گزارش اختصاصی «موسیقی ما» از نشست کنسرت «یاد باد»
سالار عقیلی: «دیگر در تلویزیون نخواهم خواند»
سالار عقیلی: با مرگ مشكاتیان سنتور ایران یتیم شد، دیگر در تلویزیون نخواهم خواند
سیامک آقایی: هیچکسی درآن حد نیست که بخواهد به شجریان مجوز بدهد یا نه
موسیقی ما- امین موسوی: گروه «گوشه» قرار است در روزهای 21 و 22 آبانماه ساعت 18:30 در تالار وحدت با همراهی آواز سالار عقیلی، تنبك پدرام خاورزمینی و سنتور سیامك آقایی كنسرتی را به یاد مشكاتیان برگزار كنند.
بنابرگزارش «موسیقی ما»، سیامك آقایی و سالار عقیلی، برای این كنسرت امروز صبح (16 آبان)، نشستی را در خانه موسیقی ترتیب دادند. این گزارش خلاصهای است از نشستی كه در آن عقیلی و آقایی درد دلها و حرفها و بحثهای زیادی داشتند.
سیامك آقایی نوازنده سنتور و شاگرد استاد مشكاتیان در ابتدای جلسه توضیحاتی را در مورد كنسرت داد: این كنسرت كاری است از گروه «گوشه» كه سه عضو دارد. بنده نوازنده سنتور هستم، جناب عقیلی خواننده و پدرام خاورزمینی هم نوازنده تمبك هستند، ما به دنبال نوازنده قوی تمبك بودهایم كه متاسفانه نتوانستیم در ایران كسی را پیدا كنیم به همین دلیل خاورزمینی را از فرانسه آوردیم كه ایشان 4صبح به ایران رسیدند و متاسفانه به علت خستگی نتوانستند در این نشست حضور داشته باشند.
در ادامه آقایی در مورد قطعات كنسرت افزود: بخش اول تكنوازی سنتور است كه احتمالا با یكی از آثار استاد این بخش تمام شود، البته بنده علاقهای به تكرار آثار قبلی ندارم و لزومی هم ندارد آثار استاد را دوباره اجرا كنیم، بخش دوم هم دستگاه نوا هست كه شامل 3 الی 4 قطعه تصنیف هست كه آخرین قطعه، قطعه خاص این اجراست، كه فرمش با حالتهای عادی دیگر موسیقی ایرانی فرق دارد، و حرف و ایده ما در كل این اجرا همین قطعه است، كه در آوازش اتفاقهای جدیدی افتاده است، در كل این كنسرت به لحاظ اجرایی مثل «آستان جانان» سازبندی خاصی ندارد و فقط از دو ساز تمبك و سنتور استفاده خواهیم كرد. ولی با این حال ما سعی كردیم كاری قوی ارائه بدهیم و در كل اجرای قطعات این كنسرت بسیار سنگین است برای اینكه، به طور مثال ساز سنتور بنده به جای 9 خرك دارای 14 خرك است، و یا هر خواننده معمولی حداكثر تا نت سل و یا لا بمل میتواند بخواند در حالی كه قرار هست آقای عقیلی تا نت «دو» و «ر» بخوانند.
در ادامه آقایی در مورد علل برپایی این كنسرت افزود: این برنامه ازعید آماده شده بود، استاد مشكاتیان همان موقع این قطعات را شنیدند و خیلی لطف داشتند به این كار و خیلی هم اصرار داشتند كه این كار انجام شود، كه البته اردیبهشت و مرداد ماه بخاطر انتخابات و مسائل دیگر این اجرا عملی نشد، و بعد هم 29 شهریور استاد را از دست دادیم كه شوك عجیبی به ما و همه دوستداران استاد وارد شد و هنوزم هم نمیتوان مرگ استاد را باور كرد، به واقع كسی نیست موسیقی سنتی كار كرده باشد و استاد را نشناسد، ما بعد از مرگ استاد تصمیم گرفتیم كنسرتی به یاد مشكاتیان در آبان ماه ترتیب دهیم، این كنسرت به پیشنهاد استاد مشكاتیان قرار بود حافظانه نام بگیرد، به این دلیل كه اكثر اشعار از حافظ است، كه البته نامش به «یاد باد» به علت مرگ استاد تغییر داده شد.
