![تا اطلاع ثانوی ویلنها تعطیل](https://direct.musicema.com/sites/default/files/styles/300/public/news/1e/0.41653parsian1266478084.jpg?itok=JxWGSyVk)
به بهانه توقف فعالیتهای ارکستر زهی پارسیان؛
تا اطلاع ثانوی ویلنها تعطیل
موسیقی ما - سمیه قاضی زاده: در خبرها آمده بود که مازیار ظهیرالدینی، نوازندهی باتجربهی ویلن و سرپرست ارکسترزهی پارسیان اعلام کرده است که به علت نداشتن رهبر با تجربه فعالیت های ارکستر پارسیان متوقف شده است.
او نه تنها دربارهی علل توقف فعالیت های این ارکستر بلکه دربارهی ارکستر سمفونیک و مشکلات مشابه آن هم توضیحاتی داده بود که شاید برای بسیاری از ما مشکلاتی همیشگی و دم دستی تلقی شود اما آنچه واضح است تفاوتی است که میان انجام فعالیتهای گروهی در ایران و سایر کشورهاست. ولو اینکه حیات یک چیز-همچون ارکستر- وابسته به آن فعالیت گروهی باشد.
ارکستر زهی پارسیان طی تمامی سالهای فعالیتش که نزدیک به یک دهه مستمر در موسیقی کلاسیک بود به خوبی نشان داد که نه تنها قابلیت اجرای ژوست و با کیفیت قطعات موسیقی کلاسیک غربی را دارد بلکه در کنسرتهایی نظیر "نینوا"ی حسین علیزاده و همچنین اجرای آثار زهی آهنگسازان ایرانی، همچنین همکاری با موزیسینهای برجستهای چون خاچیک بابایان، منوچهر صهبایی، نصیر حیدریان، مِروژان سیمُنیان و... تواناییاش در نوآوری و همچنین ذوب نشدن صرف، در موسیقی کلاسیک غربی را نمایان کرد.
علاقمندان جدی موسیقی ایران، و به ویژه موسیقی کلاسیک هرگز اجراهای متفاوت این ارکستر را فراموش نمیکنند، از اجرای موسیقی فیلم گرفته تا شبهایی که ویژهی آثار آهنگسازان بزرگ دنیا همچون مندل، لیتس و... برگزار کردند و ساز زدند. جالب اینجاست که اعضای این ارکستر با وجود حضور برخی از نوازندگانشان در خارج از ایران، در تمام این سالها با چنگ و دندان از گروه حفاظت کردند و از سویی دیگر همیشه سعی در برگزاری حداقل یکی دو کنسرت را طی سال داشتند.
هرچند نوازندگان جوان اما تراز اول، ارکستر زهی پارسیان را تشکیل دادند که اکثرا پیش از تشکیل آن هم در ارکسترهای دیگر از جمله ارکستر سمفونیک تهران حضور داشتند اما اصلا نمیتوان منکر این مساله شد که ارکستر زهی پارسیان در معرفی چهرههای جوان و مستعدی چون "آیدین احمدینژاد"، "علی جعفری پویان"، "نیما زاهدی" و.. تا چه اندازه موثر بود. ضمن اینکه حضور همیشگی "مازیار ظهیرالدینی" به عنوان سرپرست این ارکستر نه تنها اعتباری ویژه برای این ارکستر به حساب می آمد، بلکه خیال آدم را از بابت شنیدن دقیق و درست قطعات راحت میکرد.
حالا در آستانه ده سالگی این ارکستر، خبر آمده که به دلیل نبود رهبر قرار است دیگر کاری از این گروه نبینیم. چه حیف که سرنوشت ارکسترهای بزرگ و فعالی چون ارکستر ملی ایران، ارکستر زهی پارسیان و هر از گاهی ارکستر سمفونیک تهران چنین است.
ظهیرالدینی در بخش دیگری از حرفهایش بر سلایق شخصی اعضای گروه تاکید کرده است: "هریک از نوازنده های گروه مسائل و دغدغه های شخصی خودشان را دارند و اختلاف سلیقههایی در نگاه هریک از نوازندهها نیز وجود دارد. از همین رو تا به نتیجه نهایی مبنی بر چگونگی ادامه فعالیت های ارکستر زهی پارسیان نرسیم این ارکستر تعطیل است ."
سالیان سال است که به بهانههای مختلفی که کماکان همیشه پیش میآید دربارهی نبودن تعریف از کار گروهی در ایران صحبت میشود. بحثهایی که هرچندوقت یکبار اوج میگیرد و با همان سرعت فروکش میکند و تا اتفاق بعدی دیگر کسی سراغش را نمیگیرد.
موسیقی ایران مهجورتر از این حرفهاست که کسی بخواهد دلسوزیهایی از این جنس برایش داشته باشد و دلش برای توقف فعالیت یک ارکستر موفق بتپد و مثلا کمک هزینهای برای جذب یک رهبر ارکستر بپردازد. با این حال ما منتظریم تا شاید این اتفاق با همان احتمالات ضعیف قابل پیشبینی بیفتد و همچنان پارسیان در موسیقی ایران نفس بکشد.
