جشنواره ملی موسیقی خلاق
 
کنسرت قاف - فرهاد فخرالدینی
 
برنامه یاد بعضی نفرات
 
گفت‌وگو با آهنگساز «خانه سبز» و «شب‌های برره» به بهانه انتشار اولین آلبومش
بهرام دهقانیار: دیگر زمان آن رسیده بود که آلبوم منتشر کنم
موسیقی ما - چه بخواهیم چه نخواهیم، گفت‌وگو با بهرام دهقانیار فرصت مغتنمی برای غوطه‌ور شدن در حس خوش نوستالژی و مرور روزهایی است که هنوز (و البته تا همیشه) در کنج ذهن ما دهه شصتی‌ها جا خوش کرده‌اند؛ روزهایی که رسانه ملی انعطاف بیشتری داشت و خوراک بصری ما، سریال‌ها و کارتون‌هایی مثل «خانه سبز»، «پدر سالار»، «همسران»، «زیر گنبد کبود»، «این خانه دور است»، «کتاب‌فروشی هدهد»، «قصه‌های تا‌به‌تا» و «خونه مادربزرگه» بود و در کنارش گوش‌هایمان پر بود از نوای شیرین موسیقی آنها که برای ما تبدیل به خاطره جمعی شده‌اند. موسیقی‌هایی که شاید خیلی‌ها خالق آنها را نشناسند که البته این را هم به حساب برخی ناملایمتی‌ها و بی‌رحمی موسیقیِ خواننده محور می‌گذاریم.

حالا که به قول شهریار: «خود را به عهد کودکی‌ام بردن آرزوست»، فرصت را مغتنم شمردیم و با آهنگساز این سریال‌ها، یعنی بهرام دهقانیار به بهانه انتشار اولین آلبومش همکلام شدیم. هرچند که خودش معتقد است فضای فکری که باید از او به یادگار بماند، همین آلبومی است که قرار است منتشر شود.

 
 
  •   این روزها در حال ضبط اولین آلبوم موسیقی خود، آن هم بعد از سه دهه فعالیت و ساخت معروف‌ترین موسیقی فیلم‌های دهه 60 و 70 هستید. کمی درباره این آلبوم بگویید.
 نام این آلبوم «بی‌کرانه‌ها» است که برگرفته از نام یکی از قطعات آلبوم است. تا اینجای کار در چهار، پنج قطعه از تم‌های موسیقی فیلم‌هایم مثل سریال‌های «همسران» و «خانه سبز» و فیلم سینمایی «ارثیه» استفاده کرده‌ام که البته تنظیم مجدد شده‌اند. این را هم بگویم که اصلاً کار کودک در این آلبوم وجود ندارد. البته کل پروژه، چهار آلبوم است که «بی‌کرانه‌ها» اولین بخش از پروژه محسوب می‌شود و این روزها در حال ضبط پارت پیانوی آن با رضا فرهادی هستم. تقریباً می‌توانم بگویم 99 درصد این آلبوم کاملاً آکوستیک است و پیانو به عنوان ساز سولو در تمام قطعات حضور دارد که مثل همیشه خودم تک‌نوازی آن را برعهده دارم. نیمی از قطعات این آلبوم، تم‌های موزیک فیلم‌هایم هستند و در کنارش تعدادی قطعات جدید که با تم‌ها و ملوی‌های شیرین در سبک تقریباً مینیمال با اندک نگاهی به هارمونی و بافت متفاوت نسبت به کارهایی که تا به حال در شاخه‌های مشابه ارائه شده، قرار دارد. در واقع خیلی از تم‌های قطعات این آلبوم، به خصوص برای بچه‌های دهه شصت و هفتاد آشنا است و کارهای جدیدی هم که به موازات آنها در آلبوم ارائه می‌شود نماینده همان خط فکری است. با این تفاوت که این آثار در دهه نود برای پیانو نوشته شده‌اند و طبیعتاً شاید تکنیک و غنای هارمونیک آثاراندکی فرق کرده باشند. اما همان شخص، آنها را ساخته است.
 