در ادامه آقایی خاطرهای را از مشكاتیان نقل کرد: در خانه استاد همیشه برای همه باز بود و همه جوانان بدون هیچ هماهنگی و برنامه به خانه استاد میآمدند، و همیشه جوانان در مورد مسائل مختلف از استاد سوال میپرسیدند، چند بار من یادم میآید استاد در برابر آنهایی كه زیاد حرف میزدند، خروشیدند و میگفتند شما چه كردین؟ چرا فقط حرف میزنید؟ چرا هیچكاری نمیكنید؟ این صحبتهای استاد همیشه بهیاد من هست وهنوز هم بهیادش میافتم، به همین دلیل هم تصمیم گرفتم حرف و سخن گفتن را كه در نسل ما زیاد است كنار بگذارم و كمی عمل كنم و نتیجهاش هم كنسرت این هفته خواهد بود.
آقایی در مورد اجرا در چنین وضع سخت و پیچیده سیاسی و اجتماعی افزود: شرایط برای انجام كار موسیقی در كشور مخصوصا بعد از انتخابات بسیار سخت شده است، دست آدم به ساز نمیرود، به سختی میشود تمرین كرد، فضای خاصی در جامعه هنری حاكم شده است، ولی با همه این شرایط نباید دست از كار برداشت، استاد مشكاتین همیشه اعتقاد به «حضور كمرنگ» داشتند، به این معنا كه «خیلی بودن» و یا «نبودن» برایشان مردود بود، ایشان اعتقاد داشتند كه نباید میدان را خالی كرد. اصولا سلوك مشكاتیان به ما میگوید كار كن و ساز را زمین نگذار، به نظر بنده گوشهنشینی و قهر، زمانی ارزش دارد كه ناز آدم خریدار داشته باشد. نه اینكه با كار نكردن ما آنان را خوشحالتر كنیم. در دهه 1360 كه شرایط بسیار سختتر از الان بود آثار جاودانهای مثل «بیداد» و «آستان جانان» و «نینوا» درست شد، با اینكه از لحاظ امكانات وضع ما بعد از جنگ برای موسیقی بهتر شد ولی متاسفانه از لحاظ هنری ما افت كردهایم، كه مهمترین عامل هم بیانگیزگی هنرمندان است، اصولا هنر خوب برای زمانی است كه انسان حرف و دردی برای گفتن داشته باشد و اصولا در شرایط سخت سیاسی و اجتماعی آثار هنری ماندگارتر میشوند.
او همچنین در مورد گروهنوازی و تكنوازی افزود: متاسفانه در این یكی دو دههی اخیر تمام گروههای جوان رو به گروهنوازی با سازهای معین و ثابتی آوردهاند. امثال گروههای «عارف»، «شیدا»، «فرهنگ و هنر» و غیره در ابتدا در تكنوازی مهارت داشتند و گروه «دستان» شاید آخرین گروه خوب در این زمینه بود. اما امروزه جوانان قبل از اینكه در تكنوازی به مهارت كافی دست پیدا كنند سراغ تشكیل گروه میروند.
این نوازندهی سنتور سپس به عدم نوآوری در موسیقی ایرانی اشاره كرد و افزود: از«چاوش» به این طرف تركیبات تكراری گروهنوازی را میشنویم. درحالی كه در موسیقی ایرانی هنوز خیلی از فرمها و تركیبات امتحان نشده است، مثلا همین تركیب سنتور و تنبك و آواز خیلی كم تجربه شده است. از طرفی دیگر متاسفانه اخیرا موسیقی ما آوازی شده است در حالی كه ما فرمهای موسیقایی زیادی داریم كه اجرا نشده، برای تنوع كار ما سعی كردهایم كه كارهای مختلفی انجام دهیم.
