جشنواره ملی موسیقی خلاق
 
کنسرت قاف - فرهاد فخرالدینی
 
برنامه یاد بعضی نفرات
 
محسن چاوشی
اعترافات هولناک آقای خاص با چند سال تاخیر درباره لحظه تولد قطعه « سنتوی»:
محسن چاوشی: پتو را کشیدم روی سرم و «سنتوری» را خواندم...
موسیقی ما - بهمن بابازاده: محسن چاوشی زیاد اهل حرف زدن و گفتگو نیست وهمین شاید باعث شده هر خبر کوتاهی از او در رسانه ها، به شدت مورد توجه قرار بگیرد. وقتی در مورد این پرونده و کلیات آن هم به او گفتیم، خواست که بیشتر بداند. همه جزئیات را گفتیم و بعد کمی سکوت کرد و پس از دقایقی گفت :«بیا از فضای مصاحبه و گفتگو بیرون بیائیم و واقعی تر به این اتفاق بپردازیم. تصویرسازی های من درباره این اتفاق خیلی دقیق نیست و لحظات محوی در ذهن ام مانده. بیا بازی را یک جور دیگر شروع کنیم. انگار که قرار است جزء به جزء یک اتفاق را شرح دهیم. هستی؟»
بودم و اوضاع جوری پیش رفت که می خوانید. این هم یک جورش است دیگر... متوجه اید که؟
 
  • * مکان: تهران، خیابان خوش – هاشمی ، منزل شخصی
هنوز مجوز نداشتم و کم و بیش آثار و قطعاتم را می شنیدم که در مکان های مختلف و سیستم پخش ماشین ها، شنیده می شود. اوضاع مالی خیلی بدی داشتم و شهرداری تنها استودیویی که در حیاط ساخته بودیم و در آن قطعاتم را ضبط می کردم را دستور تخریب اش را داده بود. ظاهرا ینا بر قوانین شهری محیط مسقف در حیاط آن محل داشتن، جرم بود. استودیو را که خراب کردند، دیگر فاصله ای تا آخر دنیا برایم باقی نمانده بود. هیچ انگیزه ای نداشتم و اوضاع مالی و زندگی ام هم خیلی بد بود.

در اوج این شرایط بود که تلفن ام زنگ خورد. جواب دادم و آقایی از آن طرف خط گفت :«سلام من شریفی نیا هستم!».

تعجب کردم و قبل از اینکه بیشتر بپرسم، ادامه داد: « حامد شریفی نیا، برادر زاده محمد رضا شریفی نیای معروف!». همان روز و همان لحظه ایشان به من گفت که آقای «داریوش مهرجویی» برای فیلم جدیدشان می خواهند که بخوانی و چند قطعه بسازی. توضیحات لازم را داد و قرار شد در خانه آقای «مهرجویی» برای یک جلسه مشترک حاضر شویم و صحبت های لازم را انجام دهیم.
 
  • * مکان: اُزگل ، منزل شخصی داریوش مهرجویی
شرایط مالی من جوری بود که حتی پول نداشتم تا بالای شهر بروم. آدرسی که این دوست به من داده بود و قرار بود در آنجا آقای مهرجویی را ملاقات کنیم حوالی محله «ازگل» تهران بود و با محله ما فاصله زیادی داشت. چاره ای نداشتم و از یکی از دوستانم خواستم که من را به با ماشین اش برساند. باور کن الان باز هم من را بردی به همان سالها و مرور این خاطرات حالم را بد می کند. خلاصه رفتیم و نشستیم و بعد از سلام و احوالپرسی و آشنایی، آقای مهرجویی صحبت هایش را شروع کرد: «بعضی از کارهایت را شنیده ام و فضایی که تو می خوانی خیلی به فضای فیلم جدید من نزدیک است.» خیلی با احترام گفتم آقای مهرجویی، من تا به حال کار موسیقی فیلم نکرده ام و هیچ شناختی هم در این باره ندارم. ولی ایشان توضیح دادند که قرار نیست موسیقی فیلم را بسازم و از من چند قطعه برای این فیلم می خواهند که بسازم و بخوانم. بعد فیلم نامه ای را به من دادند و گفتند برو این را بخوان و شروع کن.

