اجرای قطعات فرهاد به خواست همسرش، شهیار قنبری و اسفندیار منفردزاده لغو شد
ادای دینی که نیمهکاره ماند
موسیقی ما - رویدادی که قرار بود برای بزرگداشت فرهاد مهراد برگزار شود با مخالفت همسر فرهاد لغو شد. همچنین این اتفاق با واکنش نماینده شهیار قنبری و اسفندیار منفردزاده در ایران روبهرو شد.
در چند روز گذشته خبر برگزاری رویدادی برای بزرگداشت فرهاد در فضای مجازی منتشر شد که بنابر اعلام برگزارکنندگان این رویداد (مجله فرهنگی اورسی و پلتفرم داربست) قرار بود روز هشتم شهریور با بازخوانی چند اثر از فرهاد را برگزار شود اما حالا برگزارکنندگان و هنرمندان حاضر در پروژه تصمیم بر لغو این رویداد گرفتند. در جزئیات برنامه آمده بود: فرهاد مهراد در ایران آغازگر فصلی تازه از آوازخوانی بود. جدا از هنر و موسیقیاش، در مقام یک انسان هم فردی والا بود و تاثیرش همیشه باقی خواهد ماند. به مناسبت هفدهمین سالگرد نبودنش، هنرمندان مختلف تعدادی از آهنگهایش را بازخوانی خواهند کرد تا قصهی بیانتهای فرهاد برایمان تجدید شود. همچنین اسامی هنرمندان به این ترتیب بود؛ داریوش آذر و مرجان مدرس، نوید اربابیان و عماد لشکری، ماکان اشگواری، پیتر پیرحسینلو و مصطفی سرایی، ماهان فرزاد و حامد حسینزاده. پس از گذشت دو روز از اعلام جزئیات این برنامه ابتدا افسانه عابدین وکیل پوران گلفام (همسر فرهاد) در واکنشی به هنرمندانی که قرار بود در این رویداد آثار فرهاد را بازخوانی کنند واکنش نشان داد و پس از آن هم حسین عصاران وکیل شهیار قنبری و اسفندیار منفردزاده با انجام شدن این اجرا مخالفت کرد. در نهایت مذاکرهی تیم برگزاری با وکلای صاحبان آثار به نتیجه نرسید و این اجرا لغو شد؛ اجرایی که به نظر میرسید با توجه به تعداد هنرمندان حاضر در آن و قیمت بلیت پایین تنها برای ادای دین به فرهاد برنامهریزی شده بود. به همین بهانه سعی کردیم نظرات طرفین را جویا شویم و دلایل برنامهریزی و لغو رویداد را از بررسی کنیم.
ایده اولیه بزرگداشت فرهاد در روز سالمرگش به واسطه انتشار کتاب «چون بوی تلخ خوش کندر» به ذهنمان رسید؛ کتابی به نویسندگی وحید کهندل و چاپ نشر ماهی. در این کتاب داستانها و روایتهای متنی و تصویری جذابی وجود داشت که دوست داشتیم در این رویداد هم کتاب را رونمایی و معرفی کنیم و هم اجراهایی از قطعات فرهاد داشته باشیم و آرتیستهایی را دعوت کنیم که دوستشان داریم و میدانیم از نظر فکری هم با فرهاد همسو هستند. البته که رونمایی و معرفی کتاب را از برنامه خارج کردیم. برنامهریزیها انجام شد تا اورسی و داربست در غالب برنامهی آکسان رویداد را برگزار کنند. تبلیغات را شروع کردیم و استقبال هم خوب بود اما پس از یک روز افسانه عابدین، وکیل پوران گلفام با داریوش آذر و ماکان اشگواری که قرار بود در این رویداد آثار فرهاد را اجرا کنند تماس گرفت. برای آنها پیغامی از طرف خانم گلفام فرستاده و گفته بود حق ندارید قطعات فرهاد را اجرا کنید. پس از آن ما هم ایدهها و دلایل خودمان برای اجرای این رویداد را به خانم گلفام منتقل کردیم و قرار شد ایشان فکر کنند و به ما خبر بدهند. در نهایت نظرشان منفی بود و پس از یک روز مخالفت نهاییشان را به ما اعلام کردند. در همین بین هم حسین عصاران وکیل شهیار قنبری و اسفندیار منفردزاده ابتدا با نوید اربابیان که قرار بود اثر مشترکی از فرهاد، قنبری و منفردزاده را اجرا کند تماس گرفته بود و پس از آن هم با من صحبت کردند و مخالفت شاعر و آهنگساز را به ما اعلام کردند. در نهایت هم با توجه به اینکه اجازهی اجرای آثار پس از انقلاب فرهاد از طرف خانوادهاش داده نشد و شهیار قنبری و اسفندیار منفردزاده هم با اجرای آثار پیش از انقلاب موافقت نکردند با همفکری داربست و هنرمندان، اجرا کنسل شد.
