گزارش خواندنی و لحظه به لحظه از کنسرت رضا صادقی در کرج
صادقی: اسم آلبوم جدیدم شد؛ «یکی بود، یکی نبود»
موسیقی ما- بهمن بابازاده: خیلی وقت بود که دلمان برای یک کنسرت خوب و تمام عیار که تمام شرایط یک اجرای حرفهای توی آن لحاظ شده باشد، تنگ شده بود. اجرای پنجشنبه شب (1 مرداد) رضا صادقی در کرج (تالار شهیدان نژادفلاح کرج) سوای یک سری اشکالات جدی صدابرداری، از لحاظ هماهنگی و اجرا، بدون اغراق یکی از موفقترین کنسرتهای سالهای اخیر بود و در این بین باید یک صد آفرین بزرگ به گروه «مشکی پوشان» و البته عوامل دستاندرکاری مثل، حسینخانی و دمیرچی (مسئولان کنسرت گذار) گفت که برنامهای موفق و ایدهآل ترتیب داده بودند و همین اتفاقهای خوب است که بدون شک باعث آشتی مردم با موسیقی پاپ میشود و منجر به رونق گرفتن هر چه بیشتر بازار کساد موسیقی خواهد شد.
گزارش لحظه به لحظهای از این کنسرت را در این مطلب میخوانید. بیمعرفتی محض است که تشکری خاص و ویژه از مسئولان شرکت فرهنگی هنری «ستاره سحر» و «ایران گام» نداشته باشیم که در شرایطیکه حتی یک خبرنگار هم اجازه ورود به سالن را نداشت، با مساعدت این دوستان، هماهنگیها انجام شد تا اولین گزارش کامل از این اجرا را در سایت «موسیقی ما» بخوانید.
همه عوامل اجرایی، دربه در دنبال یک صندلی خوب و مناسب برای صادقی هستند و سرانجام یک صندلی چوبی کوتاه و مبلی پیدا میشود و این افتخار را پیدا میکند که رضا روی آن بنشیند!
تاخیر 1 ساعته برنامه که البته بهخاطر ازدحام شدید جمعیت در سالن، اجتنابناپذیر است، باعث میشود که صدای ملت وقتشناس در بیاید و کنسرتروهای حرفه ای با دست زدنهای ممتد و طولانی، اعتراضشان را نشان میدهند. در حالی که ورود به اتاق پشت صحنه غیر ممکن است، میتوانیم چند دقیقهای را در کنار گروه باشیم و از حال و هوای آنها قبل از بهروی سن آمدن باخبر شویم. کمی استرس ناشی از تاخیر در شروع برنامه، توی چهرهها مشخص است و البته مشکل بیآبی هم از قرار معلوم در سالن بیداد میکند و حتی صدای رضا را هم درمیآورد که به شوخی و به دور و بریهایش میگوید؛«اگه می دونستیم با خودمون از تهران آب می آوردیم».
دستزدنهای حضار به اوجاش میرسد و کمکم حالت ریتمیک به خود میگیرد. بالاخره حضار با یکسری حرکتها و صداهای عجیب و غریب، کاری میکنند که مسئولان، برنامه را شروع کنند و وقتیکه دود تمام استیج را فرا میگیرد، جمعیت کمی تا قسمتی آرام میشوند و سروصداها میخوابد. حتما اطلاع دارید که در کنسرتهای وطنی، دود روی استیج، بهآن معناست که تا سه سوت دیگر، کنسرت شروع خواهد شد، سه سوت هم میگذرد اما فقط چراغها خاموش میشوند، اما همچنان خبری از اعضای گروه نمیشود و من آنموقع به این فکر میکردم که مبادا آنها از بیآبی تلف شده باشند و دیگر نایی برای اجرای برنامه نداشته باشند!
سه سوت دیگر (که تقریبا به زبان آدمیزاد میشود 5 دقیقه) بالاخره گروه قبراق و سرحال، درحالیکه کوچکترین استرسی ناشی از بیآبی در ظاهرشان دیده نمیشود به روی سن میآیند و پشت سازهایشان قرار میگیرند. حس فضولی یک خبرنگار که گل کند، همین میشود؛ بله، حسینخانی به هر کدام از اعضای گروه یک عدد بطری آبمعدنی «جیز» و تگری هدیه داده تا آنها با روحیهای گلادیاتوری بروی سن بیایند و خودی نشان بدهند. حس فضولی که فروکش میکند، سوتیهای جناب فیلمبردار روی سن شروع میشود و او با دوربیناش روی کاغذهای جلوی صندلی جناب خواننده مانور میدهد. روی کاغذها با فونت درشت نوشته شده؛ «داشتم فراموشت می کردم اما...» و اینجوری است که opening برنامه لو میرود و جناب فیلمبردار اینطوری مشهور میشود.
