نامه یک آهنگساز به مدیرکل موسیقی/ چیزی جز رکود و انفعال در سازمانتان نمیبینیم
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امروز که در بیستمین روز از آبانِ 1399 قرار داریم، حدود 9 ماه است که تمام کنسرتهای موسیقی تعطیل شده و شیوع ویروس کرونا در این مدت، بیشترین لطمهها را به موسیقی ایران زده است. پیش از شیوع ویروس کرونا، اوضاع اهالی موسیقی چندان خوب نبود، اکنون و با شیوع کرونا اوضاع نزدیک به فاجعه است. در این میان اما مسئولان دولتی تقریبا هیچ برنامهای برای حمایت از اهالی موسیقی در دستور کار ندارند.
در واکنش به این اوضاع و در اعتراض به بیبرنامه بودنِ نهادهای فرهنگی و هنری به خصوص دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، میدیا فرجنژاد - آهنگساز و نوازنده موسیقی ایرانی یادداشتی تند و اعتراضی نوشته که آن را برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است.
در ادامه متن این یادداشت را میخوانید:
این روزها حال موسیقی در کشور ما مثل بسیاری از هنرهای دیگر بد است و هیچ فریادرسی هم برای هر هنری باشد برای موسیقی نیست.
در حقیقت در کشتیِ هنر که اقتصادش نیز مثل محتوی آن در حال غرق شدن است، آخرین مسافری که در لیست نجات نامش دیده میشود بی تردید موسیقی است.
هنری که هیچ زمانی روی دوش دولتها سوار نبود و هیچ زمانی از بیت المال بودجه آنچنانی دریافت نکرد و هیچگاه به چشم {هنری قابل تقدیر} از آن یاد نشد؛ مگر از شکل مناسبتی و صداوسیمایی آن. البته روشن است هنر مناسبتی هم چه کارکردی داشته و دارد.
حال در همین روزهای سیاه که هر روز میبینیم تعداد کثیری از هموطنان ما از بین میروند و اقتصاد با سرعت هر چه تمام تر سفره مردم را تنگتر میکند، آیا نباید به هنر بیشتر پرداخت تا شاید بتواند گوشهای از دردهای جامعهاش را بازگو کند؟ آیا وظیفه هنر و هنرمند موسیقی این نیست که صدای مردم روزگار خودش باشد؟ یا به نظر مسئولان حوزه موسیقی، وظیفه این هنر تنها ایجاد فضای شادی و تفریح است؟
اجازه بدهید بی پردهتر صحبت کنم تا کمی از دردهای اهالی موسیقی را بازگو کرده باشم و برای این مهم مجبورم مسئول مربوطه را مخاطب قراربدهم.
جناب آقای اله یاری
مدیرکل دفتر موسیقی
سالهاست برایم به عنوان عضوی از خانواده موسیقی سوال است که شرح شغلی شما و دیگر دوستانی که تکیه بر این مسند زده بودند دقیقا چیست؟ آیا شما پشت میز ریاست نشستهاید برای حل مشکلات ما اهالی موسیقی و یا آنجا تشریف دارید برای اطمینان حاصل کردن از اینکه موسیقی کشور طبق خواستههای روسای بالادستیتان حرکت میکند؟ یا هر دو؟
زیرا آنچه ما می بینیم چیزی نیست جز رکود وانفعال از سازمانی که شما مدیریت کل دفترش را بر عهده دارید و ما موسیقیاش را.
برادر عزیز !
بحث من صرفا نقد شما نیست که نه در حوصله من است و نه شما. سنگ خودم را هم به سینه نمیزنم که خیلی پیشتر از دوره ریاست شما در این موسیقی بودهام و بعد از دوره ریاست جنابعالی هم خواهم بود مثل تمام همکاران و اساتید و پیشکسوتانم.
میخواهم کمی دقت بفرمایید!
به ارتزاق همان هنرمندانی که نزدیک به یک سال است هیچ منبع درآمدی ندارند، به سفرههای مدرسان موسیقی که این روزها برای تهیه اندک مایحتاج خانوادههایشان هم دچار مشکل هستند. به آن هنرمندانی که سالهاست در موسیقی نواحی بدون داشتن پول درمان در بسترِ بیماری ماندهاند و نگرانند در صورت درگذشتشان امکان تسویه حساب با بیمارستان را دارند یا نه. به آن فعالان موسیقی که برای اینکه نان سر سفره شان باشد مجبور به فروش سازهایشان شدند. به آن ناشران شریفی که بی توجه به جریان تجاری موسیقی ( که ناشران آثار تجاری اتفاقا بسیار هم رابطه خوبی با اتاقی که امروز جنابعالی در آن هستید داشته اند) تلاش میکنند با هر بدختی که شده راهشان را ادامه دهند و چراغشان در حال خاموش شدن است.
توجه شما را جلب میکنم به اینکه سالهاست حقوق مادی و معنویمان رعایت نمیشود و هم مسندان شما هیچ یک کاری از پیش نبردند نتوانستند قدمی در این باره بردارند.
