برنامه یاد بعضی نفرات
 
در جست‌وجوی نینف
پرونده آریان بدون نینف؛
در جست‌وجوی نینف
موسیقی ما - سمیه قاضی‌زاده: تابستان 84 است. اما نه تابستانی مثل همه تابستان های ایران. تابستانی که در آن باران می آید، بارانی آنچنان شدید که خیلی چیزها را به هم می ریزد. «...و اما عشق» منتشر شده و ورزشگاه انقلاب میزبان آریان، طرفداران و انواع سیستم های صوتی گرانقیمتی است که برای اولین بار برای اجرای یک کنسرت به ایران وارد شده اند. آریانی‌ها روی سن اند با لباس‌های کرم رنگ. شاید کمی خسته تر از روزهای اول حالا دیگر نزدیک 7 سال است که از اولین روزها می‌گذرد. باد شدید می‌شود اما سازها چیده شده اند روی صحنه، مردم نشسته‌اند و گروه می رود که بیاید روی سن. نم نم شروع می شود. یکی دو نفر از بچه ها روی صحنه می آیند، رعد می زند. رجب پور نگران ایستاده کنار پله های سن. باران شدید می شود و بچه ها شروع می‌کنند به خندیدن. رجب‌پور گیج شده. هواشناسی باران را پیش بینی نکرده بود. باران می‌آید، شدید و شدید تر. لبخند روی چهره آریان ماسیده. حالا با اشاره رجب‌پور همه می‌آیند پائین. دست تکان می‌دهند و با مردم خداحافظی می‌کنند، مردمی که دیگر تعداد خیلی کمی‌شان روی صندلی‌ها نشسته اند. بچه دور هم جمع می‌شوند، سعی می‌کنند خودشان را و سازهایشان را جمع و جور کنند. آریان همدل می‌شود. جان می‌گیرد و بار دیگر خاطره جمع شدن دور هم روزهای اول را زنده می‌کند.


تهران را برف گرفته. می گویند یکی از آن زمستان های سختی است که هرچند سال یکبار اتفاق می افتد. اما پادگان آموزشی کرمانشاه زمستان سال 77 را طور دیگری برای علی پهلوان و پيام صالحی رقم زد. داستان را همه می دانیم. خواننده های اصلی گروه آریان همدیگر را برای اولين بار اینجا می بینند. همان جا حرف هایشان را برای تشکيل اولين گروه موسيقی پاپ مختلط و نيز اولين گروه موسيقی پاپ بعد از انقلاب می زنند و چندماه بعد در اتاق کوچکی در زير زمين خانه پيام اعضای گروه که آن موقع ها چهار گيتاريست (علی پهلوان، پيام صالحی، محمد رضا گلزار و شراره فرنژاد)، يک ويولنيست (سيامک خواهانی)، دو همخوان (سحر و ساناز کاشمری) و يک نوازنده سازهای کوبه ای ( برزويه بديهی) با يکديگر ديدار می کنند. نینف کجاست؟ نینف هنوز نیامده. اول قرار می شود که شهروز برادر شراره نوازنده کیبورد باشد، اما ازدواج او باعث می شود تا نتواند وقت چندانی را برای آریان بگذارد. سیامک از یکی از دوست هایش به نام نینف می خواهد که به جای او به گروه بیاید. سال 77 سال تمرین است. تمرین های زیاد. نینف وارد گروه می شود. «آن روزها من یک دیاپازون دهنی داشتم که همه بچه ها سازهایشان را با آن کوک می کردند. به بچه ها گفتم که از این به بعد با نینف کوک کنید.» پهلوان خاطره روزهای اولی که نینف آمده بود را مرور می کند. شراره فکر می کند که "نینف" اسم یک نوع جدید از دیاپازون است. «بچه ها اسم این پسره نینفه!» علی نینف را به بچه ها معرفی می کند اگرچه بعدها همه ناین صدایش می کنند. خودش هم اینطوری بیشتر دوست دارد. اگر "f" آخر «نینف» را برداری تنها یک 9 (ناین) باقی می ماند!