فیلمنامه را خواندم و بعد دو نسخه از آن تهیه کردم و دادم به «حسین صفا» و «امیر ارجینی». خواستم که آنها برای آن و با موضوعیت و محوریت اش، ترانه بنویسند. ترانه سروده شد و تنها چیزی که از حذفیات این ترانه یادم مانده، مصرع: «علی بی نوای سنتوری» بود که من خیلی هم دوستش داشتم. آقای مهرجویی به شدت درگیر تلفیق سنتور در این قطعه بود و خیلی سفارش کرده بودند. من هم زمانی که موسیقی قطعات را می شاختم فقط به این فکر می کردم که خدایا سنتور را چطور وارد کنیم؟

از طریق یکی از دوستانم با فردی به نام «محسن حسینی» آشنا شدم. ایشان نوازنده سنتور بودند و خیلی ها هم تعریف اش را می کردند. اما از بد قصه، منزل اش در قم بود و این کار را برای من خیلی سخت می کرد. از همان دوستی که با ماشین اش من را به منزل آقای مهرجویی رسانده بود، خواستم که به قم برویم. بنده خدا قبول کرد و بی هیچ درخواستی و رفاقتی من را پیش این دوست نوازنده برد. همان روز و با یک بدبختی زیاد روی ملودی «سنگ صبور» سنتور زدیم و با برخی وسایل دم دستی ضیط اش کردیم. کارها را پیش آقای مهرجویی بردیم و ایشان گفتند: نه اینها اصلا خوب نیست. همه بخش هایی که سنتور زده شده را حذف کنید. با آقای «اردوان کامکار» صحبت کرده ایم و ایشان قرار است برایمان سنتور بزنند.

در دلم گفتم خوب این را از اول می گفتی تا ما تا قم نمی رفتیم! دوباره باید ملودی ها را از اول و بدون سنتور می زدیم و ضبط می کردیم. هیچ امکاناتی را واقعا نداشتم و دیگر نمی دانستم چکار باید بکنم. دوباره مجبور شدم زنگ بزنم به یکی از دوستان و از او بخواهم که کیبورد اش را برای یک شب به من قرض دهد. آن دوستم با این کیبورد کار می کرد و برنامهمی رفت و درواقع منبع در آمد اش همبن کیبورد بود. بزگواری زیادی کرد ویک شب دیگر به من قرض اش داد. یک میکروفن قدیمی هم از همان استودیویی که مجبور شده بودیم خراب اش کنیم، بیرون کشیدم و نشستم برای ضبط کارت ها. خوب یادم هست که آن زمان کامپیوتر من، از آن سیستم هایی بود که کارت صدایش on board بود!  

حالا داستان داشتیم سر محل ضبط کارها. نه استودیویی بود و نه مکان مناسبی که در آن بشود وکال (صدای خواننده) را در آن ضبط کنم.
 
  • * مکان: تهران، خیابان خوش – هاشمی ، منزل شخصی
چاره ای جز این نداشتم که در خانه و در یکی از اتاق هایمان کار ضبط را انجام بدهم. به کمک مادرم یک پتو را با میخ به جلوی پنجره زدیم و دیوارها را هم با پتو پوشانیدم تا صدا نپیچد. مادرم از اتاق بیرون رفت و با یک پتو از بیرون، در اتاق را پوشاند. خودم هم از این طرف در یک پتو آویزان کردم تا بتوانم در نهایت فضایی را در اختیار داشته باشم که در آن بشود وکال گرفت. بعد از همه این ماجراها، پتو را کشیدم روی سرم و در همان شرایط خواندم  و همه وکال را ضبط کردم. از زیر پتو که بیرون آمدم، «علی سنتوری» به دنیا آمده بود. همان نسخه هم نهایی شد و پخش شد.
 
