- سلام...
- سلام، بفرماييد...
- از طرف گروه پالت باهاتون تماس گرفتيم...
- برو خودت رو سر كار بذار!
- (خنده) واقعاً از طرف گروه پالت باهاتون تماس گرفتيم...
- بي‌مزه، مزاحم نشو لطفاً...
- مگه شما دوشنبه 11 خرداد براي شركت در كنسرت دانشجويي پالت نرفتيد تالار وحدت؟
- خُب...
- و بليت گيرتون نيومد، و همونجا اسم و شماره تماس‌تون رو ازتون گرفتن. درسته؟
- درسته!
- خُب ما الان تماس گرفتيم كه ازتون دعوت كنيم جمعه 22 خرداد، ساعت 10 شب تشريف بياريد كنسرت پالت...
 
اينها قسمتي از گفت‌وگوهايي واقعي است كه بين آدم‌هاي تيم اجرايي و اعضاي گروه پالت و هواداران دانشجوي اين گروه صورت گرفت. داستان از اين قرار بود كه تهيه‌كننده و اعضاي گروه پالت، در پاسخ به گلايه‌هايي كه برخي از هواداران‌شان، به‌خصوص در ميان قشر دانشجو، از قيمت بليت كنسرت‌هاي اخير اين گروه در تهران داشتند، تصميم گرفتند يك شب كنسرت دانشجويي، در ساعت 9 شب دوشنبه 11 خردادماه در تالار وحدت، برگزار كنند. آنها در كنفرانس خبري اين گروه، به تاريخ 9 خردادماه در تالار وحدت اعلام كردند كه قيمت بليت اين برنامه 25 هزار تومان خواهد بود. يعني تقريباً يك‌چهارم قيمت متوسط مرسوم بليت كنسرت در تهران. هر دانشجو هم مي‌توانست با ارائه كارت دانشجويي‌اش دو بليت دريافت كند.

همين شد كه بعد از ظهر 11 خردادماه كه آفتاب تن شهر را گرم کرده بود، جمعیت زیاد دانشجوها در خیابان‌های اطراف تالار وحدت صف کشیدند تا چند ساعت دیگر بتوانند برای حضور در کنسرت گروه پالت بلیت تهیه کنند. صفی که به روایت شاهدانش تا بازار موبایل علاءالدین کشیده شده بود. با دانشجوها که گپ زديم، از هیجان‌شان برای این اتفاق نادر می‌گفتند. اتفاقی که به‎خاطرش از ساعت ۱۳ جلوی در تالار به صف شده بودند تا در کنسرت گروه محبوب‎شان، با هم و با شهر بخندند.

طبق برنامه قبلي، فروش بلیت از ساعت ۱۸:30 شروع شد اما بعد از گذشت مدت كوتاهي مشخص شد كه بيش از نیمی از جماعت داخل صف، ناچار به بازگشت به خانه‎هایشان هستند چراكه بليت تمام شده است. همين شد كه مسئولان گروه همانجا وعده دادند كه مشخصات دانشجوياني كه موفق به دريافت بليت نشده‌اند را ثبت مي‌كنند تا در اجراهای بعدی، اولین میهمانانی باشند که با آنها تماس گرفته و دعوت مي‌شوند.

از شايعه‌ها و حاشيه‌هايي كه در آن بعد از ظهر پيش آمد كه بگذريم، اين وعده‌ي پالتي‌ها خيلي زود محقق شد و دست‌اندركاران گروه توانستند مقدمات يك شب اجراي دانشجويي ديگر در تاريخ 22 خردادماه در تالار وحدت را فراهم كنند. همين شد كه در روزهاي يكشنه و دوشنبه (17 و 18 خردادماه) هفته گدشته با آنهايي كه نام‌شان ثبت شده بود، تماس گرفتند تا بليت‌هايشان را در اختيارشان بگذارند. نكته جالب اينكه بيشتر اين تماس‌ها را خود اعضاي گروه پالت برقرار كردند.

شب دوم البته با تأخير زيادي (تقريباً 40 دقيقه) آغاز شد. علت اين تأخير اين بود كه اركستر ملي ايران، پيش از گروه پالت در تالار وحدت اجرا داشت. در توضيح اين اتفاق، اميد نعمتي -خواننده‌ي پالت- پس از اجراي قطعه‌هاي «یادگار دوست»، «والس شماره 1» و «مثلت» و قبل از  اجرای قطعه‌ي «شباهنگام»، گفت: «خیلی خوشحالیم که دوباره توانستیم يك اجراي دانشجويي ديگر داشته باشيم و متأسف هستيم كه وقت نداشتیم تا طراحي صحنه را مثل اجراهاي قبل انجام دهيم، چون نیم ساعت قبل از اجرا تالار را به ما تحویل دادند.» اشاره او به طراحي صحنه‌اي بود كه در شش اجراي قبلي اين گروه توسط سيامك احصايي، طراح صحنه شناخته‌شده سينما و تلويزيون، براي آنها انجام شده بود و به اين برنامه نرسيد.