یک ملودی تند از سوی گروه نواخته میشود و در اواسط کار یکهو ملودی عوض میشود و همان «داشتم فراموشت میکردم ...» نواخنه میشود و در میان دنیایی از جیغ و داد و سوت، صادقی از سمت چپ سن وارد میشود و و سالن به هوا میرود و همه سرپا مشغول تشویق صادقی میشوند. رضا شروع به خواندن میکند تا ملت از شدت هیجان شروع به کندن صندلیها از جایشان کنند و از خود بیخود شوند.
قطعه اول که تمام میشود، رضا رو به حضار میگوید؛ «ممنونام که به من و گروه منت گذاشتید و با اومدنتون، ما رو خوشحال کردید. خوشحالام که در ماه شعبان که پر از اتفاقهای خوب و خوشحال کننده است در خدمت شما هستیم. چند تا حرف تکراری هم میخوام براتون بگم. اگه ما هستیم، اگه هنری هست، همه به حرمت کسانی است که جون دادن تا ما جون بگیریم. هنرمندانی مثل ناصر عبد اللهی، بابک بیات و یه بزرگوار دیگه که صداش مثه یه ملودی زیبا در خاطرات زندگی ما است؛ خسرو شکیبایی، به احترام همه اونها دلام میخواد که 10 ثانیه، نه اینبار 20 ثانیه همه سرپا دست بزنید...».
بعد از این حرفها قطعه پرطرفدار «ممنونم» اجرا میشود و استقبال خوبی هم از آن ازسوی حاضران در سالن، صورت میگیرد که البته قابل پیشبینی است، «دلم برات تنگ شده جونم» قطعه بعدی است، ویولن و عود در 2 نوبت در حال تکنوازی هستند اما صدا ندارند و رضا مجبور میشود که 3-2 بار از عوامل صدا که از قرار معلوم در خواب تابستانی هستند بخواهد که «صدا وصل شه لطفا»(!) و سرش را به نشانه تأسف 3-2 باری تکان میدهد.
صادقی باز هم در ترکیب نوازندگان گروهاش، عرق جنوبی و اصالتاش راحفظ کرده و 4 نوازنده جنوبی در گروه نوازندگاناش گنجانده است. «هیچکسی جنوبی و هیچجا بندر نابو...» و «خونمون خشت گلی...» قطعههای بندری و خوشریتمی هستند که در ادامه برنامه اجرا میشوند و بعضی بیجنبهها خیلی سعی میکنند تا از روی صندلیهایشان بلند نشوند که هیچ اتفاق خاصی نیفتد!
تکنوازی عود مرتضی کریمی در این قطعه به خوبی خودی نشان میدهد و این تکنوازی همه سالن را به وجد میآورد. رضا در ادامه برنامه، قسمتهای ابتدایی ترانه «نمیتونم ببخشمت» را دکلمه میکند و وقتی به واژه «گندیدی» میرسد رو به جمعیت میپرسد؛ «گندیدی یا خشکیدی؟» و وقتی جوابهای مختلفی میشنود میگوید؛ «برای اینکه لجبازی نشه همون خشکیدی و بریدمت... اما بعد از دکلمه و در اجرای اصلی همان واژه «گندیدی» را به کار میبرد تا لج خیلیها را در بیاورد. اجراهای قوی و تکنیکی رضا قابلیتهای او را در اجراهای زنده، بهخوبی نشان میدهد و قدرت صدایش را به رخ میکشد.
بخشهای جذاب صحبتهای رضا بالاخره فرا میرسد و او آخرین اخبار را در مورد آخرین آلبوماش در اختیار طرفداراناش قرار میدهد؛ «بعد از اتفاقهایی که برای آلبوم جدیدم افتاد، حالا تمام سعی ما بر این است که قطعا کار را تا اواخر همین ماه یا نهایتا اوایل ماه بعد وارد بازار کنیم. عنوان آلبوم جدیدم هم «یکی بود، یکی نبود» است که امیدوارم توانسته باشیم با دوستان، کار خوبی را برای شما تهیه کرده باشیم».
