کمتر از 48 ساعت پس از مراسم بازگشایی ارکستر سمفونیک تهران و با تحصن تعدادی از نوازندگان ارکستر در تالار وحدت، حواشی آغاز شد
ناصر رحیمی: حاضریم به رایگان برای ارکستر سمفونیک ساز بزنیم ولی اجازه توهین به نوازنده را نمیدهیم
موسیقی ما - روز چهارشنبه 27 اسفندماه جمعی از نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران در اعتراض به اوضاع نامساعد و نوع برخوردهای «علی رهبری»، رهبر این ارکستر، نامهای را خطاب به معاون وزیر ارشاد امضا و ارسال کردند. گلایه اصلی نوازندهها هم نسبت به عدم رعایت شأن آنها توسط رهبر ارکستر بوده که طی 18 جلسه و در 9 روز تمرین با این موضوع مواجه بودهاند.
با تمامی این تفاسیر، آیین بازگشایی ارکستر سمفونیک تهران روز دوشنبه 25 اسفندماه برگزار میشود. مراسم باشکوهی به میزبانی تالار وحدت تهران که در آن اعضای ارکستر، سمفونی نهم بتهوون را در حضور مقامات ارشد وزارت ارشاد و چهرههای مطرح سیاسی و دیپلماتهای خارجی و هنرمندان سرشناس اجرا میکنند. اجرایی که در گزارشهای تصویری و ویدئویی آن هیچ نشانی از حاشیه وجود ندارد و این اتفاق در رسانههای دنیا هم انعکاس داشت.
اما شواهد نشان میدهد که این ظاهر ماجرا بوده و تنشهای موجود بین نوازندهها و «علی رهبری» به قهر برخی از آنها از ارکستر و تمرین منجر میشود. مشاجرات لفظی «رهبری» با اعضای گروه در مواردی هم باعث میشود که او عذر بعضی از نوازندهها را بخواهد. همچنین به اذعان چند تن از نوازندگان، «علی رهبری» به دفعات آنها را تهدید کرده که از کشور ترکیه برای ارکستر سمفونیک نوازنده میآورد.
دومین انتقاد نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران بحث دستمزد آنها بوده که در تجمع روز چهارشنبه عنوان شد. ظاهراً به دلیل قولهای «علی رهبری» و تمایل نوازندهها برای فعالیت مجدد ارکستر، با آنها قراردادی به ثبت نمیرسد. نهایتاً هم دستمزد بسیار پایینی برای 18 جلسه تمرین و دو شب اجرای آنها در نظر میگیرند. همین اتفاقات و حواشی باعث شد تا تعدادی از نوازندگان ارکستر با «موسیقی ما» تماس گرفته و خواستار درج اظهاراتشان شوند. پس از اینکه برخی از آنها تمایلی به مطرح شدن نامشان در این زمینه نداشتند، «ناصر رحیمی» نوازنده قدیمی فلوت و پرکاشن و از چهرههای باسابقه ارکستر سمفونیک به نمایندگی از نوازندگان، ماجرای اعتراضات راشرح داد.
* هر وقت از قرارداد صحبت کردیم، به ما دلگرمی الکی دادند
طی حدود سه سال گذشته، ارکستر سمفونیک تعطیل بود. من همیشه میگفتم که در رأس این هرم کسی را نداریم که بتواند برنامهها را پیش ببرد و همراه نوازندهها باشد. خودم همیشه از آقای «علی رهبری» نام میبردم و میگفتم که گزینه بسیار خوبی برای رهبری ارکستر هستند. ایشان قبل از انقلاب سه سال مدیر هنرستان موسیقی و مدیر بنده هم بودند. همیشه ایشان را پیشنهاد میدادیم که وظیفه رهبری را بر عهده بگیرند. پس از مدتی مطلع شدیم که مقامات ارشد کشور و رئیسجمهور خواهان فعالیت مجدد ارکستر سمفونیک هستند. در یک جلسه با حضور آقایان «هوشنگ کامکار»، «ارسلان کامکار»، آقای «مجلسی» و «نادر مرتضیپور»، آقای رهبری گفتند که دنبال کار بچهها هستند.
ایشان اعلام کردند که آمدهاند همهچیز را درست کنند و بمانند. بچهها از وضعیت قرارداد و دستمزد صحبت کردند، ولی آقای رهبری گفتند که بدانید وضعیت از آنچه که بوده، بهتر خواهد شد. هر زمان که از قرارداد صحبت کردیم، ایشان به نوعی به ما دلگرمی الکی میدادند و اعلام میکردند که نمیخواهیم حق شما ضایع شود. قولهای زیادی دادند و گفتند که روزی چهار ساعت (یعنی دو جلسه) در روز تمرین خواهیم داشت.
* از همان روز اول متلکپرانیها آغاز شد
زمانی که کار را شروع کردیم، بچهها دوست داشتند که از ایشان نکاتی را هم یاد بگیرند. زمانی که یک مربی وارد تیم فوتبال میشود، از همان روز اول توقع ندارد که همه بازیکنان با همدیگر هماهنگی داشته باشند. زیرا باید تاکتیکها و تکنیکها هماهنگ شود. بچهها با جان و دل آمدند و کار کردند ولی از روز اول متلکپرانیها آغاز شد. اغلب این نوازندهها جوان هستند و سه سال ارکستر تعطیل بوده و تجربه کمی دارند. من ایشان را دوست داشتم و چند بار متذکر شدیم که این جوانها باید کار کنند و ساز بزنند تا هماهنگتر شوند. گفتم که اگر یک مقدار با بچهها یکدلتر باشید بهتر است.
هر روز که آقای رهبری سر تمرین میآمدند، به بچهها حرف بد میزدند و کلماتی را بیان میکردند و من از بازگو کردن آنها شرم دارم. حتی ما به آقای «ارسلان کامکار» (که ارکستر مایستر هستند) این موضوع را منتقل کردیم که این طرز برخورد با ما درست نیست و ایشان به گونهای رفتار میکنند که انگار ما بدبخت هستیم و باید بر سر ما بزنند! ارسلان کامکار این موضوع را تأیید و منتقل کرد، اما باز هم نتیجهای نداشت.»
