یادداشت آهنگساز و خواننده پاپ برای «مرتضی پاشایی»؛
مهرداد نصرتی: از مرتضی به خاطر جرأت، شجاعت، هنر و انسانیتش ممنونم
موسیقی ما - «مهرداد نصرتی»، آهنگساز با سابقه موسیقی پاپ کشور، ضمن ابراز تأسف از واقعه تلخ درگذشت مرتضی پاشایی، یادداشتی در اختیار «موسیقی ما» قرار داد. این یادداشت که نصرتی در آن از دوست و همکار فقید خود «ناصر عبدالهی» نیز یاد کرده، بدین شرح است:
زمانی که خبر بستری شدن مرتضی در بیمارستان را شنیدم، حسی شبیه لحظه ای را داشتم که خبر بستری شدن ناصر عبداللهی به گوشم رسید؛ رفیق کهنه که روزها و سالها را در کنار هم سپری کرده بودیم. ٢٩ روز انتظار شبانه روزی در بیمارستان هاشمینژاد با بیم و امیدهای لحظه لحظه به بازگشت ناصر و ملودیهای بی بدیلش به میانمان، که البته پایانش آنچه نبود که در دعاهایمان از خدا میخواستیم.
این روزها بیمارستان بهمن چنین حال و هوایی داشت. نه تنها بیمارستان، که تمام ایران و ایرانیان حال و هوایی داشتند که مدتها بود نظیر آن را ندیده بودم. همه یکدل بودند با هدفی واحد.
اما این بار هم پایان قصه آن نبود که در رویاهایمان میدیدیم. مرتضی هم از میان ما رفت، مثل ناصر که از میان ما رفت و هر دو یادگاریهای شیرینشان را برای ما به جا گذاشتند تا بار دیگر به یاد بیاوریم فرشته ها هدیههای خدا در میان ما هستند که نغمههای بهشتی خود را به ما میبخشند و افسوس که فرصت درک حضورشان کوتاه است.
مرتضی عزیز ممنونم از تو به خاطر جرأت و شجاعتت، به خاطر هنر نابت و از همه مهمتر به خاطر انسانی که بودی. حضور زمینیات در میان ما به پایان رسید و حضور آسمانیات در بین ما ابدی است.
خوابیدی بدون لالایی و قصه
بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه
دیگه کابوس زمستون نمیبینی
توی خواب گلهای حسرت نمیچینی
زمانی که خبر بستری شدن مرتضی در بیمارستان را شنیدم، حسی شبیه لحظه ای را داشتم که خبر بستری شدن ناصر عبداللهی به گوشم رسید؛ رفیق کهنه که روزها و سالها را در کنار هم سپری کرده بودیم. ٢٩ روز انتظار شبانه روزی در بیمارستان هاشمینژاد با بیم و امیدهای لحظه لحظه به بازگشت ناصر و ملودیهای بی بدیلش به میانمان، که البته پایانش آنچه نبود که در دعاهایمان از خدا میخواستیم.
این روزها بیمارستان بهمن چنین حال و هوایی داشت. نه تنها بیمارستان، که تمام ایران و ایرانیان حال و هوایی داشتند که مدتها بود نظیر آن را ندیده بودم. همه یکدل بودند با هدفی واحد.
اما این بار هم پایان قصه آن نبود که در رویاهایمان میدیدیم. مرتضی هم از میان ما رفت، مثل ناصر که از میان ما رفت و هر دو یادگاریهای شیرینشان را برای ما به جا گذاشتند تا بار دیگر به یاد بیاوریم فرشته ها هدیههای خدا در میان ما هستند که نغمههای بهشتی خود را به ما میبخشند و افسوس که فرصت درک حضورشان کوتاه است.
مرتضی عزیز ممنونم از تو به خاطر جرأت و شجاعتت، به خاطر هنر نابت و از همه مهمتر به خاطر انسانی که بودی. حضور زمینیات در میان ما به پایان رسید و حضور آسمانیات در بین ما ابدی است.
خوابیدی بدون لالایی و قصه
بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه
دیگه کابوس زمستون نمیبینی
توی خواب گلهای حسرت نمیچینی
منبع:
اختصاصی موسيقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 24 آبان 1393 - 12:06
دیدگاهها
اما ناصر عبداللهي خيلي مظلوم رفت و هيچكدام از اين تسليتهاي مسئولين و هنرمندان و همكارانش را نداشت. تلويزيون هم كه فقط به زيرنويس خبر مرگ او اكتفا نمود.برنامه در شهر شبكه 5 هم كه در دوران بستري شدن ناصر در بيمارستان هاشمي نژاد آمد و از صحبتهاي رضا ايران منش بازيگر جانباز شيميايي و از دوستان ناصر كه بسيار آشفته و عصبي بود از شايعات دروغي كه براي اين هنرمند محبوب و معنوي درست كردند و از دروغها بسيار شكوه و گلايه كرد ولي آن برنامه هيچوقت پخش نشد. مرگ ناصر خيلي غريبانه و مظلومانه بود. در مراسم مشابه امروز براي مرحوم پاشايي كه اواخر پاييز 85 براي ناصر عبداللي بود علت و حقيقت مرگش براي همه حاضران اعلام شد و تشخيص پزشكي قانوني هم مشخص بود تا معلوم شود كه چقدر در نهايت مظلوميت بخاطر اعتقادات راسخش كوچ كند.در سومين سالگردش در سالن برج ميلاد اين احسان عليخاني بود كه شجاعانه و صريح از شهادت ناصر گفت ولي در فيلم منتشر شده آن مراسم همين يك حرف از كل مراسم سانسور شد!
اميدوارم لااقل موسيقي ما سانسور نكند. خودم ملاحظات را لحاظ داشتم!
خيلي بجا بود كه در اين روزگار فراموشي ياد ناصر عبداللهي را زنده ساختيد. اما ناصر عبداللهي خيلي مظلوم رفت و هيچكدام از اين تسليتهاي مسئولين و هنرمندان و همكارانش را نداشت. تلويزيون هم كه فقط به زيرنويس خبر مرگ او اكتفا نمود.برنامه در شهر شبكه 5 هم كه در دوران بستري شدن ناصر در بيمارستان هاشمي نژاد آمد و از صحبتهاي رضا ايران منش بازيگر جانباز شيميايي و از دوستان ناصر كه بسيار آشفته و عصبي بود از شايعات دروغي كه براي اين هنرمند محبوب و معنوي درست كردند و از دروغها بسيار شكوه و گلايه كرد ولي آن برنامه هيچوقت پخش نشد. مرگ ناصر خيلي غريبانه و مظلومانه بود. در مراسم مشابه امروز براي مرحوم پاشايي كه اواخر پاييز 85 براي ناصر عبداللي بود علت و حقيقت مرگش براي همه حاضران اعلام شد و تشخيص پزشكي قانوني هم مشخص بود تا معلوم شود كه چقدر در نهايت مظلوميت بخاطر اعتقادات راسخش كوچ كند.در سومين سالگردش در سالن برج ميلاد اين احسان عليخاني بود كه شجاعانه و صريح از شهادت ناصر گفت ولي در فيلم منتشر شده آن مراسم همين يك حرف از كل مراسم سانسور شد!
ممنون از آقای نصرتی و آقا فرامرز.خیلی خوب بو که یادی از ناصر عزیز شد.
چهلم مرتضی عزیز به سالگرد ناصریا خیلی نزدیکه......
افزودن یک دیدگاه جدید