اثری از:
خواننده:
آهنگساز:
کارگردان:
گفت و گو:
موسیقی ما- حالا یک هفتهای است که آلبوم «تهران عاشق» با صدای «محمد معتمدی» از سایتِ «موسیقی ما» به شکلِ رایگان منتشر شده است، همانروزی که این اثر منتشر شد، با این خوانندهی نامی و آهنگسازِ اثر «محمدرضا چراغعلی» و شاعرش «سجاد عزیزی آرام» دربارهی اثر گفتوگو کردیم که منتشر شد و ملاحظهاش کردید؛ اما صحبتهای ما تنها به آلبوم محدود نشد؛ این دو موزیسینِ شناختهشده از دغدغهها و نگرانیهای خود در حوزهی موسیقی گفتند. از آنکه موسیقی هماکنون در شرایطِ بسیار آشفتهای است که باید هر چه سریعتر راهی برای آن جست که اگر این اتفاق نیفتد، سرمایهی عظیمِ موسیقی را از دست خواهیم داد.
«محمد معتمدی» و «محمدرضا چراغعلی» از سیاستگذاریها در این حوزه گفتند و شرایطی که برخی هنرمندان را به شرایطِ دیگری رهنمون میکند. شرایطی چون مهاجرت مثلا. این گفتوگو را حتما بخوانید و ببینید؛ شاید زنگِ خطر برای شما هم طنینانداز شد؛ هر چند که خوانندهی جوان بگوید؛ آنقدر در این سالها این حرفها را زده و اثری نداشته که خسته شده است. شاید این بار اما اثری داشت.
تولید آلبوم در شرایط فعلی
محمد معتمدی: سالهاست که تولید آلبوم هیچ توجیه اقتصادیای برای هنرمند نداشته باشد. حدود ده سال پیش بود که من گروهی داشتم که به اجرای رپرتوار موسیقی سنتی میپرداختیم؛ تعدادی قطعه آماده شد که من هر اندازه تلاش کردم نتوانستم برای آن یک حامی مالی (دولتی یا خصوصی) پیدا کنم. استدلالِ دوستان هم این بود که این کار سنتی است و دیده نمیشود؛ بنابراین ناگزیر ماشینِ خودم را که یک زانتیا بود، فروختم و آن را تولید کردم و برای پخش به یک شرکتِ سپردم و یک ریال هم از آن به دست نیاوردم. به هر حال تنها خواستم که یک اثر از من به یادگار بماند.
محمدرضا چراغعلی: محورِ اقتصادی در موسیقی ایران، تنها از راه برگزاری کنسرت تامین میشود نه از فروش قطعات. در واقع تولید آلبوم برای یک هنرمند تنها هزینه ایجاد میکند.
سیاستگذاری موسیقی
محمد معتمدی: عدم انتفاع هنرمندان از حاصلِ هنرشان و عدم امنیتهای اجتماعی و اقتصادی یک دلیل دارد و آن اینکه موسیقی ما فضایی است که به حال خود رها شده است. ما هیچ مهندسی فرهنگی در حوزهی موسیقی نداریم و این در حالی است که امکاناتِ آن به راحتی فراهم است. هنرمندان، سالهاست که مشکلات فرهنگی هنرمندان را گزارش میکنند؛ اما کسی گوش نمیدهد و در نتیجه ما با نسلی روبهرو شدیم که به لحاظ فرهنگی نسبتی با اجداد و پدر و مادران خود ندارند. ما در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم که فضای موسیقیمان سر و سامان بگیرد؛ فضای هنری ما به حال خود رها شده است هیچ نهادی در این مملکت متولی بخش موسیقی نیست؛ ما یک دفتر موسیقی داریم که وظیفهی اعطای مجوز دارد و در این میان نهادی نیست که سیاستگذاری کند، طرحهای هنرمندان را بگیرد و از آن حمایت کند. دولت همانطور که برای بهداشت و درمان، جادهسازی یا ترافیک هزینه میکند، موظف است برای فضای شنیداری مردم هم هزینه کند.