«یادش بهخیر که میگفتیم به دنیا که وایسه...حالا دلم میخواد که با هم بهاش بگیم شاید بشنوه... و وایسه تا ما پیاده شیم. موافقید که؟» و با تکنوازی گیتار الکتریک، قطعه «وایسا دنیا» سالن را منفجر میکند و مثل همیشه بیشترین استقبال از این قطعه است و همه به نوعی عاشق این ترک هستند، همخوانیها آشکارا اینرا نشان میدهد که پرطرفدارترین قطعه صادقی، همین قطعه است». قطعههای «خدا رو میخوام»، «میخوام برم» و «به همینسادگی» قطعههای بعدیای هستند که سالن را غرق در سکوتی عجیب و توأم با آرامش میکند. در ادامه رضا به معرفی اعضای گروهاش میپردازد و بعد از آن یک تکنوازی درامز معرکه از بهنام ابطحی، فضا را به کل عوض میکند.
«سلطان قلبام» آخرین قطعهای است که با همراهی نور همه موبایل به دستها، فضا را شدیدا رمانتیک میکند و در این لحظه بازهم جناب فیلمبردار روی صحنه دست گل به آب میدهد و با دوربیناش کم مانده که وارد دهان صاقی بشود و صادقی هم تمرکزش را از دست میدهد و با دست دوربین را پس میزند. مسئولان اجرایی به این ترتیب قاط میزنند و جوراب آقای فیلمبردار را پرچم میکنند!
بعد از تمام شدن این قطعه، ریمیکسی از «وایسا دنیا» نواخته میشود و رضا با گفتن «هر کسی بغلدستی شو دوست داره، یه دست خوشگل بزنه...» از همه خداحافظی میکند و در میان جیغ و داد و اشک و گریه تیفوسیهایش، صحنه را ترک میکند. ناگفته نماند که با این آخرین خواسته رضا از حضار نیش زوجهای جوان تا بناگوش باز میشود.
خبری محرمانه درباره آلبوم «یکی بود ، یکی نبود»
بعد از تمام شدن برنامه و موقعی که برای انجام گفتوگوی صوتی به پشت صحنه اجرای برنامه رفتیم یکی از نزدیکان صادقی در مورد آلبوم تازه رضا حرفهای جالبی را عنوان کرد؛ «آلبوم در 16 قطعه تدارک دیده شده و بعضی از قطعهها لو رفته، رضا هم با تنظیمی متفاوت آنها را توی آلبوم گنجانده تا با آنچه در اینترنت و به صورت غیررسمی منتشر شد، یک فرق اساسی داشته باشند».
گفتوگوی کوتاه صوتی که با رضا صادقی لحظاتی بعد از پایان کنسرت انجام شده را اینجا گوش کنید:
گزارش لحظه به لحظهای از این کنسرت را در این مطلب میخوانید. بیمعرفتی محض است که تشکری خاص و ویژه از مسئولان شرکت فرهنگی هنری «ستاره سحر» و «ایران گام» نداشته باشیم که در شرایطیکه حتی یک خبرنگار هم اجازه ورود به سالن را نداشت، با مساعدت این دوستان، هماهنگیها انجام شد تا اولین گزارش کامل از این اجرا را در سایت «موسیقی ما» بخوانید.
همه عوامل اجرایی، دربه در دنبال یک صندلی خوب و مناسب برای صادقی هستند و سرانجام یک صندلی چوبی کوتاه و مبلی پیدا میشود و این افتخار را پیدا میکند که رضا روی آن بنشیند!
تاخیر 1 ساعته برنامه که البته بهخاطر ازدحام شدید جمعیت در سالن، اجتنابناپذیر است، باعث میشود که صدای ملت وقتشناس در بیاید و کنسرتروهای حرفه ای با دست زدنهای ممتد و طولانی، اعتراضشان را نشان میدهند. در حالی که ورود به اتاق پشت صحنه غیر ممکن است، میتوانیم چند دقیقهای را در کنار گروه باشیم و از حال و هوای آنها قبل از بهروی سن آمدن باخبر شویم. کمی استرس ناشی از تاخیر در شروع برنامه، توی چهرهها مشخص است و البته مشکل بیآبی هم از قرار معلوم در سالن بیداد میکند و حتی صدای رضا را هم درمیآورد که به شوخی و به دور و بریهایش میگوید؛«اگه می دونستیم با خودمون از تهران آب می آوردیم».
