در خدمت و خیانت روشنفکران
بررسی دوران مدیریت «هوشنگ ابتهاج» در رادیو
اثری از:
گزارش:
تهیه کننده:
پایگاه خبری - تحلیلی «موسیقی ما»
مدیر تولید:
سما بابایی
تدوین:
آیدا فرجی
موسیقی ما - از آن سالهای پایانی دهه 40 که «داریوش صفوت» مرکز حفظ و اشاعهی موسیقی در خیابان ناهید تهران را راهاندازی کرد تا «جنبش احیاء در موسیقی ایرانی» را شکل دهد تا اردیبشهتِ 51 که «هوشنگ ابتهاج» به عنوانِ مدیر موسیقی رادیو انتخاب شد، چند سالی میگذشت؛ اما شاعرِ ارغوان یک دهه بعد در رادیو همان هدف را پیش گرفت: «بازسازی قطعاتِ گذشته و تولید آثاری بر اساسِ سنتِ موسیقاییِ متفاوت با برنامهی گلها». سایه به رادیو که رفت؛ هنرمندانِ جوانِ بسیاری با خود برد حسین علیزاده، شهرام ناظری، هنگامه اخوان و البته «محمدرضا لطفی». در آنزمان دانش موسیقایی این هنرمندان در کنارِ مدیریتِ سایه آثاری خلق کرد که میتوان آنان را قرائتی نوین از موسیقی ایران دانست و نهضتی شکل داد که تا هماکنون نیز تاثیراتش بر موسیقی ایران مشهود است؛ «سایه» خود آن دوران و حضورِ این افراد را سببِ رستاخیزی در کار موسیقی ایرانی دانسته است؛ حالا اما بعد از گذشتِ 46 سال از آن روزگار و با بحثهایی که اخیرا شکل گرفته است؛ میتوان عملکردِ او را نقد کرد و پرسید آیا تمامِ آنچه پیرِ پرنیاناندیش در آن دوران انجام داد، خدمت به موسیقی ایران بود یا آنطور که تعدادی از چهرههای موسیقی میگویند، حضورِ او در رادیو منجر به حذفِ چهرههای سرشناسی که آنان نیز بخشی مهم از شناسنامهی موسیقی ایران هستند؛ انجامید؟
رسیدن به پاسخی قطعی در این خصوص آن هم حدود نیمقرن و در حالی که تعدادِ زیادی از هنرمندانِ فعال در آن دوران دیگر در قیدِ حیات نیستند، کار آسانی نیست؛ این گزارش نیز بههیچعنوان سعی در قضاوتی در این خصوص ندارد؛ آنچه هست تنها تلاشی است برای طرحِ این پرسش آن هم در شرایطی که موسیقی ایران، سالهاست که از سندهای مکتوب محروم است و هر چه هست گفتوگوهای شفاهی عدهای است که یا دیگر نیستند یا اگر هستند توانِ چندانی برای گفتوگو ندارند، توان هم داشته باشند؛ تمایلشان کمتر است. «سایه» و گلها برنامهی «گلها» را «داوود پیرنیا» راهاندازی کرد و در طول یازده سال حضورش در رادیو، برنامههایی چون «گلهای رنگارنگ»، «گلهای جاویدان»، «یک شاخه گل»، «گلهای صحرایی» و «برگ سبز» را راهاندازی کرد. او اما در سالِ 45، گلهای 405 را ضبط کرد و پس از آن با دلخوری برای همیشه از رادیو رفت تا پنج سال بعد «هوشنگ ابتهاج» پس از کسانی چون رهي معيري، پژمان بختياري و زندهیاد ميرنقيبي، 6 سال بر این مسند بنشیند. سایه و حذف چهرههای نامی موسیقی برخی دورانِ حضور سایه در رادیو را علتِ دلیلِ حذفِ چهرههایی چون جلیل شهناز، فرهنگ شریف، پرویز یاحقی و تعدادی دیگر از اساتید موسیقی میدانند؛ این اساتید نیز خود به این مساله اشاره کردهاند که در این گزارشِ تصویری به آن اشاره شده است. سایه و لطفی یکی از پرحاشیهترین مسایلِ مربوط به حضورِ سایه در رادیو، اختیاراتِ بیحد و حصری است که به «محمدرضا لطفی» میدهد.