  •   تم‌های تمام قطعات این آلبوم در دستگاه‌های موسیقی ایرانی هستند؟
 خیر. اصولا نگاهم به ویژه در این آلبوم، به هیچ‌وجه متمرکز روی موسیقی دستگاهی ایرانی نبوده بلکه بیشتر بر اساس گام‌های مینور و ماژور یا مدهای موسیقی اروپایی نگاه کرده‌ام. نه به این معنی که قطعات کاملاً غربی هستند اما کاملاً هم موسیقی ردیفی یا ملی نیستند و زنجیره‌های صوتی که به گوش می‌رسند، کم و بیش ریشه در تم‌های موسیقی فیلم‌هایم دارند. درواقع گرایش این آلبوم یک‌مقدار به سمت موسیقی شرقی است؛ به نحوی که هم گوش ایرانی می‌تواند از آن لدت ببرد و هم گوش غیرایرانی می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند. اما پروژه بعد احتمالاً بر موسیقی ایرانی و حتی تم دستگاهی متمرکز خواهد بود.
 
  •   غالب موسیقی فیلم‌های شما یا کار کودک بوده یا برای سریال‌های طنز و فانتزی ساخته شده است. اما گویا این آلبوم نگاه دیگری به لحاظ معرفی موسیقی شما به مخاطب دارد.
 دقیقاً. این آلبوم برای گروه سنی بزرگسال ساخته شده و موسیقی آن آرامش‌بخش است. درواقع سعی کرده‌ام از متریالی استفاده کنم که نسل جوان‌تر این روزها در بازار موسیقی به آن احتیاج دارد تا به واسطه آن به فکر فرو برود و آرام شود. این بخشی از اهداف من بوده که چه در نواختن و چه در تنظیم مجدد قطعات مد نظر داشته‌ام.
 
  •   چه شد که تصمیم گرفتید تصویر دیگری از خود در این آلبوم ارائه دهید؟
 من کار آهنگسای فیلم را با موسیقی کودک شروع کردم ولی در ادامه، نسبتِ موسیقی کودک به آثار دیگرم، در حداقل قرار داشت. به هر حال در این سال‌ها، موسیقی‌هایی که برای کودک یا ژانر طنز و فانتزی ساخته‌ام، خیلی محبوب شدند و این اتفاقا شاید این انتظار را با خود آورد که من فقط در این دو شاخه متمرکز هستم درصورتیکه اصلا اینطور نیست.
 
  •   با وجود این محبوبیت چرا در این مدت موسیقی فیلم‌هایتان را منتشر نکردید؟
تمایل نداشتم کارهایی که با سرعت ضبط و برای فیلم ساخته شده‌اند، منتشر شوند. ترجیح می‌دادم مجدداً آنها را در فرصت مناسبی پردازش و به صورت کاملاً آکوستیک ضبط کنم. در واقع وسواس شخصی باعث آن شد. من همیشه بر این باورم که موسیقی فیلمی باید در قالب آلبوم منتشر شود، که قطعات آن ظرفیت حمل پیام موسیقی مستقل و مطلق را داشته باشند. موسیقی فیلم برای تصویر ساخته می‌شود و از همه مهم‌تر اینکه زمان‌بندی آن براساس نیازهای تصویر است. زنجیره تمام این موارد در این سال‌ها به من اجازه نداد که این آثار را به شکل آلبوم منتشر کنم.

تعجیلی که با توجه به زمان پخش و... برای تمام کردن هر یک از این قطعات وجود داشت، این وسواس را به وجود آورد که آنها را نگه دارم تا زمانیکه چکیده آنها آماده و مجدداً تنظیم شوند تا با زمانبندی که برای آلبوم لازم است آنها را به روایت آن لحظه، ارائه کنم.

البته تلاش‌هایی برای انتشار موسیقی متن فیلم «شهرموش‌ها 2» شده بود اما بنا به دلایلی که من خودم هم هنوز نمی‌دانم، ظاهراً تهیه‌کننده پروژه و شرکا به این نتیجه رسیده‌اند که این کار انجام نشود. شاید این اتفاق مزیدی بر علت بود که اولین آلبوم مستقلم، این آلبوم باشد که رنگ و نشانه‌ای از موسیقی کودک ندارد و عملاً بخشی از اخلاقیات و حس من را که همیشه نسبت به جنس دیگری از موسیقی داشته‌ام، به گوش می‌رساند.
 