دستزدنهای حضار به اوجاش میرسد و کمکم حالت ریتمیک به خود میگیرد. بالاخره حضار با یکسری حرکتها و صداهای عجیب و غریب، کاری میکنند که مسئولان، برنامه را شروع کنند و وقتیکه دود تمام استیج را فرا میگیرد، جمعیت کمی تا قسمتی آرام میشوند و سروصداها میخوابد. حتما اطلاع دارید که در کنسرتهای وطنی، دود روی استیج، بهآن معناست که تا سه سوت دیگر، کنسرت شروع خواهد شد، سه سوت هم میگذرد اما فقط چراغها خاموش میشوند، اما همچنان خبری از اعضای گروه نمیشود و من آنموقع به این فکر میکردم که مبادا آنها از بیآبی تلف شده باشند و دیگر نایی برای اجرای برنامه نداشته باشند!
سه سوت دیگر (که تقریبا به زبان آدمیزاد میشود 5 دقیقه) بالاخره گروه قبراق و سرحال، درحالیکه کوچکترین استرسی ناشی از بیآبی در ظاهرشان دیده نمیشود به روی سن میآیند و پشت سازهایشان قرار میگیرند. حس فضولی یک خبرنگار که گل کند، همین میشود؛ بله، حسینخانی به هر کدام از اعضای گروه یک عدد بطری آبمعدنی «جیز» و تگری هدیه داده تا آنها با روحیهای گلادیاتوری بروی سن بیایند و خودی نشان بدهند. حس فضولی که فروکش میکند، سوتیهای جناب فیلمبردار روی سن شروع میشود و او با دوربیناش روی کاغذهای جلوی صندلی جناب خواننده مانور میدهد. روی کاغذها با فونت درشت نوشته شده؛ «داشتم فراموشت می کردم اما...» و اینجوری است که opening برنامه لو میرود و جناب فیلمبردار اینطوری مشهور میشود.
یک ملودی تند از سوی گروه نواخته میشود و در اواسط کار یکهو ملودی عوض میشود و همان «داشتم فراموشت میکردم ...» نواخنه میشود و در میان دنیایی از جیغ و داد و سوت، صادقی از سمت چپ سن وارد میشود و و سالن به هوا میرود و همه سرپا مشغول تشویق صادقی میشوند. رضا شروع به خواندن میکند تا ملت از شدت هیجان شروع به کندن صندلیها از جایشان کنند و از خود بیخود شوند.
قطعه اول که تمام میشود، رضا رو به حضار میگوید؛ «ممنونام که به من و گروه منت گذاشتید و با اومدنتون، ما رو خوشحال کردید. خوشحالام که در ماه شعبان که پر از اتفاقهای خوب و خوشحال کننده است در خدمت شما هستیم. چند تا حرف تکراری هم میخوام براتون بگم. اگه ما هستیم، اگه هنری هست، همه به حرمت کسانی است که جون دادن تا ما جون بگیریم. هنرمندانی مثل ناصر عبد اللهی، بابک بیات و یه بزرگوار دیگه که صداش مثه یه ملودی زیبا در خاطرات زندگی ما است؛ خسرو شکیبایی، به احترام همه اونها دلام میخواد که 10 ثانیه، نه اینبار 20 ثانیه همه سرپا دست بزنید...».
بعد از این حرفها قطعه پرطرفدار «ممنونم» اجرا میشود و استقبال خوبی هم از آن ازسوی حاضران در سالن، صورت میگیرد که البته قابل پیشبینی است، «دلم برات تنگ شده جونم» قطعه بعدی است، ویولن و عود در 2 نوبت در حال تکنوازی هستند اما صدا ندارند و رضا مجبور میشود که 3-2 بار از عوامل صدا که از قرار معلوم در خواب تابستانی هستند بخواهد که «صدا وصل شه لطفا»(!) و سرش را به نشانه تأسف 3-2 باری تکان میدهد.
صادقی باز هم در ترکیب نوازندگان گروهاش، عرق جنوبی و اصالتاش راحفظ کرده و 4 نوازنده جنوبی در گروه نوازندگاناش گنجانده است. «هیچکسی جنوبی و هیچجا بندر نابو...» و «خونمون خشت گلی...» قطعههای بندری و خوشریتمی هستند که در ادامه برنامه اجرا میشوند و بعضی بیجنبهها خیلی سعی میکنند تا از روی صندلیهایشان بلند نشوند که هیچ اتفاق خاصی نیفتد!
