**
نگاهی به کنسرت گروه «هم آوایان»
موسیقی ما - نوآوری در موسیقی ایرانی با نام «حسین علیزاده» عجین شده است، علیزاده با اجرایی دیگر و با همراهی گروه «هم آوایان» بار دیگر اثبات کرد که راههای تازه در موسیقی را خوب میشناسد.
موسیقی ایرانی این روزها با این انتقاد روبرو است که دچار تکرار شده و دیگر چیز تازهای برای عرضه ندارد. اما در شبهای گذشته در سالن همایشهای برج میلاد، کنسرتی برگزار شد که راههای تازهای برای موسیقی ایران باز کرده است. در سی سال اخیر موسیقی ایرانی هرگاه سخن از راهی تازه و نوآوری در موسیقی به میان آمده نخستین نامی که در ذهن میآید «حسین علیزاده» است. او با این کنسرت بار دیگر اثبات کرد که همواره راههای تازه را خوب میشناسد.
علیزاده این بار هم گروه هم آوایان را گرد هم جمع کرده تا هم چون همیشه راه خود که همان «راهی دیگر» است را بپیماید. بخش نخست کنسرت گروه «هم آوایان» به موسیقی آذربایجان اختصاص دارد. موسیقی آذربایجان به دستگاههای موسیقی ایرانی نزدیک است و در بعضی مواقع حتی یکی میشوند. البته طرز اجرای این دو موسیقی در انسان احساسهای متفاوتی را ایجاد میکند. موسیقی آذربایجانی مملو از حس قهرمانی و جسارت است، در حالیکه موسیقی ایران عارفانه است. وقتی میخواهید یک موسیقی با حس قهرمانی و جسارات را اجرا کنید، چه صدایی بهتر از صدای محمد معتمدی؟! هوشمندی علیزاده از همین ابتدا به چشم میآید. حسین علیزاده در نشست خبری این کنسرت در میان خبرنگارها گفت: «صدای معتمدی ویژگیهای خاصی دارد و کسی که برای این صدا آهنگسازی میکند باید با تمام این ویژگیها آشنا باشد، صدای معتمدی در ژانرهای مختلف توانایی کار خواندن دارد». شاید در آن زمان این نکات اندکی گنگ به نظر میرسید اما وقتی معتمدی آذری میخواند و در انتقال حس این نوع موسیقی موفق بود، میشد به هوشیاری علیزاده پی برد.
* لباس «عاشیق»ها بر تن معتمدی
معتمدی برای خواندن موسیقی آذری لباس عاشیقها را بر تن کرده بود تا علاوه بر پیوند موسیقایی، پیوند ظاهری هم با موسیقی آذری داشته باشد. بخش موسیقی آذری در این کنسرت با پیشدرآمد بیات شیراز - آهنگ قدیمی آذری - و با تنظیم حسین علیزاده آغاز شد. پس از آن ساز و آوازی با شعر ملامحمد فضولی اجرا شد که محمد معتمدی در اجرای این آواز از لحنها و تکنیکهای آواز آذری بهره برده بود. عشقیم گل(لزگی) با شعر عباس فولادی و ملامحمد فضولی قطعه دیگری از این بخش بود. بعد از آن بداههنوازی سازهای کمانچه، قیچک، عود و سهتار نشان از این داشت که علیزاده به جوانهای گروهش اجازه هنرنمایی میدهد؛ نکتهای که در آینده موسیقی ایرانی تاثیر مثبتی دارد. «ساری گلین» آهنگ قدیمی آذری را گروه هم آوایان چند سال پیش در قالب آلبوم «به تماشای آبهای سپید» اجرا کرده بود. این بار نیز این قطعه با ترکیب شعری فارسی از سیروس جمالی اجرا شد. بداههنوازی سازهای قانون و نی، قطعه «سن سیز» با الهام از آهنگ قدیمی آذری و با شعری از عباس فولادی و قطعه «گل اوینا» آخرین قطعات بخش نخست کنسرت بودند. قطعات بخش نخست شور و هیجان ویژهای را در سالن همایشهای برج میلاد ایجاد کرد. حتی کسانیکه آذری نبودند و با این زبان آشنایی نداشتند نیز آثار رضایت بر چهرههایشان نمود پیدا کرد. تنها نکته تاسف بار اینکه هنگام ورود به محوطه برج میلاد ترافیک سنگینی وجود داشت که موجب شد بسیاری از علاقهمندانی که بلیط داشتند، به بخش نخست کنسرت نرسند و در پشت درها بمانند.