فرصت خوبی است که در همین جا صراحتا اعلام شود به طور مشخص در خصوص کارهای زنده یاد فرهاد مهراد هرگونه استفاده از آثار ایشان اعم از بازخوانی و ... بدون کسب اجازه و عقد قرارداد و یاد اخذ اجازه کتبی از خانواده فرهاد، توسط هر شخص و گروه و ارگانی نقض حق مولف محسوب شده و مورد پیگیری قضایی قرار خواهد گرفت.
قانون حمایت از حقوق مولفان، مصنفان و هنرمندان یک قانون مستقل در حمایت از حق مولف است که سال 48 تصویب شده است. در حال حاضر 50 سال از تصویب آن می گذرد وقت آن است به اجرای این قانون احترام گذاشته شود.
از طریق فضای مجازی با خبر شدم که قرار است در گالری محسن بزرگداشتی برای سالگشت خاموشی فرهاد برگزار شود و در آن برخی از آثاری که این عزیز خوانندهی آنها بوده اجرا شود. با پیگیری مطلع شدم نوید اربابیان قرار است ترانهی جمعه با شعر شهیار قنبری و آهنگ اسفندیار منفردزاده را بازخوانی کند. با توجه به وکالت تامی که از آقایان قنبری و منفردزاده دارم، ضروری بود برای جلوگیری از تبعات حقوقی این اجرا که بدون هماهنگی و اجازه این دو هنرمند بوده، با برگزارکنندگان این برنامه صحبت کنم. چرا که بیشک در صورت تحقق این اجرا، به رغم میل باطنی موکلین من و البته خود من، مجبور به پیگیری حقوقی موارد میشدیم. از آقای نوید اربابیان خواستم که این ترانه و یا هر ترانه ای که آقای منفردزاده و یا آقای قنبری جزو پدیدآورندگان آن هستند را بدون اجازه آنها اجرا نکنند. پس از آن هم با مسوول این برنامه، آقای سامان کرمپور صحبت کردم. مشخص بود دوستان برگزار کننده اهل موسیقی هستند و دغدغهی اجرای ترانههای با ارزش را دارند. با این دید من هم هیچ تمایلی نداشتم که کدورتی ایجاد شود. طبیعتا تا حدی غافلگیر شدند، چرا که متاسفانه کلیت جامعه هنری ما مقولهی احترام گذاری به حقوق هنرمندان و پدیدآورندگان آثار و کسب اجازه و تامین نظر آنها را کمتر تمرین کرده است. اما به گمان من در این زمینه هرچند که بسیار دیر، اما بالاخره باید از جایی شروع کرد. در هر حال با این نقطه نظرات من، برخورد دوستان بسیار مناسب و همراه با احترام بود. اما به دلیل همان بیتوجهی تاریخی و تکراری عموم جامعهی ما، این دوستان هم چنین توجیه می کردند که آثار این بزرگان متعلق به همه است. در حالیکه این برداشت و چه بسا توهم نادرست، میتواند مبنای بسیاری از خطاهای همهی ما در این عرصه باشد. حقوق مادی و معنوی هر اثری صرفا متعلق به پدیدآورندگان آن است و حقوق معنوی هم که طبق قانون، الی ابد غیر قابل انتقال است. در نهایت هم از لغو کل این برنامه که گویا بنا بوده بازاجرای چند ترانه دیگر از کارنامه خوانندگی فرهاد را هم شامل شود باخبر شدم. ناگفته پیداست که آقایان منفردزاده و قنبری به عنوان دو هنرمند شناخته شدهی عرصهی ترانه ، نگاه مهربانانهای به کلیت کارورزان و هنرورزان عرصه موسیقی داشته و دارند، اما این حسن نظر، به هیچ عنوان نافی دغدغهی آنها در زمینه رعایت حقوق مادی و معنوی آثارشان نخواهد بود. طبعا ما هیچکدام از اینکه اجازهی بازاجرای این ترانه به دست نیامد، خوشحال نیستیم. اما اینکه همین رخداد بتواند تلنگری به جامعهی هنری باشد تا در دیدگاههایش برای رعایت بیقید و شرط حقوق مادی و معنوی هنرمندان پدیدآورندهی آثار بازنگری کند را به فال نیک میگیریم. همچنان که به همین دوستان هم پیشنهاد دادم اگر قائل به برگزاری مراسمی در این زمینه هستند، به شرط کسب اجازه و تامین نظر این هنرمندان، برنامهریزی برای روز میلاد فرهاد انجام دهند تا این بار مراسمی با اجازه صاحبان آثار برگزار شود. در این صورت است که این قبیل مراسم و بزرگداشتها را میتوان به درستی کارفرهنگی و هنری نامید. قطعا در چنین حالتی خود این هنرمندان نیز پشتیبان برگزاری این دسته مراسم خواهند بود.