* انگار ایشان آمده بودند که بچهها را تخریب و تحقیر کنند
به عنوان مثال با آقای «امیرحسین محمدیان» (نوازنده فاگوت) بحث و مشکل بیدلیل داشت. انگار ایشان آمده بودند که بچهها را تخریب و تحقیر کنند. میگفتند که نوازندههای بادی خوب نیستند و نوازندههای زهی خوب هستند یا نوازندگان زهی دردسر کمتری دارند. با همین بد و خوب گفتنها، در شرف تخریب رابطه بچهها بودند. روز به روز این شرایط بدتر شد. کار به جایی رسید که به آقای محمدیان گفتند که دیگر نباید سر تمرین حاضر شود. قضیه هم از این قرار بوده که رهبر ارکستر به ایشان نکتهای را متذکر میشود و آقای محمدیان هم میگوید که من همین کار را انجام میدهم. در ادامه هم سایر نوازندههای فاگوت گفتند که ما به تمرین نمیآییم. اما «علی رهبری» میگوید که شما فقط باید ساکت باشید و من اینجا فقط حرف میزنم. یک نکته جالب این است که بچهها شاهد هستند، ایشان در زمان تمرین از آقای «فونکارایان» ایراد میگرفت! بچهها و چهرههای جوان آمده بودند تا نکاتی را یاد بگیرند. حرف من این است که اگر شما آمدهاید ارکستر را درست کنید، نباید کسی را تخریب کنید.
* همه با استرس و بیانگیزگی ساز میزدیم
پس از صحبتهای نوازندگان فاگوت و آقای کامکار قرار شد که آنها مجدداً در محل تمرین حاضر شوند. پس از بازگشت آنها مجدداً صحبتهای کنایهآمیز آغاز شد، نظیر اینکه به شما نمیشود انتقاد کرد و با یک صحبت قهر میکنید و... این در حالی است که انتقاد با رفتار بد و صحبتهای بیادبانه تفاوت دارد. بچهها از همان روز اول نسبت به ایشان بدبینی پیدا کردند و من که خودم دوست داشتم ایشان انتخاب شوند با بیانگیزگی کار را دنبال میکردم. در این 9 روز از چهرههای قدیمی و باتجربه تا جوانها که تجربه کمتری دارند، همگی با استرس ساز میزدیم. به دلیل اینکه اصلاً روحیه خوبی به بچهها نمیدادند و به جای دلگرمی فقط دل آنها خالی میشد. مدام هم از یک گروه تعریف و گروه دیگری را تخریب میکردند. زمانی هم که میخواستند نکتهای را بیان کنند، با لحن کنایهآمیزی میگفتند که اگر به شما برنمیخورد، فلان کار را انجام دهید.
* بهانههای بیدلیل میگرفتند
من چهل سال است که نوازنده هستم و متوجه میشوم که چه کسی انتقاد میکند و چه کسی ایراد میگیرد. ایشان هم بهانههای بی دلیل میگرفتند و نوازندههای سازهای بادی را بدترین افراد قلمداد میکردند. هنگام تمرین آخر و در چند مورد، نفرات دیگر در نواختن اشتباه داشتند، اما آقای رهبری اسم فلوت را میآوردند. من هم نمیداستم چه بگویم زیرا دیگران اشتباه میکردند و از من ایراد بیدلیل میگرفتند. بچههای دیگر هم متوجه این موضوع شدند و من هم با ناراحتی ساز خودم را جمع کردم و قصد خروج داشتم. آقای «فرشید حفظیفر» گفتند که الان زمان مناسبی نیست و بعداً تصمیم درستی میگیریم. شاگرد من هم که در ارکستر حضور داشت خواست که آنجا را ترک نکنم.
ساز خودم را باز نکردم و همانجا نشستم و آقای رهبری گفت که نوازنده فلوت مریض است؟ چه مشکلی دارد؟ من هم گفتم مشکل شما هستید که باید معلم همه باشید و به دیگران درس بدهید. اما با بیادبی به همه توهین میکنید. آقای «حسن فراهانی» هم گفت که به من چپچپ نگاه میکند و نمیتوانم ساز بزنم. این در حالی است که فرزند آقای فراهانی پانزده روز است که در بیمارستان بستری شده ولی فقط برای حمایت و کمک به ارکستر از همهچیز گذشتند و در تمرینات حاضر شدند. جالب است که من شنیدهام ارکستر «آنکارا» هم با ایشان درگیر شدهاند و به آنتالیا رفتهاند و با ارکستر متشکل از نوازندههای شانزده و هفده ساله تمرین میکنند.
* چه کسی گفته که نوازندهها باندبازی دارند؟
پس از آن همه وعدههای خوب این آقا، امروز متوجه شدیم که بابت 18 جلسه تمرین و 2 شب کنسرتِ سخت مبلغ یکمیلیون و صدهزار تومان برای سرگروهها و 950هزار تومان هم برای نفرات دوم در نظر گرفتهاند. این یعنی یکچهارمِ دستمزدی که باید تعلق میگرفت. به ما هم گفتند که دستمزد ما بیش از این مقدار است. در نامهای که برای آقای «مرادخانی» نوشتیم، به این مسائل مالی هم اشاره کردیم ولی نکته مهمتر در مورد حواشی موجود بود. البته پیامکی هم برای ما آمد که مابقی دستمزد نوازندهها که سی درصد است، پس از تعطیلات و در فروردینماه پرداخت میشود. مسأله ما در درجه اول پول نیست و مشکلات دیگر که به آنها اشاره کردم باعث شده که ما گلایه داشته باشیم.
ما حاضریم که به رایگان برای ارکستر سمفونیک ساز بزنیم ولی اجازه توهین به نوازنده را نمیدهیم. هیچ رهبر ارکستری در هیچجای دنیا حق ندارد به نوازنده توهین کند و برخورد ناشایست داشته باشد. اکنون هم گفتهاند که نمیخواهم هیچکدام از این بچهها بیایند و در اینجا باندبازی داریم. چه کسی گفته که نوازندهها باندبازی دارند؟ من یا آقای حفظیفر یا افراد دیگر که هرکدام بیش از 15 یا 20 سال سابقه نوازندگی داریم، فقط برای حمایت و کمک حاضر شدیم.
* علی رهبری میگفت میروم از خارج نوازنده میآورم
آقای رهبری در تمرینات میگفت که میروم از خارج نوازنده میآورم، ولی مگر میشود که ارکستر سمفونیک تهران را با نوازندههای خارجی ساخت؟ مگر همین بچهها چه مشکلی دارند؟ اگر شما ادعای رهبری و سازندگی دارید، با همین بچهها کار را پیش ببرید. آقای «رضا عالمی» از چهرههای بازنشسته ارکستر سمفونیک است که ویولن مینوازد. ایشان میگوید که دستمزد من آن زمان حدود دو هزار تومان بود ولی پس از روی کار آمدن «فرهاد مشکات»، حقوق من شش هزار تومان شد. آقای فرهاد مشکات نوازنده ایرانی را به جای نوازنده خارجی مینشاند تا از بچههای خودمان استفاده کند زیرا لیاقت دارند. اما در مورد «علی رهبری» دقیقاٌ خلاف این موارد بود و رفتار دوگانه داشتند. به ما وعده میدادند و میگفتند که خیالتان راحت باشد و بعد گفتند که حرف نزنید.
