
گزارشی از اجراهای شب گذشته بخش بینالمللی جشنواره موسیقی فجر
بدخشان از مولانا خواند و کوارتت لایپزیگ، موتسارت و برامس را به تالار وحدت آورد
موسیقی ما - گروه موسیقی بدخشان از تاجیکستان در هفتمین شب جشنواره موسیقی فجر میهمان مخاطبانی بود که برای شنیدن یک موسیقی بکر و غیر شهری به تالار رودکی آمده بودند. «علی مرادخانی» -معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی- و «حسن ریاحی» -دبیر سیویکمین جشنواره موسیقی- مهمانان این اجرا بودند.
به گزارش روابط عمومی سیویکمین جشنواره موسیقی فجر، تمرکز آوازی «شادی مبادکلف» در این اجرا بیشتر بر روی خوانش اشعاری از مولانا جلال ادین محمد بلخی بود. از ویژگیهای دیگر این کنسرت می توان به سادگی و استفاده دامنهدار از ریتمهای دوتایی و سه تایی در آن یاد کرد. با این وجود اما تکرارها باعث میشد موسیقی ارائه شده نقش خود را در ماندگار کردن شعر در ذهن مخاطب به خوبی ایفا کند. در ادامه تمپوی اجرا کمی تندتر شد و «مبادکلف» هم درست مثل «حقنظر الواتف» از سازش به عنوان یک ساز ریتمیک کوبهای استفاده کرد.
«لا فتی الا علی...» بخش دیگری از شعر خوانده شده بود. در بخش بعدی با استفاده از ریتمهای چارتایی در بوستان بی من مرو مولانا ارائه شد. البته در بخشهایی که وزن شعر مولانا تغییر میکرد، ریتم اجرا هم کمی دستخوش تغییر شد. با این وجود هنوز هم محوریت مانند بخش های دیگر اجرا با ارائه کلام بود و شیوه «قوالی» و مولاناخوانی مرسوم در نواحی مختلف ایران را به ذهن متبادر میکرد. با اتمام این قطعه و تشویق مخاطبان کوبهای ملودی بخش بعدی اجرا را ترسیم کرد. ریتم آرام و تکرار شونده در بخشهایی با آواهای کششی همراه میشد و خواننده میخواند. او بخشی از اشعار درخشان مولانا چون «من نه منم» را برای این اجرا انتخاب کرده بود. این بخش هم نشاندهنده حضور بی کم و کاست لحنهای بکر و دست نخورده موسیقی غیر شهری در ساز و آواز گروهی بود که خواننده اش شهرت بسیاری دارد و گروهش نیز از شناخته شدهترین گروههای تاجیکستان بود
.
این آخرین بخش اجرای گروه بدخشان در چهارچوب سی و یکمین دوره جشنواره موسیقی فجر بود. علی مرادخانی و حسن ریاحی هم از حاضران در سالن بودند که بدخشان را با انتهای اجرا تشویق کردند.
همچنین کوارتت زهی لایپزیگ از آلمان در هفتمین شب جشنواره موسیقی فجر با اجرای آثاری از موتسارت، بتهوون و برامس در تالار وحدت با حضور نوازندگانی چون یوهانس کنرادماک، تیلمن بونینگ، ایوو بایر و ماتیاس موسدورف بودند که به ترتیب با ویولن، ویولن، ویولا و ویولنسل به روی صحنه آمدند.
به گزارش روابط عمومی سیویکمین جشنواره موسیقی در بخش اول اجرا، این گروه آثاری را که موتسارت برای کوارتت زهی نوشته بود، نواخت. این بخش با ویولنسل آغاز شد و در ادامه ویولنها و ویولا جملات را تکرار میکردند و به آن شاخ و برگ میدادند. همراهی تمامی سازها در این اثر مثالزدنی بود. روی هم افتادن نتها در بخشهایی از کار به خوبی ارائه میشد و در ادامه تک آرشهها آرامش را در سالن با خود میآورد. سرعت پاسکاریها هم در بخشهای مختلف با هماهنگی بسیاری انجام میشد. حضور پررنگ ویولنسل در این بخش و رنگ آمیزی صوتی ارائه شده توسط آن مشهود بود؛ در این میان تسلط تک تک نوازندگان بر کار بر زیبایی آن افزوده بود.