حسین عصاران در پاسخ به این سوال که با وجود پیگیری شما آیا بازهم نیاز به واکنشهای اینستاگرامی شهیار قنبری بود میگوید: از کیفیت واکنشهای ایشان خبر کاملی ندارم و چیزی هم ندیدم. اما قطعاً هرگونه اعتراضی حق ایشان است. من جسارتاً حتی با نفس سوال حضرتعالی هم زاویه دارم. از نظر من تا مادامی که حقوق هنرمندان در نظر گرفته نشده و رعایت نشده، هر اعتراضی هم که بشود، باز هم کم است. چه خوب که مخاطبان این قبیل برنامهها هم پیشاپیش از برگزارکنندگان بخواهند این موارد را در نظر بگیرند. همه ما باید به این سمت برویم. از همین زاویه من از کار شما و رسانهی شما هم بابت پیگیری این مباحث سپاسگزاری میکنم که در کمترین حالت چراغ این مباحث را در ذهن مخاطبانتان روشن میکند.
در چند روز گذشته خبر برگزاری رویدادی برای بزرگداشت فرهاد در فضای مجازی منتشر شد که بنابر اعلام برگزارکنندگان این رویداد (مجله فرهنگی اورسی و پلتفرم داربست) قرار بود روز هشتم شهریور با بازخوانی چند اثر از فرهاد را برگزار شود اما حالا برگزارکنندگان و هنرمندان حاضر در پروژه تصمیم بر لغو این رویداد گرفتند. در جزئیات برنامه آمده بود: فرهاد مهراد در ایران آغازگر فصلی تازه از آوازخوانی بود. جدا از هنر و موسیقیاش، در مقام یک انسان هم فردی والا بود و تاثیرش همیشه باقی خواهد ماند. به مناسبت هفدهمین سالگرد نبودنش، هنرمندان مختلف تعدادی از آهنگهایش را بازخوانی خواهند کرد تا قصهی بیانتهای فرهاد برایمان تجدید شود. همچنین اسامی هنرمندان به این ترتیب بود؛ داریوش آذر و مرجان مدرس، نوید اربابیان و عماد لشکری، ماکان اشگواری، پیتر پیرحسینلو و مصطفی سرایی، ماهان فرزاد و حامد حسینزاده. پس از گذشت دو روز از اعلام جزئیات این برنامه ابتدا افسانه عابدین وکیل پوران گلفام (همسر فرهاد) در واکنشی به هنرمندانی که قرار بود در این رویداد آثار فرهاد را بازخوانی کنند واکنش نشان داد و پس از آن هم حسین عصاران وکیل شهیار قنبری و اسفندیار منفردزاده با انجام شدن این اجرا مخالفت کرد. در نهایت مذاکرهی تیم برگزاری با وکلای صاحبان آثار به نتیجه نرسید و این اجرا لغو شد؛ اجرایی که به نظر میرسید با توجه به تعداد هنرمندان حاضر در آن و قیمت بلیت پایین تنها برای ادای دین به فرهاد برنامهریزی شده بود. به همین بهانه سعی کردیم نظرات طرفین را جویا شویم و دلایل برنامهریزی و لغو رویداد را از بررسی کنیم.
