گفتگو با نادر گلچین خواننده نام آشنای موسیقی ایرانی به مناسبت گرامیداشت او در اصفهان
فاجعه زمانی رخ میدهد که از ریشهها دور شویم
موسیقی ما - زندگي هنرمندان صرفا آتشبازيهاي بيپايان، جشنهاي بيكران و تشويقهاي بيامان نيست. يا اگر باشد براي سراسر ايام عمر نخواهد بود. بسيارند هنرمنداني كه چند فرازي از زندگيشان سرشار از شهرت و سرور بوده اما امروز خلوتگزيدگي را به هر كاري ترجيح ميدهند. اين شرايط تازه زماني سير عادياش را طي ميكند كه ساز و كار و نسبت و جايگاه هنرمندان در جامعه مشخص و روشن باشد حال آنكه در جامعه ما - با هزار و يك سليقه شخصي و حب و بغضهاي همرستهايها و مسوولان و... - شرايط و سرنوشت هنرمندان پيچيدهتر هم ميشود. درباره اهالي موسيقي اين وضع حتي دراماتيكتر هم ميشود. در شرايطي كه برخي خوانندگان 12 ماه سال صحنههاي اجراي موسيقي را به آتش ميكشند و هياهو و هلهله تماشاگران چهرهشان را پررنگتر و پررنگتر ميكند، دسته ديگري هستند كه به قول امروزيها زماني ترانهها و آهنگهايشان «Hit» بوده و ورد زبان مردم؛ دستهاي كه امروز در گوشهاي از اين شهر و ديار نشستهاند، بيآنكه كسي از آنها خبري داشته باشد و يادي كند. شايد يكي از همين هنرمندان، نادر گلچين است كه بيش از 30سال سكوت هنري و عدم فعاليت، را به حضور در همين صحنههاي پر آب و رنگ موسيقي و تشويقها و هلهلهها ترجيح داد و سعي كرد از ذات اصلي هنر خويش دور نشود. او با اين سكوت شايد به گونهاي اعتراض نمادين خود را به وضع امروز جامعه هنري ايران اعلام كرد.
با اين حال چندي پيش شهر اصفهان- مهد هنر آواز اصيل ايراني- ميزبان خواننده پيشكسوت موسيقي ايران، نادر گلچين بود تا در مراسمي كه به همت خانواده استاد حسن كسايي و موسسه نغمه گشايش برگزار شده بود، بار ديگر هنر اين بزرگمرد آواز ايران را گرامي دارند؛ هنرمندي كه صداي گرم و پرنيانپوشاش در هياهوي زندگي روزمره مردم فراموش شده و كمتر كسي از نسل جوان به ياد ميآورد كه او خواننده ترانه بهيادماندني «من ديگه بچه نميشم» است و نخستين كسي بوده كه بعد از قمرالملوك وزيري تصنيف «مرغ سحر» را اجرا كرده است...
این دعوت ها برای من به این منزله بود که صاحبخانه در خانه اش را به روی من باز کرده است. به محض اینکه این صمیمیت و کشش از سوی دولت ایجاد شد من همکاری ام را با رادیو آغاز کردم اما چون خودم درگیر برخی مسائل و مشکلات شخصی بودم نتوانستم آن طور که باید و شاید این همکاری را ادامه دهم. از طرف دیگر در هر برنامه ای که از من به عنوان مهمان دعوت می شد، شرکت می کردم تا بین خودم، سیستم و هنرمندان جدایی نیاندازم و جسته و گریخته این ارتباطات هنری وجود داشت. ضمن اینکه به صورت خصوصی موسسه ای را تحت عنوان «اوج کاست» اداره می کردم که عمده فعالیت اش در زمینه اشاعه و انتشار آثار موسیقی بود. به زعم من همین کار هم خدمتی بود به جامعه موسیقی که شکر خدا انعکاس بدی هم نداشت. بی تردید هنرمندان زیادی بعد از انقلاب منزوی شدند اما من نگذاشتم این اتفاق بیافتد. من خودم را همیشه در صحنه احساس می کردم و با انتشار آثاری که در مغایرت با نظر حکومت نبود در راه اعتلای فرهنگ و هنر مردم کشورم کوشیدم.
با اين حال چندي پيش شهر اصفهان- مهد هنر آواز اصيل ايراني- ميزبان خواننده پيشكسوت موسيقي ايران، نادر گلچين بود تا در مراسمي كه به همت خانواده استاد حسن كسايي و موسسه نغمه گشايش برگزار شده بود، بار ديگر هنر اين بزرگمرد آواز ايران را گرامي دارند؛ هنرمندي كه صداي گرم و پرنيانپوشاش در هياهوي زندگي روزمره مردم فراموش شده و كمتر كسي از نسل جوان به ياد ميآورد كه او خواننده ترانه بهيادماندني «من ديگه بچه نميشم» است و نخستين كسي بوده كه بعد از قمرالملوك وزيري تصنيف «مرغ سحر» را اجرا كرده است...
- *مراسم بزرگداشت شما در شهر اصفهان با عنوان «راز سکوت» برگزار شد. بدون هیچ مقدمه ای بد نیست به راز این سکوت سی و اندی ساله بپردازیم. اینکه چرا در همه این سالها به غیر از یک آلبوم که به طور مشترک با فریدون شهبازیان آن را منتشر کردید، فعالیت دیگری نداشتید در صورتی که به نوعی این زمان می توانست اوج فعالیت هنری شما باشد...