در بخشی از اجرای این قطعه، سیم ویلن یکی از نوازندگان پاره شد و به ناچار برای لحظاتی صحنه را ترک کرد و در اجرای قطعه وقفهای به وجود آمد. پس از بازگشت او و تشویق تماشاگران کار در همان بخش ادامه پیدا کرد. پس از اتمام این قطعه نوبت به اجرای کاری از بتهوون برای کوارتت زهی رسید. این بخش که از سه موومان تشکیل شده بود در آغاز موومان اول رنگ و بوی موسیقی رمانتیک را به خوبی بازنمایی میکرد. در ادامه ویولنسل مسیری را ترسیم کرد و پس از تکرار آن جملات جدیدی ارائه شدند. این رفت و برگشت و تکرارها در سراسر قطعه وجود داشت؛ باز هم فرازو فرودهای خشن و نرم کنار هم ارائه شد. در این بخش موسیقی بار ملودیک فراوانی داشت و به همین خاطر جز مخاطبان موسیقی کلاسیک نیز میتوانستند با آن ارتباط برقرار کنند.
پس از پایان این بخش، گروه برای استراحتی کوتاه صحنه را ترک کردند و حدوداً ده دقیقه بعد دوباره روی سن حاضر شدند. پس از تشویق مخاطبان، کوارتت لایپزیگ بخش بعدی اجرا که مربوط به رپرتواری از برامس بود را نواختند. این بخش از اجرای چند موومانی که طولانیتر از آثار اجرا شده بتهوون و موتزارت در این اجرا بود، دارای بار رومانتیک فراوانی بود. در یکی از موومانهای این بخش نیز سیم ویلنسل پاره شد و باز وقفهای چند دقیقهای در اجرای گروه پیش آمد. نوازنده ویلنسل در این باره توضیح داد که خشکی هوای تهران موجب پارگی سیم سازها شده است.
از نکات جالب دیگر این کار حضور مایههایی از موسیقی فولک کشورهای اتریش و آلمان بود که به خوبی توسط نوازندگان بازنمایی شد. با وجود پیچیدگی موجود در این کارها، نوازندهها به قدری در اجرای برنامه تسلط داشتند که مخاطب هم توانایی تفکیک این صداها را داشت و هم از این در هم تنیدگی استقبال میکرد. با پایان موومان آخر برامس که با تشویقهای حضار همراه بود، گروه پس از ترک صحنه دوباره روی سن آمده و این بار قطعهای از لوریس چکناواریان را به عنوان بیز اجرا کردند.
آخرین اجرای بخش بینالمللی به ششانک سوبرامَنیَم از هندوستان اختصاص داشت. این نوازنده پرآوازه فلوت در کنسرت سهشنبه شب همراه با «پروپالی فلگون» و «سوبرامنیا ماریتا ماهالی» که به ترتیب نوارنده سازهای کوبهای و تنبورا هستند به اجرای برنامه پرداخت.
او پیش از آنکه دست به کار موسیقی شود، چند کلمه با مخاطبان (به زبان انگلیسی) صحبت کرد و دربارهی برنامه گفت: «من در ابتدا به تکنوازی میپردازم و بعد از آن دوستانم با من همراه خواهند شد.»
در ادامه ششانک نوازندگی خود را آغاز کرد و با آرامش آغاز به جملهپردازی در فضای موسیقی هندی کرد. در پارهای موارد از نتهای کششی استفاده کرد و البته به طور کلی بر اساس آن چه از فلوت به شیوه هندی انتظار است کار خود را ادامه داد و به خوبی از انگشتان خود استفاده میکرد و فضاسازی ممکن را نیز انجام میداد.