در ادامه سالار عقیلی با تاخیر وارد جلسه شد و طی سخنانی گفت: با این اتفاقی كه برای استاد مشكاتیان افتاد سنتور ایران یتیم شد، به همین دلیل من هم تصمیم گرفتم به یاد مشكاتیان كنسرتی را با آقایی كه بهترین شاگرد مشكاتیان بوده بگذارم.
او در ادامه افزود: نشاندن مردم با یك سنتور و یك تمبك و آواز برروی صندلی كار بسیار مشكلی است، به همین دلیل ما با عوض كردن فضاهای ساز و آواز سعی كردیم تنوعی ایجاد كنیم كه رنگ صدای من در این كنسرت بین 4شخصیت یعنی بنان، طاهرزاده،خوانساری و شجریان تغییر خواهد كرد، زیرا صدا و سبك و لحن تكراری باعث خستگی مخاطب خواهد شد.
عقیلی در مورد كنسرتهای دیگر خود خاطرنشان كرد: طی این سالها بیشترین فعالیت خود را با اركستر موسیقی ملی و گروه «دستان» داشتهام كه متاسفانه با تعطیلی اركستر فعلا اجرایی ندارم و با گروه «دستان» هم نیز قرار است آلبوم «بهنام گل سرخ» را در دو تور كنسرت در اروپا، كانادا و آمریكا طی سال 2010 اجرا كنم، و با گروه خودم هم به نام «راز وز نیاز» در آلمان کنسرتی داشتهام، اما در این میان كمتر با سایر گروهها كار كردم، مگر كه آنها مورد توجهام باشند و حرفی برای گفتن داشته باشند، زیرا ما در هنر با كسی تعارف نداریم و اگر احساس كنم كه همكاری با گروهی میتواند به حرفهام صدمه بزند، از آن اجتناب میكنم.
عقیلی در ادامه در مورد نوآوری در صدای خودش و همچنین موسیقی سنتی افزود: موسیقی ایرانی چیزیست است كه تغییر آن، كار من و شما نیست، و نمیتوان انتظار داشت كه بشود موسیقی سنتی را كلا عوض كرد. بلکه فقط ما میتوانیم با تغییر و تنوع در نوع صدای ساز و خواننده کاری کنیم تا مخاطب عادی گوشاش خسته نشود.
همچنین او در مورد شخصیت و جایگاه شجریان گفت: هزاران نفر بودند كه چند پرده بالاتر از شجریان میخواندند ولی چیزی كه شجریان را ماندگار كرده مجموعهای از صدا، ادبیات، فرهنگ، نوع شخصیت وسیاستمدار بودن اوست. او یك شخص نیست بلكه یك مجموعه است و بهخاطر همین است كه شجریان تنها كسیست كه هم عوام و هم خواص او را میپسندند.
در ادامه آقایی در مورد مجوز دادن و مشقات كنسرت در ایران افزود: متاسفانه گروههای موسیقی در ایران به سختی میتوانند كنسرتی گذارند و تا آخرین ثانیهی اجرای خود باید نگرانیهای مختلفی را پشت سر بگذارند. درحالی كه در خارج از كشور همه چیز به آسانی اتفاق میافتد. نیازی به مجوز، طراحی پوستر، دعوا با عوامل صحنه و صدا و خیلی مسائل دیگر نیست. در حالی كه در ایران برای تكتك این مسائل وقت و انرژی هنرمند تلف می شود.
این نوازنده افزود: با وجود تمام این مطالب به شخصه انگیزهی زیادی برای اجرا در خارج از كشور ندارم و ترجیح میدهم برای مخاطب ایرانی كه با فرهنگ و موسیقی خودمان آشناست و حرف مرا میفهمد كنسرت بگذارم.