- *منظور شما مشخصا مدیران فرهنگی سالهای گذشته است یا هنرمندان هم دوره ای خودتان؟
- *یعنی بعد از انقلاب از شما هیچ دعوتی برای حضور در رادیو یا تلویزیون نشد؟
- *این پیشنهادها بیشتر در چه زمینه ها و چه دوره هایی بودند؟
این دعوت ها برای من به این منزله بود که صاحبخانه در خانه اش را به روی من باز کرده است. به محض اینکه این صمیمیت و کشش از سوی دولت ایجاد شد من همکاری ام را با رادیو آغاز کردم اما چون خودم درگیر برخی مسائل و مشکلات شخصی بودم نتوانستم آن طور که باید و شاید این همکاری را ادامه دهم. از طرف دیگر در هر برنامه ای که از من به عنوان مهمان دعوت می شد، شرکت می کردم تا بین خودم، سیستم و هنرمندان جدایی نیاندازم و جسته و گریخته این ارتباطات هنری وجود داشت. ضمن اینکه به صورت خصوصی موسسه ای را تحت عنوان «اوج کاست» اداره می کردم که عمده فعالیت اش در زمینه اشاعه و انتشار آثار موسیقی بود. به زعم من همین کار هم خدمتی بود به جامعه موسیقی که شکر خدا انعکاس بدی هم نداشت. بی تردید هنرمندان زیادی بعد از انقلاب منزوی شدند اما من نگذاشتم این اتفاق بیافتد. من خودم را همیشه در صحنه احساس می کردم و با انتشار آثاری که در مغایرت با نظر حکومت نبود در راه اعتلای فرهنگ و هنر مردم کشورم کوشیدم.
- *خاطرتان هست چه آثاری را منتشر کردید؟
- *شما اشاره کردید وقتی آقای خاتمی روی کار آمدند سعی کردید رابطه تان را با حضور در مراسم ها و اجراهای مختلف با دولت حفظ کنید. کما اینکه در همین ایام در آلبومی با فریدون شهبازیان همکاری کردید که با عنوان «گریز» منتشر شد. چرا این گریز از سکوت، با اجرای آثار بیشتر و انتشار آلبوم های دیگر تداوم نیافت؟
- *یعنی می خواستند آثار قدیمی تان را بازخوانی کنید؟
- *در طول این سالها بسیاری از هنرمندان هم نسل شما به خارج از ایران مهاجرت کردند و فعالیت های هنری شان را در آن سوی آب ها ادامه دادند. اما شما سکوت چندین ساله را به مهاجرت ترجیح دادید. هیچ وقت به فکر مهاجرت از ایران نیافتادید ؟
- *شما پیش از انقلاب در برنامه رادیویی «گلهای تازه» به مدیریت هوشنگ ابتهاج فعالیت می کردید. بسیاری از موزیسین هایی که در برنامه «گلها» به مدیریت داوود پیرنیا فعال بودند با روی کار آمدن آقای ابتهاج به عنوان مدیر تازه این برنامه، به دلیل نقدهای اساسی که به نحوه مدیریت آقای ابتهاج داشتند،همکاری خود را با رادیو قطع کردند. شما دوران مدیریت هوشنگ ابتهاج را در برنامه «گلهای تازه» چطور ارزیابی می کنید؟
- *همان طور که پیش تر اشاره شد، شما تنها کاری که پس از انقلاب منتشر کردید، آلبوم گریز با همکاری فریدون شهبازیان بود. این همکاری چگونه شکل گرفت ؟
- *با توجه به مواردی که در زمینه موسیقی آوازی اشاره کردید، وضعیت موسیقی ایرانی را در این حوزه چطور ارزیابی می کنید؟ با توجه به اینکه امروزه اغلب خوانندگان موسیقی ایرانی شبیه به هم می خوانند...
- *آقای گلچین بسیاری از کسانی که در آواز ایرانی موفق بوده اند و به نوعی سبک و سیاق خاص خودشان را داشته اند، از ساز نوازندگان بزرگ الهام گرفته اند. در این میان نوازنده و موسیقیدانی بوده که شما از صدای ساز او در اجرای آوازهایتان الهام گرفته باشید؟
- *کمی در خصوص همین ضبط های خصوصی بگویید؛ پرویز یاحقی امکانات ضبط را در خانه داشت و بسیاری از افرادی که با او همکاری کرده اند، از همین طریق و در خانه آثارشان را ضبط کرده اند. حتی در سال هایی هم که کار نمی کرد و قتی عده ای از اهالی موسیقی جمع می شدند و ساز و آوازی به راه می افتاد، او همه را ضبط می کرد...
- *شما اشاره کردید با روی کار آمدن دولت هفتم، دوباره به فضای موسیقی بازگشتید. درتمام این سالها برخورد کدام یک از دولت هایی که روی کار آمدند با شما به عنوان یک هنرمند بهتر بود. برخورد دولت فعلی با شما تا کنون چگونه بوده است؟
- *سمت شما در سنندج چه بود ؟
- *یعنی شما تا کنون هیچ حقوق بازنشستگی دریافت نکرده اید؟
- *بنابراین بیمه هم نبودید...
منبع:
بازنشر از روزنامه اعتماد
تاریخ انتشار : شنبه 23 اسفند 1393 - 12:12
دیدگاهها
من هم موفق تمام صحبت های استاد هستم
افزودن یک دیدگاه جدید