تکنوازی عود مرتضی کریمی در این قطعه به خوبی خودی نشان میدهد و این تکنوازی همه سالن را به وجد میآورد. رضا در ادامه برنامه، قسمتهای ابتدایی ترانه «نمیتونم ببخشمت» را دکلمه میکند و وقتی به واژه «گندیدی» میرسد رو به جمعیت میپرسد؛ «گندیدی یا خشکیدی؟» و وقتی جوابهای مختلفی میشنود میگوید؛ «برای اینکه لجبازی نشه همون خشکیدی و بریدمت... اما بعد از دکلمه و در اجرای اصلی همان واژه «گندیدی» را به کار میبرد تا لج خیلیها را در بیاورد. اجراهای قوی و تکنیکی رضا قابلیتهای او را در اجراهای زنده، بهخوبی نشان میدهد و قدرت صدایش را به رخ میکشد.
بخشهای جذاب صحبتهای رضا بالاخره فرا میرسد و او آخرین اخبار را در مورد آخرین آلبوماش در اختیار طرفداراناش قرار میدهد؛ «بعد از اتفاقهایی که برای آلبوم جدیدم افتاد، حالا تمام سعی ما بر این است که قطعا کار را تا اواخر همین ماه یا نهایتا اوایل ماه بعد وارد بازار کنیم. عنوان آلبوم جدیدم هم «یکی بود، یکی نبود» است که امیدوارم توانسته باشیم با دوستان، کار خوبی را برای شما تهیه کرده باشیم».
«یادش بهخیر که میگفتیم به دنیا که وایسه...حالا دلم میخواد که با هم بهاش بگیم شاید بشنوه... و وایسه تا ما پیاده شیم. موافقید که؟» و با تکنوازی گیتار الکتریک، قطعه «وایسا دنیا» سالن را منفجر میکند و مثل همیشه بیشترین استقبال از این قطعه است و همه به نوعی عاشق این ترک هستند، همخوانیها آشکارا اینرا نشان میدهد که پرطرفدارترین قطعه صادقی، همین قطعه است». قطعههای «خدا رو میخوام»، «میخوام برم» و «به همینسادگی» قطعههای بعدیای هستند که سالن را غرق در سکوتی عجیب و توأم با آرامش میکند. در ادامه رضا به معرفی اعضای گروهاش میپردازد و بعد از آن یک تکنوازی درامز معرکه از بهنام ابطحی، فضا را به کل عوض میکند.
«سلطان قلبام» آخرین قطعهای است که با همراهی نور همه موبایل به دستها، فضا را شدیدا رمانتیک میکند و در این لحظه بازهم جناب فیلمبردار روی صحنه دست گل به آب میدهد و با دوربیناش کم مانده که وارد دهان صاقی بشود و صادقی هم تمرکزش را از دست میدهد و با دست دوربین را پس میزند. مسئولان اجرایی به این ترتیب قاط میزنند و جوراب آقای فیلمبردار را پرچم میکنند!
بعد از تمام شدن این قطعه، ریمیکسی از «وایسا دنیا» نواخته میشود و رضا با گفتن «هر کسی بغلدستی شو دوست داره، یه دست خوشگل بزنه...» از همه خداحافظی میکند و در میان جیغ و داد و اشک و گریه تیفوسیهایش، صحنه را ترک میکند. ناگفته نماند که با این آخرین خواسته رضا از حضار نیش زوجهای جوان تا بناگوش باز میشود.
خبری محرمانه درباره آلبوم «یکی بود ، یکی نبود»
بعد از تمام شدن برنامه و موقعی که برای انجام گفتوگوی صوتی به پشت صحنه اجرای برنامه رفتیم یکی از نزدیکان صادقی در مورد آلبوم تازه رضا حرفهای جالبی را عنوان کرد؛ «آلبوم در 16 قطعه تدارک دیده شده و بعضی از قطعهها لو رفته، رضا هم با تنظیمی متفاوت آنها را توی آلبوم گنجانده تا با آنچه در اینترنت و به صورت غیررسمی منتشر شد، یک فرق اساسی داشته باشند».
گفتوگوی کوتاه صوتی که با رضا صادقی لحظاتی بعد از پایان کنسرت انجام شده را اینجا گوش کنید:
منبع:
موسیقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 3 مرداد 1388 - 00:00
دیدگاهها
bozorgtarin arezoye man ine ke soltane meshki ro eak bar bebinam kash reza baraye eak bar ham ke shode be shahre ma boushehr safar mikardandn
منتظر طوفان مشکی باشید...
..:: درود بر سلطان مشکی ::..