علاقهی این دو استاد به یکدیگر حالا دیگر بر همه عیان است و با شعرِ « بیتو دیگر غزل سایه ندارد لطفی/ باز راهی بزن ای دوست که آهی بزنم.» در تاریخِ ادبیات ایران نیز جاودانه شده، «سایه» دربارهی «لطفی» گفته: «باید موسیقی با درون شما کوک بشود. این کاری است که بعضی از کارهای لطفی با من می کند. در واقع با صداهای درونی آدمی یکی می شود و آنقدر فشار این صداهای درونی زیاده که سینه را می خواهد بترکاند!..» استعفا از رادیو بعد از کشتارِ واقعهی «میدان ژاله» اما «ابتهاج» به همراهِ یارانِ خود از رادیو استعفا میدهد و حتی در اعتراض به این کشتار، کنسرت شوروی خود را هم کنسل میکنند. پس از این اتفاق، کانون فرهنگی و هنری چاووش به سرپرستی و مدیریت دائمالعمر ابتهاج به راه میافتد با همان موزیسینها و نوازندگانی که در رادیو مینواختند. کانونی که به تولید ۱۲ آلبوم پرداخت و توانست برگههای زرینی به موسیقی ایران اضافه کند.
رسیدن به پاسخی قطعی در این خصوص آن هم حدود نیمقرن و در حالی که تعدادِ زیادی از هنرمندانِ فعال در آن دوران دیگر در قیدِ حیات نیستند، کار آسانی نیست؛ این گزارش نیز بههیچعنوان سعی در قضاوتی در این خصوص ندارد؛ آنچه هست تنها تلاشی است برای طرحِ این پرسش آن هم در شرایطی که موسیقی ایران، سالهاست که از سندهای مکتوب محروم است و هر چه هست گفتوگوهای شفاهی عدهای است که یا دیگر نیستند یا اگر هستند توانِ چندانی برای گفتوگو ندارند، توان هم داشته باشند؛ تمایلشان کمتر است. «سایه» و گلها برنامهی «گلها» را «داوود پیرنیا» راهاندازی کرد و در طول یازده سال حضورش در رادیو، برنامههایی چون «گلهای رنگارنگ»، «گلهای جاویدان»، «یک شاخه گل»، «گلهای صحرایی» و «برگ سبز» را راهاندازی کرد. او اما در سالِ 45، گلهای 405 را ضبط کرد و پس از آن با دلخوری برای همیشه از رادیو رفت تا پنج سال بعد «هوشنگ ابتهاج» پس از کسانی چون رهي معيري، پژمان بختياري و زندهیاد ميرنقيبي، 6 سال بر این مسند بنشیند. سایه و حذف چهرههای نامی موسیقی برخی دورانِ حضور سایه در رادیو را علتِ دلیلِ حذفِ چهرههایی چون جلیل شهناز، فرهنگ شریف، پرویز یاحقی و تعدادی دیگر از اساتید موسیقی میدانند؛ این اساتید نیز خود به این مساله اشاره کردهاند که در این گزارشِ تصویری به آن اشاره شده است. سایه و لطفی یکی از پرحاشیهترین مسایلِ مربوط به حضورِ سایه در رادیو، اختیاراتِ بیحد و حصری است که به «محمدرضا لطفی» میدهد.
علاقهی این دو استاد به یکدیگر حالا دیگر بر همه عیان است و با شعرِ « بیتو دیگر غزل سایه ندارد لطفی/ باز راهی بزن ای دوست که آهی بزنم.» در تاریخِ ادبیات ایران نیز جاودانه شده، «سایه» دربارهی «لطفی» گفته: «باید موسیقی با درون شما کوک بشود. این کاری است که بعضی از کارهای لطفی با من می کند. در واقع با صداهای درونی آدمی یکی می شود و آنقدر فشار این صداهای درونی زیاده که سینه را می خواهد بترکاند!..» استعفا از رادیو بعد از کشتارِ واقعهی «میدان ژاله» اما «ابتهاج» به همراهِ یارانِ خود از رادیو استعفا میدهد و حتی در اعتراض به این کشتار، کنسرت شوروی خود را هم کنسل میکنند. پس از این اتفاق، کانون فرهنگی و هنری چاووش به سرپرستی و مدیریت دائمالعمر ابتهاج به راه میافتد با همان موزیسینها و نوازندگانی که در رادیو مینواختند. کانونی که به تولید ۱۲ آلبوم پرداخت و توانست برگههای زرینی به موسیقی ایران اضافه کند.
