نقد و بررسی آلبوم «وایسا دنیا» با صدای رضا صادقی
لحن و طعمی صمیمی اما بیتجربه
موسیقی ما - بهرنگ قدرتی: جنس صدای رضا صادقی و لحن و طعم صمیمی او یکی از دلایل موفقیت این خواننده جوان و آیندهدار است. البته ناگفته نماند که علاقه او به زادگاهش و حضور در حوزههای دیگری مثل ترانهسرایی و آهنگسازی و حتی تنظیم نیز در موفقیت او بیتاثیر نیست. حال به نقد و بررسی آلبوم «وایسا دنیا» که ظاهرا با استقبال خوبی نیز روبرو شده است، می پردازیم:
وایسا دنیا
قطعه ساختاری الکترونیک دارد و کلا فرم محور تولید شده است. سیکل آکوردهای تکراری که در ادامه یک به یک سازها را در خود اضافه میکند، قطعه را تا ترجیعبند هدایت میکند. که البته نقطه قوت خواننده نیز در همین ترجیعبندهای بیادماندنی است. در ترجیعبند با اضافه شدن ناگهانی چند تراک جدید مثل arpeggiator و Snar و Hi hat کاملا متفاوت با قسمت قبلی شوک خوبی به شنونده منتقل میکند. البته ناگفته نماند که متن ترانه نیز لحنی گلایهآمیز به روزمرگیها دارد و احساس تالم خود از این موضوع را با عبارت «وایسا دنیا من میخوام پیاده شم» ابراز میکند.
ممنونم
قطعهای عاشقانه. همانطور که از نامش پیداست. شروع با ساکسیفون و همراهی گیتار کاملا به تشدید این حس کمک میکند. البته به نظر من ساز ساکسیفون نباید در این قطعه استفاده میشد. چون گام قطعه در جاییست که متاسفانه بدترین نوع صدا را از ساز ساکسیفون میشنویم. شاید باید این را به حساب کمتجربگی تنظیمکننده این قطعه که خود خواننده نیز هست، گذاشت. طبق معمول ترجیعبند زیبایی را میشنویم.حسن این ترجیعبند در مقایسه با نمونههای دیگر اینست که تکنیک تقسیم ملودی را انجام داده است. یعنی یکبار با صدای کر خود خواننده میخواند: «میدونی با تو ...» و خود خواننده با صدای اصلیاش میگوید: «پرم از شعر و ترانه...» و همینطور ادامه پیدا میکند. این به کار روح بیشتری داده است.
بغض چشمات
موسیقی با حس و حال گامهای اسپانیولی آغاز میشود. البته این کار در آلبوم قبلی خواننده نیز استفاده شده بود. در ادامه گیتار وصل کننده قسمت آغازین که بدون ریتم است و خود اصل قطعه که دارای ریتم است میشود. قطعه با ریتم 6&8 حال و هوای خوبی را در خود دارد. در عین حال حضور گیتار و بداههنوازیهای بین قسمتهای خواندن به کار طعم بهتری داده است. در اواسط کار چند میزان قطعه به ریتم تحویل میشود که به نظر من اصلا جای همچنین ابتکاری نبود، آنهم با سازهای کوبه ای که اصلا در کل کار حضور نداشتهاند.
چاره ای ندارم
شروع قطعه با ویلونهاست و بسیار هوشمندانه تنظیم شده است. ویلونها بسیار خوب صدا میدهد. بعد از فرود ریتم و ویلونها کمانچه ملودی زیبایی را مینوازد، که البته چندان دلچسب نبود. اینکار فاصله ارکستر و کمانچه را بسیار زیادتر کرده است. به نظر من بهتر بود در ادامه ریتم کمانچه خودنمایی میکرد. با این شکل موسیقی ساختار منسجمتری به خود میگرفت، که البته اینکار را در انتهای قطعه حین بداههنوازیهای کمانچه روی ریتم میشنویم.
هیچ جا بندر نبو
تکنوازی ساز نیانبان و دشتیخوانی خواننده محلی در ابتدای قطعه هویت قطعهای را که خواهیم شنید را بر ملا میکند. ساختار فولکلوریک اورتور حس و حال خوبی را به شنونده میدهد. البته در ادامه کمی ناامیدکننده بود، چرا که قطعه اصلی هیچ سنخیتی با اورتور نداشت حتی به لحاظ گام! که این حداقل کار بود. یکی از اشکالات اساسی دیگر این قطعه این بود که ملودی اصلی عود که در ابتدای قطعه میشنویم از ربع پرده استفاده نشده بود. و اصلا اسم این را نمیتوان ابداع و ابتکار و حرکت نو گذاشت. جالبتر اینجاست که در ملودی دیگری در ادامه قطعه، ملودی دوم عود از ربع پرده استفاده شده است. تنظیمکننده این قطعه به هیچ قاعدهای متعهد نبوده است و شاید بخاطر همین است که در کل قطعه چنگی به دل نمیزد. مگر لهجه شیرین بندری خواننده...