* آغاز با «سماع»
«سماع» آغاز بخش دوم کنسرت گروه هم آوایان با شعری از سلمان ساوجی بود.
ز شراب لعل نوشین من رند بینوا را / مددی که چشم مستت به خمار کشت ما را
این بیت مطلع غزلی از ساوجی بود. مثنوی با شعری از مولوی و قطعه بیکلام "سرمست" ادامه بخش دوم بودند و پس از آن نوبت به بداههنوازی سهتار رسید.
شعری از محمدحسین شهریار با این مطلع؛ «باز كن نغمهی جانسوز آن ساز امشب/ تا كنی عقدهی اشك از دل من باز امشب»، آغازگر قطعه «نغمه جان سوز» بود. پس از شهریار، نوبت به نیما یوشیج رسید تا گروه هم آوایان قطعه «هنگام» را براساس یکی از سرودههای نیما اجرا کند. قطعه پایانی این بخش هم شعری از مولوی بود. «یار مرا، غار مرا، عشق جگرخوار مرا/ یار تویی، غار تویی، بیش میازار مرا» این شعر را پیش از این هم در موسیقی ایرانی شنیده بودیم، اما این بار با آهنگی پر شور توانست تمام شور و هیجان شعر مولانا را به مخاطب منتقل کند.
* لحنها و بیانی نو در آواز
در بخش دوم این کنسرت آنچه بیش از همه به چشم میآمد؛ لحنهای آوازی و نوع بیان بیتها در آوازهای محمد معتمدی بود. این همان نکتهای است که علیزاده در نشست خبری همین کنسرت به آن اشاره کرده بود. علیزاده تاکید ویژهای بر لحن خواندن آواز و بیان درست شعر در موسیقی ایرانی داشت. به طور حتم این تغییر شیوه آواز خواندن در کار معتمدی تاثیر حضورش در کنار علیزاده بوده است. معتمدی در آوازها به نکات ریز توجه بسیاری داشت. او سعی میکرد هر کلمه را بر اساس مفهوم و حس و حالش بیان کند.
وقتی قطعات کنسرت به پایان رسید، تنها به یک چیز فکر میکردم؛ خیلی وقت بود که از حضورم در یک کنسرت موسیقی تا این حد ذوق زده نشده بودم. علیزاده همه را غافلگیر کرد. معتمدی انگشت تعجب بر دهان همگان نهاد. اعضای گروه هم آوایان کارشان را به بهترین نحو انجام دادند. جوانگرایی علیزاده واقعا جواب داد. هر کدام از اعضای گروه تکنیک و حس و حال ویژهای داشتند که نشان میداد بر حسب اتفاق وارد این گروه نشدهاند.
* بیا تا گل برافشانیم
معمولا هر کنسرتی در پایان خود یک قطعه «بیز» دارد. علیزاده سالها پیش در آلبوم «راز و نیاز» و در دستگاه راست پنجگاه قطعه «بیا تا گل برافشانیم» را با صدای علیرضا افتخاری اجرا کرده بود. این قطعه در کنسرت گروه هم آوایان پایان بخش کنسرت بود.
نکته جالب دیگر اینکه گروه هم آوایان بدون ترک صحنه، به محض اتمام قطعات اعلام شده، وقتی با تشویقهای پر هیجان تماشاگران مواجه شدند، بلافاصله در جای خود قرار گرفتند و قطعه بیز را نیز نواختند.
کنسرت حسین علیزاده و گروه هم آوایان توسط شرکت فرهنگی هنری ققنوس به مدیریت محمد حسین توتونچیان و با نظم خیلی خوبی برگزار شد.