برای مثال ما میتوانستیم مثل بسیاری از کشورها از ماهواره و اینترنت استفاده کنیم، اما این دو مقوله به جای سازندگی به تخریب فرهنگی ما دامن زده است. . اینها میتوانست برای ما فرصت باشد؛ اما ما چون خودمان ساز و کاری برای استفادهی درست از آنها نداشتیم، باعثِ چنان تخریب فرهنگیای شده که حملهی مغول چنین چیزی را ایجاد نکرده است. من بارها در این سالها این حرفها را زدهام و دیگر از گفتنِ بیفایدهی آنان خسته شدهام.
محمدرضا چراغعلی: متاسفانه شرایط موسیقی ما روی خط قرمزی حرکت میکند و از هر طرف اولین هنری که ضربه میخورد، موسیقی است. کسی هیچزمانی سراغی از موسیقی نمیگیرد؛ مگر گاهبه گاهی که عزیز میشود. موسیقی ما بسیار مظلوم است. بزرگترین مشکلمان در بخش موسیقی این است که مدیا و رسانه نداریم و تفر صحیحی دربارهی موسیقی نداریم.
موزیسین و نهادهای دولتی
ما هنوز در بدیهیات ماندهایم، ما هنوز یک وبسایت ملی که اطلاعات هنرمندان را آرشیو کند، نداریم. من هنوز که میخواهم کنسرت بدهم، باید برگهای را پر کنم که نام و نام خانوادگی و نام پدر و شمارهی شناسنامهام را در آن بنویسم. این به نظرتان فاجعه نیست؟ مگر نهاینکه هویت و سابقهی منِ نوعی باید جایی ثبت شده باشد؟ ما این اعتبار را در موسیقی به دست نیاوردهایم که در کارِ خودمان آزاد باشیم.
مهاجرت، سایتهای شرط بندی و فعالیتهای تجاری هنرمندان
محمدرضا چراغعلی: تعداد زیادی هنرمند در همین شرایط کرونایی با مشکلات متعددی روبهرو شدند و هیچکس حتی حالشان را نپرسید؛ بعضی اوقات من به بعضیها حق میدهم که به هر قیمتی بخواهند دیده شوند و پول در بیاورند؛ چون آنها هم حق زندگی کردن دارند. زمانی که من با شادمهر کار میکردم، او از جوانان با استعداد در نوازندگی و آهنگسازی بود و هر کاری که میکرد، با موفقیت همراه میشد؛ نمیدانم چرا حالا این مسیر را انتخاب کرده است؛ اما نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که جامعهی خارجی هم اقبال کمی به موسیقی ایرانی دارد. جوانی که 20 سال در یک کشور با فرهنگی متفاوت بزرگ شده است؛ گوشش به موسیقی ایرانی آشنا نیست و طبیعی است که از کنسرتِ هنرمندان ایرانی استقبال نکند. برخلافِ تصور برخیها، آن طرف هم خبری نیست و خوانندگان مجبورند تا در مهمانی و عروسی بخوانند. البته با تمامِ اینها بخشی هم به جوهرهی وجودی خود آدم برمیگردد که چه مسیری را دنبال کند.
هنرمند، مخاطب و موسیقی استاندارد
محمدرضا چراغعلی: برای دیده شدن در فضای مجازی، چارهای ندارید جز اینکه موسیقی را با نازلترین شکل به گوش مخاطب برسانید و در این میان مخاطب محکوم به شنیدن این مزخرفات است؛ چون رسانهای نیست که موسیقی خوب را به او نشان دهد. حالا ما با موج جدیدی از خوانندههایی روبهرو هستیم که به زبان فارسی میخوانند؛ اما هیچ نسبتی با موسیقی ما ندارند. اتفاقا کسی هم روی کار آنان نظارتی نمیکند، چون این ترانهها بیخطر هستند. در این میان دولت هم تنها به ترانههای عاشقانهی سطحی بها میدهد؛ اگر شما کوچکترین حرف اجتماعی بزنید، بلافاصله حرفتان کات میشود؛ در حالیکه به نظر من هنرمند میتواند نگاه سیاسی داشته باشد.