دیگه نمی تونم
قطعه با ملودی ویلون شروع میشود. دوباره همین ملودی را گیتار با اندکی ابداعات مینوازد و مجددا همان ویلون ملودی را مینوازد. برای اورتور کمی زیاد بود. قطعه ریتم بسیار زیبایی دارد. ملودی نیز آرامش بخش است. افت و خیز زیادی ندارد و برای این ترانه و این ریتم خیلی زیباست. ویلونها مرا به یاد کارهای بیژن مرتضوی میاندازد. بهتر بود با تکنیکهای متنوعتری این قسمت اجرا میشد. حضور پر رنگ و قدرتمندانه گیتار بر کل کار سیطره دارد. نکته اخر اینکه در ترجیعبند یک شبه مدولاسیون را میشنویم که آنهم خیلی جا افتاده نیست و حس خوبی به شنونده نمیدهد. حتی شنوندهای که بقول کریستین بوبن ممکن است موسیقی نداند ولی میتواند تشخیص دهد که این کار یک حتما یک اشکالی دارد.
نرو
شروع کار همزمان به عهده خواننده و پیانو است. و این شکل ملودی خیلی زیباست کاملا مفهوم ترانه را در موسیقی میتوان دریافت کرد. در ادامه ریتم به کار اضافه میشود نکته دیگر در اوایل شروع ریتم اینست که بهتر بود در قسمت «تو که میدونی کم می شم» ریتم قطع میشد. این کار خیلی بیشتر موسیقی و متن را همراه می کرد. در بخش دیگر پیانو در همزمانی با صدای خواننده حضوری پر رنگ دارد ولی در قسمتی که مربوط به ملودی پیانو است، صدای پیانو را بسیار کم و کمرنگ میشنویم. البته یک بخش این مشکل به میکس کار بر میگردد.
نکته جالب دیگر در مورد قسمتهای پایانی قطعه است که در حین خواندن افکت از روی صدا خواننده برداشته میشود. شاید این مفهوم انتقال پیدا کند که صدای خواننده شکل موسیقی و رویا و خیال نیست و در واقع از محبوبش می خواهد که نرود.
فردا با ماس
قطعه با ریتم والتس شروع میشود. تنظیم ساختاری کلاسیک و منسجم دارد. بعد از اورتور خواننده با موتیفی کاملا تکراری از سالهای دور، قطعه را آغاز میکند. البته رنگ آمیزی هنرمندانه ارکستر را نمیتوان نادیده گرفت. در ادامه شنونده متوجه خواهد شد که منظور از موتیف تکراری، موسیقی فیلم سلطان قلبها، با موسیقی انوشیروان روحانی و صدای عارف است.
قدرمو میدونی یه روز
موسیقی با ریتمی پرکار و شلوغ که ترکیبی از ریتم های Samba و Rumbaکه ریتم اول از ریتمهای آمریکای لاتین و دومی از ریتمهای محلی اسپانیولی است که هردو از ریتمهایی محلی هستند و بیشتر در جشنهای عمومی مورد استفاده مردم آن مناطق قرار میگیرد. ترکیب ملودی پاپ ایرانی و ریتمی که توضیحش را در بالا آوردم، ترکیب چندان جذابی به نظر نمیآید. در ادامه نیز حضور ترومپت و خانواده بادی برنجیها، کمی این آش را شله قلمکارتر کرد. احساس من این است که برای تنوع از این ریتم استفاده شده است. وگرنه اصلا به کارکردهای این ریتم در جوامع مورد استفاده شان توجهی نشده است.
شاید یه فرصت دیگه
ساز دودوک آغازگر قطعه است. البته از نوع سمپل!! ولی خب برای شروع حس خوبی را القاء میکند. در این کار نیز ویلون ها خیلی هنرمندانه نوشته شدهاند. اکورهای افزوده نیز که حالا دیگر به امضای رضا صادقی تبدیل شده است در این قطعه با ویلونها بسیار خوب اجراء میشوند.
کم نشو
قطعه با تکنوازی سه تار آغاز می شود. در ادامه ریتم 6&8 کوچه بازاری نبض قطعه را به دست میگیرد. پیشنهاد میکنم نقد این قطعه باشد برای بعد...