3 آذر 78 است. چند روزی است که پیام با خبرهای جدید از راه رسیده. مجوز صحنه ای اشعار را از ارشاد بگیرد. برای آریان اوضاع عوض می شود. قشم اولین جایی است که میزبان آریانی ها می شود تا اولین کنسرتشان را به صورت مجانی برگزار کنند. آن هم نه کنسرتی مستقل که کنسرتی در قالب یک جنگ. ساعت 1 و 2 نصفه شب نوبت اجرای آریانی ها می شود. اجرایشان خیلی خوب است آنقدر که دوباره برای اجرا در قشم دعوت می شوند. البته این بار پول کمی هم بهشان می دهند. فیلم همین اجرا را محسن رجب‌پور که این روزها همه او را به عنوان پدر آریان می شناسند می بیند. از کار گروه خوشش می آید و تصمیم می گیرد که مدیر برنامه ای و تهیه کنندگی آنها را به عهده بگیرد. قرار می گذارند که سه آلبوم را با ترانه شرقی که شرکت رجب پور است منتشر کنند. نینف خیلی زود جایش را در گروه باز می کند و به جز نوازندگی کیبورد شروع به تنظیم قطعات هم می کند. همراه با سیامک خواهانی و علی پهلوان روی آلبوم «قصر خیال» که بی کلام است کار و آن را آماده می کنند. آلبومی که بعدها قطعه «توفان» آن را در چندین و چند کنسرت اجرا کردند اگرچه خود آلبوم دیرتر از این حرف ها منتشر شد.

هنوز خیلی ها سفره هفت سین شان پهن است. اما دیروز سبزه هایشان را روی ماشین هایشان گذاشته و سیزده را بدر کرده اند. امروز که چهاردهم فروردین 79 است قرار است آریانی ها اولین کنسرت جدی شان را در تالار حرکت برگزار کنند. خیلی ها می آیند و خوبی ماجرا این است که خیلی ها هم از کنسرت خوششان می آید. حالا راحت می شود سراغ انتشار آلبوم رفت. تابستان که می آید اولین آلبوم رسمی آریانی ها «گل آفتابگردون» منتشر می شود. بیشتر آهنگ ها را علی پهلوان ساخته اما تنظیم ها را نینف انجام داده. «ستاره» تتنها قطعه ای است که آهنگسازی اش را نینف انجام داده . ستاره را مردم دوست دارند. «گل آفتابگردون» پرفروش ترین آلبوم سال می شود.

آریان را خیلی ها می شناسند. هرجا می روی یا صدایشان را می شنوی یا حرفشان هست. "و اما عشق" که بیرون می آید، رکورد فروش آلبوم های موسیقی ایران در همه این سالها جا به جا می شود. کنسرت هایشان در همه شهرهای ایران شروع شده و در تکاپوی کنسرت های خارجی اند. نینف زبانش خوب است، پس خیلی جاها می شود مترجم آریانی ها. حالا گلزار بیشتر وقتش را برای سینما گذاشته و از آریان می رود. امیرحسین مستعد هم به کشور دیگری پناهنده شده. آریان درگیر حاشیه شده. اما کنسرت ها حساب شده برگزار می شوند. تابستان 86 است. آریان جهانی شده. کنسرت هایش در کشورهای مختلف برگزار می شود. نامزد دریافت جایزه موسیقی مخاطبان بی بی سی می شود تا در کنار خالد خواننده عرب و بیورک رقابت کند. خالد جایزه را می برد اما آریانی ها خوشحالند و خوشحالی شان ادامه پیدا می کند و اسمشان در کتاب دايره المعارف هنرمندان موسيقی پاپ دنيا (international Who's Who, Popular Music ) ثبت می شود. و پس از آن در ژانويه سال 2005 يکی از بهترين تورهای کنسرت خارجی آريان در تورنتو، مونترال و ونکوور کانادا و نيز استکهلم سوئد برگزار می شود. همین روزهاست که آلبوم سوم گروه "تا بی نهايت" منتشر می شود. این هم پرفروش ترین آلبوم سال می شود. ننیف قطعات زیادی در آلبوم دارد. هم قطعه می سازد، هم کیبورد و پرکاشن می زند، هم تنظیم می کند و هم ترانه می گوید. شاعر همه قطعاتش خودش است. نینف اما در کلیپ تصویری که همراه با آلبوم منتشر می شود نیست ....کنسرت های خارجی هم نرفته...همه خاطره هایشان را می گویند و باز یاد نبودش می افتند. نینف و سیامک خواهانی سربازی نرفته اند و در کنسرت های خارجی نیستند. جایش خالی است.