  • * مکان: اُزگل ، منزل شخصی داریوش مهرجویی
در قرار بعدی، آقای مهرجویی بود و من و آقای کامکار. قطعه «زخم زبون» فقط پذیرفته نشد و قرار شد که تنظیم آنرا خود آقای کامکار بر عهده بگیرند. همان روز آقای کامکار قرار استودیو گذاشتند و با هم رفتیم برای ضبط مجدد «زخم زبون». خوب یادم هست که ایشان یک 206 دنده اتومات داشتند و با هم به استودیویی واقع در میدان جمهوری رفتیم. کار را خواندم و دوباره ضبط شد. در آن دوره خیلی ها سعی داشتند که آقای مهرجویی را از تصمیم اش منصرف کنند تا مندر این پروژه قرار نگیرم. خیلی ها مستقیم این اتفاق ها را به من می رساندند تا من شرایط ات چندان خوب نباشد. اما آقای مهرجویی با قدرت روی تصمیم شان ایستادند و تا آخر هم کم نیاوردند. بعد در اولین اکران این فیلم در سعد آباد وقتی همه مردم سرپا ایستادند و دست زدند، ظاهرا خود آقای مهرجویی به همه مخالفان حضور من یک نگاه پر معنایی داشته و خیلی ها درباره آن نگاه آقای مهرجویی به من گفته اند.
 
  • * من ، بهرام رادان، و بقیه ماجرا...
دوران توقیف فیلم از راه رسید و آن اتفاقات و لحظات بد. در یکی از رستوران های بالای شهر به همراه آقای «فرازمند» و «بهرام رادان» جلسه ای را داشتیم با این موضوعیت که بهرام رادان به جای من روی این قطعات بخواند. از قبل هم می دانستم که این اتفاق افتاده و چیزی به من نگفته اند. اما ظاهرا صدای آقای رادان رو ی این قطعات ننشسته بود و آقای مهرجویی راضی نشده بود. راستش را بخواهید من از اینکه فیلم به خاطر صدای من توقیف شده بود حس خیلی بدی داشتم. باور کنید حتی راضی بودم صدای من هم از فیلم حذف شود ولی کار همه راه بیفتد و فیلم اکران شود. در آن جلسه به هیچ نتیجه ای نرسیدیم. یعنی نمی شد هم به نتیجه ای رسید. بعد به گوشم رسید که آقای مهرجویی همچنان روی مواضع خود ایستاده و اصرار دارند که فیلم با صدایمن بیرون بیاید. بعد هم که آن جمله معروف ایشان در رسانه ها منتشر شد تا بک جورهایی حررف آخر را زده باشند:«بیشتر خانواده های ایرانی اگر نان هم سرسفره شان نباشد، یک سی دی محسن چاوشی دارند...».  
 
  • * مکان : سینما فلسطین، روز اولین اکران «سنتوری»
اولین اکران فیلم در سینما فلسطین بود و من به همراه همسرم رفتی که فیلم را ببینیم. من جزو آخرین کسانی بودم که وارد سالن شدم. اصلا جا نبود و خیلی سخت توانستیم بنشینیم. اقای فرازمند و اقای شایسته هم بودند. تا آخر فیلم نشستم و تماشا کردم. فیلم تمام شد و همه در حال ترک سالن بودند ولی من هنوز سرجایم نشسته بودم. فقط می خواستم ببینم اسمم در تیتراژ هست یا نه... اسمم مجوز گرفته بود یا نه؟

تیتراژ تمام شد و اسمم نبود. ننوشته بودند و دلیلش را هم هیچوقت نفهمیدم...

7 – 8 ماه گذشت  داستان فیلم هر روز وارد فاز جدیدی می شد. خودم هم خسته شده بودم. بعد یکی از دوستانم زنگ زد و خیلی راحت گفت : «فیلم لو رفت..بیا من سی دی اش را هم دارم...». گفتم : باورم نمی شه، غیر ممکنه...». رفتم و سی دی را ازش گرفتم . رویش نوشته شده بود :«سنتوری». زنگ زدم به بهرام و فرازمند. گفتند از از روسیه و کانادا لو رفته و خلاصه داستان سنتوری با همان تماس، برای من تمام شد...  
 
