به بهانهی اجرای پیش روی ارکستر سازهای ملی ایران
پویا سرایی: فقط در این اجرا با ارکستر سازهای ملی نخواهم بود
موسیقی ما - اجرای پیش روی ارکستر سازهای ملی که اولین اجرای این ارکستر به حساب میآید، این هفته به رهبری «اسماعیل تهرانی» برگزار میشود. پیش از این قرار بود «پویا سرایی» به عنوان نوازنده سنتور این ارکستر را همراهی کند. اما خبر عدم حضور او در این اجرا حاشیههایی را به دنبال داشت که به همین منظور این نوازنده و آهنگساز، یادداشتی در اختیار «موسیقی ما» قرار داده و در آن توضیحاتی در این خصوص ارائه کرده است. این نامه را عیناً در ادامه میخوانید.
ارکستر سازهای ملی ایران، نخستین ارکستر رسمی سازهای ملی در چند دههی اخیر است. تأسیس چنین ارکستری آرزوی دیرینهی تمام موزیسینهایی بوده که در زمینهی موسیقی سنتی فعالیت دارند؛ حال این ارکستر با همت استاد «علی رهبری» تأسیس شده و هماکنون دربردارندهی جمعی از مستعدترین نوازندگان امروز موسیقی ایرانی است که علیرغم سن و سال نهچندان بالا، تجارب و توانمندیهای ارزشمندی دارند؛ بهخصوص آنکه رهبریِ این ارکستر را استاد بزرگی چون آقای «اسماعیل تهرانی» بر عهده دارند؛ از همین روی به نظر میرسد تمامی اهالی موسیقی باید به هر شکل ممکن، برای ادامهی حیات پربار ارکستر تلاش کنند.
خوشبختم از اینکه این ارکستر من را نیز به همکاری فرا خواند و متأسفم از اینکه -تنها در این کنسرت- به دلیل سفر به خارج از کشور، نمیتوانم در تمرینات و اجرای کنسرت شرکت کنم. با این وجود، تا این لحظه هم در جریان اتفاقات و تمرینات قرار دارم و مانند یک پروژهی متعلق به خود آن را رصد میکنم.
چند روز قبل یکی از رسانهها گفتگویی کلی با من پیرامون فعالیتهای اخیرم داشت. از آنجا که بنده نوازنده سنتور هستم، صحبت همکاری با ارکستر به میان آمد. نهتنها از ارکستر سازهای ملی که حتی دربارهی ارکستر ملی هم صحبتهایی رد و بدل شد؛ نظر من در مورد دستمزد نوازندگان این بود که چنانچه دستمزد نوازندگان کم باشد، بالطبع بسیاری از نوازندگان توانمند، رغبت شرکت در این ارکستر را نخواهند داشت. این نقد کلی و غیرمصداقی من به این مسأله است. نه قصد تخطئهی کسی از همصنفانم را دارم و نه علاقهمند برخوردهای جناحی در موسیقی هستم.
در مورد رپرتوار اجرایی هم عقیده دارم میبایست کمی از فضای محافظهکارانه فاصله گرفت و به آثار مدرنتر جوانان معاصر نیز اهمیت داد. چه در ارکستر ملی و چه در ارکستر سازهای ملی؛ اما به هیچ ترتیب این دو مسأله را دلیل جدایی خودم نخواندم. در همین مورد، نخست اینکه همکاری رسمی و مستقیم من با ارکستر سازهای ملی رسماً نه بهعنوان آهنگساز و نه نوازنده شروع نشده که بخواهم آن را خاتمه دهم یا متوقف کنم. دوم اینکه همانگونه که معروض بود، من خودم را جزوی از این ارکستر میدانم و بنا به مشغلهام تنها در این کنسرت حضور ندارم.
به هر ترتیب، هر شائبهای نسبت به جدا دانستن خودم از همکاران و دوستان فعال در ارکستر سازهای ملی را رد میکنم. اگر سخنی از جانب من گفته شده، بهعنوان یک موزیسین و منتقد در حوزهی نقد و ارزیابی روند فعالیتهای اخیر این ارکستر بوده و نه چیز دیگر. آرزوی من تداوم همکاری با هنرمندان و و دلسوختگانی است که در این زمانهی وانفسا، دغدغهی فرهنگ دارند، به دنبال ارتقای موسیقی هستند و بیش از همهچیز در تکاپوی تشکیل چنین فعالیت ارزشمندی مانند تشکیل یک ارکستر رسمی از سازهای ملی هستند. امیدوارم افتخار همکاری با این ارکستر را همچنان داشته باشم.
