تکملهای بر سخنان دکتر بهمن کاظمی و گلایههایش از علی معلم دامغانی
ریاست فرهنگستان هنر را چه به تهدید و سخن از داغ و درفش؟
[ سید ابوالحسن مختاباد - روزنامهنگار و پژوهشگر تاریخ موسیقی معاصر ]
سخنان دکتر بهمن کاظمی (پژوهشگر شناختهشده موسیقی) و توصیفی که او از ملاقات ۳۰ فروردینماه با ریاست فرهنگستان هنر ارائه میکند، شگفتانگیز است و البته که نیازمند یک پیگیری ویژه از سوی آقای رئیسجمهور؛ به جهت آنکه خطابشان آقای روحانی است به عنوان مدیر بالادست علی معلم، ریاست فرهنگستان هنر.
او در این ویدئوی چنددقیقهای از برخورد توهینآمیز و نیز تهدید خود از سوی ریاست فرهنگستان سخن میگوید.
قاعده کار روزنامهنگاری این است که باید حرف طرف مقابل را هم شنید تا به آن اصلی که به انصاف یا توازن شهرت یافته، عمل کرده باشد. اما برخی نشانهها و گفتهها به گونهای است که عدم انعکاس آنها خدشه بر اصلی مهمتر در کار ما وارد میکند که همانا انعکاس انتقادات از نهادها و سازمانهای دولتی است و احتمالاً اجحافی که بر فردی و گروهی رفته است.
سخنان آقای بهمن کاظمی از این دست سخنان است. او البته در دورهای تقریباً تمامی پژوهشهایی که انجام داده بود را از طریق فرهنگستان هنر به بازار کتاب عرضه کرد و در واقع فرهنگستان، در زمان ریاست آقای علی معلم کمک بسیاری به او انجام داد که پژوهشهایش را منتشر کند و طبیعی است که بابت این پژوهشها باید قراردادی هم با او امضا کرده باشند. ضمن این که در آن دوره تا جایی که در خاطر دارم، خود ایشان معاونت پژوهشی فرهنگستان را بر عهده داشتند.
زمانی که نگارنده، دبیری نخستین و دومین جایزه کتاب سال موسیقی را در خانه موسیقی بر عهده داشتم، یکی از کتابهای آقای کاظمی (به گمانم «گلبانگ سربلندی» یا «موسیقی کردی») برنده جایزه کتاب سال شده و به انتشارات فرهنگستان به دلیل تمرکزش بر انتشار کتابهای موسیقی جایزهای تعلق گرفت.
اکنون حیرت میکنم که آنهمه شوق و علاقهمندی و کارهای مفصلی که ایشان در حیطه موسیقی قومی ایران و نیز موسیقی تعزیه و موسیقی دوره قاجار انجام داده بود (و همه را هم فرهنگستان منتشر کرد) به این مرحله رسیده که چنین شِکوههایی را بشنویم.
اگر جستوجوی کوتاهی در فضای مجازی انجام دهید، از برخی آثاری که مؤلفاش آقای کاظمی بودند و با حضور خود آقای علی معلم رونمایی شد نیز مطلع خواهید شد. ما کدام سخنان آقای معلم را باور کنیم؟ آن تعاريف يا اينگونه برخورد را؟
من البته بهرغم احترامی که برای آقای معلم در مقام شاعریاش قائلم، هیچگاه قانع نشدم که چرا باید او در چنین سمتی قرار بگیرد؟ همچنان که پذیرش سمت او در مقام مدیر موسیقی صدا و سیما نیز بانگهای بلند انتقاد را به هوا فرستاد. در این سمت نیز گاه بانگهای بلندی از منتقداناش میشنویم که نمونهاش نامهای کارشناسانه از گروهی از اساتید در زمستان سال قبل بود. آنها در آن نامه آقای معلم رابه سوءمدیریت متهم کرده و از رئیسجمهور خواستند ایشان را برکنار کند.
آقای کاظمی در این ویدئو توضیح میدهد که فرهنگستان بابت برخی کتابهایی که او منتشر کرده، تقاضای خسارت کرده است. این سخن از آن جهت عجیب است که مگر فرهنگستان در زمان ارزیابی این آثار، ناظر بر طرح یا کتاب نداشته و اگر نداشته، پس چه فرهنگستانی است که اصول اولیه انتشار یک کتاب را نمیداند که هر اثری در چنین حوزههایی را باید به چند نفر کارشناس و متخصص و خبره آن حوزه هم بدهد که بخوانند و نظرشان را در آن حیطه خاص اعلام کنند که کتاب حاوی اطلاعات درست است یا نه و سپس بقیه مبلغ قرارداد را به پژوهشگر بدهند؟ انتشار و توزیع یک کتاب یعنی اینکه فرهنگستان تمامی این مراحل را طی کرده است. الان بعد از چند سال و با تهدید و داغ و درفش آمده تقاضای خسارت کرده که چه بشود؟
علاوه بر آن، اینگونه برخورد با یک محقق چه معنی میدهد؟ فرهنگ عرصه سرهنگی نیست و باید گونه و لونی دیگر با اهالی این مجموعه برخورد کرد. امید که یا فرهنگستان هنر و آقای علی معلم توضیحی برای این سخنان داشته باشند و یا آقای رئیسجمهور این سخنان را بشنوند و دستور پیگیری دهند تا مشخص شود که ماجرا چیست و آب از کجا گلآلود است؟
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 4 اردیبهشت 1395 - 12:26
دیدگاهها
با عرض ادب و احترام. اولین بار که دکتر بهمن کاظمی را دیدم در موسسه مطالعات ملی متوجه شدم که ایشان از معدود روشنفکران معاصر هستند که با توجه به تحصیلات آکادمیک ایشان در حوزه علوم سیاسی به هنر و فرهنگ قومی آشنایی عمیقی دارند و به قول خود جناب معلم ایشان سنگ بنای بزرگی را برداشته اند که اگر به بار نشیند کم از فردوسی در گذشته نیست. فقط بسیار باعث تاسف است که چنین فرهیختگانی در کشور که جور یک ملت را به تنهایی می کشند به چه سبب دچار چنین مشکلاتی دولتی می شوند!!! آن هم از سوی یک ارگان مهم فرهنگی و هنری کشور !!!
واقعا ما هنرمندان داريم آبروي خودمان را مي بريم . براي اقاي معلم متأسفم كه بعد سه روز از گذشت اين ماجرا هنوز هيچ واكنشي نشان نداده و حداقل عذرخواهي هم نكرده.
افزودن یک دیدگاه جدید