* آینده همهچیز را درباره علی رهبری ثابت خواهد کرد
ما نامهای را برای آقای مرادخانی نوشتهایم که در دبیرخانه ثبت شده و شماره نامه آن هم موجود است. بیست سال است که به عنوان فلوت اول ساز زدهام و ادعایی ندارم زیرا به اعتقاد من نوازنده باید با کارش حقانیت خود را ثابت کند. خدا کمک کرد و به گونهای ساز زدم که توانستم آبروی خودم را حفظ کنم. رهبرانی که تاکنون با آنها فعالیت داشتهام هم از کار من راضی بودهاند. ولی آقای علی رهبری انتقادپذیر نیست. ایشان به ما میگویند که انتقادپذیر نیستید ولی انتقاد با توهین و تمسخر نوازنده تفاوت دارد. انتقاد با ایجاد تفرقه بین نوازندهها و تعریف از یک گروه و تخریب گروه دیگر تفاوت دارد. در شب آخر آنقدر به «عماد نکویی» فشار آمد که او هنگام تشویق حضار، رفت و نتوانست جلوی خود را بگیرد. ایشان آمده که ارکستر را درست کند؟ من که بعید میدانم. این نکته را از قول من بنویسید که آقای رهبری! ای کاش میتوانستی حداقل به اندازه ناخن کوچک فرهاد مشکات باشی و راه او را ادامه دهی. من از هیچچیز ترس ندارم و همیشه هم خدا را پیش روی خودم داشتهام و هیچگاه در کارم کمفروشی نکردهام. آینده همهچیز را درباره علی رهبری نشان خواهد داد.
با تمامی این تفاسیر، آیین بازگشایی ارکستر سمفونیک تهران روز دوشنبه 25 اسفندماه برگزار میشود. مراسم باشکوهی به میزبانی تالار وحدت تهران که در آن اعضای ارکستر، سمفونی نهم بتهوون را در حضور مقامات ارشد وزارت ارشاد و چهرههای مطرح سیاسی و دیپلماتهای خارجی و هنرمندان سرشناس اجرا میکنند. اجرایی که در گزارشهای تصویری و ویدئویی آن هیچ نشانی از حاشیه وجود ندارد و این اتفاق در رسانههای دنیا هم انعکاس داشت.
اما شواهد نشان میدهد که این ظاهر ماجرا بوده و تنشهای موجود بین نوازندهها و «علی رهبری» به قهر برخی از آنها از ارکستر و تمرین منجر میشود. مشاجرات لفظی «رهبری» با اعضای گروه در مواردی هم باعث میشود که او عذر بعضی از نوازندهها را بخواهد. همچنین به اذعان چند تن از نوازندگان، «علی رهبری» به دفعات آنها را تهدید کرده که از کشور ترکیه برای ارکستر سمفونیک نوازنده میآورد.
دومین انتقاد نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران بحث دستمزد آنها بوده که در تجمع روز چهارشنبه عنوان شد. ظاهراً به دلیل قولهای «علی رهبری» و تمایل نوازندهها برای فعالیت مجدد ارکستر، با آنها قراردادی به ثبت نمیرسد. نهایتاً هم دستمزد بسیار پایینی برای 18 جلسه تمرین و دو شب اجرای آنها در نظر میگیرند. همین اتفاقات و حواشی باعث شد تا تعدادی از نوازندگان ارکستر با «موسیقی ما» تماس گرفته و خواستار درج اظهاراتشان شوند. پس از اینکه برخی از آنها تمایلی به مطرح شدن نامشان در این زمینه نداشتند، «ناصر رحیمی» نوازنده قدیمی فلوت و پرکاشن و از چهرههای باسابقه ارکستر سمفونیک به نمایندگی از نوازندگان، ماجرای اعتراضات راشرح داد.
***
* هر وقت از قرارداد صحبت کردیم، به ما دلگرمی الکی دادند
طی حدود سه سال گذشته، ارکستر سمفونیک تعطیل بود. من همیشه میگفتم که در رأس این هرم کسی را نداریم که بتواند برنامهها را پیش ببرد و همراه نوازندهها باشد. خودم همیشه از آقای «علی رهبری» نام میبردم و میگفتم که گزینه بسیار خوبی برای رهبری ارکستر هستند. ایشان قبل از انقلاب سه سال مدیر هنرستان موسیقی و مدیر بنده هم بودند. همیشه ایشان را پیشنهاد میدادیم که وظیفه رهبری را بر عهده بگیرند. پس از مدتی مطلع شدیم که مقامات ارشد کشور و رئیسجمهور خواهان فعالیت مجدد ارکستر سمفونیک هستند. در یک جلسه با حضور آقایان «هوشنگ کامکار»، «ارسلان کامکار»، آقای «مجلسی» و «نادر مرتضیپور»، آقای رهبری گفتند که دنبال کار بچهها هستند.
ایشان اعلام کردند که آمدهاند همهچیز را درست کنند و بمانند. بچهها از وضعیت قرارداد و دستمزد صحبت کردند، ولی آقای رهبری گفتند که بدانید وضعیت از آنچه که بوده، بهتر خواهد شد. هر زمان که از قرارداد صحبت کردیم، ایشان به نوعی به ما دلگرمی الکی میدادند و اعلام میکردند که نمیخواهیم حق شما ضایع شود. قولهای زیادی دادند و گفتند که روزی چهار ساعت (یعنی دو جلسه) در روز تمرین خواهیم داشت.
* از همان روز اول متلکپرانیها آغاز شد
زمانی که کار را شروع کردیم، بچهها دوست داشتند که از ایشان نکاتی را هم یاد بگیرند. زمانی که یک مربی وارد تیم فوتبال میشود، از همان روز اول توقع ندارد که همه بازیکنان با همدیگر هماهنگی داشته باشند. زیرا باید تاکتیکها و تکنیکها هماهنگ شود. بچهها با جان و دل آمدند و کار کردند ولی از روز اول متلکپرانیها آغاز شد. اغلب این نوازندهها جوان هستند و سه سال ارکستر تعطیل بوده و تجربه کمی دارند. من ایشان را دوست داشتم و چند بار متذکر شدیم که این جوانها باید کار کنند و ساز بزنند تا هماهنگتر شوند. گفتم که اگر یک مقدار با بچهها یکدلتر باشید بهتر است.