 
منبع: 
ماهنامه فیلم
تاریخ انتشار : شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 02:53

برچسب ها:

دیدگاه‌ها

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 09:02

البوم سنتوری فوق العاده بود وهمین طور فیلم سنتوری بهترین فیلمی بد که دیدم

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 22:55
بیتا

نه به نظر من سنتوری فیلم خوبی بود. خیلی حرف داشت توش. محسن چاووشی هم اون موقع ممنوع کار بود کمااینکه بعدا ایشون البو مسنتوری رو منتشر کرد و استقبال خوبی هم ازش شد

2.176.148.21
شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 09:55

محسن یه ستاره س
بهتر بگم داره تبدیل به اسطوره میشه در پاپ
نگا کنید داستان وارد شدنش به این فیلم و اوضاع بد مالی ش چقد شبیه اسطوره های بزرگیه که از هیچ به همه جا رسیدن؟!
اکثر خواننده های مطرح پاپ جزو ثروتمندان بودند و از روی تفریح وارد کار شدن اما محسن...
دوستت داریم محسن چاووشی
قطار قلب همه ماست...

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 10:27

خیلی قشنگ بود.
قشنگ ترین داستانی بود که تا حالا خونده بودم.
زیـــــــــر پـــتـــــــــــو :)) :D

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 10:29

وااااای هیچی نمیتونم بگم جز اینکه دیووونتم محسن امیدوارم به تمام چیزهای که میخوای برسی

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 10:32

واقعا تحسین داره ...
از کجا به کجا رسید ...
خون جگر خوردی تا قطعات سنتوری رو ضبط کردی و حالا میبینی که کل مردم این قطعات رو حفطن ...
درور بر شرف و بزرگیت ...
خیلی مردی ..
"مرد" !!

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 10:38

خیلی شرایط سخت بوده واقعا عالیه که ادامه دادی و روی تصمیمت مصمم موندی.
ایشالا روزی برسه که قدر هنرمندان ارزشمندی مثله محسن چاوشی و ما بقی دونسته بشه

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 10:41

عاشق صداتم مرد

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 10:47

خیلی مصاحبه جالب و باحالی بود. ممنون از موسیقی ما و ممنون از محسن چاووشی عزیز که اینقد صمیمی و دوست داشتنی حرفاش رو زده. فکر کنم از همین مصاحبه محسن چاووشی بشه یک فیلمنامه نوشت و فیلمش رو ساخت چوون واقعا واسه من خیلی جالب بود، فکرش رو بکنین همین چند خط مصاحبه بشه یه فیلم!! واقعا میترکونه، موافقید؟!!

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 16:55
ali sirizi

اره قصه ی زندگی محسنو بسازن خیلی خوبه به شرطی که خود محسنم روش بخونه

85.9.117.156
شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 10:59

به این میگن هنرمند با استعداد...
هر چی که بهش رسیدی،هر چقدر که از فروش آلبومات سود کردی و هر چقدر هم که قراره تو آینده از سود آلبوما و کنسرت هت بیاد دستت حقته...نوش جونت...سختی کشیدی و به اینجا رسیدی...
ما واسه همین چیزا بهش میگیم آقای خاص موسیقی ایران...
زنده باد محســــ♥ـــــــن چاوشـــ♥ــــــی

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 16:08
farbod khosravi

دوست عزيز از فروش آلبوم چيزي به محسن نميرسه !طبق قراردادي كه با تهيه كننده بسته مي شه مبلغي تايين ميشه كه اصلا به فروش ربطي نداره خواننده فقط از راه كنسرت شايد به سودي برسهبا تور هايي كه ميزاره

109.125.144.21
شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 11:03

خداییش گریه کردم چقدردردناک بودمحسن چاوشی عزیزتوازاوج شروع کردی والان درنوک قله موفقیت هنری قرارداری وباصدات ماروبه رویاهای دورودرازمیبری بامابمون ای خالق تکرارنشدنی موسیقی پارسی

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 11:08

خوشحالم که به حقت رسیدی محسن . ثمره همه این زحمات رو امروز همه ما داریم لمس میکنیم . امیدوارم هرچه زودتر اجرای زنده ت رو ببینیم .

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 11:08

درضمن تا جایی که من یام میاد توی نسخه های دزدی و لو رفته ی فیلم اسم محسن چاوشی توی تیتراژ اول فیلم بود...

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 11:29

چي بگم محسن جان ..
متعجبم .. خيلي جالب بود اين سناريوها..
ممنون موسيقي ما.