همهی اینها در حالی اتفاق میافتد که دفتر موسیقی در طول سالیانِ گذشته حتی یک مجموعه هم تولید نکرده که بگوید استاندارد ما این است
سلطان کنسرت
محمد معتمدی: وقتی سیاستگذاری را دولت انجام نمیدهد و متولی موسیقی نیست؛ جای خالی این نهاد را افراد و برخی تهیهکنندهها پر میکنند و در این میان آنان که مناسبتهای بهتری با بخشی از بدنههای اجرایی پیدا کردهاند، به اندازهای رشد میکنند که بعد از مدتی صاحبِ قدرتی میشوند که خودشان سیاستگذار میشوند. طبیعی هم هست که این افراد هرگز منافع شخصی خودش را فدای فرهنگسازی جامعه نخواهند کرد. او تنها دنبال سود اقتصادیاش است و شاید هر کسِ دیگری هم به جای او باشد، همین کار را کند. بنابراین انتقاد من همواره به حاکمیت و دولت است. وقتی ارادهای پشتِ داستان نیست کسی که از این بیزنیس سود میبرد، همه چیز را در راستای اهدافِ خود پیش میبرد.
موسیقی سنتی یا پاپ؟
محمد معتمدی: هیچ ژانری قداست ایجاد نمیکند. این یک تصور اشتباه است که برخی فکر میکنند تار و سهتار یک ساز بسیار عالی و وزین است؛ اما مثلا گیتار سازی است که نمیشود با آن حرف جدی زد. سازهای غربی هر کدام سالها تاریخ پشتشان است؛ من پیش از این هم گفتهام شما میتوانید در موسیقی پاپ آثاری تولید کنید که بسیار ارزشمند باشد یا نازل، همانطور که در در حوزهی موسیقی سنتی هم وضعیت به همین منوال است.
«محمد معتمدی» و «محمدرضا چراغعلی» از سیاستگذاریها در این حوزه گفتند و شرایطی که برخی هنرمندان را به شرایطِ دیگری رهنمون میکند. شرایطی چون مهاجرت مثلا. این گفتوگو را حتما بخوانید و ببینید؛ شاید زنگِ خطر برای شما هم طنینانداز شد؛ هر چند که خوانندهی جوان بگوید؛ آنقدر در این سالها این حرفها را زده و اثری نداشته که خسته شده است. شاید این بار اما اثری داشت.
تولید آلبوم در شرایط فعلی
محمد معتمدی: سالهاست که تولید آلبوم هیچ توجیه اقتصادیای برای هنرمند نداشته باشد. حدود ده سال پیش بود که من گروهی داشتم که به اجرای رپرتوار موسیقی سنتی میپرداختیم؛ تعدادی قطعه آماده شد که من هر اندازه تلاش کردم نتوانستم برای آن یک حامی مالی (دولتی یا خصوصی) پیدا کنم. استدلالِ دوستان هم این بود که این کار سنتی است و دیده نمیشود؛ بنابراین ناگزیر ماشینِ خودم را که یک زانتیا بود، فروختم و آن را تولید کردم و برای پخش به یک شرکتِ سپردم و یک ریال هم از آن به دست نیاوردم. به هر حال تنها خواستم که یک اثر از من به یادگار بماند.
محمدرضا چراغعلی: محورِ اقتصادی در موسیقی ایران، تنها از راه برگزاری کنسرت تامین میشود نه از فروش قطعات. در واقع تولید آلبوم برای یک هنرمند تنها هزینه ایجاد میکند.
سیاستگذاری موسیقی
محمد معتمدی: عدم انتفاع هنرمندان از حاصلِ هنرشان و عدم امنیتهای اجتماعی و اقتصادی یک دلیل دارد و آن اینکه موسیقی ما فضایی است که به حال خود رها شده است. ما هیچ مهندسی فرهنگی در حوزهی موسیقی نداریم و این در حالی است که امکاناتِ آن به راحتی فراهم است. هنرمندان، سالهاست که مشکلات فرهنگی هنرمندان را گزارش میکنند؛ اما کسی گوش نمیدهد و در نتیجه ما با نسلی روبهرو شدیم که به لحاظ فرهنگی نسبتی با اجداد و پدر و مادران خود ندارند. ما در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم که فضای موسیقیمان سر و سامان بگیرد؛ فضای هنری ما به حال خود رها شده است هیچ نهادی در این مملکت متولی بخش موسیقی نیست؛ ما یک دفتر موسیقی داریم که وظیفهی اعطای مجوز دارد و در این میان نهادی نیست که سیاستگذاری کند، طرحهای هنرمندان را بگیرد و از آن حمایت کند. دولت همانطور که برای بهداشت و درمان، جادهسازی یا ترافیک هزینه میکند، موظف است برای فضای شنیداری مردم هم هزینه کند.