هر روز که آقای رهبری سر تمرین میآمدند، به بچهها حرف بد میزدند و کلماتی را بیان میکردند و من از بازگو کردن آنها شرم دارم. حتی ما به آقای «ارسلان کامکار» (که ارکستر مایستر هستند) این موضوع را منتقل کردیم که این طرز برخورد با ما درست نیست و ایشان به گونهای رفتار میکنند که انگار ما بدبخت هستیم و باید بر سر ما بزنند! ارسلان کامکار این موضوع را تأیید و منتقل کرد، اما باز هم نتیجهای نداشت.»
* انگار ایشان آمده بودند که بچهها را تخریب و تحقیر کنند
به عنوان مثال با آقای «امیرحسین محمدیان» (نوازنده فاگوت) بحث و مشکل بیدلیل داشت. انگار ایشان آمده بودند که بچهها را تخریب و تحقیر کنند. میگفتند که نوازندههای بادی خوب نیستند و نوازندههای زهی خوب هستند یا نوازندگان زهی دردسر کمتری دارند. با همین بد و خوب گفتنها، در شرف تخریب رابطه بچهها بودند. روز به روز این شرایط بدتر شد. کار به جایی رسید که به آقای محمدیان گفتند که دیگر نباید سر تمرین حاضر شود. قضیه هم از این قرار بوده که رهبر ارکستر به ایشان نکتهای را متذکر میشود و آقای محمدیان هم میگوید که من همین کار را انجام میدهم. در ادامه هم سایر نوازندههای فاگوت گفتند که ما به تمرین نمیآییم. اما «علی رهبری» میگوید که شما فقط باید ساکت باشید و من اینجا فقط حرف میزنم. یک نکته جالب این است که بچهها شاهد هستند، ایشان در زمان تمرین از آقای «فونکارایان» ایراد میگرفت! بچهها و چهرههای جوان آمده بودند تا نکاتی را یاد بگیرند. حرف من این است که اگر شما آمدهاید ارکستر را درست کنید، نباید کسی را تخریب کنید.
* همه با استرس و بیانگیزگی ساز میزدیم
پس از صحبتهای نوازندگان فاگوت و آقای کامکار قرار شد که آنها مجدداً در محل تمرین حاضر شوند. پس از بازگشت آنها مجدداً صحبتهای کنایهآمیز آغاز شد، نظیر اینکه به شما نمیشود انتقاد کرد و با یک صحبت قهر میکنید و... این در حالی است که انتقاد با رفتار بد و صحبتهای بیادبانه تفاوت دارد. بچهها از همان روز اول نسبت به ایشان بدبینی پیدا کردند و من که خودم دوست داشتم ایشان انتخاب شوند با بیانگیزگی کار را دنبال میکردم. در این 9 روز از چهرههای قدیمی و باتجربه تا جوانها که تجربه کمتری دارند، همگی با استرس ساز میزدیم. به دلیل اینکه اصلاً روحیه خوبی به بچهها نمیدادند و به جای دلگرمی فقط دل آنها خالی میشد. مدام هم از یک گروه تعریف و گروه دیگری را تخریب میکردند. زمانی هم که میخواستند نکتهای را بیان کنند، با لحن کنایهآمیزی میگفتند که اگر به شما برنمیخورد، فلان کار را انجام دهید.
* بهانههای بیدلیل میگرفتند
من چهل سال است که نوازنده هستم و متوجه میشوم که چه کسی انتقاد میکند و چه کسی ایراد میگیرد. ایشان هم بهانههای بی دلیل میگرفتند و نوازندههای سازهای بادی را بدترین افراد قلمداد میکردند. هنگام تمرین آخر و در چند مورد، نفرات دیگر در نواختن اشتباه داشتند، اما آقای رهبری اسم فلوت را میآوردند. من هم نمیداستم چه بگویم زیرا دیگران اشتباه میکردند و از من ایراد بیدلیل میگرفتند. بچههای دیگر هم متوجه این موضوع شدند و من هم با ناراحتی ساز خودم را جمع کردم و قصد خروج داشتم. آقای «فرشید حفظیفر» گفتند که الان زمان مناسبی نیست و بعداً تصمیم درستی میگیریم. شاگرد من هم که در ارکستر حضور داشت خواست که آنجا را ترک نکنم.
ساز خودم را باز نکردم و همانجا نشستم و آقای رهبری گفت که نوازنده فلوت مریض است؟ چه مشکلی دارد؟ من هم گفتم مشکل شما هستید که باید معلم همه باشید و به دیگران درس بدهید. اما با بیادبی به همه توهین میکنید. آقای «حسن فراهانی» هم گفت که به من چپچپ نگاه میکند و نمیتوانم ساز بزنم. این در حالی است که فرزند آقای فراهانی پانزده روز است که در بیمارستان بستری شده ولی فقط برای حمایت و کمک به ارکستر از همهچیز گذشتند و در تمرینات حاضر شدند. جالب است که من شنیدهام ارکستر «آنکارا» هم با ایشان درگیر شدهاند و به آنتالیا رفتهاند و با ارکستر متشکل از نوازندههای شانزده و هفده ساله تمرین میکنند.
* چه کسی گفته که نوازندهها باندبازی دارند؟
پس از آن همه وعدههای خوب این آقا، امروز متوجه شدیم که بابت 18 جلسه تمرین و 2 شب کنسرتِ سخت مبلغ یکمیلیون و صدهزار تومان برای سرگروهها و 950هزار تومان هم برای نفرات دوم در نظر گرفتهاند. این یعنی یکچهارمِ دستمزدی که باید تعلق میگرفت. به ما هم گفتند که دستمزد ما بیش از این مقدار است. در نامهای که برای آقای «مرادخانی» نوشتیم، به این مسائل مالی هم اشاره کردیم ولی نکته مهمتر در مورد حواشی موجود بود. البته پیامکی هم برای ما آمد که مابقی دستمزد نوازندهها که سی درصد است، پس از تعطیلات و در فروردینماه پرداخت میشود. مسأله ما در درجه اول پول نیست و مشکلات دیگر که به آنها اشاره کردم باعث شده که ما گلایه داشته باشیم.
ما حاضریم که به رایگان برای ارکستر سمفونیک ساز بزنیم ولی اجازه توهین به نوازنده را نمیدهیم. هیچ رهبر ارکستری در هیچجای دنیا حق ندارد به نوازنده توهین کند و برخورد ناشایست داشته باشد. اکنون هم گفتهاند که نمیخواهم هیچکدام از این بچهها بیایند و در اینجا باندبازی داریم. چه کسی گفته که نوازندهها باندبازی دارند؟ من یا آقای حفظیفر یا افراد دیگر که هرکدام بیش از 15 یا 20 سال سابقه نوازندگی داریم، فقط برای حمایت و کمک حاضر شدیم.