موسیقی ایرانی این روزها با این انتقاد روبرو است که دچار تکرار شده و دیگر چیز تازهای برای عرضه ندارد. اما در شبهای گذشته در سالن همایشهای برج میلاد، کنسرتی برگزار شد که راههای تازهای برای موسیقی ایران باز کرده است. در سی سال اخیر موسیقی ایرانی هرگاه سخن از راهی تازه و نوآوری در موسیقی به میان آمده نخستین نامی که در ذهن میآید «حسین علیزاده» است. او با این کنسرت بار دیگر اثبات کرد که همواره راههای تازه را خوب میشناسد.
علیزاده این بار هم گروه هم آوایان را گرد هم جمع کرده تا هم چون همیشه راه خود که همان «راهی دیگر» است را بپیماید. بخش نخست کنسرت گروه «هم آوایان» به موسیقی آذربایجان اختصاص دارد. موسیقی آذربایجان به دستگاههای موسیقی ایرانی نزدیک است و در بعضی مواقع حتی یکی میشوند. البته طرز اجرای این دو موسیقی در انسان احساسهای متفاوتی را ایجاد میکند. موسیقی آذربایجانی مملو از حس قهرمانی و جسارت است، در حالیکه موسیقی ایران عارفانه است. وقتی میخواهید یک موسیقی با حس قهرمانی و جسارات را اجرا کنید، چه صدایی بهتر از صدای محمد معتمدی؟! هوشمندی علیزاده از همین ابتدا به چشم میآید. حسین علیزاده در نشست خبری این کنسرت در میان خبرنگارها گفت: «صدای معتمدی ویژگیهای خاصی دارد و کسی که برای این صدا آهنگسازی میکند باید با تمام این ویژگیها آشنا باشد، صدای معتمدی در ژانرهای مختلف توانایی کار خواندن دارد». شاید در آن زمان این نکات اندکی گنگ به نظر میرسید اما وقتی معتمدی آذری میخواند و در انتقال حس این نوع موسیقی موفق بود، میشد به هوشیاری علیزاده پی برد.
* لباس «عاشیق»ها بر تن معتمدی
معتمدی برای خواندن موسیقی آذری لباس عاشیقها را بر تن کرده بود تا علاوه بر پیوند موسیقایی، پیوند ظاهری هم با موسیقی آذری داشته باشد. بخش موسیقی آذری در این کنسرت با پیشدرآمد بیات شیراز - آهنگ قدیمی آذری - و با تنظیم حسین علیزاده آغاز شد. پس از آن ساز و آوازی با شعر ملامحمد فضولی اجرا شد که محمد معتمدی در اجرای این آواز از لحنها و تکنیکهای آواز آذری بهره برده بود. عشقیم گل(لزگی) با شعر عباس فولادی و ملامحمد فضولی قطعه دیگری از این بخش بود. بعد از آن بداههنوازی سازهای کمانچه، قیچک، عود و سهتار نشان از این داشت که علیزاده به جوانهای گروهش اجازه هنرنمایی میدهد؛ نکتهای که در آینده موسیقی ایرانی تاثیر مثبتی دارد. «ساری گلین» آهنگ قدیمی آذری را گروه هم آوایان چند سال پیش در قالب آلبوم «به تماشای آبهای سپید» اجرا کرده بود. این بار نیز این قطعه با ترکیب شعری فارسی از سیروس جمالی اجرا شد. بداههنوازی سازهای قانون و نی، قطعه «سن سیز» با الهام از آهنگ قدیمی آذری و با شعری از عباس فولادی و قطعه «گل اوینا» آخرین قطعات بخش نخست کنسرت بودند. قطعات بخش نخست شور و هیجان ویژهای را در سالن همایشهای برج میلاد ایجاد کرد. حتی کسانیکه آذری نبودند و با این زبان آشنایی نداشتند نیز آثار رضایت بر چهرههایشان نمود پیدا کرد. تنها نکته تاسف بار اینکه هنگام ورود به محوطه برج میلاد ترافیک سنگینی وجود داشت که موجب شد بسیاری از علاقهمندانی که بلیط داشتند، به بخش نخست کنسرت نرسند و در پشت درها بمانند.
