با نوازندگی پدرام فریوســفی، نیلوفر محبی، میثم مروستی و آتنا اشتیاقی
هومن دهلوی آلبوم «آوای کهن» را منتشر کرد
موسیقی ما- آلبوم «آوای کهن» با همکاری و ملودی سازی فراز کاویانی برای قطعات تنبور و آهنگسازی هومن دهلوی توسط نشر «نغمه هزاردستان» منتشر شد. در این اثر نوازندگان گروه کوارتت زهی مینیاتور: پدرام فریوســفی، نیلوفر محبی، میثم مروستی و آتنا اشتیاقی حضور دارند.
هومن دهلوی درباره این آلبوم میگوید: «ایدهی این آلبوم به دوران دانشــجوییام برمی گردد، زمانی که در تکاپوی تشــکیل یک ارکســتر بودم و در نهایت در ســال ۱۳۷۴ با همراهی تعدادی از دوستان و دانشــجویان ارکستری را جمع کردیم که انگیزهای شد تا این ایده را که مدتها در ســر داشــتم، دنبال کنم. باید اشــاره کنم که همواره بر این باور بودم که در ایران ســازها و نغمههایی داریــم که مهجور و گمنــام ماندهاند و گاه محدود به یک منطقه یا قوم خاصی شــدهاند؛ درحالی که حرفهای زیادی برای گفتن دارند و باید به طریقی ثبت شوند تا دیگران نیز از آن گنجینهها بهره مند شوند. همان گونه که در ادبیات و نقاشــی و بعدها در تئاتر و ســینما اگر داستانهای کهن ما به نــگارش و تصویر در نمیآمدند، هرگز امروز آنها را نمی شــناختیم.»
او ادامه میدهد: «بــا این نگاه در آن دوران کارهایی نوشــتم که از دو نظر برایم اهمیت داشــت، اول اینکه ســازهای ایرانی در آنها نقش پر رنگی داشــته باشــند و دوم اینکه از نغمههــای ایرانــی بهره بگیرنــد. در اغلب آن کارها یک ســاز ایرانی نقش تک نواز داشــت و گروهی از ســازهای دیگر آن را همراهی می کردند. البته قبلا آهنگ ســازان دیگری مانند پدرم، استاد حســین دهلوی، این کار را کرده بودند و آثار بســیار برجســتهای نیز در این حیطه خلق کرده بودند؛ اما شــامل تمام ســازهای ایرانی نمیشد. به طور مثال سازهایی مانند قانون، نی، قیچک و تنبور را میتوان ذکر کرد که در میان آنها صدای تنبور برای من همیشــه خاص بود، سازی نجیب و درون گرا که با تکنیک های منحصر به فردش روایتهایی را بازگو میکرد که تنها مختص این ســاز بود. در آن زمان به ســبب دوستی با هنرمند عزیز محمد ذوالنوری شروع به نوشتن قطعهای برای تنبور و ارکستر زهی کردم که متأسفانه به خاطر شــرایط آن زمان، ارکستر بعد از چند ماه فعالیت منحل شد و کارها به اجرا نرسیدند. در آن دوران امکان ضبط کارها نیز غیر ممکن بود؛ چرا که گذشــته از هزینه های ضبط، باید مجوز هم برای استودیو گرفته می شد که گذشــتن از هفت خان بــود.»
این آهنگساز همچنین به این نکته اشاره دارد که: «به هر حال این فکر در ذهــن من ماند تا اینکه ســال ها بعد برای ضبط مجموعه کارهایم با هنرمند گرامی آقای صادق نوری آشنا شــدم و ایشان با توجه به نوع آثار من پیشنهاد کار روی مقامهای تنبور را ارائه دادند و مجموعهای از مقام های ضبط شــده قدیمی تنبور را در اختیار من گذاشــتند که به نوعی باعث زنده شــدن دوبارهی آن ایده شد. در همان سالها از طریق ایشان با هنرمند دیگری به نام آقای فراز کاویانی که نوازنده تنبور بودند، آشنا شــدم و این موجب شــد یکی از آثار ایشــان را برای تنبور و ارکستر زهی تنظیم کردم که بعدها ضبط و منتشر شد. ز آنجایی که احساس می کردم هنوز حرف هــای ناگفته بســیاری در این زمینه وجــود دارد، در نهایت به این نتیجه رســیدم که مجموعه ای بر مبنای مقام های کهن تنبور شــروع کنم. این بار تنها یک کوارتت زهی را برای همراهی برگزیدم؛ چرا که طبق تجربه ای که داشــتم از نظر وسعت، جنس، حجم و ترکیب صوتی، بهترین انتخاب بود.»