سال 87 است. خیلی وقت است که از آریان خبری نیست. نه کنسرتی مثل آن روزها...نه آلبومی...زمزمه هایی از یک کار جدید شنیده می شود اما بعد از اتفاقی که برای کنسرت ورزشگاه انقلاب افتاده هیچکس دل و دماغ چندانی ندارد. بازی عوض می شود. یک بار دیگر آریان خبرساز می شود. داستان جدیدی را رو می کند. "کریس دی برگ" را خیلی از ایرانی های طرفدار موسیقی می شناسند. حالا آریان رفته سراغش و او هم از کار آریانی ها خوشش آمده. قطعه ای را برایشان ساخته و نینف آن را برای گروه تنظیم کرده و شعر فارسی اش را هم سروده. همه جا حرف این همکاری است. رجب پور پا را فراتر گذاشته و تصمیم به برگزاری کنسرت مشترک آریان و کریس دی برگ گرفته. تا آخرین لحظه ای که به ایران می آید کسی باورش نمی شود. خرداد است و دی برگ به ایران آمده، از خیابان های تهران حسابی خوشش آمده اما دائما از همه می پرسد که تفنگ های ایرانی ها کجاست؟ ایرانی ها تفنگ ندارد اما مجوز کنسرت دی برگ هم صادر نمی شود. نینف در کنفرانس خبری نماینده آریان است و کنار دی برگ نشسته تا به سوالات خبرنگاران جواب بدهد. حالا "بی تو باتو" منتشر شده و قطعه مشترک آنها با دی برگ «نوری تا ابدیت» هم در آن هست.

خبری از کنسرت آریان نیست. آریانی ها در جشنواره موسیقی فجر هم اجرا ندارند. بهمن است اما هواداران طاقتشان طاق شده. کنسرت یک روزه ای را برایشان می گذارند. کنسرتی ویژه هوادارن که بلیت هایش یک ساعته تمام می شود. همان جا قول کنسرت اسفند داده می شود. اسفند که می رسد، دو شب کنسرت برگزار می کنند. زمزمه های رفتن واقعی می شود. روزنامه ها تیتر می زنند «نینف امیرخاص مغز متفکر گروه آریان از ایران رفت».

«بله درست است، نینف از ایران رفته، بیشتر دنبال کارهای تحصیلی اش است. هنوز معلوم نیست چه کسی به جایش می آید،دو نوازنده کیبورد را پیدا کرده ایم اما هنوز معلوم نیست دقیقا کزینه اصلی مان کدامشان باشد، هر کس بیاید فقط نوازنده کیبورد است.» رجب‌پور اینها را بعد از کنسرت می گوید. حالا نینف انریش است و قطعا تا چندسال دیگر به ایران بر نمی گردد. خبر رسمی است. نینف دیگر در آریان نیست هرچند می گویند قرار است از آن سر دنیا قطعه بسازد و بفرستند، هرچند همه سعی می کنند به رویشان نیاورند.
هنوز عید نشده، چند روزی مانده، حال بچه ها خوب نیست، می ترسند اتفاق های خوبی در انتارشان نباشد. کریس دی برگ مجوز اجرا نگرفته، نمی توانند برنامه ریزی برای آینده داشته باشند. حالا نینف هم رفته. علی پهلوان دست به کار می شود. بچه ها را دور هم جمع می کند. «گل اومد بهار اومد» را تنظیم می کند تا خلا نبودن نینف کمی پر شود. حالا اولین قطعه رسمی بدون نینف ساخته می شود.

تیرماه 88 است و انتخابات ریاست جمهوری ایران. قرار بود که آریان در کاخ سعدآباد کنسرت داشته یاشد کنسرتش را به مردادماه موکول می کند. سید شهاب حسینی اسم نوازنده کیبوردی است که قرار شده به جای نینف بیاید. هیچکس آنقدرها او را نمی شناسد فقط همه می دانند که نعیم مس چیان که نوازنده میهمان آریان است دوستی همنام با بازیگر معروف سینما دارد که قرار است در آریان کیبورد بزند. قراری که حتی آنقدرها هم قطعی نیست. چندین و چندماه است که ننیف رفته. در وین سازی ندارد که قطعه ای بسازد اما دلش تنگ شده. آریان هم. آریانی که همچنان در جستجوی نوعی نینف خاص است. نینفی که هم کیبورد بزند، هم ترانه بگوید، هم قطعه بسازد، هم آهنگ ها را تنظیم کند و از همه مهم تر حلقه اتصال گروه هم باشد. پیدا کردن چنین نینفی برای آریان اگر غیرممکن نباشد حتما سخت است.
منبع: 
تاریخ انتشار : سه شنبه 27 مرداد 1388 - 00:00

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود در جست‌وجوی نینف | موسیقی ما