راستی آقای اله یاری، حواستان هست که در این دوران سخت برخی هنرمندان بدون چشم داشت مالی و بر حسب وظیفه تلاش میکنند تا آثاری را تولید و منتشر کنند برای این که باری از دوش مردم بردارند و حال بهتری برایشان ایجاد کنند؟ چه کمکی کردهاید تا این حداقل هم نخشکد؟ سعی کردهاید حمایتی بکنید؟ در مورد مبحث اجراهای آنلاین چطور؟ چطور در مقابل کسانی به بهانه نشان دادن ساز در بستر فضای مجازی از انجام کنسرتهای آنلاین جلوگیری کردند ایستادگی کردید؟
حواستان به شورای شعرتان هست؟ دقت کردهاید چه چیزهایی مجوز میگیرد و چه چیزهایی را با برچسبهای مختلف رد میکنند؟ پیشنهاد میکنم یک بار بنشینیم تا برایتان تعدادی از این ترانههای دارای مجوز را پخش کنم. بعد برایتان تعدادی از غزلهایی را که شورای شعرتان رد کردهاند بخوانم. به این عزیزان که برخیشان هم تازه از راه رسیدهاند و در شورای شعرتان نشستهاند یادآوری کنید آنجا هستند به عنوان کارشناس فنی اشعار، فقط همین !
واقعا با چه معیارهایی در حال کارشناسی هستند؟! از قضا برخیشان میخواهند انتقام یک عمر عدم موفقیتهایشان را از جهان موسیقی بگیرند! ما اهالی موسیقی به اندازه کافی سختی تحمل میکنیم و نیازی نیست در این روزهای سیاه دردمان را بیشتر کنند.
درباره شورای شعر و عملکردشان بحث بسیار است، حتما با ذکر نمونهها و مدارک، در یادداشتی جداگانه عملکرد این شورا را بررسی خواهم کرد. شاید برای شما هم بد نباشد تا بتوانید به عنوان یک مدیر چشم انداز بهتری از محیط درونی سازمانتان داشته باشید.
جالب است نه؟ تعداد سالنهای کنسرت را میگویم! تعداد سالنهایی که در 10 سال گذشته برای اجرای موسیقی ساخته شدهاند.
اصلا چند سالن خصوصی موسیقی در این کشور داریم؟ به راستی حق موسیقی اینقدر کم است؟
شما مدیریت این مجموعه را به عهده دارید و فکر میکنم خدمت به اهل هنر، خاصه اهالی مظلوم موسیقی افتخار بزرگی است که نسیب هر کسی نمیشود. در این زمان باقی مانده از دوره مدیریتتان خواهش میکنم بیشتر به دردهای اهالی موسیقی بپردازید. این عزیزان اگر اعتراضی نمیکنند از مظلومیتشان است و از محجوبیتشان و نه از سر بی دردی. هنوز زمان دارید!
با احترام
فرج نژاد
در واکنش به این اوضاع و در اعتراض به بیبرنامه بودنِ نهادهای فرهنگی و هنری به خصوص دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، میدیا فرجنژاد - آهنگساز و نوازنده موسیقی ایرانی یادداشتی تند و اعتراضی نوشته که آن را برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است.
در ادامه متن این یادداشت را میخوانید:
این روزها حال موسیقی در کشور ما مثل بسیاری از هنرهای دیگر بد است و هیچ فریادرسی هم برای هر هنری باشد برای موسیقی نیست.
در حقیقت در کشتیِ هنر که اقتصادش نیز مثل محتوی آن در حال غرق شدن است، آخرین مسافری که در لیست نجات نامش دیده میشود بی تردید موسیقی است.
هنری که هیچ زمانی روی دوش دولتها سوار نبود و هیچ زمانی از بیت المال بودجه آنچنانی دریافت نکرد و هیچگاه به چشم {هنری قابل تقدیر} از آن یاد نشد؛ مگر از شکل مناسبتی و صداوسیمایی آن. البته روشن است هنر مناسبتی هم چه کارکردی داشته و دارد.
حال در همین روزهای سیاه که هر روز میبینیم تعداد کثیری از هموطنان ما از بین میروند و اقتصاد با سرعت هر چه تمام تر سفره مردم را تنگتر میکند، آیا نباید به هنر بیشتر پرداخت تا شاید بتواند گوشهای از دردهای جامعهاش را بازگو کند؟ آیا وظیفه هنر و هنرمند موسیقی این نیست که صدای مردم روزگار خودش باشد؟ یا به نظر مسئولان حوزه موسیقی، وظیفه این هنر تنها ایجاد فضای شادی و تفریح است؟
اجازه بدهید بی پردهتر صحبت کنم تا کمی از دردهای اهالی موسیقی را بازگو کرده باشم و برای این مهم مجبورم مسئول مربوطه را مخاطب قراربدهم.
جناب آقای اله یاری
مدیرکل دفتر موسیقی
سالهاست برایم به عنوان عضوی از خانواده موسیقی سوال است که شرح شغلی شما و دیگر دوستانی که تکیه بر این مسند زده بودند دقیقا چیست؟ آیا شما پشت میز ریاست نشستهاید برای حل مشکلات ما اهالی موسیقی و یا آنجا تشریف دارید برای اطمینان حاصل کردن از اینکه موسیقی کشور طبق خواستههای روسای بالادستیتان حرکت میکند؟ یا هر دو؟
زیرا آنچه ما می بینیم چیزی نیست جز رکود وانفعال از سازمانی که شما مدیریت کل دفترش را بر عهده دارید و ما موسیقیاش را.