  •   شما به عنوان هنرمندی که تجربه زیادی در زمینه موسیقی فیلم دارد، فکر می‌کنید موسیقی فیلم باید به نحوی ساخته شود که بتوان به عنوان یک اثر مستقل به آن نگاه کرد و اصلا این موضوع یک ویژگی محسوب می‌شود یا اینکه اصولاً موسیقی برای آن لحظه و تصویرِ به‌خصوص ساخته می‌شود و این دو باید در کنار هم قرار داشته باشند؟
موسیقی فیلم همانطور که از نامش پیداست باید برای فیلم و نیاز سکانس به خصوصی ساخته شود که فقط و فقط روی همان سکانس کاربرد داشته باشد و حتی در همان فیلم هم نتوان آن را در جای دیگری استفاده کرد. حالا برخی دوست دارند همان را بردارند و در یک پروژه دیگر استفاده کنند که بارها هم در دنیا اتفاق افتاده است. البته این هم بوده که بعضی از آهنگسازان، این آثار را مجدداً در قالب سوئیت سمفونیک تنظیم کرده‌اند یا تم‌هایشان را تنظیم مجدد کرده و با روایت موسیقی ناب (نه برای تصویر به‌خصوصی) ارائه کرده‌اند. به عنوان مثال، جان ویلیامز تم Star Wars را چندین جا استفاده کرده و هر یک از این تم‌ها را در قالب یک اثر سمفونیک یا الکترونیک مجدداً تنظیم کرده است. ببینید، اینکه من یک تم برای فیلم خاصی بسازم و در سکانس‌های آن فیلم، آن تم را به شکل‌های مختلف استفاده کنم یک چیز است و اینکه آن تم را مجدداً برای شنیدن و به صرف موسیقی ناب پردازش کنم یک چیز دیگر است. البته این بحث مفصل است که در این مجال نمی‌گنجد و شاید در یک فرصت مناسب‌تر بتوانیم راجع به این موضوع صحبت کنیم.
 
  •   خیلی اوقات به دلیل شرایط و زمانبندی فیلم، بخشی از موسیقی ساخته شده حذف می‌شود و موسیقی در اتاق تدوین به دلیل کات خورن فیلم، به نوعی قلع و قمع می‌شود. این اتفاق برای شما هم افتاده است؟
 نه تنها من بلکه برای بسیاری از آهنگسازان فیلم این اتفاق افتاده است. ما به این کار عادت داریم و باید به عنوان آهنگساز فیلم برای تغییرات لحظه آخری روی میکس موسیقی آماده باشیم. البته این اتفاقات بدیهی هستند و اصلا به نوعی تبدیل به جرئی از شرایط تولید موسیقی فیلم شده‌اند. در واقع موسیقی فیلم ظرفیت‌های خاصی را در آهنگساز می‌طلبد. حتی گاهی باید منتظر باشید تا از میکسی که در سینما می‌شنوید شکه شوید چراکه گاهی خیلی از جزئیاتی که شما روی تک‌تک ثانیه‌های آن فکر کرده‌اید، در فرکانس‌ها حذف می‌شوند که اتفاق بسیار ناراحت‌کننده‌ای هم هست. در تمام این سال‌ها، بسیاری از موسیقی‌هایی که در تلویزیون یا سینما شنیده‌ام، عملاً میکسی نبوده که من تحویل داده‌ام، البته حق هم دارند. نگاهی که کارگردان به عنوان تصمیم‌گیرنده و البته در نهایت تهیه‌کننده روی اثر دارد، فراتر از دید شخصی افراد فیلم است. به نظر من در این میان جای موزیک سوپروایزر که کارش در تماس بودن با کارگردان برای تولید لحظه به لحظه موسیقی فیلم است، بسیار خالی است. البته با این حال در کشورهایی که موزیک سوپروایزر وظیفه خودش را انجام می‌دهد هم باز این تصمیمات لحظه‌ای وجود دارند. مثل دعواهای برنارد هرمن و هیچکاک که در کتاب خاطراتش منتشر شده است. به تازگی در جایی خواندم که دستیار هانس زیمر معتقد بود این آهنگساز اعصاب فولادی دارد. نوشته بود هانس زیمر یک موسیقی کار می‌کند که کارگردان به او می‌گوید این به درد من نمی‌خورد. همه آنها عصبانی می‌شوند اما هانس زیمر با آرامش می‌گوید که تا 24 ساعت دیگر آن را تغییر می‌دهد. او معتقد بود به واسطه همین اخلاق هانس زیمر است که همه دوست دارند با او کار کنند. این‌ها تنها بخشی از ساختار تولید موسیقی فیلم است و من به دلیل این واخوردگی‌هایِ ممتد، اصولاً ترجیح دادم موسیقی فیلم‌هایم را به آن شکل منتشر نکنم تا در فرصتی مناسب آنها را دوباه تنظیم و منتشر کنم. الان هم خوشحالم که این فرصت دست داده و اگر مشکلی پیش نیاید آلبوم تا اواخر سال منتشر می‌شود.
 