واقعا موندم.
دوست داريم محسن،پشتتيم.

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 11:46

خیلی مردی <3

صدای سازم همه جا پرشده
هرکی شنیده از خودش بیخوده !

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 11:56

جاااااانم سلطان.. الانتو نگاه کن که خیلیا دوست دارن جای تو بشن..
محبوب ترین و پرطرفدارترین موزیسین ایرانی.

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 12:11

هواداران چاوشی با خاطراتش زنگی می کنند

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 12:32

همیشه در حق چاووشی بد کردن.حیف یه همچین اسطوره ای که این کارا رو باهاش کردن
از طرف هوادارای یگانه .چاوشی دوست داااااااااااااااااااااریییییییییییییییییییییییییییییم

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 12:39

پسر تو نابغه ای....
واقعا باورم نمیشه خیلی دراماتیک بود

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 12:41

واقعا نمی دونم چی بگم. خیلی جالب بود. چه قدر سختی واسه خوندن یه قطعه. فکر نمی کردم اینجوری باشه. آخه تو دیگه کی هستی؟؟؟ بیشتر از قبل طرفدارتم.

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 12:47

واقعا حیف بود خواننده به این خوش صدایی ...........

فیلم سنتوری هم فیلم قشنگی بود ولی اگه اقای چاوشی به جای بهرام رادان بازی می کردند بهتر بود خیلی بهتر بود

راستی در مورد البوم من خود ان سیزدهم باید بگم واقعا شاهکار بود واقعا شاهکار بود ................................

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 12:47

قربون درد و غصه هات برم...واقعا سلطان یعنی محسن چاوشی

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 12:51

محسن , فقط چاوشی.

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 12:56

حالا کی میگه صدای محسن از خودش نیست.؟؟؟؟
بابا اون حتی پول نداشت تاکسی بگیره اونوقت میره از امریکا یه دستگاه 200 میلیونی برای تغییر صداش میاره؟؟؟؟ بعضی ها عجب چیزی میگن ها
بابا محسن صداش مال خودشه دمش گرم بهترینه تو ایران

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 12:56

آدم همیشه تو محدودیت ها ستاره میشه

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 12:57

ای بابا عجب داستان تلخی !
ولی جذاب بود .
مرسی موسیقی ما!

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 13:00

ناراحت کننده ولی جالب بود ....زنده باشی آقای چاوشی
به جفت محسنای موسیقیمون مینازیم ...
دلمون به شما دوتا خوشه

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 13:10

درود بر بهترین خواننده ی ایران محسن چاوشی

در بدترین شرایط ماندگار ترین آهنگ ها ساخته شدن

تنهای بی سنگ صبوور خونه ی سرد و سوت و کور
توی شبات ستاره نیست منجی و راه چاره نیست

چنان از آتش عشقت بسووزم محسن که از من رنگ خاکستر نبینی
به ولله راست میگم :)

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 13:12

آقا محسن خسته نباشی
خداقوت
الان که شرح دادی چی به سرت اومده بغض صدات رو بیشتر حس می کنم

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 13:29

من این داستان رو دقیقا همون زمان سنتوری شندیم اما باور نکردم !
اما اگه دقیقا همین باشه و محسن از اونجا با افتخار استودیو شخصی رسیده واقعا اسطورست

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 13:53

فوق العاده بود
همین رنجا باعث شده که این قد مردم دوست داشته باشن
محسن جزو مقدساتم شده...خیلی بیشتر از قبل دوست دارم

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 14:08

خیلی اتفاق عجیبی بود..
چاووشی آقای خاص هست و کاراش هم..
اما آقای خیلی خاص رضا یزدانی.
در کل مصاحبه خیلی قشنگی بود..
اینم یه جورشه دیگه..

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 14:22

به قول دوستمون این چند خط محسن تبدیل به فیلم بشه خیلی جالب میشه.حتی از فیلم سنتوری هم سوزناک تر میشه.زندگی محسن چاوشی خیلی ناراحت کننده تر از زندگی علی سنتوری هست واقعاً.