بنابرگزارش «موسیقی ما»، سیامک آقایی در ادامه انتقادی را بر مراحل اداری و مجوز گرفتن یک قطعه داشت و افزود: اصلا دلیل مجوز دادن برای یك كنسرت و یا یك پوستر چیست؟ اصلا دلیل مجوز دادن به موسیقی سنتی و ایرانی چیست؟ اصلا چه كسی میتواند و در این حد است كه لیاقت داشته باشد به امثال شجریان و لطفی و .. مجوز بدهد؟
آقایی در جواب سوال خبرنگاری بحثی را در مورد جهانی شدن موسیقی اصیل ایرانی ایراد كرد: من معتقدم بحث جهانی شدن موسیقی ایرانی منتفی است، به این دلیل كه با این كار ما باید نوع موسیقی خود را عوض كنیم و هویت و شخصیت و خیلی چیزهای ما با جهانی شدن زیر سوال میرود، آیا برای غربیها میتوان به طور مثال خرابات مقام را ترجمه كرد؟ اصولا آنها نمیتوانند زیبایی هنر، فرهنگ، موسیقی واشعار ما را دریابند.
بعد از نشست خبرنگار موسیقی ما سوالی را از سالار عقیلی مبنی بر ممنوعالفعالیت شدناش در صدا و سیما پرسید كه او جواب داد: به واقع خودم هم نمیدانم دقیقا شرایط به چه گونهای است و اینكه آیا واقعا ممنوعالكارم یا نه! اما در هرحال بعد از انتخابات و آن اتفاقات من تصمیم گرفتم كه دیگر برای اجرا به تلویزیون نروم.
سیامک آقایی: هیچکسی درآن حد نیست که بخواهد به شجریان مجوز بدهد یا نه
موسیقی ما- امین موسوی: گروه «گوشه» قرار است در روزهای 21 و 22 آبانماه ساعت 18:30 در تالار وحدت با همراهی آواز سالار عقیلی، تنبك پدرام خاورزمینی و سنتور سیامك آقایی كنسرتی را به یاد مشكاتیان برگزار كنند.
بنابرگزارش «موسیقی ما»، سیامك آقایی و سالار عقیلی، برای این كنسرت امروز صبح (16 آبان)، نشستی را در خانه موسیقی ترتیب دادند. این گزارش خلاصهای است از نشستی كه در آن عقیلی و آقایی درد دلها و حرفها و بحثهای زیادی داشتند.
سیامك آقایی نوازنده سنتور و شاگرد استاد مشكاتیان در ابتدای جلسه توضیحاتی را در مورد كنسرت داد: این كنسرت كاری است از گروه «گوشه» كه سه عضو دارد. بنده نوازنده سنتور هستم، جناب عقیلی خواننده و پدرام خاورزمینی هم نوازنده تمبك هستند، ما به دنبال نوازنده قوی تمبك بودهایم كه متاسفانه نتوانستیم در ایران كسی را پیدا كنیم به همین دلیل خاورزمینی را از فرانسه آوردیم كه ایشان 4صبح به ایران رسیدند و متاسفانه به علت خستگی نتوانستند در این نشست حضور داشته باشند.
در ادامه آقایی در مورد قطعات كنسرت افزود: بخش اول تكنوازی سنتور است كه احتمالا با یكی از آثار استاد این بخش تمام شود، البته بنده علاقهای به تكرار آثار قبلی ندارم و لزومی هم ندارد آثار استاد را دوباره اجرا كنیم، بخش دوم هم دستگاه نوا هست كه شامل 3 الی 4 قطعه تصنیف هست كه آخرین قطعه، قطعه خاص این اجراست، كه فرمش با حالتهای عادی دیگر موسیقی ایرانی فرق دارد، و حرف و ایده ما در كل این اجرا همین قطعه است، كه در آوازش اتفاقهای جدیدی افتاده است، در كل این كنسرت به لحاظ اجرایی مثل «آستان جانان» سازبندی خاصی ندارد و فقط از دو ساز تمبك و سنتور استفاده خواهیم كرد. ولی با این حال ما سعی كردیم كاری قوی ارائه بدهیم و در كل اجرای قطعات این كنسرت بسیار سنگین است برای اینكه، به طور مثال ساز سنتور بنده به جای 9 خرك دارای 14 خرك است، و یا هر خواننده معمولی حداكثر تا نت سل و یا لا بمل میتواند بخواند در حالی كه قرار هست آقای عقیلی تا نت «دو» و «ر» بخوانند.