يك نكته جالب و غافلگيركننده ديگر درباره‌ي اين اجرا اين بود كه در ابتداي اجرا، سردار سرمست، نوازنده‌ي دوست‌داشتني و تواناي پيانو و آكاردئون، تنها روي صحنه آمد و پس از ابراز تأسف از اينكه در برنامه قبل به خيلي‌ها بليت نرسيده بود، داستاني بامزه تعريف كرد و قطعه‌اي را با آکاردئون نواخت و خودش خواند. محتواي اين قطعه بامزه، آنطور كه خودش تعريف كرد، به دوره‌اي از زندگي او بازمي‌گشت كه خيلي افسرده بوده و در انتظار يك نامه عاشقانه به سر مي‌برده و در نهايت تصميم مي‌گيرد اين نامه را خودش براي خودش بنويسد.

قطعه‌ي پيش از آخر بخش اول اين كنسرت «قاصدک» بود كه قسمت ابتدايي‌اش توسط امید نعمتی به‌صورت تک‎خوانی اجرا شد. پس از آن هم قطعه‌ي «نگاه کن، آفتاب می‎شود» بر اساس شعري از فروغ فرخزاد اجرا شد و اعضاي گروه براي استراحتي كوتاه صحنه را ترك كردند.

بعد از تنفس، قطعه‌هاي «ماهی و گربه»، «خانه بر دوش»، «رنگشماره ۱» و «تو باراني، تو تگرگی» اجرا شد. در بین اين اجراها اعضاي گروه از «سیامک نقش‎بندی» تشکر کردند که ویديوي مناسب این قطعه‌ها را در عرض چند روز تهیه و توليد کرده است. این ویدئوها که برای هر قطعه تصاویری مختلف و خلاقي را دربر داشت، به‌صورت بك‌پروجكشن در طول قسمت دوم اين كنسرت هماهنگ با هر قطعه پخش مي‌شد. در نهايت «لیلی»، «سال تا سال»، «تا صبح فردا»، «نیمی از ما»، «این‎جا شهر من نیست»، «نرو بمان» و «هزارتا قصه» در بخش دوم اين كنسرت اجرا شد.

اعضای گروه «پالت» در این اجرا، امید نعمتی (خواننده و ترانه‌سرا)، روزبه اسفندارمز (کلارینت)، کاوه صالحی (گیتار)، مهیار طهماسبی (ویلنسل)، داریوش آذر (کنترباس)، امین طاهری (درامز) و سردار سرمست (پیانو، آکاردئون و ملودیکا) بودند که ابراهیم علوی نیز با ساز عود در یک اجرا آن‌ها را همراهی کرد.

نكته مهم ديگر اين كه درآمد حاصل از اين اجرا و اجراي دانشجويي قبلي پالت به شوراي كتاب كودك اهدا شده است. امید نعمتی، در توضيح اين تصميم تهيه‌كننده و اعضاي گروه، مي‌گويد: «همه‌ي ما خاطره‎هایی از کتاب‎های دوران بچگی‎مان داریم که ممکن است مسیر زندگی‎مان را تغییر داده باشد. برای همین تصمیم گرفتیم درآمد حاصل از فروش اين دو شب را به شورای کتاب کودک واگذار کنیم تا کتاب‎های بچه‎های روستایی را تأمین کنند.کتاب‌هایی که ممکن است زندگی یک کودک را تغییر دهند.»

اتفاق ديگري كه در اين رابطه افتاد اين بود كه اعضاي پالت پس از اجراي قطعه‌ي «هزارتا قصه» در شب اول كنسرت دانشجويي اين گروه، اجراي اين قطعه را به توران میرهادی، بنیان‌گذار شورای کتاب کودک که این روزها در بستر بیماری است، هدیه كردند.

شورای کتاب کودک سازمانی فرهنگی پژوهشی و غیر دولتی است که پنجاه‌و‌سومین سال تأسیس خود را پشت سر می‌گذارد. این سازمان در حوزه‌ي ادبیات کودک و نوجوان فعالیت کرده و اعضاي آن نیروهایی داوطلب هستند. شورا در حال حاضر حدود 700 عضو رسمی و وابسته دارد و هزینه‌های خود را از طريق حق عضویت، حمایت‌های مردمی، اجرای پروژه‌های فرهنگی و حق‌التألیف فرهنگ‌نامه به دست می‌آورد.