* آغاز با «سماع»
«سماع» آغاز بخش دوم کنسرت گروه هم آوایان با شعری از سلمان ساوجی بود.
ز شراب لعل نوشین من رند بینوا را / مددی که چشم مستت به خمار کشت ما را
این بیت مطلع غزلی از ساوجی بود. مثنوی با شعری از مولوی و قطعه بیکلام "سرمست" ادامه بخش دوم بودند و پس از آن نوبت به بداههنوازی سهتار رسید.
شعری از محمدحسین شهریار با این مطلع؛ «باز كن نغمهی جانسوز آن ساز امشب/ تا كنی عقدهی اشك از دل من باز امشب»، آغازگر قطعه «نغمه جان سوز» بود. پس از شهریار، نوبت به نیما یوشیج رسید تا گروه هم آوایان قطعه «هنگام» را براساس یکی از سرودههای نیما اجرا کند. قطعه پایانی این بخش هم شعری از مولوی بود. «یار مرا، غار مرا، عشق جگرخوار مرا/ یار تویی، غار تویی، بیش میازار مرا» این شعر را پیش از این هم در موسیقی ایرانی شنیده بودیم، اما این بار با آهنگی پر شور توانست تمام شور و هیجان شعر مولانا را به مخاطب منتقل کند.
* لحنها و بیانی نو در آواز
در بخش دوم این کنسرت آنچه بیش از همه به چشم میآمد؛ لحنهای آوازی و نوع بیان بیتها در آوازهای محمد معتمدی بود. این همان نکتهای است که علیزاده در نشست خبری همین کنسرت به آن اشاره کرده بود. علیزاده تاکید ویژهای بر لحن خواندن آواز و بیان درست شعر در موسیقی ایرانی داشت. به طور حتم این تغییر شیوه آواز خواندن در کار معتمدی تاثیر حضورش در کنار علیزاده بوده است. معتمدی در آوازها به نکات ریز توجه بسیاری داشت. او سعی میکرد هر کلمه را بر اساس مفهوم و حس و حالش بیان کند.
وقتی قطعات کنسرت به پایان رسید، تنها به یک چیز فکر میکردم؛ خیلی وقت بود که از حضورم در یک کنسرت موسیقی تا این حد ذوق زده نشده بودم. علیزاده همه را غافلگیر کرد. معتمدی انگشت تعجب بر دهان همگان نهاد. اعضای گروه هم آوایان کارشان را به بهترین نحو انجام دادند. جوانگرایی علیزاده واقعا جواب داد. هر کدام از اعضای گروه تکنیک و حس و حال ویژهای داشتند که نشان میداد بر حسب اتفاق وارد این گروه نشدهاند.
* بیا تا گل برافشانیم
معمولا هر کنسرتی در پایان خود یک قطعه «بیز» دارد. علیزاده سالها پیش در آلبوم «راز و نیاز» و در دستگاه راست پنجگاه قطعه «بیا تا گل برافشانیم» را با صدای علیرضا افتخاری اجرا کرده بود. این قطعه در کنسرت گروه هم آوایان پایان بخش کنسرت بود.
نکته جالب دیگر اینکه گروه هم آوایان بدون ترک صحنه، به محض اتمام قطعات اعلام شده، وقتی با تشویقهای پر هیجان تماشاگران مواجه شدند، بلافاصله در جای خود قرار گرفتند و قطعه بیز را نیز نواختند.
کنسرت حسین علیزاده و گروه هم آوایان توسط شرکت فرهنگی هنری ققنوس به مدیریت محمد حسین توتونچیان و با نظم خیلی خوبی برگزار شد.
منبع:
عکس ها: اختصاصی «موسیقی ما» / گزارش: هنرآنلاین
تاریخ انتشار : یکشنبه 14 مهر 1392 - 09:59
دیدگاهها
عجب شب سنگینی بوده ...
افزودن یک دیدگاه جدید