خدا رو دوست دارم
قطعه با آکوردئون و گیتار شروع میشود که هر دو پر کار و شلوغ مینوازند و این کمی ذهن شنونده را مغشوش میکند. در ادامه خواننده فقط به انشای متن میپردازد و حس زیادی در قسمت اول خواندن وجود ندارد. فقط چیزی که قطعه را سرپا نگه داشته ریتم گیتار است. در قسمت دوم خواننده که میخواند: «خدا رو دوست دارم واسه اینکه تو رو بهم داده...» حس و حال کار بیشتر میشود. و در ادامه نیز گیتار بخوبی از این قطعه پشتیبانی میکند. نکته دیگر اینکه ملودی گیتار بیش از اندازه تکرار میشود.
هدر شدم
این قطعه کمی با قطعات دیگر فرق دارد و میخواهد که کمی مدرنتر باشد. اشکال کار در ریتم است. ریتم خیلی خوب انتخاب شده ولی کوبش و پتانسیلهای اسکلت یک قطعه را در خود ندارد. اینجاست که فقدان حضور گیتار کلاسیک که در استفاده از آن در قطعات قبلی زیاده روی شده بود، احساس میشود. گیتار الکتریک نیز کمکی به پوشش این نقیصه نمیکند.
بی خداحافظ
این قطعه از همه لحاظ بینقص است. تنظیم بسیار زیبا و هوشمندانه از مهران خالصی که باید به ایشان تبریک گفت بخاطر درک بالا از متن ترانهای که خود ترانه نیز در نوع خود بینظیر است. همه سازها به اندازه و به قاعده در موسیقی حضور دارند. حتی خواننده نیز بسیار بهتر از قطعات دیگر خوانده است. و این بخاطر حضور یک ناظر ضبط قدرتمند است. بدون هیچ شتابزدگی قطعه سیر خود را طی میکند. ملودی گیتار با اینکه در گامها و فضاهای تکراری نوشته شده اما بسیار دلنشین است. ویلونها نیز حضوری لطیف و عاشقانه دارند. به نظر من این قطعه بهترین قطعه این آلبوم است.
وایسا دنیا
قطعه ساختاری الکترونیک دارد و کلا فرم محور تولید شده است. سیکل آکوردهای تکراری که در ادامه یک به یک سازها را در خود اضافه میکند، قطعه را تا ترجیعبند هدایت میکند. که البته نقطه قوت خواننده نیز در همین ترجیعبندهای بیادماندنی است. در ترجیعبند با اضافه شدن ناگهانی چند تراک جدید مثل arpeggiator و Snar و Hi hat کاملا متفاوت با قسمت قبلی شوک خوبی به شنونده منتقل میکند. البته ناگفته نماند که متن ترانه نیز لحنی گلایهآمیز به روزمرگیها دارد و احساس تالم خود از این موضوع را با عبارت «وایسا دنیا من میخوام پیاده شم» ابراز میکند.
ممنونم
قطعهای عاشقانه. همانطور که از نامش پیداست. شروع با ساکسیفون و همراهی گیتار کاملا به تشدید این حس کمک میکند. البته به نظر من ساز ساکسیفون نباید در این قطعه استفاده میشد. چون گام قطعه در جاییست که متاسفانه بدترین نوع صدا را از ساز ساکسیفون میشنویم. شاید باید این را به حساب کمتجربگی تنظیمکننده این قطعه که خود خواننده نیز هست، گذاشت. طبق معمول ترجیعبند زیبایی را میشنویم.حسن این ترجیعبند در مقایسه با نمونههای دیگر اینست که تکنیک تقسیم ملودی را انجام داده است. یعنی یکبار با صدای کر خود خواننده میخواند: «میدونی با تو ...» و خود خواننده با صدای اصلیاش میگوید: «پرم از شعر و ترانه...» و همینطور ادامه پیدا میکند. این به کار روح بیشتری داده است.
بغض چشمات
موسیقی با حس و حال گامهای اسپانیولی آغاز میشود. البته این کار در آلبوم قبلی خواننده نیز استفاده شده بود. در ادامه گیتار وصل کننده قسمت آغازین که بدون ریتم است و خود اصل قطعه که دارای ریتم است میشود. قطعه با ریتم 6&8 حال و هوای خوبی را در خود دارد. در عین حال حضور گیتار و بداههنوازیهای بین قسمتهای خواندن به کار طعم بهتری داده است. در اواسط کار چند میزان قطعه به ریتم تحویل میشود که به نظر من اصلا جای همچنین ابتکاری نبود، آنهم با سازهای کوبه ای که اصلا در کل کار حضور نداشتهاند.