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 14:30

به خاطر همينه كه بهش ميگن اقاي خاص
همه ميشناسنش و بهش افتخار ميكنن
منم افتخار ميكنم كه خواننده واهنگساز .....محبوب من محسن چاوشيه

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 14:32

بابا دیگه بحث پتو و کرسی پتشی نکن.
از اون حرف ها بودا!!
چاووشی زمانی که مجوز نگرفته بود قشنگ می خوند ولی الان فقط تنظیم کنندهاشن که سر پا نگهش داشتن. ملودی هاش تکراری شده. نوعه خوندنش تو آخرین البوم با خوندنش تو اولین البوم با مجورش یکیه.
فقط تنظیم کننده ها

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 16:43

درود به سختکوشی و پشتکارت
همیشهه حامی بهترین خواننده پاپ ایران هستیم

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 17:03

به قول یاس ادم همیشه توی محدودیت ها ستاره میشه واقعا که محسن چاوشی یه مرد بزرگه محسن خان سلطانم در برابر تو سر تعظیم فرود می اورم من 8 ساله پدرم فوت شده درست 11 سالم بود تو توی این 8 سال واسم پدری کردی برادری کردی با تو اروم شدم

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 17:13

chavoshi eshghe mani....divonatam...

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 17:14

فوووووق العاده بود
بسیار انسان بزرگیست این محسن چاوشی
ایشاا... همیشه موفق باشه

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 17:18

جونم محسن گل.ماها بهترينيم اين طبيعت ماست...........

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 17:31

... از زیر پتو که بیرون آمدم، «علی سنتوری» به دنیا آمده بود.

آقا دمت گرم . محسن جان تو فوق العاده ای به خدا

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 17:34

واقعا باید قدر این هنرمندای کشورمون رو بدونیم که با چه سختی هایی به اینجا رسیدن و باعث پیشرفت موسیقی پاپ شدن.

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 18:35

سلام
محسن چاووشي دوستت دارم عاشقم من با اهنگهايت زندگي كرده ام البوم من خود سيزدهم بهترين البومي بود شنيدم

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 19:07

علی بی نوای سنتوری....حتما ترانه کاملش رو آقای صفا یا ارجینی دارن...جالب میشه بدونیم ترانه کاملش چی بوده ها...بهر حال فک نمیکنم الان کسی شک داشته باشه که محسن چاوشی بهترین خواننده پاپ در داخل ایرانه...فوق العاده اید شما آقای چاوشی...ممنون از سایت خوب موسیقی ما...

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 19:16

2 تا نتیجه مهم از این ماجرا میگیرم : 1-اینکه تنها شخصی مثل آقای مهرجویی میتونه که روی حرفش بایسته و تا این حد دقیق و حساب شده کار کنه و این نشون دهنده ی تخصص و چیره دستی پیشکسوتای مملکتمون هست که باید خیلی خیلی قدرشون رو بدونیم . 2- اینکه محسن چاووشی اگه امروز به اینجا رسیده برای ما ثابت میکنه که بدون کشیدن رنج و زحمت فراوان نمیشه به قله رسید .
آفرین به داریوش مهرجویی و آفرین به محسن چاوشی دو هنرمند عزیز و کاربلد . خدا قوت برای تمام هنرمندان عزیزمون . ممنون از موسیقی ما ...

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 20:06

mrc ba gheyrat,1jorai boghz kardam vaghti in dastano khondam

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 20:10

محسن آلان که این داستانو خوندم گریم گرفت . واقعا مردی به خدا .. واقعا نمیدونم چی بگم ولی تو هر روز در قلب منی امیدوارم به هر چی میخای برسی

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 20:19

ما الان هرچي داريم مال موسيقي اون دورانه.....كسايي مثل چاوشي.يگانه.فرزين.صادقي.....كه با تمام محدوديت ها كارهايي با اون كيفيت توليد ميكردند....نه مثل اين تازه كارا كه با كلي پول و پارتي ميان يه آلبوم ميخونن....بعد گوش ميدي ميبيني صداي خودت از خواننده بهتره....

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 20:24

خوشحالم که مغرور و پولکی نشدی..مخاطب واست مهمه.