هومن دهلوی درباره این آلبوم میگوید: «ایدهی این آلبوم به دوران دانشــجوییام برمی گردد، زمانی که در تکاپوی تشــکیل یک ارکســتر بودم و در نهایت در ســال ۱۳۷۴ با همراهی تعدادی از دوستان و دانشــجویان ارکستری را جمع کردیم که انگیزهای شد تا این ایده را که مدتها در ســر داشــتم، دنبال کنم. باید اشــاره کنم که همواره بر این باور بودم که در ایران ســازها و نغمههایی داریــم که مهجور و گمنــام ماندهاند و گاه محدود به یک منطقه یا قوم خاصی شــدهاند؛ درحالی که حرفهای زیادی برای گفتن دارند و باید به طریقی ثبت شوند تا دیگران نیز از آن گنجینهها بهره مند شوند. همان گونه که در ادبیات و نقاشــی و بعدها در تئاتر و ســینما اگر داستانهای کهن ما به نــگارش و تصویر در نمیآمدند، هرگز امروز آنها را نمی شــناختیم.»
او ادامه میدهد: «بــا این نگاه در آن دوران کارهایی نوشــتم که از دو نظر برایم اهمیت داشــت، اول اینکه ســازهای ایرانی در آنها نقش پر رنگی داشــته باشــند و دوم اینکه از نغمههــای ایرانــی بهره بگیرنــد. در اغلب آن کارها یک ســاز ایرانی نقش تک نواز داشــت و گروهی از ســازهای دیگر آن را همراهی می کردند. البته قبلا آهنگ ســازان دیگری مانند پدرم، استاد حســین دهلوی، این کار را کرده بودند و آثار بســیار برجســتهای نیز در این حیطه خلق کرده بودند؛ اما شــامل تمام ســازهای ایرانی نمیشد. به طور مثال سازهایی مانند قانون، نی، قیچک و تنبور را میتوان ذکر کرد که در میان آنها صدای تنبور برای من همیشــه خاص بود، سازی نجیب و درون گرا که با تکنیک های منحصر به فردش روایتهایی را بازگو میکرد که تنها مختص این ســاز بود. در آن زمان به ســبب دوستی با هنرمند عزیز محمد ذوالنوری شروع به نوشتن قطعهای برای تنبور و ارکستر زهی کردم که متأسفانه به خاطر شــرایط آن زمان، ارکستر بعد از چند ماه فعالیت منحل شد و کارها به اجرا نرسیدند. در آن دوران امکان ضبط کارها نیز غیر ممکن بود؛ چرا که گذشــته از هزینه های ضبط، باید مجوز هم برای استودیو گرفته می شد که گذشــتن از هفت خان بــود.»
این آهنگساز همچنین به این نکته اشاره دارد که: «به هر حال این فکر در ذهــن من ماند تا اینکه ســال ها بعد برای ضبط مجموعه کارهایم با هنرمند گرامی آقای صادق نوری آشنا شــدم و ایشان با توجه به نوع آثار من پیشنهاد کار روی مقامهای تنبور را ارائه دادند و مجموعهای از مقام های ضبط شــده قدیمی تنبور را در اختیار من گذاشــتند که به نوعی باعث زنده شــدن دوبارهی آن ایده شد. در همان سالها از طریق ایشان با هنرمند دیگری به نام آقای فراز کاویانی که نوازنده تنبور بودند، آشنا شــدم و این موجب شــد یکی از آثار ایشــان را برای تنبور و ارکستر زهی تنظیم کردم که بعدها ضبط و منتشر شد. ز آنجایی که احساس می کردم هنوز حرف هــای ناگفته بســیاری در این زمینه وجــود دارد، در نهایت به این نتیجه رســیدم که مجموعه ای بر مبنای مقام های کهن تنبور شــروع کنم. این بار تنها یک کوارتت زهی را برای همراهی برگزیدم؛ چرا که طبق تجربه ای که داشــتم از نظر وسعت، جنس، حجم و ترکیب صوتی، بهترین انتخاب بود.»
تاریخ انتشار : جمعه 8 اردیبهشت 1402 - 16:06
افزودن یک دیدگاه جدید