چاره ای ندارم
شروع قطعه با ویلونهاست و بسیار هوشمندانه تنظیم شده است. ویلونها بسیار خوب صدا میدهد. بعد از فرود ریتم و ویلونها کمانچه ملودی زیبایی را مینوازد، که البته چندان دلچسب نبود. اینکار فاصله ارکستر و کمانچه را بسیار زیادتر کرده است. به نظر من بهتر بود در ادامه ریتم کمانچه خودنمایی میکرد. با این شکل موسیقی ساختار منسجمتری به خود میگرفت، که البته اینکار را در انتهای قطعه حین بداههنوازیهای کمانچه روی ریتم میشنویم.
هیچ جا بندر نبو
تکنوازی ساز نیانبان و دشتیخوانی خواننده محلی در ابتدای قطعه هویت قطعهای را که خواهیم شنید را بر ملا میکند. ساختار فولکلوریک اورتور حس و حال خوبی را به شنونده میدهد. البته در ادامه کمی ناامیدکننده بود، چرا که قطعه اصلی هیچ سنخیتی با اورتور نداشت حتی به لحاظ گام! که این حداقل کار بود. یکی از اشکالات اساسی دیگر این قطعه این بود که ملودی اصلی عود که در ابتدای قطعه میشنویم از ربع پرده استفاده نشده بود. و اصلا اسم این را نمیتوان ابداع و ابتکار و حرکت نو گذاشت. جالبتر اینجاست که در ملودی دیگری در ادامه قطعه، ملودی دوم عود از ربع پرده استفاده شده است. تنظیمکننده این قطعه به هیچ قاعدهای متعهد نبوده است و شاید بخاطر همین است که در کل قطعه چنگی به دل نمیزد. مگر لهجه شیرین بندری خواننده...
دیگه نمی تونم
قطعه با ملودی ویلون شروع میشود. دوباره همین ملودی را گیتار با اندکی ابداعات مینوازد و مجددا همان ویلون ملودی را مینوازد. برای اورتور کمی زیاد بود. قطعه ریتم بسیار زیبایی دارد. ملودی نیز آرامش بخش است. افت و خیز زیادی ندارد و برای این ترانه و این ریتم خیلی زیباست. ویلونها مرا به یاد کارهای بیژن مرتضوی میاندازد. بهتر بود با تکنیکهای متنوعتری این قسمت اجرا میشد. حضور پر رنگ و قدرتمندانه گیتار بر کل کار سیطره دارد. نکته اخر اینکه در ترجیعبند یک شبه مدولاسیون را میشنویم که آنهم خیلی جا افتاده نیست و حس خوبی به شنونده نمیدهد. حتی شنوندهای که بقول کریستین بوبن ممکن است موسیقی نداند ولی میتواند تشخیص دهد که این کار یک حتما یک اشکالی دارد.
نرو
شروع کار همزمان به عهده خواننده و پیانو است. و این شکل ملودی خیلی زیباست کاملا مفهوم ترانه را در موسیقی میتوان دریافت کرد. در ادامه ریتم به کار اضافه میشود نکته دیگر در اوایل شروع ریتم اینست که بهتر بود در قسمت «تو که میدونی کم می شم» ریتم قطع میشد. این کار خیلی بیشتر موسیقی و متن را همراه می کرد. در بخش دیگر پیانو در همزمانی با صدای خواننده حضوری پر رنگ دارد ولی در قسمتی که مربوط به ملودی پیانو است، صدای پیانو را بسیار کم و کمرنگ میشنویم. البته یک بخش این مشکل به میکس کار بر میگردد.
نکته جالب دیگر در مورد قسمتهای پایانی قطعه است که در حین خواندن افکت از روی صدا خواننده برداشته میشود. شاید این مفهوم انتقال پیدا کند که صدای خواننده شکل موسیقی و رویا و خیال نیست و در واقع از محبوبش می خواهد که نرود.
فردا با ماس
قطعه با ریتم والتس شروع میشود. تنظیم ساختاری کلاسیک و منسجم دارد. بعد از اورتور خواننده با موتیفی کاملا تکراری از سالهای دور، قطعه را آغاز میکند. البته رنگ آمیزی هنرمندانه ارکستر را نمیتوان نادیده گرفت. در ادامه شنونده متوجه خواهد شد که منظور از موتیف تکراری، موسیقی فیلم سلطان قلبها، با موسیقی انوشیروان روحانی و صدای عارف است.