در ادامه او سازش را تغییر داد و در نتهای زیرتر به نوازندگی مشغل شد. در این بخش فراز و فرود کار او بیشتر شده بود و جملات انقطاع بیشتری داشتند. در عوض از آواهای بلند خبری نبود. کمکم پذوپتاب فلگون هم به او اضافه شد به عنوان نوازنده کوبهای ریتمها را واضحتر ارائه داد. کوبهای بر سرعت خود افزود و کمکم فلوت ششانک هم تندتر و پیچیدهتر به صدا درآمد. این کار مخاطبان حاضر در سالن را سر شوق آورد و آنها این گروه سه نفره را به شدت تشویق کردند. ششانک و پلپون این جملات را تکرار کردند و بعد به شاخ و برگ دادن به آنها مشغول شدند.
در ادامه ساز کوبهای بر خلاف انتظاربه فضاسازی برای فلوت مشغول شد و دو نوازنده برای یکدیگر فضا ایجاد کردند. ششانک با ارائه ملودی پیچیده تبحر خود در این شیوه از فلوتنوازی را ارائه داد و به تمام فضاهای موجود در ساز فلوت سرک کشید و تنبور را که از بخشی از اجرا به بعد با آنها همراه شده بود بیش از آنکه یک ساز ملودیک باشد در مقام یک ساز ریتمدهنده به اجرای برنامه پرداخت.
در نهایت و پس از تشیق حاضران در سالن ششانک گفت: «بسیار خوشحالم که در جمع شما بودم و ممنونم که به برنامه ما گوش دادهاید. من خوشحالم که در تهران هستم و امیدوارم به زودی بتوانم دوباره در ایران حضور داشته باشم. من عاشق ایران هستم.»
این جملات پایانبخش اجرای نوازنده شناختهشده فلوت از هندوستان بود که در کارنامه خود سابقه نامزد شدن در جایزه گرمی را یدک میکشد.
> عکسهای هلیا سعیدی از اجرای گروه بدخشان (تاجیکستان)
> عکسهای سارا عبداللهی از اجرای کوارتت زهی لایپزیگ (موسیقی کلاسیک آلمان)
> عکسهای امیر خامنه از اجرای ششانک سوبرامَنیَم از هندوستان
به گزارش روابط عمومی سیویکمین جشنواره موسیقی فجر، تمرکز آوازی «شادی مبادکلف» در این اجرا بیشتر بر روی خوانش اشعاری از مولانا جلال ادین محمد بلخی بود. از ویژگیهای دیگر این کنسرت می توان به سادگی و استفاده دامنهدار از ریتمهای دوتایی و سه تایی در آن یاد کرد. با این وجود اما تکرارها باعث میشد موسیقی ارائه شده نقش خود را در ماندگار کردن شعر در ذهن مخاطب به خوبی ایفا کند. در ادامه تمپوی اجرا کمی تندتر شد و «مبادکلف» هم درست مثل «حقنظر الواتف» از سازش به عنوان یک ساز ریتمیک کوبهای استفاده کرد.
«لا فتی الا علی...» بخش دیگری از شعر خوانده شده بود. در بخش بعدی با استفاده از ریتمهای چارتایی در بوستان بی من مرو مولانا ارائه شد. البته در بخشهایی که وزن شعر مولانا تغییر میکرد، ریتم اجرا هم کمی دستخوش تغییر شد. با این وجود هنوز هم محوریت مانند بخش های دیگر اجرا با ارائه کلام بود و شیوه «قوالی» و مولاناخوانی مرسوم در نواحی مختلف ایران را به ذهن متبادر میکرد. با اتمام این قطعه و تشویق مخاطبان کوبهای ملودی بخش بعدی اجرا را ترسیم کرد. ریتم آرام و تکرار شونده در بخشهایی با آواهای کششی همراه میشد و خواننده میخواند. او بخشی از اشعار درخشان مولانا چون «من نه منم» را برای این اجرا انتخاب کرده بود. این بخش هم نشاندهنده حضور بی کم و کاست لحنهای بکر و دست نخورده موسیقی غیر شهری در ساز و آواز گروهی بود که خواننده اش شهرت بسیاری دارد و گروهش نیز از شناخته شدهترین گروههای تاجیکستان بود
.
