ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﻋﺎﻡ ﻣﯿﮑﺮﺩﯼ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮑﺎﺕ ﺩﻭﻧﻪ ﺩﻭﻧﻪ
ﻣﯿﭽﮑﯿﺪ ﺭﻭ ﺟﺎﻧﻤﺎﺯﺕ ﻭﺍﺳﻪ ﭼﯽ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺪﻭﻧﻪ
ﻫﻤﺶ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯽ ﻣﻨﻮ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﯿﻨﯽ
ﻣﻦ ﮐﺠﺎ ﻭ ﺧﺎﮎ ﭘﺎﻫﺎﺕ ﺍﯼ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﯼ ﺯﻣﯿﻨﯽ
ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺗﻮﺭﻭ ﺍﺯ ﺧﺎﮎ ﺁﻓﺮﯾﺪﻥ
ﺗﻮﺭﻭ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﭘﺎﮎ ﺁﻓﺮﯾﺪﻥ
ﺳﺮ ﻣﯿﺰﺍﺷﺘﻢ ﺭﻭﯼ ﺯﺍﻧﻮﺕ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﺰﺍﺷﺘﯽ ﻻﯼ
ﻣﻮﻫﺎﻡ
ﻫﻤﺶ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯽ ﺑﺮﺳﻢ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻡ
ﻫﻤﺶ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯽ ﻣﻨﻮ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﯿﻨﯽ
ﻣﻦ ﮐﺠﺎﻡ ﻭ ﺧﺎﮎ ﭘﺎﻫﺎﺕ ﺍﯼ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﯼ ﺯﻣﯿﻨﯽ
ﺗﺮﺳﻢ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﻦ ﺗﻮﺭﻭ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ
ﺑﺎﺷﻢ
ﭼﺠﻮﺭﯼ ﺁﺧﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺟﺪﺍ ﺷﻢ
ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺧﺎﮎ ﺁﻓﺮﯾﺪﻥ
ﺗﻮﺭﻭ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﭘﺎﮎ ﺁﻓﺮﯾﺪﻥ
لحظه ی رفتن تو از خونه ... دست و پام لرزیدنو سرد شدن
جلو اشکامو گرفتم آخه ... به قول ، خودت یه پا مرد شدی

تو که رفتی خونمون دلتنگه ... سقفمون ، یواشکی نم میده
طفلی آینمون چقد پیر شده ... از وقتی رفتنتو فهمیدم

خونه یه حسی عجیبی داره ... گلدونا رو آب دادم ، پوسیده
شاخه هاش ، قهره با دستام انگار ... اونم این ، نبودنو فهمیده

بیا دستامو بگیر و پاشو ... اومدم ، که با خودت بگردم
اگه برگردی مامان میبینی ... کلی شمع ، توو خونه روشن کردم

همه دورمو میگیرن اما ... تنهایی خیلی خرابم کرده
خنده از لبام نیوفتاده ولی ... زیاده اشکام خیس آبم کرده

تو که دستامو گرفتی یک عمر ... ای خدا تو هم بگیر دستاشو
دلمو نشکن ، پُر از دلشورم ... مادرم! تولدت شد پاشو

مادرم ! تولدت شد پاشو

لحظه ی رفتن تو از خونه ... دست و پام لرزیدنو سرد شدن
جلو اشکامو گرفتم آخه ... به قول خودت یه پا مرد شدی

گره خورده تار و پود قالی ... رد پاهای تو رو بوسیده
دل سنگ آجرا پاک شده ... در خونه هم دلش پوسیده

تو که دستامو گرفتی یک عمر ... ای خدا تو هم بگیر دستاشو
دلمو نشکن ، پُر از دلشورم ... مادرم! تولدت شد پاشو

مادرم ! تولدت شد پاشو