واقعا ازتون ممنونم نميدونم بابت اين خبر خوب چه جوري ازتون تشكر كنم
فقط ميگم مرسي
صادقی صدای زیبا و گرمی داره امیدوارم موفق باشه
من پنجشنبه با بلیت چهل تومانی کنار 25 تومانی ها نشستم اون وقت شما از تهیه کننده ها تشکر میکنین؟
چون به شما بلیت رایگان دادن ازشون تشکر میکنین؟ در صورتی که همین اقای دمیرچی وقتی اعتراض منو نسبت به اینکه 40 تومان پول دادم و جای 25 نشستم رو دید، خیلی راحت گفت همینی که هست! اگه ناراحتی بفرما بیرون
اگه امکان داره واقعیات رو منعکس کنین نه حس شخصیتون رو!
ممنونم
با سلام به اقای بابازاده ازتون میخوام به محض انجام کنسرت محسن یگانه یه گزارش داغ از کنسرتش تهیه کنید مرسی
مصاحبه رضاصادقي رو كي براي دانلود ميزارين؟
آقای صادقی میتونن اسم آلبومشون رو بذارن
<<بی معرفتی حدی داره بابا>>
یا
<<منم مثه همه خوب حرف میزنم،اما کی خوبه این وسط>>
یا
<<یکی بود ،به من چه که حالا نیست>>
*
*
*
آقای بابازاده شما فقط یک ایراد بزرگ دارید که در صورتی که آنرا رفع کنید بدون شک بهترین خبرنگار موسیقی پاپ در کشور خواهید شد و آن هم این است که خیلی خیلی پارتی دارید ....
پسر عمو های من برای یک عکس با صادقی حدود دو ساعت در سالن نژاد فلاح کرج معطل شدند و آخر سر هم نتوانستند عکس بگیرند . اگر شما و امثال شما نباشید حتما این اجازه به افراد معمولی و بدون پارتی هم داده می شود.
آقای بابازاده شما فوق العاده اید
به کامنت های قبلی زیاد توجه نکنید. من که خنده ام گرفت از این کامنت بچگانه.............
مریم خانم ، بد شانسی پسر عموهای شما چه ربطی به زرنگ بودن آقای بابازاده دارد؟
عالی بود بهمن ، مثل همیشه.......
وبلاگت هم فوق العاده ست، مخصوصا بلاهایی که سر «رضا صادقی» آوردی......! ایده نابی بود ، ایول پسر
راستی ایمیل جواب دادن رو مگه حمید به تو یاد نداده؟!
امیدواریم که بقیه کنسرت های چهره هایی مثل احسان خواجه امیری و حمید حامی هم پوشش داده شود.
با تشکر از آقای بابازاده به خاطر این گزارش بی نظیر
اگه عکس هم واسه این گزارش بگذارید که دیگه ترکوندید.
دو تا سوال
اول اینکه رضا صادقی تو تهران هم این ماه کنسرت داره؟؟
دوم اینکه عمریه دارم رضا صادقی گوش می کنم ترانه ای به اسم می خوام برم نشنیده بودم منظورتون از این ترانه کدومه؟؟؟
ممنون این شاالله البوم هم بیاد تا دوباره سلطان بترکونه
خیلی خیلی خیلی خیلی ممنونم باز هم از این خبرهااز سلطان بگذارید
رضا صادقی باز هم نشون داد محبوب ترین خواننده ایران
قدرت صدا و محبوبیت اینجوری تو این اجراهای زنده نشون داده میشه
ایول رضا صادقی و ایول موزیک ما
King of Black Live in Concert
مشکی پوش موسیقی پاپ ایران برای سومین بار در تابستان 88 در جزیره کیش به هنرنمایی خواهد پرداخت.
کنسرت بزرگ رضا صادقی در روزهای 28 و 29 و همچنین 30 مردادماه، همزمان با اختتامیه دوازدهمین جشنواره تابستانی کیش در تالار شهر برگزار خواهد شد.
از ابتدای امسال این چهارمین بار است که رضا صادقی در جزیره کیش به اجرای برنامه می پردازد.
نکته قابل توجه در مورد کنسرت آتی سلطان مشکی، اجرای تعدادی از قطعات آلبوم جدید "یکی بود یکی نبود" خواهد بود که می تواند نوید بخش انتشار آلبوم در آینده ای نزدیک باشد.
منتظر طوفان مشکی باشید...