این آخرین بخش اجرای گروه بدخشان در چهارچوب سی و یکمین دوره جشنواره موسیقی فجر بود. علی مرادخانی و حسن ریاحی هم از حاضران در سالن بودند که بدخشان را با انتهای اجرا تشویق کردند.
همچنین کوارتت زهی لایپزیگ از آلمان در هفتمین شب جشنواره موسیقی فجر با اجرای آثاری از موتسارت، بتهوون و برامس در تالار وحدت با حضور نوازندگانی چون یوهانس کنرادماک، تیلمن بونینگ، ایوو بایر و ماتیاس موسدورف بودند که به ترتیب با ویولن، ویولن، ویولا و ویولنسل به روی صحنه آمدند.
به گزارش روابط عمومی سیویکمین جشنواره موسیقی در بخش اول اجرا، این گروه آثاری را که موتسارت برای کوارتت زهی نوشته بود، نواخت. این بخش با ویولنسل آغاز شد و در ادامه ویولنها و ویولا جملات را تکرار میکردند و به آن شاخ و برگ میدادند. همراهی تمامی سازها در این اثر مثالزدنی بود. روی هم افتادن نتها در بخشهایی از کار به خوبی ارائه میشد و در ادامه تک آرشهها آرامش را در سالن با خود میآورد. سرعت پاسکاریها هم در بخشهای مختلف با هماهنگی بسیاری انجام میشد. حضور پررنگ ویولنسل در این بخش و رنگ آمیزی صوتی ارائه شده توسط آن مشهود بود؛ در این میان تسلط تک تک نوازندگان بر کار بر زیبایی آن افزوده بود.
در بخشی از اجرای این قطعه، سیم ویلن یکی از نوازندگان پاره شد و به ناچار برای لحظاتی صحنه را ترک کرد و در اجرای قطعه وقفهای به وجود آمد. پس از بازگشت او و تشویق تماشاگران کار در همان بخش ادامه پیدا کرد. پس از اتمام این قطعه نوبت به اجرای کاری از بتهوون برای کوارتت زهی رسید. این بخش که از سه موومان تشکیل شده بود در آغاز موومان اول رنگ و بوی موسیقی رمانتیک را به خوبی بازنمایی میکرد. در ادامه ویولنسل مسیری را ترسیم کرد و پس از تکرار آن جملات جدیدی ارائه شدند. این رفت و برگشت و تکرارها در سراسر قطعه وجود داشت؛ باز هم فرازو فرودهای خشن و نرم کنار هم ارائه شد. در این بخش موسیقی بار ملودیک فراوانی داشت و به همین خاطر جز مخاطبان موسیقی کلاسیک نیز میتوانستند با آن ارتباط برقرار کنند.
پس از پایان این بخش، گروه برای استراحتی کوتاه صحنه را ترک کردند و حدوداً ده دقیقه بعد دوباره روی سن حاضر شدند. پس از تشویق مخاطبان، کوارتت لایپزیگ بخش بعدی اجرا که مربوط به رپرتواری از برامس بود را نواختند. این بخش از اجرای چند موومانی که طولانیتر از آثار اجرا شده بتهوون و موتزارت در این اجرا بود، دارای بار رومانتیک فراوانی بود. در یکی از موومانهای این بخش نیز سیم ویلنسل پاره شد و باز وقفهای چند دقیقهای در اجرای گروه پیش آمد. نوازنده ویلنسل در این باره توضیح داد که خشکی هوای تهران موجب پارگی سیم سازها شده است.
