موسیقی ما – اینها نقلقولهایی از دوستان و همکاران باب دیلن درباره اوست.
جوآن بائز: «من قبل از اینكه خود باب دیلن را ببینم دربارهاش شنیده بودم. در سال 1961 یكی از دوستان مرا به كافه «جردیز فولك سیتی» دعوت كرده بود و این اولینباری بود كه من صداشرو شنیدم. منو خیلی تحتتاثیر قرار داد. هركس هرچی راجع بهش گفته بود، راست بود. بهنظرم عالی و جذاب بود.»
بونو، خواننده گروه U2: «من فكر میكنم خیلی سمجه. از نظر من پشت نقاب عجیبوغریب این آدم یه انسان واقعی وجود داره. پدر خوبیه... من با بچههاش دیدمش... یهكم خلقوخوی تصنعی داره كه ممكنه یه روزی مثل هركس دیگهای به ضررش تموم بشه. ولی فكر میكنم آدم محكمیه.»
جانی كش: «من عاشق باب دیلنم، راست میگم. كارهای جوونیشرو دوست دارم، اولینباری كه دستش گیتار الكتریكی گرفترو دوست دارم، آلبومهای كریسمساشرو هم دوست دارم، آلبومهای دیگررو هم همینطور.»
كرك همت، نوازنده گیتار گروه متالیكا: وقتی به گذشته نگاه میكنم، میبینم كه به موسیقی راك، هویمتال و بعد بلوز و جز علاقهمند شدهام، اصلا هم دنبال موسیقی فولك نبودهام. ولی وقتی این ترانهرو شنیدم [قطعا خیابان چهارم] كاملا از خود بیخود شدم. نمیدونم این ترانه مردمپسنده یا نه ولی ترانه سرگرمكنندهایه كه همه باید بشناسنش.
جورج هریسون از گروه بیتلز: «دیلن باشكوهه. برای من مثل ویلیام شكسپیره كه شبیه بیلی جوئله.»
لون هلم از گروه بند: او وارد راهی شد تا بتونه بند قابلقبولیرو هدایت كنه. دیگه انگشتاشو روی گیتار كلاسیك بالا- پایین نمیبره. حالا گیتار الكتریكی میزنه. عین ستیو كراپر. حالا واقعا قسمتی از ریتم شده. دوست دارم منم مثل خودش جلو برم، بدون نقشه و همه قطعهرو «گوشی» كار كنم. از همه كسانی كه میشناسم بهتره.
مارك نافلر از گروه دایر ستریتس: [صداش عین صدای دیلنه] «آره خب شاید. من شاید یه خواننده نباشم. شما روبهروی دالی پارتون نیستین. من از 11 سالگیم همهاش به كارهای دیلن گوش میدادم... [این شباهت] تنها از مسیر طبیعیاش بهوجود اومده. سبك كار او در ناخودآگاه آدم باقی میمونه و من هیچوقت برای اینكه مثل او باشم آگاهانه تلاش نكردهام.
ال كوپر، استودیوی موسیقیدانها: [سر ضبط یكی از كارهای دیلن (كه برای من خیلی مهم بود)، كوپر گیتارو كنار گذاشته بود چون فكر میكرد خیلی بیتجربه است و تام ویلسون تهیهكنندهرو راضی كرده بود كه اجازه بده ارگ بزنه.من قبلا هم ارگ زده بودم ولی فقط آهنگهای مورد علاقهمو... آهنگ خیلی طولانی بود و گروه با صدای بلندی مینواخت و من نمیتونستم صدای ارگرو بشنوم. دستامرو روی صفحه كلید گذاشتم، صدای ساز زدن خودمرو نمیشنیدم ولی آنقدر میدونستم كه اگه نت سیرو بزنم با فاجور درمیرود، صبر كردم تا گروه آكوردو تغییر بده. اولین كار كامل اون روز گروه بود، دیلن گفت: «ارگرو روشن كنین.»تام ویلسون گفت: «اون گربهه ارگزن نیست.»دیلن گفت: «به من نگو كی ارگزنه كی نیست، فقط ارگو روشن كن.» و اینطور شد كه من نوازنده ارگ شدم.
راجر مك گوین، از گروه بردز:یادمه دختربچهها خیلی دوستش داشتن. همه جیغ میكشیدن و وقتی میرفت روی سن هیجانزده میشدن. واقعا كارش خوب بود.
جانی میچل:من شبی كه «عشق و جرقه» تمام شد بردمش خونه تا روش كار كنم، كلی آدم اومده بود، دیلن هم بینشون. موقع خوندن همه خوابشون گرفته بود و دیلن خمیازه میكشید. بعدش نوبت «امواج سیاره» شد، این از كارهای عالی بابی نبود ولی همه بالا و پایین میپریدن. این برای بابی یه اجرای معمولی بود ولی آخرش همه خیلی تبریك گفتن. یكی از بچهها منو گوشهای برد و بهم گفت: «اصلا بهشون اهمیت نده. اونا گوشاشون كره.»
ون موریسون:هنوز آدمهایی هستند كه بهشون احترام میذارم و كارهاشونرو گوش میكنم، نمیشه ندیدشون گرفت، شما از شعر حرف میزدید. دیلن بزرگترین شاعر زنده است.
تام پتی:بعضی وقتها تنها كاری كه میشه كرد، خندیدن یا گریه كردنه. دیلن برامون ترانههایی خونده كه هم آگاهمون كرده و هم مارو خندونده.
تام ویتز:راجع به دیلن خیلی چیزا گفته شده، سخته چیزی برای گفتن پیدا كنی كه قبلا نگفتن، دیلن مثل سیارهای برای گشتوگذاره.
منبع: روزنامه تهران امروز
افزودن یک دیدگاه جدید