***
مرکز فروش بلیط کنسرت رضا صادقی
هتل پارسیان کیش
( مقابل تالار شهر )
*
*
*
*
*
رضا خان صادقی هم ثابت کرد فقط بلد شعار بده
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
رضا خان صادقی هم ثابت کرده مردمی ترین خواننده و محبوب ترین خوانندست.کارش خیلی درسته.خیلی کوچیکشیم
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
بله دوست ما به نکته خوبی اشاره کرد مردمی ترین خواننده،
آقای صادقی به واقع یکی از مردمی ترین خواننده ها هستند و اتفاقا مسئله همین جاست
ایا رضا صادقی که همیشه مردم پشت سر او بوده اند مردم عاشق ترانه ها و آهنگ های او بودند
و آقای صادقی هم همیشه بهترین لحظه های خودشون رو کنسرتهاشون توصیف میکردند چون میون مردم بودن،و واقعا چیزی هم از این بالاتر نیست که مردم حامی واقعی کسی باشند
حالا آقای صادقی را چه شده کسی که خودش رو از مردم میدونه انگار داره فراموششون میکنه
آیا برگذاری کنسرتی این چنین درست فردای روزی که 167 تن از همین مردم از بین رفتند
به نظر درست میاید؟
در حالی که تمام مردم ایران در ناراحتی و بهت فرو رفته بودند
و باز هم هفته بعد در حادثه هواپیمای مشهد و بازهم کشته شدن مردم و کنسرت پر شور رضا صادقی خواننده مردمی!!!
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در افرینش ز یک گو هرند
چو عضوی به درد اورد روز گار
دگر عضوها را نماند قرار
از همه اینها که بگذریم آیا وضع فعلی کشور برای برگذاری این نوع برنامه ها مناسب است؟
.آیا استاد فخرالدینی را ندید به چه علت نه تنها کنسرتی برگذار نکردند بلکه اعلام کردند دیگر علاقه ای به همکاری ندارند
علت را هم بیماری اعلام کردند اما بیماری چه بود؟بله دیدن وقایع اخیر ایشان را سخت
ناراحت کرده،
چه شده رضا صادقی که کنسرت هایش بیشتر از اینکه برگذار شود لغو میشد حال اجازه پیدا کرده تور کنسرت راه بیاندازد آن هم در این شرایط که استاد شجریان وطن فروش میشود و پرویز پرستویی ها ممنوع التصویر میشوند .
رضا صادقی شاکی بود از این که یک دنیا صدا بود ولی از صحنه خودن جدا بود
در این شرایط
حالا چه شده که او اجازه پیدا کرده درصحنه خوندن قوقا به پا کند؟
مواظب باشیم اگه به دنیا میگوییم بایستد قبل از پیاده شدن حواسمان باشد که تصمیم گرفتیم به کدام دنیا پا بگذاریم.
اگه قناری که تو قفس بود و رویاش حس بیرون بود ،حالا برایش در قفس باز شده مواظب باشد که این آزادی به قیمت گذاشتن قناری دیگری در آن قفس نباشد
همه اینها از سر دلسوزی بود تا که رضا صادقی برای همیشه و برای همه مردم ، مردمی بماند.برای انکه رضا صادقی هم، وطن فروش از نوع استاد شجریان باشد.و
از سر علاقه تا مفهوم شعر هایش را به شعار تبدیل نکند
*
*
*
*
در جواب بالایی ببین دوست عزیز
اولا که من خودم طرفدار موسوی هستم ولی نمی تونی که منکر این بشی که خیلی ها طرفدار احمدی نژاد هستند پس واسه اونا اصلا ایرادی نداره.
دوما مگه چندبار به رضا صادقی مجوز کنسرت میدند که حالا بخواد اینارم لغو کنه؟؟؟همین جوری باید کلی وقت بگذاره تا بتونه یه کنسرت بگذاره.
سوما نمی دونم چرا شماها فقط گیر دادید به رضا صادقی؟؟محسن یگانه و احسان خواجه امیری و حمید عسگری و خیلی های دیکه هم مرتب دارند کنسرت می گذارند فقط رضا صادقی که نیست.
در اخرم فکر کنم همه این هنرمندان کاره درستی و می کنند اخه مگه ما تو ایران چقدر دلخوشی داریم؟؟؟همش که پر از غم و غصست الان توقع داری این 4 تا کنسرتم برگذار نمی کردند که چی بشه؟؟؟که بشینیم دوره همی باز غصه بخوریم؟؟؟؟
همین که باز اینجور برنامه ها هست که مردم می تونند دوره هم جمع بشن و حداقل واسه 1 ساعتم که شده از این دردها و غصه ها به دور باشند جای شکرش باقیه.