* علی رهبری میگفت میروم از خارج نوازنده میآورم
آقای رهبری در تمرینات میگفت که میروم از خارج نوازنده میآورم، ولی مگر میشود که ارکستر سمفونیک تهران را با نوازندههای خارجی ساخت؟ مگر همین بچهها چه مشکلی دارند؟ اگر شما ادعای رهبری و سازندگی دارید، با همین بچهها کار را پیش ببرید. آقای «رضا عالمی» از چهرههای بازنشسته ارکستر سمفونیک است که ویولن مینوازد. ایشان میگوید که دستمزد من آن زمان حدود دو هزار تومان بود ولی پس از روی کار آمدن «فرهاد مشکات»، حقوق من شش هزار تومان شد. آقای فرهاد مشکات نوازنده ایرانی را به جای نوازنده خارجی مینشاند تا از بچههای خودمان استفاده کند زیرا لیاقت دارند. اما در مورد «علی رهبری» دقیقاٌ خلاف این موارد بود و رفتار دوگانه داشتند. به ما وعده میدادند و میگفتند که خیالتان راحت باشد و بعد گفتند که حرف نزنید.
* آینده همهچیز را درباره علی رهبری ثابت خواهد کرد
ما نامهای را برای آقای مرادخانی نوشتهایم که در دبیرخانه ثبت شده و شماره نامه آن هم موجود است. بیست سال است که به عنوان فلوت اول ساز زدهام و ادعایی ندارم زیرا به اعتقاد من نوازنده باید با کارش حقانیت خود را ثابت کند. خدا کمک کرد و به گونهای ساز زدم که توانستم آبروی خودم را حفظ کنم. رهبرانی که تاکنون با آنها فعالیت داشتهام هم از کار من راضی بودهاند. ولی آقای علی رهبری انتقادپذیر نیست. ایشان به ما میگویند که انتقادپذیر نیستید ولی انتقاد با توهین و تمسخر نوازنده تفاوت دارد. انتقاد با ایجاد تفرقه بین نوازندهها و تعریف از یک گروه و تخریب گروه دیگر تفاوت دارد. در شب آخر آنقدر به «عماد نکویی» فشار آمد که او هنگام تشویق حضار، رفت و نتوانست جلوی خود را بگیرد. ایشان آمده که ارکستر را درست کند؟ من که بعید میدانم. این نکته را از قول من بنویسید که آقای رهبری! ای کاش میتوانستی حداقل به اندازه ناخن کوچک فرهاد مشکات باشی و راه او را ادامه دهی. من از هیچچیز ترس ندارم و همیشه هم خدا را پیش روی خودم داشتهام و هیچگاه در کارم کمفروشی نکردهام. آینده همهچیز را درباره علی رهبری نشان خواهد داد.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : جمعه 29 اسفند 1393 - 13:15
دیدگاهها
خب بعضیا تا به جایی میرسن خودشونو گم میکنند
زیاده خواهی نوازندگان
متاسفم برای نوازندگان
MAS
جناب رهبری با توپ پُر شروع کرد ولی هنوز شروع نکرده خراب کرد ... ! از هنرمندانی که خارج از ایران فعالیت دارند باید کمی در مورد سوابق هنری ایشون تحقیق بشه تا حقیقت برملا بشه ! به چند تا عکس قدیمی و منم منم های متداول ایشون نمیشه استناد کرد ! البته که میتونست خوب و با اعتماد شروع کنه ولی حتی برای نسل جوان که غیر از حرف و داستان ؛ هیچ از ایشون نمیدونه هم نتونست اعتماد بخره ... ! حیف شد ... !
اقای رهبری اخلاق رو نبازی...
اقای رهبری یه سری چیزا بلفعله و یه سری چیزا بلقوه اما شما مثه اینکه بذات با احترام گذاشتن به دیگران مشکل داری؟!
مرسی از آقای رحیمی که با شهامت این آدم رو به جامعه شناسوندن
با تشکر
برین فیلم whiplash رو ببینین به جای غر زدن
کار کردن با رهبری که در سطح جهانی نام او زبان زد هست , سختیهای خودشم دارد , به شخصه معتقدم یکی از ویژگی های رهبر خوب بد دهن بودن ان است .....
در هر منصبی که هستید با هر چند سال سابقه انتقاد پذیر باشید, اگر کار خوب می خواهید
خیلی بهتون بر نخوره چون ایشان بسیار با تجربه تر و اشنا تر از شما و بقیه دوستان هستند..
امیدوارم به زودی چهره ی این ارکستر تغییر کنه و تمام این نوازنده های غیر حرفه ای کنار گذاشته بشن .
اجرا کردن سمفونی 9 بتهوون اونم با یک هفته تمرین در این کیفیت جزو محالات بود که علی رهبری به نظرم با این نوازنده ها خیلی خوب انجامش داد و روشن بود که نوازندگان بادی کاملا از کیفیت پایین تری برخوردارن .
ضمنا متاسفم برای سایت موسیقی ما برای انتشار چنین مطلب حاشیه سازی
آقای رحیمی شنیدم که شمارو بیرون کردند نه اینکه شما رفته اید.
بچه ها گفتند که شما سر تمرینا زیاد حالتون خوب نبوده و اصلا تمرکز نداشتید البته خودتون میدونید راجع به چی صحبت میکنم. ۲ بار سر تمرینا دیر اومدید.
جالب اینه که همین ۵ روز پیش جلو همه بچه ها سر تمرین گفتید استاد رهبری ما همه شمارو خیلی دوست داریم . حتما تو اون لحظه حالتون خیلی خوب بوده
همه گفتند شب دوم کنسرت که قرار بوده ساعت ۸ کنسرت شروع بشه شما حسابی تاخیر کردید. البته خداروشکر که کنسرت با ۴۵ دقیقه تاخیر اجرا شد البته شما تا ۸.۴۰ هنوز تو ماشینتون بودید. البته میگن شما فراموش کرده بودید که کنسرت ساعت ۸ بوده.
بچه های ارکستر میگن شما امضا خیلیارو جعل کردید ، اونایی هم که امضا کردن میگن ما فقط پای نامه ای که برای حقوقمون بود امضا کردیم نه در مورد استاد رهبری. اگه کسی قبول نداره از فریوسفی بپرسه.
خدا میدونه شما هدفتون از این کارا چیه ولی استاد رهبری رو در تمام ارکستر های دنیا دوست دارند. شما بهتر به فکر حال خودتون باشید.