از نکات جالب دیگر این کار حضور مایههایی از موسیقی فولک کشورهای اتریش و آلمان بود که به خوبی توسط نوازندگان بازنمایی شد. با وجود پیچیدگی موجود در این کارها، نوازندهها به قدری در اجرای برنامه تسلط داشتند که مخاطب هم توانایی تفکیک این صداها را داشت و هم از این در هم تنیدگی استقبال میکرد. با پایان موومان آخر برامس که با تشویقهای حضار همراه بود، گروه پس از ترک صحنه دوباره روی سن آمده و این بار قطعهای از لوریس چکناواریان را به عنوان بیز اجرا کردند.
آخرین اجرای بخش بینالمللی به ششانک سوبرامَنیَم از هندوستان اختصاص داشت. این نوازنده پرآوازه فلوت در کنسرت سهشنبه شب همراه با «پروپالی فلگون» و «سوبرامنیا ماریتا ماهالی» که به ترتیب نوارنده سازهای کوبهای و تنبورا هستند به اجرای برنامه پرداخت.
او پیش از آنکه دست به کار موسیقی شود، چند کلمه با مخاطبان (به زبان انگلیسی) صحبت کرد و دربارهی برنامه گفت: «من در ابتدا به تکنوازی میپردازم و بعد از آن دوستانم با من همراه خواهند شد.»
در ادامه ششانک نوازندگی خود را آغاز کرد و با آرامش آغاز به جملهپردازی در فضای موسیقی هندی کرد. در پارهای موارد از نتهای کششی استفاده کرد و البته به طور کلی بر اساس آن چه از فلوت به شیوه هندی انتظار است کار خود را ادامه داد و به خوبی از انگشتان خود استفاده میکرد و فضاسازی ممکن را نیز انجام میداد.
در ادامه او سازش را تغییر داد و در نتهای زیرتر به نوازندگی مشغل شد. در این بخش فراز و فرود کار او بیشتر شده بود و جملات انقطاع بیشتری داشتند. در عوض از آواهای بلند خبری نبود. کمکم پذوپتاب فلگون هم به او اضافه شد به عنوان نوازنده کوبهای ریتمها را واضحتر ارائه داد. کوبهای بر سرعت خود افزود و کمکم فلوت ششانک هم تندتر و پیچیدهتر به صدا درآمد. این کار مخاطبان حاضر در سالن را سر شوق آورد و آنها این گروه سه نفره را به شدت تشویق کردند. ششانک و پلپون این جملات را تکرار کردند و بعد به شاخ و برگ دادن به آنها مشغول شدند.
در ادامه ساز کوبهای بر خلاف انتظاربه فضاسازی برای فلوت مشغول شد و دو نوازنده برای یکدیگر فضا ایجاد کردند. ششانک با ارائه ملودی پیچیده تبحر خود در این شیوه از فلوتنوازی را ارائه داد و به تمام فضاهای موجود در ساز فلوت سرک کشید و تنبور را که از بخشی از اجرا به بعد با آنها همراه شده بود بیش از آنکه یک ساز ملودیک باشد در مقام یک ساز ریتمدهنده به اجرای برنامه پرداخت.
در نهایت و پس از تشیق حاضران در سالن ششانک گفت: «بسیار خوشحالم که در جمع شما بودم و ممنونم که به برنامه ما گوش دادهاید. من خوشحالم که در تهران هستم و امیدوارم به زودی بتوانم دوباره در ایران حضور داشته باشم. من عاشق ایران هستم.»
این جملات پایانبخش اجرای نوازنده شناختهشده فلوت از هندوستان بود که در کارنامه خود سابقه نامزد شدن در جایزه گرمی را یدک میکشد.
> عکسهای هلیا سعیدی از اجرای گروه بدخشان (تاجیکستان)
> عکسهای سارا عبداللهی از اجرای کوارتت زهی لایپزیگ (موسیقی کلاسیک آلمان)
> عکسهای امیر خامنه از اجرای ششانک سوبرامَنیَم از هندوستان
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : چهارشنبه 28 بهمن 1394 - 11:23
افزودن یک دیدگاه جدید