قدرمو میدونی یه روز
موسیقی با ریتمی پرکار و شلوغ که ترکیبی از ریتم های Samba و Rumbaکه ریتم اول از ریتمهای آمریکای لاتین و دومی از ریتمهای محلی اسپانیولی است که هردو از ریتمهایی محلی هستند و بیشتر در جشنهای عمومی مورد استفاده مردم آن مناطق قرار میگیرد. ترکیب ملودی پاپ ایرانی و ریتمی که توضیحش را در بالا آوردم، ترکیب چندان جذابی به نظر نمیآید. در ادامه نیز حضور ترومپت و خانواده بادی برنجیها، کمی این آش را شله قلمکارتر کرد. احساس من این است که برای تنوع از این ریتم استفاده شده است. وگرنه اصلا به کارکردهای این ریتم در جوامع مورد استفاده شان توجهی نشده است.
شاید یه فرصت دیگه
ساز دودوک آغازگر قطعه است. البته از نوع سمپل!! ولی خب برای شروع حس خوبی را القاء میکند. در این کار نیز ویلون ها خیلی هنرمندانه نوشته شدهاند. اکورهای افزوده نیز که حالا دیگر به امضای رضا صادقی تبدیل شده است در این قطعه با ویلونها بسیار خوب اجراء میشوند.
کم نشو
قطعه با تکنوازی سه تار آغاز می شود. در ادامه ریتم 6&8 کوچه بازاری نبض قطعه را به دست میگیرد. پیشنهاد میکنم نقد این قطعه باشد برای بعد...
خدا رو دوست دارم
قطعه با آکوردئون و گیتار شروع میشود که هر دو پر کار و شلوغ مینوازند و این کمی ذهن شنونده را مغشوش میکند. در ادامه خواننده فقط به انشای متن میپردازد و حس زیادی در قسمت اول خواندن وجود ندارد. فقط چیزی که قطعه را سرپا نگه داشته ریتم گیتار است. در قسمت دوم خواننده که میخواند: «خدا رو دوست دارم واسه اینکه تو رو بهم داده...» حس و حال کار بیشتر میشود. و در ادامه نیز گیتار بخوبی از این قطعه پشتیبانی میکند. نکته دیگر اینکه ملودی گیتار بیش از اندازه تکرار میشود.
هدر شدم
این قطعه کمی با قطعات دیگر فرق دارد و میخواهد که کمی مدرنتر باشد. اشکال کار در ریتم است. ریتم خیلی خوب انتخاب شده ولی کوبش و پتانسیلهای اسکلت یک قطعه را در خود ندارد. اینجاست که فقدان حضور گیتار کلاسیک که در استفاده از آن در قطعات قبلی زیاده روی شده بود، احساس میشود. گیتار الکتریک نیز کمکی به پوشش این نقیصه نمیکند.
بی خداحافظ
این قطعه از همه لحاظ بینقص است. تنظیم بسیار زیبا و هوشمندانه از مهران خالصی که باید به ایشان تبریک گفت بخاطر درک بالا از متن ترانهای که خود ترانه نیز در نوع خود بینظیر است. همه سازها به اندازه و به قاعده در موسیقی حضور دارند. حتی خواننده نیز بسیار بهتر از قطعات دیگر خوانده است. و این بخاطر حضور یک ناظر ضبط قدرتمند است. بدون هیچ شتابزدگی قطعه سیر خود را طی میکند. ملودی گیتار با اینکه در گامها و فضاهای تکراری نوشته شده اما بسیار دلنشین است. ویلونها نیز حضوری لطیف و عاشقانه دارند. به نظر من این قطعه بهترین قطعه این آلبوم است.
منبع:
تاریخ انتشار : شنبه 20 تیر 1388 - 00:00
دیدگاهها
سلام از نقد منصفانه شما سپاس گذاری می کنم.اما خوب می شد اگر در مورد کیفیت وکال ها هم صحبت می کردید چون فکر می کنم وکال های این آلبوم با کیفیت خوبی رکورد شده و افکت های روی صدای خواننده نیز آزار دهنده نیست.امیدوارم آلبوم های مطرح روز رو هم مورد نقد وکنکاش قرار دهید.
ظاهرا با استقبال مواجه شد جمله خوبی نیست
این البوم بدون شک ماندگارترین البوم موسیقی بعد از انقلاب ماست
ممنون آقای قدرتی از این نقد کارشناسانه.موفق باشید.
افزودن یک دیدگاه جدید