برای مثال ما میتوانستیم مثل بسیاری از کشورها از ماهواره و اینترنت استفاده کنیم، اما این دو مقوله به جای سازندگی به تخریب فرهنگی ما دامن زده است. . اینها میتوانست برای ما فرصت باشد؛ اما ما چون خودمان ساز و کاری برای استفادهی درست از آنها نداشتیم، باعثِ چنان تخریب فرهنگیای شده که حملهی مغول چنین چیزی را ایجاد نکرده است. من بارها در این سالها این حرفها را زدهام و دیگر از گفتنِ بیفایدهی آنان خسته شدهام.
محمدرضا چراغعلی: متاسفانه شرایط موسیقی ما روی خط قرمزی حرکت میکند و از هر طرف اولین هنری که ضربه میخورد، موسیقی است. کسی هیچزمانی سراغی از موسیقی نمیگیرد؛ مگر گاهبه گاهی که عزیز میشود. موسیقی ما بسیار مظلوم است. بزرگترین مشکلمان در بخش موسیقی این است که مدیا و رسانه نداریم و تفر صحیحی دربارهی موسیقی نداریم.
موزیسین و نهادهای دولتی
ما هنوز در بدیهیات ماندهایم، ما هنوز یک وبسایت ملی که اطلاعات هنرمندان را آرشیو کند، نداریم. من هنوز که میخواهم کنسرت بدهم، باید برگهای را پر کنم که نام و نام خانوادگی و نام پدر و شمارهی شناسنامهام را در آن بنویسم. این به نظرتان فاجعه نیست؟ مگر نهاینکه هویت و سابقهی منِ نوعی باید جایی ثبت شده باشد؟ ما این اعتبار را در موسیقی به دست نیاوردهایم که در کارِ خودمان آزاد باشیم.
مهاجرت، سایتهای شرط بندی و فعالیتهای تجاری هنرمندان
محمدرضا چراغعلی: تعداد زیادی هنرمند در همین شرایط کرونایی با مشکلات متعددی روبهرو شدند و هیچکس حتی حالشان را نپرسید؛ بعضی اوقات من به بعضیها حق میدهم که به هر قیمتی بخواهند دیده شوند و پول در بیاورند؛ چون آنها هم حق زندگی کردن دارند. زمانی که من با شادمهر کار میکردم، او از جوانان با استعداد در نوازندگی و آهنگسازی بود و هر کاری که میکرد، با موفقیت همراه میشد؛ نمیدانم چرا حالا این مسیر را انتخاب کرده است؛ اما نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که جامعهی خارجی هم اقبال کمی به موسیقی ایرانی دارد. جوانی که 20 سال در یک کشور با فرهنگی متفاوت بزرگ شده است؛ گوشش به موسیقی ایرانی آشنا نیست و طبیعی است که از کنسرتِ هنرمندان ایرانی استقبال نکند. برخلافِ تصور برخیها، آن طرف هم خبری نیست و خوانندگان مجبورند تا در مهمانی و عروسی بخوانند. البته با تمامِ اینها بخشی هم به جوهرهی وجودی خود آدم برمیگردد که چه مسیری را دنبال کند.
هنرمند، مخاطب و موسیقی استاندارد
محمدرضا چراغعلی: برای دیده شدن در فضای مجازی، چارهای ندارید جز اینکه موسیقی را با نازلترین شکل به گوش مخاطب برسانید و در این میان مخاطب محکوم به شنیدن این مزخرفات است؛ چون رسانهای نیست که موسیقی خوب را به او نشان دهد. حالا ما با موج جدیدی از خوانندههایی روبهرو هستیم که به زبان فارسی میخوانند؛ اما هیچ نسبتی با موسیقی ما ندارند. اتفاقا کسی هم روی کار آنان نظارتی نمیکند، چون این ترانهها بیخطر هستند. در این میان دولت هم تنها به ترانههای عاشقانهی سطحی بها میدهد؛ اگر شما کوچکترین حرف اجتماعی بزنید، بلافاصله حرفتان کات میشود؛ در حالیکه به نظر من هنرمند میتواند نگاه سیاسی داشته باشد.
