برنامه یاد بعضی نفرات
 
یکشنبه 6 بهمن 1392 - 09:10

بابک همیشه تو سختیا هم از زیبایی و امید سخن میگه بخاطر همین بهش میگیم سلطان احساس ( قابل توجه بعضیا ) :

تنها شدیم منو سازم
چی بسازم ؟
تو این دلتنگیا
عاشق نبودی تا بسازی
چقدر گفتم یه کم کوتاه بیا
داریم میخونیم به عشق تو
منو سازم شدیم درگیر تو
هی به خودم میگم تو دنبالش برو
میشه بهم بگی کجاست مسیر تو
منو و سازم و شب و تنهایی
فکر میکنیم که هنوزم اینجایی
من و عشقمو دل ببیچاره
که هنوز به چشات گرفتاره
منو و قلبم و تب و احساسم
انگاری تورو نمیشناسم
من و حسی که به پات گذاشتم
کاشکی اینجوری دوست نداشتم
کاشکی اینجوری دوست نداشتم
من این زندگی رو با تو قشنگ دیدم
با تو بود که به دردای این دنیا خندیدم
همه لحظه های خوشمون و تباه کردی
خودت هم نمیدونی چقدر گناه کردی
چرا با من و خودت اینجوری تا کردی
همه امیدم اینه که دوباره برگردی
همه امیدم اینه که دوباره برگردی
که تو برگردی .... میشه برگردی
من و عشقمو دل ببیچاره
که هنوز به چشات گرفتاره
منو و قلبم و تب و احساسم
انگاری تورو نمیشناسم
من و حسی که به پات گذاشتم
کاشکی اینجوری دوست نداشتم

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



افزودن یک دیدگاه جدید | موسیقی ما