  •   با توجه به اینکه موسیقی فیلم‌هایتان همیشه محبوب بوده‌اند، فکر می‌کنید آخرین آثار شما که توانستند به محبوبیتی که از کارهای شما سراغ داریم دست پیدا کنند مربوط به چه سالی می‌شود؟ البته این اواخر خیلی در این حوزه کم کار هم شده‌اید.
 اول از همه بگویم که خیلی بیشتر از آنچه که می‌گویید در این زمینه کم‌کار شده‌ام. شاید بهتر باشد اینگونه بگویم که مطمئن باشید در صورتیکه هیچ مشکلی برای انتشار پیش نیاید، این آلبوم می‌تواند جای خودش را باز کند و استقبال گروهی که به دنبال شنیدن این جنس از موسیقی هستند را به دنبال داشته باشد. تجربه‌ام در آهنگسازی و شناخت مردم به ویژه جوان‌ها، من را خیلی در انتخاب جنس قطعات این آلبوم هدایت کرده است. به خصوص برای بخشی از نیازهای قشر جوان که در موسیقی پاپ و ریتم‌دار برطرف نمی‌شود. منظور نیازهای معنوی قشر جوان و حتی بزرگسال است که در شنیدن و به آرامش رسیدن از طریق موسیقی تعریف می‌شود. من سعی کرده‌ام این بخش را از طریق ادبیات پیانو و سازهای ارکستر در این آلبوم لحاظ کنم. انتظار هم ندارم کسی با دید گذشته آنها را گوش کند. اصلاً بگویند یک بهرام دهقانیار جدید، ایده‌هایی که خیلی از آنها هم شنیده شده‌اند را مجدداً با زبان جدیدتر، به همراه قطعات تازه‌تری منتشر کرده است. جوانی که عاطفه و عشق را لمس کرده باشد اگر بخواهد در دقایقی از روز به موسیقی گوش کند، نیاز به جنسی از موسیقی متفاوت دارد که شاید این روزها خیلی در بازار وجود ندارد. من سعی کرده‌ام این مدل موسیقی را که حرف دل خودم هم بوده، در این آلبوم ارائه کنم. شاید در نهایت یک‌مقدار دلتنگی‌های خود من هم باشند اما می‌خواستم این بخش را هم تجربه کنم و فکر می‌کنم دیگر بعد از سالها زمان آن رسیده بود که یک آلبوم منتشر کنم.
 
  •   این سوال را به این دلیل پرسیدم تا به یک موضوع کلی‌تر برسیم؛ اینکه شاید فقط تا اوایل دهه هشتاد بود که وجهه و محبوبیتی که موسیقی فیلم در بین مردم داشت، حفظ شد و از آن زمان به بعد کم‌کم روند نزولی پیدا کرد...
کاملاً با شما هم عقیده هستم و دلایل آن را هم می‌توانم یک به یک بیان کنم؛ دلایلی مثل وارد شدن افراد جدید با اندوخته‌های متفاوت، افزایش تعداد کانال‌هایی که ما اطلاعات تصویری و صوتی را از آنها دریافت می‌کردیم که یکدفعه از سه چهار کانال به بی‌نهایت کانال تبدیل شد و طبیعتاً پر کردن این کانال‌ها روی تمام کالاهای تولیدی تأثیر گذاشت. معمولاً وقتی بضاعت تولیدکننده در استفاده از عناصر حرفه‌ای بالا نباشد، طبعیتاً مقادیر زیادی ساده‌انگاری در آنها لحاظ می‌شود و کالاهایی که با ساده‌انگاری تولید شوند، طبیعتاً جاذبه بازاری خوبی نخواهند داشت. نکته بعدی حذف شدن افرادی است که شاید با تولیدات موسیقی خود بسیاری از سلیقه‌ها را تأمین می‌کردند. چراکه انتظاراتشان از خرید خدمات، بالاتر از خیلی از تازه‌واردها بود و بسیاری از تهیه‌کننده‌ها که آنها هم به عنوان تهیه‌کننده‌های جدیدتر وارد بازار شده بودند، ضرورتی برای استفاده از آنها نمی‌دیدند. در نتیجه‌ی این‌ها، بازار از کالاهایی که ارزش هنری و معنوی ندارند انباشته می‌شود و مشخصاً تعداد زیادی از آنها خریدار نخواهند داشت. این‌ها تنها بخشی از دلایل این ماجرا است که به نظرم اصل موضوع هم متمرکز بر همین موارد است.
 
