترین موسیقی تلفیقی سال شد و در بخش آهنگسازی جایزه باربد هم نامزد بود.
آنها پس از این آلبوم، چند اجرای کوچک داشتند تا اینکه شهریور 95 توانستند در تالار وحدت روی صحنه بروند. آنها در هر کنسرت هنگام اجرای قطعه «آوازم را میرقصیدی»، یک خواننده مهمان داشتهاند که کیان پورتراب، اشکان خطیبی و میلاد درخشانی از آن جمله هستند.
حال: حالا آلبوم دوم «دال» در حال تولید است. اثری که به گفته اعضای گروه، تا حدودی با فضای آلبوم اول متفاوت بوده و قرار است اواخر امسال یا اوایل سال آینده منتشر شود. به گفته اعضای دال، آنها این روزها به فکر تولید چند موزیکویدئو و قطعات جدید هستند و زمستان هم اجرای زنده خواهند داشت.
شایان شکرآبی درباره تغییرات این آلبوم به «موسیقی ما» میگوید: «قرار نیست سناریو گروه «دال» همیشه تکرار شود. فکر میکنم ترانههای آلبوم دوم دغدغهمندتر شده که این دغدغه در شکلهای مختلف خودش را نشان داده است. حتی اگر در مورد عشق هم صحبت شده باشد، عشق دغدغهمندتری است.»
- * گروه داماهی
حال: دارا دارایی (سرپرست گروه) درباره فعالیتهای پیش روی داماهی به «موسیقی ما» میگوید: «در حال ضبط نهایی قطعات پایانی آلبوم دوم هستیم و اوایل سال 97 آن را منتشر خواهیم کرد. به لحاظ فرم و اشعار، تغییراتی داشتهایم و تعداد ترکها با شعر فارسی را بیشتر کردهایم. علاوه بر آن، یک قطعه با شعری از محمود طلوعی هم آماده انتشار داریم.» داماهی امسال توانست در چهارمین جشن سالانه موسیقی ما، تندیس بهترین آهنگسازی موسیقی تلفیقی را به انتخاب کارشناسان، از آن خود کند.
- * گروه کماکان
حال: «کماکان» با حفظ مهدی ساکی و تغییر نوازندگانش، تبدیل به پروژه کماکان شد که آثار فولکور و موسیقی جنوب را ارائه میکند و قرار است دومین آلبومش را با حفظ همان غنای موسیقی و ترنمهای دلنشین جنوبی، با شکل و شمایل جدیدی در اختیار مخاطبان قرار دهد که برای تحقق این ایده، نوازندگان تراز اول موسیقی آلترناتیو یعنی سردار سرمست (پیانو) و ابراهیم علوی (عود، گیتار و گیتارباس) را در کنار خود دارد و در ضمن مهرداد علیزاده (سازهای کوبهای) نیز آنها را همراهی میکند.
مهدی ساکی معتقد است «کماکان» قرار است در هر آلبوم رنگ و بوی تازهای داشته باشد و درباره حال و هوای تازهترین پروژهاش به «موسیقی ما» میگوید: «ساز پیانو در اکثر قطعات این آلبوم نقش کلیدی دارد. تصور ما این است که اگر به این موسیقی، اِلِمانهای موسیقی الکترونیک را هم اضافه کنیم، میتواند ترکیب زیباتری خلق کند. البته شاخصههای همیشگی هم در آن دیده میشود، به خصوص در بخش انتخاب شعر که همیشه برایمان اهمیت داشته و به همین دلیل از اشعار مولوی، عارف قزوینی، هوشنگ ابتهاج و شعرهای فولک جنوب غرب استفاده کردهایم.»
در این گزارش 22 گروه تلفیقی که در 20 سال اخیر فعالیت داشتهاند را مورد بررسی قرار دادیم؛ به نظر شما خاطرهسازترین و موفقترین آنها، کدام گروهها بودهاند؟
منبع:
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 7 بهمن 1396 - 02:02
دیدگاهها
چارتار، دنگ شو و پالت
من گروه پالت و دال رو بیشتر پسندیدم.البته کار بعضی از این گروه ها رو اصلا نشنیدم که بخوام قضاوتی بکنم
چارتار
بهترين و خلاقانه ترين و اصولى ترين گروه گروه باراد بود و گيتاريست استثناييش پويا محمودى كه عمرش رو تو اين راه صرف كرد و خدمت و جرقه بزرگى رو ايجاد كرد همچنين شما گروه ميرا رو هم از قلم انداختين
قطعا اوهام پیشروترین گروه به حساب می آد.
متاسفانه بعضی از این گروه ها انگار صرفا برای تجارت تشکیل شدن.
"ميرا" كو پس؟ ، البته بنظر من موسيقي كامنت عالي(موسيقي كامنت!) و به نتيجه رسيدن داركوب از همه بيشتر بوده،
Chaartaar
دنگ شو واقعا گروه استخوان دار و با رویه ثابت و البته سنتی تر و با استفاده از سازهای ایرانی یک سبک خاصی رو برای خودشون دارند و البته متکی بر خواننده خاصی نیستند و همین جذاب تر کرده گروه را...
نمیشه گفت کدومشون موفق ترین بوده، اما میشه تک تک شون بندای بسیار خوبی بودن و هستن، من به شخصه خودم کارهای دارکوب و افشارستان و کامنت بیشتر دنبال کردم و به نظرم واقعا عالی بودن
دنگ شو/ پالت
با اختلاف زیاد چارتار
چارتار قطعا
pallett
آويژه
داركوب، داماهى، چارتار
فکر کنم اسم محسن نامجو جاش توی این لیست خیلی خالیه.
دال _ چارتار _ دنگ شو
O-hum❤️
فقط چارتار
همه آنهای یه سبک خاص و تاحدودی موفق بودند و خودم به شخصه طرفدار پالت و بمرانی ام
پست هاي خوبي داري
پالت. چارتار.دال
پالت
چارتا
فقط داركوب و كامنت
دارکوب
اقا اولین کار تلفیقی که همه گیر شد ، مدارای شهرام شکوهی بود ، نمیدونم چرا ادمین چیزی نگفته
البته گفته گروه ولی خوب...
پالت وداماهي
Ghatan dang show
O-hum
comment band
چارتار
127 و محسن نامجو
خوشم مياد اسمى از نامجو و ١٢٧ نياوردى! از يه رسانه وابسته بيشتر از اين انتظارى نيس! شما بيشتر اخبار موسيقى مناسبتى رو بذارين!
ترنج محسن نامجو ميتونه ناب ترين و بديع ترين قطعه موسيقى بيست سال اخيرمون باشه ولى بهتر كه اسمشو اين رسانه وابسته نياورد.
چارتار بهترین گروه تلیفی هستش
بسیار متاسفم که اسمی از کنسرتهای بسیار خوب و تأثیرگذار محمدعلی خواجه نوری و استاد جلال ذوالفنون نیاوردید که این کار را حداقل 16 سال پیش انجام داده اند. آن موقع که همه مخالف این کار بودند این افراد پرچم دار تلفیق بودند. بعد هم نامجو به خوبی این راه رو ادامه داد.
فقط چارتار
افزودن یک دیدگاه جدید