چگونه است که گاهی آدمی را چنان غرور و خودپرستی فرا می گیرد که گویا باید همه عالم در مقابل او سجده کنند و اگر بتواند حاضر است همه دنیا را تسخیر کند . در حالی که چنین فردی با یک سردرد کوچک، همه دنیا رادر مقابل خویش کوچک می بیند و حاضر است همه هستی خویش را برای بهبودی سردرد جزیی خویش بپردازد ?
فرد مغرور و متکبر، خود را برتر از دیگران می پندارد. انسان متکبر، همچون زمینی بلند است که در آبیاری، هرگز آب به آن نمی رسد. در نتیجه، از این مایه حیات محروم می ماند.
ازاین رو گفته اند:
افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است
اقای اردوان کامکار بخوانید :
چگونه است که گاهی آدمی را چنان غرور و خودپرستی فرا می گیرد که گویا باید همه عالم در مقابل او سجده کنند و اگر بتواند حاضر است همه دنیا را تسخیر کند . در حالی که چنین فردی با یک سردرد کوچک، همه دنیا رادر مقابل خویش کوچک می بیند و حاضر است همه هستی خویش را برای بهبودی سردرد جزیی خویش بپردازد ?
فرد مغرور و متکبر، خود را برتر از دیگران می پندارد. انسان متکبر، همچون زمینی بلند است که در آبیاری، هرگز آب به آن نمی رسد. در نتیجه، از این مایه حیات محروم می ماند.
ازاین رو گفته اند:
افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است