همهی اینها در حالی اتفاق میافتد که دفتر موسیقی در طول سالیانِ گذشته حتی یک مجموعه هم تولید نکرده که بگوید استاندارد ما این است
سلطان کنسرت
محمد معتمدی: وقتی سیاستگذاری را دولت انجام نمیدهد و متولی موسیقی نیست؛ جای خالی این نهاد را افراد و برخی تهیهکنندهها پر میکنند و در این میان آنان که مناسبتهای بهتری با بخشی از بدنههای اجرایی پیدا کردهاند، به اندازهای رشد میکنند که بعد از مدتی صاحبِ قدرتی میشوند که خودشان سیاستگذار میشوند. طبیعی هم هست که این افراد هرگز منافع شخصی خودش را فدای فرهنگسازی جامعه نخواهند کرد. او تنها دنبال سود اقتصادیاش است و شاید هر کسِ دیگری هم به جای او باشد، همین کار را کند. بنابراین انتقاد من همواره به حاکمیت و دولت است. وقتی ارادهای پشتِ داستان نیست کسی که از این بیزنیس سود میبرد، همه چیز را در راستای اهدافِ خود پیش میبرد.
موسیقی سنتی یا پاپ؟
محمد معتمدی: هیچ ژانری قداست ایجاد نمیکند. این یک تصور اشتباه است که برخی فکر میکنند تار و سهتار یک ساز بسیار عالی و وزین است؛ اما مثلا گیتار سازی است که نمیشود با آن حرف جدی زد. سازهای غربی هر کدام سالها تاریخ پشتشان است؛ من پیش از این هم گفتهام شما میتوانید در موسیقی پاپ آثاری تولید کنید که بسیار ارزشمند باشد یا نازل، همانطور که در در حوزهی موسیقی سنتی هم وضعیت به همین منوال است.
-
آرین قیطاسی , سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , آوش مدیا
-
سایت موسیقی ما , آوش مدیا
-
سایت موسیقی ما , آوش مدیا
-
شهرام ناظری , سایت موسیقی ما
-
عالیم قاسم اف , سایت موسیقی ما
-
پدرام امینی ابیانه , سایت موسیقی ما
-
سالار عقیلی , ابوالفضل صادقی نژاد , سایت موسیقی ما
-
سازنگار , سامان احتشامی , سایت موسیقی ما
-
فردین خلعتبری , سایت موسیقی ما
-
حیدو هدایتی , سایت موسیقی ما
-
فرهاد فخرالدینی , سایت موسیقی ما
-
شهرام ناظری , سایت موسیقی ما
-
پژمان طاهری , سایت موسیقی ما
-
همایون شجریان , فردین خلعتبری , سایت موسیقی ما
-
مجید رضوی , سایت موسیقی ما
-
رضا موسوی , سایت موسیقی ما
-
سازنگار , پویا نیکپور , سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , علیرضا پور استاد
-
سایت موسیقی ما , مهدی بوستانی
-
گروه چارتار , سایت موسیقی ما
-
سالار عقیلی , سایت موسیقی ما
-
سازنگار , آزاده امیری , سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , فردین خلعتبری , علی اکبر قربانی , مانی جعفرزاده
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
فرهاد فخرالدینی , علی اکبر قربانی , سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , ماکان بند
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
علیرضا میرآقا , سایت موسیقی ما , سازنگار
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , اکسیر نوین , محمدرضا خانزاده
-
سایت موسیقی ما , سهراب پورناظری , علی قمصری
-
سایت موسیقی ما , اکسیر نوین , محمدرضا خانزاده
-
سایت موسیقی ما , محمد بحرانی
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , منوچهر صهبایی
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , آیدین الفت
افزودن یک دیدگاه جدید