- سامان کرمپور (برگزارکننده): پذیرفتیم مانند فرهاد، نیمی از درآمد را به خیریه بدهیم
ایده اولیه بزرگداشت فرهاد در روز سالمرگش به واسطه انتشار کتاب «چون بوی تلخ خوش کندر» به ذهنمان رسید؛ کتابی به نویسندگی وحید کهندل و چاپ نشر ماهی. در این کتاب داستانها و روایتهای متنی و تصویری جذابی وجود داشت که دوست داشتیم در این رویداد هم کتاب را رونمایی و معرفی کنیم و هم اجراهایی از قطعات فرهاد داشته باشیم و آرتیستهایی را دعوت کنیم که دوستشان داریم و میدانیم از نظر فکری هم با فرهاد همسو هستند. البته که رونمایی و معرفی کتاب را از برنامه خارج کردیم. برنامهریزیها انجام شد تا اورسی و داربست در غالب برنامهی آکسان رویداد را برگزار کنند. تبلیغات را شروع کردیم و استقبال هم خوب بود اما پس از یک روز افسانه عابدین، وکیل پوران گلفام با داریوش آذر و ماکان اشگواری که قرار بود در این رویداد آثار فرهاد را اجرا کنند تماس گرفت. برای آنها پیغامی از طرف خانم گلفام فرستاده و گفته بود حق ندارید قطعات فرهاد را اجرا کنید. پس از آن ما هم ایدهها و دلایل خودمان برای اجرای این رویداد را به خانم گلفام منتقل کردیم و قرار شد ایشان فکر کنند و به ما خبر بدهند. در نهایت نظرشان منفی بود و پس از یک روز مخالفت نهاییشان را به ما اعلام کردند. در همین بین هم حسین عصاران وکیل شهیار قنبری و اسفندیار منفردزاده ابتدا با نوید اربابیان که قرار بود اثر مشترکی از فرهاد، قنبری و منفردزاده را اجرا کند تماس گرفته بود و پس از آن هم با من صحبت کردند و مخالفت شاعر و آهنگساز را به ما اعلام کردند. در نهایت هم با توجه به اینکه اجازهی اجرای آثار پس از انقلاب فرهاد از طرف خانوادهاش داده نشد و شهیار قنبری و اسفندیار منفردزاده هم با اجرای آثار پیش از انقلاب موافقت نکردند با همفکری داربست و هنرمندان، اجرا کنسل شد.
- افسانه عابدین (وکیل خانواده فرهاد): زمان احترام گذاشتن به قانون رسیده است
فرصت خوبی است که در همین جا صراحتا اعلام شود به طور مشخص در خصوص کارهای زنده یاد فرهاد مهراد هرگونه استفاده از آثار ایشان اعم از بازخوانی و ... بدون کسب اجازه و عقد قرارداد و یاد اخذ اجازه کتبی از خانواده فرهاد، توسط هر شخص و گروه و ارگانی نقض حق مولف محسوب شده و مورد پیگیری قضایی قرار خواهد گرفت.
قانون حمایت از حقوق مولفان، مصنفان و هنرمندان یک قانون مستقل در حمایت از حق مولف است که سال 48 تصویب شده است. در حال حاضر 50 سال از تصویب آن می گذرد وقت آن است به اجرای این قانون احترام گذاشته شود.