در ادامه آقایی در مورد علل برپایی این كنسرت افزود: این برنامه ازعید آماده شده بود، استاد مشكاتیان همان موقع این قطعات را شنیدند و خیلی لطف داشتند به این كار و خیلی هم اصرار داشتند كه این كار انجام شود، كه البته اردیبهشت و مرداد ماه بخاطر انتخابات و مسائل دیگر این اجرا عملی نشد، و بعد هم 29 شهریور استاد را از دست دادیم كه شوك عجیبی به ما و همه دوستداران استاد وارد شد و هنوزم هم نمیتوان مرگ استاد را باور كرد، به واقع كسی نیست موسیقی سنتی كار كرده باشد و استاد را نشناسد، ما بعد از مرگ استاد تصمیم گرفتیم كنسرتی به یاد مشكاتیان در آبان ماه ترتیب دهیم، این كنسرت به پیشنهاد استاد مشكاتیان قرار بود حافظانه نام بگیرد، به این دلیل كه اكثر اشعار از حافظ است، كه البته نامش به «یاد باد» به علت مرگ استاد تغییر داده شد.
در ادامه آقایی خاطرهای را از مشكاتیان نقل کرد: در خانه استاد همیشه برای همه باز بود و همه جوانان بدون هیچ هماهنگی و برنامه به خانه استاد میآمدند، و همیشه جوانان در مورد مسائل مختلف از استاد سوال میپرسیدند، چند بار من یادم میآید استاد در برابر آنهایی كه زیاد حرف میزدند، خروشیدند و میگفتند شما چه كردین؟ چرا فقط حرف میزنید؟ چرا هیچكاری نمیكنید؟ این صحبتهای استاد همیشه بهیاد من هست وهنوز هم بهیادش میافتم، به همین دلیل هم تصمیم گرفتم حرف و سخن گفتن را كه در نسل ما زیاد است كنار بگذارم و كمی عمل كنم و نتیجهاش هم كنسرت این هفته خواهد بود.
آقایی در مورد اجرا در چنین وضع سخت و پیچیده سیاسی و اجتماعی افزود: شرایط برای انجام كار موسیقی در كشور مخصوصا بعد از انتخابات بسیار سخت شده است، دست آدم به ساز نمیرود، به سختی میشود تمرین كرد، فضای خاصی در جامعه هنری حاكم شده است، ولی با همه این شرایط نباید دست از كار برداشت، استاد مشكاتین همیشه اعتقاد به «حضور كمرنگ» داشتند، به این معنا كه «خیلی بودن» و یا «نبودن» برایشان مردود بود، ایشان اعتقاد داشتند كه نباید میدان را خالی كرد. اصولا سلوك مشكاتیان به ما میگوید كار كن و ساز را زمین نگذار، به نظر بنده گوشهنشینی و قهر، زمانی ارزش دارد كه ناز آدم خریدار داشته باشد. نه اینكه با كار نكردن ما آنان را خوشحالتر كنیم. در دهه 1360 كه شرایط بسیار سختتر از الان بود آثار جاودانهای مثل «بیداد» و «آستان جانان» و «نینوا» درست شد، با اینكه از لحاظ امكانات وضع ما بعد از جنگ برای موسیقی بهتر شد ولی متاسفانه از لحاظ هنری ما افت كردهایم، كه مهمترین عامل هم بیانگیزگی هنرمندان است، اصولا هنر خوب برای زمانی است كه انسان حرف و دردی برای گفتن داشته باشد و اصولا در شرایط سخت سیاسی و اجتماعی آثار هنری ماندگارتر میشوند.