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 20:28

من سال 84 که تازه چاوشی با آلبوم خودکشی ممنوع و چندتا تک ترک معروف شده بود به طور خیلی خیلی اتفاقی توو همین محله خوش ، هاشمی ایشون رو دیدم .تا اون موقع حتی یه عکس خوب ازش ندیده بودم . شروع کردم باهاش حرف زدم فکر میکردم سرکارم.محسن چاوشی کجا هاشمی کجا.فقط میدونستم قراره یه آلبومی بده به اسم لنگه کفش .گفتم بزار امتحان کنم ببینم واقعا محسنه یا نه.ازش راجبه آلبومش پرسیدم و ایشون هم اول آهنگه لنگه کفش رو برام خوند.
یه لنگه کفش پیر و درب و داغون افتاده بود یه گوشه خیابون
چه خاطره ای بود به خدا ، هیچ وقت یادم نمیره....

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 20:33

بهترین های موسیقی از هیچ ستاره شدند و درخشیدند
چاوشی یگانه صادقی

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 20:58

عالی بود!
گریه ام گرفت ...

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 21:00

عاشقتم محسن جان.
به خاطر همین روراست بودنته که همه عاشقتیم...

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 21:35

بهترینی...
اگرم هنوز همان زمان بی استودیویی بود هنوز همین قدر شاید بیشتر هوادار داشتی.
لیاقتش رو داری.
منتظر البوم جدید هستیم.

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 22:20

درود بر اين بزرگ مرد.....شك ندارم اسطوره ميشه.....تنهاي بي سنگ صبور.....

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 23:05

فقط چاوشی
رفیق من سنگ صبور غمهام

شنبه 21 اردیبهشت 1392 - 23:24

اخه کی باورش میشه محسن چاوشی بی پول بوده باشه اصلا باور کردنی نیست خاهشا مطلبای واقعی بزارین در ضمن محسن چاوشی قبل از اینکه فیلم سنتوری ساخته بشه 3تا البوم بیرون داده بود پس خواننده ای که 3تا البوم بیرون داده حتما وضع مالیش خوب بوده

یکشنبه 22 اردیبهشت 1392 - 20:37
Alireza Farrokhi

سه تا آلبومی که همش زیر زمینی بود ینی به امید مجوز میرفت ارشاد ولی لو میررفت...مسلما تمام سرمایش رو گزاشته بود روی همون سه تا آلبوم...البته 4 تا آلبوم نه سه تا...خودش گفته که دار و ندارم رو گزاشتم روی آلبوم متاسفم ولی لو رفت...پس مطمئنا دیگه پولی نمیمونه...

95.38.214.196
یکشنبه 22 اردیبهشت 1392 - 01:29

عااااااااااشقتم

یکشنبه 22 اردیبهشت 1392 - 07:34

به نظر من فیلم سنتوری یکی از بی کیفیت ترین فیلمهای جناب آقای مهرجویی میباشد. این فیلم قرار بود که ادای دینی به ساز سنتور باشد.
به نظر من این فیلم در حق این ساز ظلم کرد. صدای آقای چاوشی یک صدای خاص است ولی هیچ سنخیتی باز ساز سنتور ندارد. از آقای کامکار هم انتظار نمیرفت که چنین کار کم اعتباری انجام دهد .

یکشنبه 22 اردیبهشت 1392 - 09:55

خیلی تاثیرگذار و دردناک بود...ایول به غیرتت..

یکشنبه 22 اردیبهشت 1392 - 10:06

واقعا چقد زود آدما گذشتشون رو فراموش ميكنند ...

پول كرايه ماشين نداشت !!!!!!!!!!!
حالا چقدر فروتن شده !!!!!!!!!!!

محمد اصفهاني با تمام وجود ازش تمجيد ميكنه و به نوعي زبان حال دوستداراش ميشه در برابر هجمه منتقدان
در مقابل اين تمجيد با كمال غرور و تكبر كوچكترين عكس العملي نسبت به اين موضوع نداره ...

خداوند تو قران گفتند ...جناب سلطان كبير چاووشي ايا جواب خوبي به جز خوبي است ؟؟؟؟؟
چرا تشكر و قدرداني از دكتر نكرديد ؟؟؟
چرا رسا نه اي نكرديد ؟؟؟
مگه احسان خواجه اميري بعدتمجيد شما از البومش از شما تشكر نكرد .؟؟؟

شما علي رغم اينكه طرفدار زياد داريد ولي خيلي هاي ديگه هستند كه اصلا نميتونند با صداي شما ارتباط برقرار كنند ..