او نه تنها دربارهی علل توقف فعالیت های این ارکستر بلکه دربارهی ارکستر سمفونیک و مشکلات مشابه آن هم توضیحاتی داده بود که شاید برای بسیاری از ما مشکلاتی همیشگی و دم دستی تلقی شود اما آنچه واضح است تفاوتی است که میان انجام فعالیتهای گروهی در ایران و سایر کشورهاست. ولو اینکه حیات یک چیز-همچون ارکستر- وابسته به آن فعالیت گروهی باشد.
ارکستر زهی پارسیان طی تمامی سالهای فعالیتش که نزدیک به یک دهه مستمر در موسیقی کلاسیک بود به خوبی نشان داد که نه تنها قابلیت اجرای ژوست و با کیفیت قطعات موسیقی کلاسیک غربی را دارد بلکه در کنسرتهایی نظیر "نینوا"ی حسین علیزاده و همچنین اجرای آثار زهی آهنگسازان ایرانی، همچنین همکاری با موزیسینهای برجستهای چون خاچیک بابایان، منوچهر صهبایی، نصیر حیدریان، مِروژان سیمُنیان و... تواناییاش در نوآوری و همچنین ذوب نشدن صرف، در موسیقی کلاسیک غربی را نمایان کرد.
علاقمندان جدی موسیقی ایران، و به ویژه موسیقی کلاسیک هرگز اجراهای متفاوت این ارکستر را فراموش نمیکنند، از اجرای موسیقی فیلم گرفته تا شبهایی که ویژهی آثار آهنگسازان بزرگ دنیا همچون مندل، لیتس و... برگزار کردند و ساز زدند. جالب اینجاست که اعضای این ارکستر با وجود حضور برخی از نوازندگانشان در خارج از ایران، در تمام این سالها با چنگ و دندان از گروه حفاظت کردند و از سویی دیگر همیشه سعی در برگزاری حداقل یکی دو کنسرت را طی سال داشتند.
هرچند نوازندگان جوان اما تراز اول، ارکستر زهی پارسیان را تشکیل دادند که اکثرا پیش از تشکیل آن هم در ارکسترهای دیگر از جمله ارکستر سمفونیک تهران حضور داشتند اما اصلا نمیتوان منکر این مساله شد که ارکستر زهی پارسیان در معرفی چهرههای جوان و مستعدی چون "آیدین احمدینژاد"، "علی جعفری پویان"، "نیما زاهدی" و.. تا چه اندازه موثر بود. ضمن اینکه حضور همیشگی "مازیار ظهیرالدینی" به عنوان سرپرست این ارکستر نه تنها اعتباری ویژه برای این ارکستر به حساب می آمد، بلکه خیال آدم را از بابت شنیدن دقیق و درست قطعات راحت میکرد.
حالا در آستانه ده سالگی این ارکستر، خبر آمده که به دلیل نبود رهبر قرار است دیگر کاری از این گروه نبینیم. چه حیف که سرنوشت ارکسترهای بزرگ و فعالی چون ارکستر ملی ایران، ارکستر زهی پارسیان و هر از گاهی ارکستر سمفونیک تهران چنین است.
ظهیرالدینی در بخش دیگری از حرفهایش بر سلایق شخصی اعضای گروه تاکید کرده است: "هریک از نوازنده های گروه مسائل و دغدغه های شخصی خودشان را دارند و اختلاف سلیقههایی در نگاه هریک از نوازندهها نیز وجود دارد. از همین رو تا به نتیجه نهایی مبنی بر چگونگی ادامه فعالیت های ارکستر زهی پارسیان نرسیم این ارکستر تعطیل است ."
سالیان سال است که به بهانههای مختلفی که کماکان همیشه پیش میآید دربارهی نبودن تعریف از کار گروهی در ایران صحبت میشود. بحثهایی که هرچندوقت یکبار اوج میگیرد و با همان سرعت فروکش میکند و تا اتفاق بعدی دیگر کسی سراغش را نمیگیرد.
موسیقی ایران مهجورتر از این حرفهاست که کسی بخواهد دلسوزیهایی از این جنس برایش داشته باشد و دلش برای توقف فعالیت یک ارکستر موفق بتپد و مثلا کمک هزینهای برای جذب یک رهبر ارکستر بپردازد. با این حال ما منتظریم تا شاید این اتفاق با همان احتمالات ضعیف قابل پیشبینی بیفتد و همچنان پارسیان در موسیقی ایران نفس بکشد.
منبع:
خبرآنلاین
تاریخ انتشار : پنجشنبه 16 اردیبهشت 1389 - 00:00
دیدگاهها
این سرنوشت محتوم همه ارکسترهای ایرانی است...چه حیف..
مشخصا قرار است موسیقی جدی و ارکسترهای حسابی از بین برود .کاشکی اون ارکستر سمفنیک کلنگ تعطیل می شد
افزودن یک دیدگاه جدید