او همچنین در مورد گروهنوازی و تكنوازی افزود: متاسفانه در این یكی دو دههی اخیر تمام گروههای جوان رو به گروهنوازی با سازهای معین و ثابتی آوردهاند. امثال گروههای «عارف»، «شیدا»، «فرهنگ و هنر» و غیره در ابتدا در تكنوازی مهارت داشتند و گروه «دستان» شاید آخرین گروه خوب در این زمینه بود. اما امروزه جوانان قبل از اینكه در تكنوازی به مهارت كافی دست پیدا كنند سراغ تشكیل گروه میروند.
این نوازندهی سنتور سپس به عدم نوآوری در موسیقی ایرانی اشاره كرد و افزود: از«چاوش» به این طرف تركیبات تكراری گروهنوازی را میشنویم. درحالی كه در موسیقی ایرانی هنوز خیلی از فرمها و تركیبات امتحان نشده است، مثلا همین تركیب سنتور و تنبك و آواز خیلی كم تجربه شده است. از طرفی دیگر متاسفانه اخیرا موسیقی ما آوازی شده است در حالی كه ما فرمهای موسیقایی زیادی داریم كه اجرا نشده، برای تنوع كار ما سعی كردهایم كه كارهای مختلفی انجام دهیم.
در ادامه سالار عقیلی با تاخیر وارد جلسه شد و طی سخنانی گفت: با این اتفاقی كه برای استاد مشكاتیان افتاد سنتور ایران یتیم شد، به همین دلیل من هم تصمیم گرفتم به یاد مشكاتیان كنسرتی را با آقایی كه بهترین شاگرد مشكاتیان بوده بگذارم.
او در ادامه افزود: نشاندن مردم با یك سنتور و یك تمبك و آواز برروی صندلی كار بسیار مشكلی است، به همین دلیل ما با عوض كردن فضاهای ساز و آواز سعی كردیم تنوعی ایجاد كنیم كه رنگ صدای من در این كنسرت بین 4شخصیت یعنی بنان، طاهرزاده،خوانساری و شجریان تغییر خواهد كرد، زیرا صدا و سبك و لحن تكراری باعث خستگی مخاطب خواهد شد.
عقیلی در مورد كنسرتهای دیگر خود خاطرنشان كرد: طی این سالها بیشترین فعالیت خود را با اركستر موسیقی ملی و گروه «دستان» داشتهام كه متاسفانه با تعطیلی اركستر فعلا اجرایی ندارم و با گروه «دستان» هم نیز قرار است آلبوم «بهنام گل سرخ» را در دو تور كنسرت در اروپا، كانادا و آمریكا طی سال 2010 اجرا كنم، و با گروه خودم هم به نام «راز وز نیاز» در آلمان کنسرتی داشتهام، اما در این میان كمتر با سایر گروهها كار كردم، مگر كه آنها مورد توجهام باشند و حرفی برای گفتن داشته باشند، زیرا ما در هنر با كسی تعارف نداریم و اگر احساس كنم كه همكاری با گروهی میتواند به حرفهام صدمه بزند، از آن اجتناب میكنم.
عقیلی در ادامه در مورد نوآوری در صدای خودش و همچنین موسیقی سنتی افزود: موسیقی ایرانی چیزیست است كه تغییر آن، كار من و شما نیست، و نمیتوان انتظار داشت كه بشود موسیقی سنتی را كلا عوض كرد. بلکه فقط ما میتوانیم با تغییر و تنوع در نوع صدای ساز و خواننده کاری کنیم تا مخاطب عادی گوشاش خسته نشود.
همچنین او در مورد شخصیت و جایگاه شجریان گفت: هزاران نفر بودند كه چند پرده بالاتر از شجریان میخواندند ولی چیزی كه شجریان را ماندگار كرده مجموعهای از صدا، ادبیات، فرهنگ، نوع شخصیت وسیاستمدار بودن اوست. او یك شخص نیست بلكه یك مجموعه است و بهخاطر همین است كه شجریان تنها كسیست كه هم عوام و هم خواص او را میپسندند.