-
آرین قیطاسی , سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , آوش مدیا
-
سایت موسیقی ما , آوش مدیا
-
سایت موسیقی ما , آوش مدیا
-
شهرام ناظری , سایت موسیقی ما
-
عالیم قاسم اف , سایت موسیقی ما
-
پدرام امینی ابیانه , سایت موسیقی ما
-
سالار عقیلی , ابوالفضل صادقی نژاد , سایت موسیقی ما
-
سازنگار , سامان احتشامی , سایت موسیقی ما
-
فردین خلعتبری , سایت موسیقی ما
-
حیدو هدایتی , سایت موسیقی ما
-
فرهاد فخرالدینی , سایت موسیقی ما
-
شهرام ناظری , سایت موسیقی ما
-
پژمان طاهری , سایت موسیقی ما
-
همایون شجریان , فردین خلعتبری , سایت موسیقی ما
-
مجید رضوی , سایت موسیقی ما
-
رضا موسوی , سایت موسیقی ما
-
سازنگار , پویا نیکپور , سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , علیرضا پور استاد
-
سایت موسیقی ما , مهدی بوستانی
-
گروه چارتار , سایت موسیقی ما
-
سالار عقیلی , سایت موسیقی ما
-
سازنگار , آزاده امیری , سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , فردین خلعتبری , علی اکبر قربانی , مانی جعفرزاده
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
فرهاد فخرالدینی , علی اکبر قربانی , سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , ماکان بند
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
علیرضا میرآقا , سایت موسیقی ما , سازنگار
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , اکسیر نوین , محمدرضا خانزاده
-
سایت موسیقی ما , سهراب پورناظری , علی قمصری
-
سایت موسیقی ما , اکسیر نوین , محمدرضا خانزاده
-
سایت موسیقی ما , محمد بحرانی
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , منوچهر صهبایی
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , آیدین الفت
دیدگاهها
سلام، از ذکر فلانی چنین گفت و بهمانی چنان، هیچ نتیجهای قابل احصا نیست. گزارشگر/پژوهشگر محترم لازم بود با ارائه یک آمار ساده، مشخص میکرد در این شش سال، از مجموع برنامههای ساختهشده چه تعداد برنامه به این استادان اختصاص یافته و در طول nسال قبل برنامه گلها، چه تعداد برنامه به جوانان و سایر سلایق. جناب سایه، شش سال مسئول رادیو در قبل از انقلاب بودهاند، دقیقا منظور مرحوم نریمان از کسانی که بعد انقلاب آمدند و امتحان میگرفتند چه کسانی بودهاند که موجب به قول خودشان شانزده سال خانهنشینی ایشان شدهاند؟ پس از انقلاب چاووش مورد استقبال مردم قرار گرفت، اما در عمل هیچ امکان دولتی در اختیار ایشان نبود و بلافاصله هم مورد غضب قرارگرفتند. اینکه مردم، ولو به اشتبا،ه به نوعی از موسیقی توجه نشان دهند هم تقصیر جناب سایه و لطفی و ... است؟
نباید اجازه داد حسادتها، کوتهنظریها و اغراقها و دروغها بر واقعیات سایه بیندازد.
آیا استقبال نسبی از چاوش بی رقیب! به نظر شما نشانه موفقیت است؟!! همچنانکه آمار بالای خرید اتومبیل از ایران خودرو و سایپا هم به هیچ عنوان نشانه کیفیت بالا ومقبولیت آن ها نزد مردم نیست. اتفاقا در همان دوران، بی گمان ساخته های آن سوی آب طرفدار بیشتری داشتند هرچند اصلا نظر من برتری کیفیت نیست اما استدلال شما را به چالش کشیدم که انگار مردم با وجود انواع موسیقی رو به کارهای گروه چاووش آوردند. درمورد رفتار نامناسب ابتهاج با بزرگان موسیقی هم اگر شک دارید بروید تحقیق کنید و از معدود بازماندگان بپرسید. ایشان گلها را با بانک یا اداره مالیات اشتباه گرفته بود...
نکند فکر می کنید امثال شهناز یا یاحقی به لطفی حسادت می کردند؟!!! اگر اینجور فکر میکنید هیچ اطلاعی از جایگاه ایشان در آن زمان ندارید و از آن دسته هستید که روایتی جز روایت تازه به دوران رسیده های موسیقی نشنیده اید. این شبه مافیای حاکم بر موسیقی سنتی که همه ادامه همان باند هستند و یکدیگر را تایید می کنند.
دروغگو کسی است که سرود انقلابی خوانده و الان نظرش عوض شده(یا...) و می گوید من اهل این کارها نبودم و.... انگار که دوستان به زور گلویش را گرفته و مجبور به خواندن کرده اند. یا دو کاست تلاوت قرآن ارایه کرده و الان مدعی است که صرفا به خاطر پدر خوانده... یا خیام(ظاهرا ماتریالیست) را برترین شاعر ایران معرفی می کند حال آنکه قطعا دیرزمانی عاشق شعر حافظ و حتی سایه بوده.....بهتر نیست اگر نظر ایشان عوض شده و از کارهای گذشته خجالت می کشد صادقانه بگوید که عقیده اش عوض شده؟ نه اینکه منکر چیزهایی بشود که واقعیت آنها اظهر من الشمس است.
افزودن یک دیدگاه جدید