آقای علی رهبری دقیقاً به خاطر همین اخلاق و تشنج ها از اکستر مالاگا و ارکستر بروکسل " کنار گذاشته شد ددددد " !!! دوستانی که از بیرون از ایران بی اطلاع هستند باید این مسائل رو بدونند ! حتی باید بدونند که ایشون بعد از دو جلسه تمرین اپرای لابوهم در یکی از شهرهای اتریش ، از ارکستر کنار گذاشته شد و ارکستر اعلام کرد با ایشون نمیتونه از عهده اجرای زنده لابوهم در اپرا هاووس بر بیاد ! دوستان باید بدونید 95% سی دی های ایشون اجرای استودیو هست !!! یعنی ضبط / ادیت و کار شده در استودیو هستند ! زنده نیست !!! برای همین ارکستر از اجرای لابوهم امتنا کرد ! سی دی های ایشون هم اکثراً از یک شرکت هست که این شرکت متعلق به خودش بوده ( ورشکسته و فروخته شده ) و برای همین دیوچه گرامافون یا سونی یا شرکت های معتبر کارهای ایشون رو سی دی نکرده ! شرکت خود آقای رهبری بوده و کارهای خودش رو ضبط میکرده. این سی دی ها الان در همه حراجی ها به قیمت 4 5 یورو بفروش میرسه و مطمئناً بزودی هم در کنسرتهای ایشون در تالار هم فروخته خواهد شد ! البته ایشون یک شرکت تاکسی رانی در وین دارند که برادرشون اون رو میگردونه ! ارکستر آنتالیا و ارکستر براتیسلاوا ؛ تنها جایی هستند که با دستمزد کم ( چون توضیح دادم که ایشون مسئله مالی ندارند !!! ) سالی 3 4 بار اجرا دارند !!!
درود بر ناصر رحیمی
هر جای دنیا دو تا نوازنده مثل ایشون رو داشته باشن رو سرشون میذارن
همه اهالی موسیقی ایران میدونن که مثل ناصر رحیمی نه قبل و نه بعد انقلاب نوازنده ای نداشتیم
نوازنده ای که در همه سبک ها استاد هست ، ایشون ۱۰ سال ناظر ظبط موسیقی های زنده یاد بابک بیات بودند ، بهترین ظبط ها با نظارت ایشون انجام شده، ۳۰ سال در رده اول یه مملکت موندن کار کی هست ؟؟؟
حتی در ویولن نسل جدید آمده و بسیار هم خوب هستند ولی در مورد ساز فلوت هیچ وقت کسی را مثل ناصر رحیمی نداشتیم و نخواهیم داشت
تنها نوازنده ای که کنسرتو فلوت زده با ارکستر ، آقای کامکار که بعد کنسرتو ویولن نواختنش گفت من دیگه اینکارو نمیکنم از استرس
حالا پیشینه آقای رهبری را که باید از کشورهایی که کار کرده در آنجا و دیگه خبری نشده ازشون در آنجا سوال کرد که ایشون چه رفتاری دارند.
درود به شهامت ناصر رحیمی که همیشه در موسیقی با توانایی بالاش و جسارتش حرف زده.
در استودیو ها به روی هیج کس بسته نیست که اینجا میگن باید نوازنده ها عوض شن
برید ببینید و بپرسید که چرا ناصر رحیمی ، زنده یاد آندره آرزومانیان، کریم قربانی ، زنده یاد علیرضا خورشید فر همیشه در ضبط ها و اجرا ها بودن ، اگه اینا نبودن الان همین چهارتا آهنگسازی که فک میکنن بلدن هم نبودن
در کنار اینا اضافه کنید که ناصر رحیمی تنها نوازنده ای هست که موسیقی کلاسیک ، پاپ ، سنتی نداره واسش و همه رو درست ادا میکنه ، بی اقرار از همه نوازندگان جلوتر
ناصر رحیمی نباید برمیگشت به ارکستر که حالا چهار تا بچه بشینن اظهار نظر کنن
میبینید کسی حتی جرات نکرده حرف بزنه به جز ایشون...
آقای رهبری اشتباه بدی کردی ، ارکستر تهران ارث پدری کسی نیست که کل مملکت منتظر شما باشن
مطمن باشید که جوان هایی منتظرن که یه لحظه به کشورشون خدمت کنن
علی رهبری در خارج و در اکسترهایی که کار کرده باید شناخت
نام نیکی از ایشون وجود نداره
حرفای خانم ندا کاملا درسته
حیفه ناصر رحیمی
باید طلا گرفت همچین نوازنده ای رو
افسوس که قدر نمدونیم .....
خانم ندا اظهاراتتون بیش از حد مضحک.
کسی که در اپرای لندن ٬ لیدز٬ اشتوتگارت٬ مان هیم، پالرمو٬ بارسلونا٬ برن٬ ژنو اپراهای مختلفی رو با موفقیت زیاد رهبری کرده و بیش از ۴۰ اپرا ضبط کرده و بالاترین نشان افتخار رو از کشورهای مختلفی دریافت کرده و بعنوان تنها شرقی در۲ مسابقه جهانی رهبری ارکستر مقام آورده و ۱۲ سال رئیس ارکستر بروکسل بوده فرقی نمیکنه شما چی در موردش بنویسید. هیچ کس تا به حال به گرد پای ایشون نرسیده.
ایشون در ۲۴ سالگی رئیس استادای شما بوده
جهت اطلاع شما مدال افتخار دورژاک که استاد رهبری از فیلارمونی چک دریافت کردند شماره ۱۴ است و لازم به ذکر است که مدال شماره ۱۳ به معروفترین نوازنده دنیا روستروپوویچ تعلق گرفت.
لطفا کمی خجالت بکشید و دست از این کارا بکشید.
در جواب اظهارات شما باید بگم بنده در ۴ ماه گذشته ۳ تا اپرا به نام ریگولتو ٬ لاتراویاتا ٬ پالیاچی که توسط استاد رهبری ضبط شده بوده و متعلق به شرکت ناکسوس که معروفترین انتشارات موسیقی در دنیاست رو از فروشگاه گرامولای معروف در مرکز شهر وین ٬ هرکدام به قیمت ۱۵ یورو خریدم. حالا از شما سوال میکنم که شرکت ناکسوس متعلق به استاد رهبری یا اینکه فروشگاه گرامولا حراجی؟
راجع به اپرای لابوهم هم باید بگم٬ استاد رهبری معروف به این هستند که هر جا سطح خوب نباشه ٬ از ادامه کار اجتناب میکنند. کارایان هم همینطور بوده.
لابوهم شما هم در گرتس اتریش بوده و میتونید به روزنامه های آن زمان رجوع کنید. البته با وجود این بارها و مرتب استاد رهبری به اپرای گرتس دعوت شدند. پست الکترونیکی اپرای گرتس هست میتونید بپرسید.
بله ایشون معروف به سختگیری هستند و ارکستر تهران رو با همون سختگیری درست میکنند.