در ادامه آقایی در مورد مجوز دادن و مشقات كنسرت در ایران افزود: متاسفانه گروههای موسیقی در ایران به سختی میتوانند كنسرتی گذارند و تا آخرین ثانیهی اجرای خود باید نگرانیهای مختلفی را پشت سر بگذارند. درحالی كه در خارج از كشور همه چیز به آسانی اتفاق میافتد. نیازی به مجوز، طراحی پوستر، دعوا با عوامل صحنه و صدا و خیلی مسائل دیگر نیست. در حالی كه در ایران برای تكتك این مسائل وقت و انرژی هنرمند تلف می شود.
این نوازنده افزود: با وجود تمام این مطالب به شخصه انگیزهی زیادی برای اجرا در خارج از كشور ندارم و ترجیح میدهم برای مخاطب ایرانی كه با فرهنگ و موسیقی خودمان آشناست و حرف مرا میفهمد كنسرت بگذارم.
بنابرگزارش «موسیقی ما»، سیامک آقایی در ادامه انتقادی را بر مراحل اداری و مجوز گرفتن یک قطعه داشت و افزود: اصلا دلیل مجوز دادن برای یك كنسرت و یا یك پوستر چیست؟ اصلا دلیل مجوز دادن به موسیقی سنتی و ایرانی چیست؟ اصلا چه كسی میتواند و در این حد است كه لیاقت داشته باشد به امثال شجریان و لطفی و .. مجوز بدهد؟
آقایی در جواب سوال خبرنگاری بحثی را در مورد جهانی شدن موسیقی اصیل ایرانی ایراد كرد: من معتقدم بحث جهانی شدن موسیقی ایرانی منتفی است، به این دلیل كه با این كار ما باید نوع موسیقی خود را عوض كنیم و هویت و شخصیت و خیلی چیزهای ما با جهانی شدن زیر سوال میرود، آیا برای غربیها میتوان به طور مثال خرابات مقام را ترجمه كرد؟ اصولا آنها نمیتوانند زیبایی هنر، فرهنگ، موسیقی واشعار ما را دریابند.
بعد از نشست خبرنگار موسیقی ما سوالی را از سالار عقیلی مبنی بر ممنوعالفعالیت شدناش در صدا و سیما پرسید كه او جواب داد: به واقع خودم هم نمیدانم دقیقا شرایط به چه گونهای است و اینكه آیا واقعا ممنوعالكارم یا نه! اما در هرحال بعد از انتخابات و آن اتفاقات من تصمیم گرفتم كه دیگر برای اجرا به تلویزیون نروم.
منبع:
موسیقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 16 آبان 1388 - 00:00
دیدگاهها
دمشون گرم.
ممنون بابت مطلبتون
به واقع سالار و عقیلی کارشون درسته...
مثل بعضی ها فقط فکر پول نیستند
سالار هم خوب کاری کرد که از تلویزیون جدا شد
اگه کلا خوانندگی رو بذاره کنار بیشتر هم خوشحال میشیم.
اگه کلا خوانندگی رو رها کنه خوشحال میکنه ما رو
خوب شد ديگه تو تولويزيون نمي خونه
درود بر سیامک آقایی
قطعا آقای سیامک آقایی گفته اند خرابات مغان و لی متاسفانه خبرنگار نوشته خرابات مقام؟!!!!!!! اصلا هم از خودش نپرسیده خرابات مقام کجا هست؟
علي آقا حق با شماست متاسفانه بعضا بي دقتي ها انجام مي شود...معذرت مي خوام بنده از شما و دوستان....انسان جايز الخطاست...اگر هر كس مجبور شود در 1ساعت همچين مطلبي را پياده كند ضريب اشتباه بالا مي رود....بي دقتي بوده...در هر صورت متاسفم
يعني واقا نوازنده تمبك از نوع قوي آن در ايران يافت مي نشود
افزودن یک دیدگاه جدید