تمجيد دكتر اصفهاني از شما و دفاعيات ايشون در خصوص شما برا اعتبارتون يه وزنه بسيار سنگين محسوب ميشه ولي شما هيچ عكس العملي نشون نداديد ...
نميدونم شايد به طور خصوصي به موبايل دكتر اس ام اس داده باشيد

مرسي آقا ..سلطان چاووشي

یکشنبه 22 اردیبهشت 1392 - 20:49
اميرحسين انصاري

محسن توی رسانه ها تشکر نمی کنه عزیز. خودتون جواب خودتونو دادین که گفتین شاید به موبایلشون زنگ زدین. واقعاً فکر کردی چاوشی مغرور شده؟! اگه مغرور شده بود تا الآن خودشو باخته بود و هیچی ازش نمونده بود.همین که مثل خیلی ها در روز هزار تا سانس کنسرت نمی ذاره و به فکر پیش برد موسیقی کشور و سطح موسیقیه نشون دهنده ی همه چی هست.آدم مغرور به فکر منافع خودشه نه چیز دیگه.

151.246.159.171
یکشنبه 22 اردیبهشت 1392 - 13:06

یه دونه ای!
الان کسی به گرد پاتم نمیرسه داش محسن !
کیفیت کارات خیلی خفنه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

یکشنبه 22 اردیبهشت 1392 - 14:16

مرسی به ارادت آقا محسن

یکشنبه 22 اردیبهشت 1392 - 15:35

واقعا"كه بي نظيري مثل هميشه ديوونتيم اقاي خاص

یکشنبه 22 اردیبهشت 1392 - 17:04

چقدر زیبا.....حس قشنگی داشت.......مرسی بهمن بابازاده کار قشنگی کردی " برای هردومصاحبه چاووشی و صفاریان"
گفتن یه چیزایی ارزش واقعی اون کار رو نمایان میکنه و لازمه که مردم بدونن و دیگه قضاوت نادرست نکنند

پنجشنبه 9 خرداد 1392 - 00:36

salam be tamame havadarane mohsen chavoshi faghat mitunam begam ke damet garm ye duneieeeee

شنبه 18 خرداد 1392 - 14:32

احسنت.از هیچ شروع کرد حالا تو کارش خیلللللللللییییییی موفق شده.تبریک میگم

جمعه 31 خرداد 1392 - 10:53

شیران زنن،دم بر زمین، پیش سگان کوی تو !
یدونه ای محسن جان

چهارشنبه 9 مرداد 1392 - 17:43

شب هاي بي چاووشي ام بوي مرگ بخودش ميگيرد...
عاشقتم چاووشي...
اصلا فكرشم نميكردم:
زيــــــــــــــره پـــــــــــــــــــــــــــتو...

پنجشنبه 10 مرداد 1392 - 00:39

سلام ترانه هات بر از عشقو معرفته دوست داریم محسن جون

دوشنبه 28 مرداد 1392 - 12:45

اگه محسن او سختی ها رو نمیکشید الان بهترین و پرطرفدارترین نبود واقعا که مرده.

جمعه 26 دی 1393 - 16:18

ولی انصافا تو این فیلم نباید از شاهکار استاد اردوان کامکار گذشت

پنجشنبه 4 تیر 1394 - 16:53

به نظرم در مقابل این بی ادبی کارگردان که اومده مسائل خصوصی رو افشا کرده و همچنین با حرص و طمع که خواسته با سو استفاده از چاوشی با رقم پایین، فروش چند میلیاردی داشته باشه، باید چاوشیست ها سنتوری 2 رو تحریم کنن.

پنجشنبه 7 اردیبهشت 1396 - 17:11

فکر کنم اگه فیلم زندگی نامه محسن چاوشی رو می ساختن خیلی بهتر از سنتوری می شد... واقعا آقا محسن یک نابغست

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود محسن چاوشی: پتو را کشیدم روی سرم و «سنتوری» را خواندم... | موسیقی ما