ضمنا در بین شما مخالفان اخراج شده یک نفر ساز زهی هم وجود ندارد.
سازهای بادی را هم حتی رسانه ها که سواد موسیقیایی کلاسیک ندارند ٬ بسیار بد و ضعیف توصیف کردند.
در مقابل ۶ باری که ایشون مدیر هنری بودند هیچکدام از رهبران ایرانی حتی یکبار هم در خارج از ایران مدیر هنری نبودند و اگر گفتند بودند ٬ دروغ گفتند. آدرس تمام ارکستر ها هست میتونید سوابق رو بپرسید.
راجع به ارکستر اسلوواکی باید بگم اگر شما حتی کمی سواد مطالعه در اینترنت را داشته باشید میتونید پیدا کنید که در سالگرد ۳۵ سالگی رهبری استاد رهبری با ارکستر فیلارمونیک اسلوواکی ٬ استاد رهبری این ارکستر رو در یک تور بزرگ اروپایی در اتریش ٬ سوئیس ٬ آلمان و بلژیک با موفقیت چند ماه پیش رهبری کردند.
حالا با این تفاصیر لطفا یه توضیح منطقی بدید که چطور امکان داره که استاد رهبری با این رکسترها مرتب دعوا بکنه بعد ۴۰ سال هم مرتب و داعم به همین ارکستر ها دعوت بشه؟
یک چیزی مسلم هست که با تمام حرفهای شما همین ایشون بود که ۲ شب تمام در تهران به همه ثابت کرد که از یک ارکستر بسیار ضعیف و گروه بادی بسیار ضعیف میتوان نتیجه بسیار عالی عرضه کند.
پرویز یحیوی
هنرجوی رهبری ارکستر
وین
بعد از مدتها بالاخره یه رهبر ارکستر بی نظیر پیدا شده! ارکستر سمفونیک خاله بازی نیس! همینه! تا الان با جدیتی که باید کار نمیشد تو هیچ ارکستری. واقعا هم حق داره اگه نوازنده از ترکیه بیارن.
لوریس چکناواریان هم تو مصاحبه شون به ضعیف بودن نوازنده ها اشاره داشتن و یه جمله ی فوق العاده گفتند:
هنر [به نظر من به خصوص موسیقی] یا حد عالی داره یا هیچ! یا باید عالی اجرا شه یا اینکه به درد نمیخوده.
موسیقی و نوازندگی ما وحشتناک ضعیفه و عقبه از موسیقی دنیا. حق دارن این چنین آدمایی که میان اینجا این برخوردها رو داشته باشن. علی رهبری که معلم اول دبستان نیستن که چیزی بخوان یاد بدن.
نوازنده هایی که تو اون ارکستر میزنن هرکدوم بالای 10 سال کار کردن! ولی اندازه سالی که کار کردن اصلا خوب نیستن!
علی رهبری اومده رهبری ارکستر رو انجام بده، نیمده کارگاه آموزشی راه بندازه که!
همش بخاطر مشکلات مالي است.اگه پول خوبي ميگرفتند با همه مشکلات ديگه کنار ميومدند.
ولي بهرحال نميشه منکر باندبازي شد تو نوازنده ها. علي رهبري هم که قبلا اذيت شده براش ديگه مهم نيست. ضمنا ناصر رحيمي هم کم نوازنده اي نيست
امیدوارم که دوستان از این حرفها به نفع خودشون برداشت نکنن من با توجه به شناختی که از اکثر اعضای ارکستر دارم همه دوست دارن این ارکستر جون بگیره ناصر خان هم کم واسه موسیقی ایران زحمت نکشیده موقعی که این مشکلات و بازهم میبینه اعتراض میکنه ارسلان کامکار که سالهاست مایسر ارکستر بوده و خودم سالها شاگردش بودم اهل اعتراض نیست
خود آقای رحیمی هم دست کمی از آقای رهبری ندارن...والا تا اونجا که من میدونم شاگرداش دل خوشی ازش ندارن...یکی میاد این حرفو میزنه که سمبل خوش اخلاقی باشه مثل آقای مجلسی و ... نه آقای رحیمی که خودش مشکل داره!
درود و تبریک سال نو خدمت دست اندرکاران سایت موسیقی ما ...
نکات جالبی دیدم در گفته های آقای ناصر رحیمی، که به عنوان یک نوازنده، آهنگساز و دانشجوی موسیقی برایم جاب بود و کمی خنده آور.
می فرمایند ما در ایران باند بازی بین نوازنده ها نداریم احتمالن ایرانی که ایشان از آن صحیت می کنند تخیلی است و نه واقعی.
ایشان خوب یاد گرفته اند ادبیات پسا احمدی نژادی را و یک بند مانند نمایندگان مجلس با نام خدا و ... سعی در ایجاد وجهه برای خویش هستند.
به در و دیوار آویزان می شوند تا جایگاهشان را حفظ کنند چرا که ارکستر سمفونیک برای ایشان سند خورده است.
طی همه سالهایی که در جامعه موسیقی قدم زده ام و تفکر کرده ام بسیار با نوازندگان و آهنگسازان از این دست روبرو شده ام در موسیقی و جامعه ای که مافیا و باند بازی گند بویش کرده است.
باشد که در سال جدید نوازنده سالاری را سرکوب کنیم و یاد بگیریم که زمانی که در ارکستر قرار می گیریم چشم و گوشمان رهبر ارکستر باشد.
آقای ناصر رحیمی عزیز ، من خودم با چشمای خود شاهد بود 1 ساعت قبل از اجرای شب اول نوازنده های بادی را در راهروی تالار رو بروی آسانسور جمع کرده بودی و معرکه گرفته بودی! آقای رهبری رو مسخره میکردی و با نوازنده ها میخندیدی! قرقر کردنهای آقای رهبری رو با بحثهایت با خانومت در منزل مشابه کردی و گفتی دیگر حوصله این حرفا رو نداری!! بعد از مرحوم خورشیدفر حرف به میان آوردی که فلانی هم حوصله آقای رهبری را نداشت!! شما به این چی مگی؟؟
آقای نوازنده ،آقای استاد ، آقای حرفه ای ، نوازنده سالاری مرده!!!
سعی نکن برای خودت در ارکستر امتیاز بخری استاد ، سر تمرین فقط باید چشم و گوشمون به رهبر باشه نه اینکه برای یاد گرفتن و پیشرفت سد بشیم!
واقعا خجالت داره
در کنار همه نظرها ، قیافه میلاد عمرانلو در نظرم میاد که همین 3 ماه پیش ، در همین سایت ، یک مصاحبه با علی رهبری کرده بود ( تیتر مصاحبه " در آرزوی بازگشت به ایران هستم ! " http://www.musicema.com/node/218886 )
و هیچ به ذهنش هم خطور نمکیرد سه ماه دیگه , چک به دست پشت در اتاق همون علی رهبری ، با این گروه و اون گروه نامه مینویسه و امضاء میکنه و از طبقه سوم به طبقه هفتم و در ورودی هی میدوه !!!