***
ارکستر سازهای ملی ایران، نخستین ارکستر رسمی سازهای ملی در چند دههی اخیر است. تأسیس چنین ارکستری آرزوی دیرینهی تمام موزیسینهایی بوده که در زمینهی موسیقی سنتی فعالیت دارند؛ حال این ارکستر با همت استاد «علی رهبری» تأسیس شده و هماکنون دربردارندهی جمعی از مستعدترین نوازندگان امروز موسیقی ایرانی است که علیرغم سن و سال نهچندان بالا، تجارب و توانمندیهای ارزشمندی دارند؛ بهخصوص آنکه رهبریِ این ارکستر را استاد بزرگی چون آقای «اسماعیل تهرانی» بر عهده دارند؛ از همین روی به نظر میرسد تمامی اهالی موسیقی باید به هر شکل ممکن، برای ادامهی حیات پربار ارکستر تلاش کنند.
خوشبختم از اینکه این ارکستر من را نیز به همکاری فرا خواند و متأسفم از اینکه -تنها در این کنسرت- به دلیل سفر به خارج از کشور، نمیتوانم در تمرینات و اجرای کنسرت شرکت کنم. با این وجود، تا این لحظه هم در جریان اتفاقات و تمرینات قرار دارم و مانند یک پروژهی متعلق به خود آن را رصد میکنم.
چند روز قبل یکی از رسانهها گفتگویی کلی با من پیرامون فعالیتهای اخیرم داشت. از آنجا که بنده نوازنده سنتور هستم، صحبت همکاری با ارکستر به میان آمد. نهتنها از ارکستر سازهای ملی که حتی دربارهی ارکستر ملی هم صحبتهایی رد و بدل شد؛ نظر من در مورد دستمزد نوازندگان این بود که چنانچه دستمزد نوازندگان کم باشد، بالطبع بسیاری از نوازندگان توانمند، رغبت شرکت در این ارکستر را نخواهند داشت. این نقد کلی و غیرمصداقی من به این مسأله است. نه قصد تخطئهی کسی از همصنفانم را دارم و نه علاقهمند برخوردهای جناحی در موسیقی هستم.
در مورد رپرتوار اجرایی هم عقیده دارم میبایست کمی از فضای محافظهکارانه فاصله گرفت و به آثار مدرنتر جوانان معاصر نیز اهمیت داد. چه در ارکستر ملی و چه در ارکستر سازهای ملی؛ اما به هیچ ترتیب این دو مسأله را دلیل جدایی خودم نخواندم. در همین مورد، نخست اینکه همکاری رسمی و مستقیم من با ارکستر سازهای ملی رسماً نه بهعنوان آهنگساز و نه نوازنده شروع نشده که بخواهم آن را خاتمه دهم یا متوقف کنم. دوم اینکه همانگونه که معروض بود، من خودم را جزوی از این ارکستر میدانم و بنا به مشغلهام تنها در این کنسرت حضور ندارم.
به هر ترتیب، هر شائبهای نسبت به جدا دانستن خودم از همکاران و دوستان فعال در ارکستر سازهای ملی را رد میکنم. اگر سخنی از جانب من گفته شده، بهعنوان یک موزیسین و منتقد در حوزهی نقد و ارزیابی روند فعالیتهای اخیر این ارکستر بوده و نه چیز دیگر. آرزوی من تداوم همکاری با هنرمندان و و دلسوختگانی است که در این زمانهی وانفسا، دغدغهی فرهنگ دارند، به دنبال ارتقای موسیقی هستند و بیش از همهچیز در تکاپوی تشکیل چنین فعالیت ارزشمندی مانند تشکیل یک ارکستر رسمی از سازهای ملی هستند. امیدوارم افتخار همکاری با این ارکستر را همچنان داشته باشم.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : یکشنبه 21 تیر 1394 - 01:58
افزودن یک دیدگاه جدید