برادر عزیز !
بحث من صرفا نقد شما نیست که نه در حوصله من است و نه شما. سنگ خودم را هم به سینه نمیزنم که خیلی پیشتر از دوره ریاست شما در این موسیقی بودهام و بعد از دوره ریاست جنابعالی هم خواهم بود مثل تمام همکاران و اساتید و پیشکسوتانم.
میخواهم کمی دقت بفرمایید!
به ارتزاق همان هنرمندانی که نزدیک به یک سال است هیچ منبع درآمدی ندارند، به سفرههای مدرسان موسیقی که این روزها برای تهیه اندک مایحتاج خانوادههایشان هم دچار مشکل هستند. به آن هنرمندانی که سالهاست در موسیقی نواحی بدون داشتن پول درمان در بسترِ بیماری ماندهاند و نگرانند در صورت درگذشتشان امکان تسویه حساب با بیمارستان را دارند یا نه. به آن فعالان موسیقی که برای اینکه نان سر سفره شان باشد مجبور به فروش سازهایشان شدند. به آن ناشران شریفی که بی توجه به جریان تجاری موسیقی ( که ناشران آثار تجاری اتفاقا بسیار هم رابطه خوبی با اتاقی که امروز جنابعالی در آن هستید داشته اند) تلاش میکنند با هر بدختی که شده راهشان را ادامه دهند و چراغشان در حال خاموش شدن است.
توجه شما را جلب میکنم به اینکه سالهاست حقوق مادی و معنویمان رعایت نمیشود و هم مسندان شما هیچ یک کاری از پیش نبردند نتوانستند قدمی در این باره بردارند.
راستی آقای اله یاری، حواستان هست که در این دوران سخت برخی هنرمندان بدون چشم داشت مالی و بر حسب وظیفه تلاش میکنند تا آثاری را تولید و منتشر کنند برای این که باری از دوش مردم بردارند و حال بهتری برایشان ایجاد کنند؟ چه کمکی کردهاید تا این حداقل هم نخشکد؟ سعی کردهاید حمایتی بکنید؟ در مورد مبحث اجراهای آنلاین چطور؟ چطور در مقابل کسانی به بهانه نشان دادن ساز در بستر فضای مجازی از انجام کنسرتهای آنلاین جلوگیری کردند ایستادگی کردید؟
حواستان به شورای شعرتان هست؟ دقت کردهاید چه چیزهایی مجوز میگیرد و چه چیزهایی را با برچسبهای مختلف رد میکنند؟ پیشنهاد میکنم یک بار بنشینیم تا برایتان تعدادی از این ترانههای دارای مجوز را پخش کنم. بعد برایتان تعدادی از غزلهایی را که شورای شعرتان رد کردهاند بخوانم. به این عزیزان که برخیشان هم تازه از راه رسیدهاند و در شورای شعرتان نشستهاند یادآوری کنید آنجا هستند به عنوان کارشناس فنی اشعار، فقط همین !
واقعا با چه معیارهایی در حال کارشناسی هستند؟! از قضا برخیشان میخواهند انتقام یک عمر عدم موفقیتهایشان را از جهان موسیقی بگیرند! ما اهالی موسیقی به اندازه کافی سختی تحمل میکنیم و نیازی نیست در این روزهای سیاه دردمان را بیشتر کنند.
درباره شورای شعر و عملکردشان بحث بسیار است، حتما با ذکر نمونهها و مدارک، در یادداشتی جداگانه عملکرد این شورا را بررسی خواهم کرد. شاید برای شما هم بد نباشد تا بتوانید به عنوان یک مدیر چشم انداز بهتری از محیط درونی سازمانتان داشته باشید.
جالب است نه؟ تعداد سالنهای کنسرت را میگویم! تعداد سالنهایی که در 10 سال گذشته برای اجرای موسیقی ساخته شدهاند.
اصلا چند سالن خصوصی موسیقی در این کشور داریم؟ به راستی حق موسیقی اینقدر کم است؟
شما مدیریت این مجموعه را به عهده دارید و فکر میکنم خدمت به اهل هنر، خاصه اهالی مظلوم موسیقی افتخار بزرگی است که نسیب هر کسی نمیشود. در این زمان باقی مانده از دوره مدیریتتان خواهش میکنم بیشتر به دردهای اهالی موسیقی بپردازید. این عزیزان اگر اعتراضی نمیکنند از مظلومیتشان است و از محجوبیتشان و نه از سر بی دردی. هنوز زمان دارید!
با احترام
فرج نژاد
منبع:
خبرگزاری تسنیم
تاریخ انتشار : چهارشنبه 21 آبان 1399 - 17:30
دیدگاهها
حرف راستین و درد بسیاری از فعالان و هنرجویان موسیقی.
سپاس از جناب فرج نژاد
افزودن یک دیدگاه جدید