ماها خیلی مونده چیز یاد بگیریم !
یک احتمال: آقای رحیمی گفته پولمون چی شد پس بنده خدا استاد رهبری هم مثل سایرین هی ار قول مدیران فرهنگ ندوست زجر نکشیده زجر دهنده(!)هی گفته دارن پولو میارن الان تو پاکته الان پاکت کم اومده و... بعد آقای رحیمی شاکی شدن هی فالش و فولش زدن ارکستر از کار بایسته حالا کار رسیده به اینجا!
باید پوآرو یا خانم مارپل اینایی... کسی رو بیاریم بره ببینه کی چه کرده>>>!!
خدایا همه چیمون چه خنده ناک به هم میاد! :)))))))))
البته بعد از کلی گریه!! :((((((((((((((((((((((((
درمورد علی رهبری تنها چیزی رو که واقعاً نمیشه زیر سوال برد سوابق فوق العاده درخشانشه، واسم جالبه که بعضیا تلاش میکنن سوابق رهبری رو کوچک نشون بدن!
به نظر میاد آقای رحیمی کمی مشکلات شخصی با رهبری داره. نوشتن اون نامه و منتشر کردن این مطالب باور کنید کار بسیار بسیار بچه گانه و غیرحرفه ای بوده.
با وجود همچین نوازنده هایی ارکستر سمفونیک و به طور کلی جامعه موسیقی آکادمیک کشور به دشمن و بدخواه نیازی نداره!
یادمون باشه دفعه بعد که ارکستر تعطیل شد به دولت انتقاد نکنیم، مشکل داخل خودمونه...
متاسفم
دوستان به هر حال بی احترامی مخصوصا در محیطی که سمبول فرهنگ هست به هیچ وجه پسندیده نیست حتی از جانب بهترین رهبر دنیا...
معرفت در گرانیست به هر کس ندهند
پر طاووس قشنگ است به کرکس ندهند
با سلام خدمت همه عزیزانی که نظرات خودشونو گفتن.بنده نوازنده نیستم ولی موسیقی را دنبال می کنم و علاقه زیادی به این هنر دارم در ارکسترهای زیادی حضور داشتم و نوازندگان خوبی را دیدم که هر کدام برای خودشان استادی هستند.با این اتفاقی که در ارکستر سمفونیک افتاده وبا این نظراتی که ارسال شده چیزی که مشهوده یه عده دنبال انتقامهای شخصی هستند و بدون هیچ مدرکی بدنبال تخریب دیگران هستند .وقتی خود آقای رحیمی در صحبتهاشون گفتن که آقای رهبری یکی از بهترین ها برای ارکسترسمفونیک هستند چرا الآن ابراز نارضایتی میکنن؟حتما اتفاقی افتاده که ایشان ناراحت شدن.بنده به عنوان یک علاقه مند به موسیقی از بزرگان موسیقی ایران علی الخصوص آقای رحیمی خواهش می کنم جلسه ای با آقای رهبری برگزار کنید تا این مشکلات حل بشه.تا ارکستری با اقتدار و با صلابت داشته باشیم.
بنظر من آقای رهبری بسیبار حرفه ای و در حد استانداردهای جهانی هستند. متاسفانه ارکستر و کر ایران در سطح بسیار پایین و غیر حرفه ای قرار داره. اکثر خواننده های کر نمیتونند دشیفر کنند و به قول خودشون با بیست سال سابقه هنوز گوشی میخونند و از خوانندن حفظ قطعات معروف دنیا عاجزند. حتما باید نت جلوشون باشه . حتی یک کر درجه سه در اروپا و امریکا سمفونی نه بتهوون رو از حفظ میخونه ولی بعد آقایانی که ادعاشون گوش فلک رو کر کرده و شاگرداشون بهشون استاد استاد میگن، از این شاکین که چرا آقای رهبری بهشون گفته بالای چشمتون ابروست. ارکستر و خصوصا کر ضعیف هستند آقا جان ضعیف! باید پذیرفت
شمايي كه فكر ميكنيد اركستر سمفونيك در سطح پاييني است و غير حرفه اي است پس چرا اقاي شهرداد روحاني با اعضاي اركستر مشكل نداشتند و فقط اقاي رهبري مشكل دارن يك رهبر مثل اقاي روحاني بسيار فروتن و افتاده يك رهب مثل اقاي رهبري كه فقط خودشون رو ميبينند و اگر اركستر در سطح پاييني است پس چرا اقاي رهبري نميره !!!!!!!!اين جاي تعجبه؟؟؟!!!اقاي كيتارو اقاي روحاني با اعضاي اين اركستر كار كردن بدون مشكل و فقط اقاي رهبري با اين اركستر مشكل دارن ....خوبه كه وقتي نظر ميديم بدون غرض ورزي باشه و اطلاعاتمون كامل و دقيق باشه
سوال من از سايت خبري موسيقي ما اينه كه اين چه سايتيه كه تمام نظرات و پيشنهادات باز بيني و فيلتر ميشود.من كامنتي٣ روز پيش گذاشتم كه هرگز تا الان نديدمش.چه سايتيه كه نظري هم كه مودبانه است نميگذاريد ديده شود.
سوال من از سايت خبري موسيقي ما اينه كه اين چه سايتيه كه تمام نظرات و پيشنهادات باز بيني و فيلتر ميشود.من كامنتي٣ روز پيش گذاشتم كه هرگز تا الان نديدمش.چه سايتيه كه نظري هم كه مودبانه است نميگذاريد ديده شود.
من سالهاست كه شاگرد استاد رحيمي هستم و به شخصه هيچ رفتار توهين اميزي ازايشون نديدم و به هيچ وجه هم اجازه نميدم كه كسي در مورد ايشون اينجوري صحبت كنه ايشون از چهره هاي تكرار نشدنيه تاريخ موسيقي ايران هستند
لطفا ميخواهيد نظر بديد فكر كنيد كه در مورد كي داريد نظر ميديد
جامعه موسيقي ايران هميشه به اقاي رحيمي افتخار كرده و ميكنه
لياقت اركستر سنفونيك همينه كه استاد گرانقدر اقاي... به جاي اقاي رحيمي فلوت١ باشه
چه بلوشویی داخل موزیسینهای ایرانه ،البته بلا نسبت یک عده خاص ،فرهنگ در این کشور داره از بین می ره.
افزودن یک دیدگاه جدید