- حسین عصاران: هرگونه اعتراضی حق صاحبان آثار است
از طریق فضای مجازی با خبر شدم که قرار است در گالری محسن بزرگداشتی برای سالگشت خاموشی فرهاد برگزار شود و در آن برخی از آثاری که این عزیز خوانندهی آنها بوده اجرا شود. با پیگیری مطلع شدم نوید اربابیان قرار است ترانهی جمعه با شعر شهیار قنبری و آهنگ اسفندیار منفردزاده را بازخوانی کند. با توجه به وکالت تامی که از آقایان قنبری و منفردزاده دارم، ضروری بود برای جلوگیری از تبعات حقوقی این اجرا که بدون هماهنگی و اجازه این دو هنرمند بوده، با برگزارکنندگان این برنامه صحبت کنم. چرا که بیشک در صورت تحقق این اجرا، به رغم میل باطنی موکلین من و البته خود من، مجبور به پیگیری حقوقی موارد میشدیم. از آقای نوید اربابیان خواستم که این ترانه و یا هر ترانه ای که آقای منفردزاده و یا آقای قنبری جزو پدیدآورندگان آن هستند را بدون اجازه آنها اجرا نکنند. پس از آن هم با مسوول این برنامه، آقای سامان کرمپور صحبت کردم. مشخص بود دوستان برگزار کننده اهل موسیقی هستند و دغدغهی اجرای ترانههای با ارزش را دارند. با این دید من هم هیچ تمایلی نداشتم که کدورتی ایجاد شود. طبیعتا تا حدی غافلگیر شدند، چرا که متاسفانه کلیت جامعه هنری ما مقولهی احترام گذاری به حقوق هنرمندان و پدیدآورندگان آثار و کسب اجازه و تامین نظر آنها را کمتر تمرین کرده است. اما به گمان من در این زمینه هرچند که بسیار دیر، اما بالاخره باید از جایی شروع کرد. در هر حال با این نقطه نظرات من، برخورد دوستان بسیار مناسب و همراه با احترام بود. اما به دلیل همان بیتوجهی تاریخی و تکراری عموم جامعهی ما، این دوستان هم چنین توجیه می کردند که آثار این بزرگان متعلق به همه است. در حالیکه این برداشت و چه بسا توهم نادرست، میتواند مبنای بسیاری از خطاهای همهی ما در این عرصه باشد. حقوق مادی و معنوی هر اثری صرفا متعلق به پدیدآورندگان آن است و حقوق معنوی هم که طبق قانون، الی ابد غیر قابل انتقال است. در نهایت هم از لغو کل این برنامه که گویا بنا بوده بازاجرای چند ترانه دیگر از کارنامه خوانندگی فرهاد را هم شامل شود باخبر شدم. ناگفته پیداست که آقایان منفردزاده و قنبری به عنوان دو هنرمند شناخته شدهی عرصهی ترانه ، نگاه مهربانانهای به کلیت کارورزان و هنرورزان عرصه موسیقی داشته و دارند، اما این حسن نظر، به هیچ عنوان نافی دغدغهی آنها در زمینه رعایت حقوق مادی و معنوی آثارشان نخواهد بود. طبعا ما هیچکدام از اینکه اجازهی بازاجرای این ترانه به دست نیامد، خوشحال نیستیم. اما اینکه همین رخداد بتواند تلنگری به جامعهی هنری باشد تا در دیدگاههایش برای رعایت بیقید و شرط حقوق مادی و معنوی هنرمندان پدیدآورندهی آثار بازنگری کند را به فال نیک میگیریم. همچنان که به همین دوستان هم پیشنهاد دادم اگر قائل به برگزاری مراسمی در این زمینه هستند، به شرط کسب اجازه و تامین نظر این هنرمندان، برنامهریزی برای روز میلاد فرهاد انجام دهند تا این بار مراسمی با اجازه صاحبان آثار برگزار شود. در این صورت است که این قبیل مراسم و بزرگداشتها را میتوان به درستی کارفرهنگی و هنری نامید. قطعا در چنین حالتی خود این هنرمندان نیز پشتیبان برگزاری این دسته مراسم خواهند بود.
حسین عصاران در پاسخ به این سوال که با وجود پیگیری شما آیا بازهم نیاز به واکنشهای اینستاگرامی شهیار قنبری بود میگوید: از کیفیت واکنشهای ایشان خبر کاملی ندارم و چیزی هم ندیدم. اما قطعاً هرگونه اعتراضی حق ایشان است. من جسارتاً حتی با نفس سوال حضرتعالی هم زاویه دارم. از نظر من تا مادامی که حقوق هنرمندان در نظر گرفته نشده و رعایت نشده، هر اعتراضی هم که بشود، باز هم کم است. چه خوب که مخاطبان این قبیل برنامهها هم پیشاپیش از برگزارکنندگان بخواهند این موارد را در نظر بگیرند. همه ما باید به این سمت برویم. از همین زاویه من از کار شما و رسانهی شما هم بابت پیگیری این مباحث سپاسگزاری میکنم که در کمترین حالت چراغ این مباحث را در ذهن مخاطبانتان روشن میکند.
منبع:
موسیقی ما
تاریخ انتشار : چهارشنبه 6 شهریور 1398 - 14:36
افزودن یک دیدگاه جدید