  •   یعنی شما هم به همین دلایل در حوزه موسیقی فیلم کم کار شده‌اید؟
 دلایل متعددی دارد؛ مثلاً کسانی که من با آنها کار می‌کردم دیگر کار نمی‌کنند یا آنهایی که کار می‌کنند با من کار نمی‌کنند یا اصلاً جنس سلیقه افرادی که کار می‌کنند با من قابل تطبیق نیست یا زنجیره‌ای که باید من را به یک کارگردان با تفکر موسیقایی خاص وصل کند، وجود ندارد. البته من در کل ناراضی نیستم چون سال‌های گذشته برایم فرصت بسیار خوبی بود که بیشتر مطالعه کنم، پذیرای شاگردانم باشم و از همه مهمتر فرصتی برای تمرکز روی آلبوم‌هایم داشته باشم. درواقع کم شدن تولیدات نمایشی به من این فرصت را داد که اندک اندک کارهایم را جمع کنم و بتوانم تمرکزم را روی این آلبوم بگذارم. البته خودم هم در طی این سال‌ها خیلی برای منتشر کردن آلبوم اصرار نداشتم که دلیل آن را می‌توانم وسواس و نیاز به تفکر و تعقل بیشتر عنوان کنم تا بتوانم با اطمینان مطلق تمام کارها را انجام دهم.
 
  •   حالا آلبوم قرار است چه زمانی منتشر شود؟
 فکر می کنم تا پیش از عید منتشر شود. ما قرار است این آلبوم را روی صحنه هم ببریم، در نتیجه ترکیب سازبندی که در آلبوم استفاده می‌کنیم باید خیلی به اجرای اصلی نزدیک باشد و بتوانیم همان صدای آلبوم را برای شنونده عرضه کنیم. البته احتمالاً اجرای صحنه‌ای زودتر از انتشار آلبوم خواهد بود و اگر میسر شود، اوایل زمستان کنسرتی را برگزار خواهیم کرد. می‌خواهیم در کنسرت علاوه بر قطعات آلبوم، بسیاری از موسیقی فیلم‌هایم که شامل تم‌های کودک و قطعات باکلام و بی‌کلام می‌شود را هم اجرا کنیم. در ضمن با این آلبوم کتاب نت قطعات آلبوم را هم به فاصله چند هفته منتشر خواهم کرد. قول می‌دهم تمام این کم‌کاری‌هایی را که در زمینه موسیقی فیلم داشته‌ام، در سه چهار سال آینده با آلبوم‌هایی که چگالی تجربیات آهنگسازی 30 سال گذشته من است، جبران کنم.
 
  •   از سازهای ایرانی هم در این آلبوم استفاده کرده‌اید؟
 فکر می‌کنم در دو قطعه از ساز ایرانی استفاده کنم اما بافت بیشتر آن سازهای کلاسیک هستند.
 
  •   به عنوان سوال آخر، کدام یک از این آثار مانگاری که از شما به جای مانده به حال و هوای واقعی شما نزدیک‌تر است و بیشتر برایتان دلچسب بوده است؟
فکر می‌کنم فضای فکری که باید از من به یادگار بماند، همین آلبومی است که منتشر می‌شود؛ «بی‌کرانه‌ها».
منبع: 
سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : جمعه 12 شهریور 1395 - 15:50

دیدگاه‌ها

Mas
یکشنبه 14 شهریور 1395 - 21:59

شخصيت بسيار والا و افتاده جناب دهقانيار واقعا جاى تحسين داره
ايشان نوستالژيهاى بسيار زيادى براى مردم ايران به جا گذاشتن
آرزوى موفقيت و سلامتى براى ايشان دارم
از سايت موسيقى ما تشكر ميكنم و درخواست دارم بيشتر از اين مصاحبه ها داشته باشن
ممنون
MAS

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود بهرام دهقانیار: دیگر زمان آن رسیده بود که آلبوم منتشر کنم | موسیقی ما