ما داریم تو ایران زندگی می کنیم جایی که تفریح جوونها سیگاریه
اقا رضا هر کاری می خوامت.دیوونتم.عاشقتم.روانیتم
خدا رو شکر که خواننده ای مثل رضا صادقی هست که انقدر با احساس بخونه تو این دوره که همه جا پر شده از اهنگ های بی محتوا و بی معنی واقعا باید دست رضا صادقی و بابت این شعرها و اهنگ های پر محتوا و پر از احساسش بوسید.
رضا صادقی به تو مدیونم و دینم و ادا می کنم حتما
رضا جون مرد بودت رو با اين كه پاي حرفت وايسادي صابت كردي.....
همين واسما بسته كه تا آخر پات وايساديم و حمايتت مي كنيم..........
عاشق صدا و اهنگ و شعرتيم ............................
تا عبد ماندگار باش ......................................
* *
*
*
بله همینه که هست !
میتونه کنسرت میذاره . بشینه در و دیوار و تماشا کنه ؟ مثلا" خوانندست
آقا رضا ما خیلی مخلصتیم . تو برو ما تا آخرش هستیم .
اینو بدون شعرات ،آهنگات از همه مهمتر صدات عاشقانه و بی نظیره .
همیشه با ما بمون ...
جهت اطلاع عرض مي كنم ...
تيم فيلمبرداري رضا صادقي يكي از حرفه اي ترين گروههاي تصويربرداري صدا و سيما هستند. 1- كارگردان كنسرت محمد رضا آلادين يكي از كارگردانهاي قديمي صدا و سيماست كه فيلم سينمايي مامان بريم خواستگاري به تازگي از و پخش شده است 2- مهرداد آلادين تصويربردار روي سن از دوستان اقاي حسين خاني و رضا صادقي هستند.و زماني كه رضا صادقي با مهرداد آلادين شوخي كرد و دستش را روي لنز گذاشت باعث خنده شد كه در فيلم اين كنسرت هست. (پس يه شوخي بين دو دوست بود ) 3- زماني كه مردم خسته از انتظار بودند به دستور كارگردان بر روي شعر رضا صادقي تصويربردار مانور اومد تا شور و هيجان دوباره بر پا شود 4- شما كه به عنوان خبرنگار ظاهر مي شويد اطلاعات درست را به مردم بدهيد تهيه كننده اين كنسرت از دوستان صميمي من آقاي عباس هاديان بود و ستاره سحر و آقاي دميرچي فقط مجري طرح بودند.
5- تيم تصويربرداري كنسرت رضا صادقي فقط به خاطر رفاقت با رضا صادقي و عباس هاديان اين كار را قبول كردند و گرنه چند شب بعد كنسرت احسان خواجه اميري به انها پيشنهاد شد و آنها قبول نكردند.6- يكي از تصويربردارها ي ديگه اين برنامه فرج الادين بود كه خودش مجري شبكه جام جم و خواننده است آلبوم خاطرات قديمي رو از ايشون شنديم و ديگر تصويربردار اين گروه سعيد چهرگاني از گويندگان راديو هست .
با تشكر از شما دوست عزيز ...اميدوارم از كلمات پرچم كردن و سوتي ديگر استفاده نكنيد و قلمتان گرچه انتقادي اما مودبانه باشد.
با تشكر مصطفي خدابنده لو
مسئول برنامه ريزي كنسرت رضا صادقي
ممنون از اطلاعاتتون.
سایه تون کم نشه .
خواننده فقط amiroltimatom
به وبتون اضافه کننین
www.amiroltimatom.blogfa.com
سلام آقا من یه پسر 18 ساله هستم از 11سالگی با صدای رضا صادقی بزرگ شدم و تمام آهنگاش یاد آور یه لحظه قشنگ تو زندگی من هست .تمام آهنگای مهحلی ش رو حفظ هستم حالا نامردی نیست به خاطر اطلاع رسانی ضعیف یه کنسرت از ایشون رو تو شهرم کرج نرفته باشم ؟
سلام.
دوست عزیزی که از سعید چهرگانی نام برد باید اضافه میکرد که ایشان علاوه بر گویندگی در رادیو، از هنرمندان آینده دار این مملک هستند که ذکر عناوینی مثل: ساخت انیمیشن، نویسندگی، بازیگری، اجرا، ... نام برد.
براش آرزوی موفقیت می کنم
افزودن یک دیدگاه جدید