نمیشه موسیقی دوست بود و موسیقی خوب و لذت بردن از اون جزء لاینفک برنامه ی روزانت باشه و سال 93 و جادوی فریدون و محسن چاوشی رو فراموش کرد.کاری که با قلب و روح من کردن و حسی که از این دو آلبوم گرفتم؛فوق العاده بود.لحظه لحظه ی همراهی با کار جدید این دو عزیز واسم توام بود با تجربه ی احساسات مختلف؛انگار خودم بودم که در فضای ترانه ها قرار دارم و دارم تجربشون میکنم.این به خاطر درکیه که این دو از حس و شرایط مخاطبشون دارن؛بخاطر نزدیکیشون به مخاطبه و نکته ایست که باعث میشه به امثال فریدون و چاوشی بگن:
هنرمند مردمی!
در کنار ترانه های زیبا و ماندگار دیگر این مجموعه ها؛این دو آلبوم دو کار دارن که به زعم نگارنده به معنای واقعی شاهکار هستن و باید به احترام سازندگان این دو کار از جا برخاست و کلاه از سر برداشت!
ترانه های ببخشید از آلبوم عشق یعنی و خواب از آلبوم پاروی بی قایق.
ببخشید یه کار خلوت؛صمیمی و البته ملموسه که درد و دلهای مادر و فرزندی رو به تصویر میکشه؛فرزندی که همیشه برای مادر کودکه و وجود مقدس مادر براش یه تکیه گاه و پناهگاه بی جایگزینه.کودکی که کودکانه و ساده داره از دلتنگیاش برای مادری میگه که با تمام وجود عشقش رو نثار فرزند خودش میکنه.و چقد فریدون در این ترانه کودکانه و ناب می خونه؛نمیشه با این ترانه بغض نکرد نمیشه به لحظات شاعرانه ی این ترانه فکر کرد و متاثر نشد.انگار این فریدون نیست که داره میخونه!کودک بهونه گیر و دلتنگیه که داره حرفا و دلتنگیهای همه رو بیان می کنه
کودکی که درون من؛شما و تمامی انسانها تا ابد زندست و برای بهونه گیریاش تا همیشه محتاج وجود مقدس مادره.این شاهکار؛فریدون رو برای من جاودانه کرد و ازش با تمام وجود تشکر میکنم.
نفست گرم فریدون عزیز و خداوند نگهدارت باشه که برای ماها که تو روزمرگی ها غرق میشیم؛ صدات و احساست یه نعمته و بهمون یادآوری می کنه که چقدر عاشقیم و عشق یعنی همین کارها و اتفاقات ساده که نادیدشون می گیریم...
نمیشه موسیقی دوست بود و موسیقی خوب و لذت بردن از اون جزء لاینفک برنامه ی روزانت باشه و سال 93 و جادوی فریدون و محسن چاوشی رو فراموش کرد.کاری که با قلب و روح من کردن و حسی که از این دو آلبوم گرفتم؛فوق العاده بود.لحظه لحظه ی همراهی با کار جدید این دو عزیز واسم توام بود با تجربه ی احساسات مختلف؛انگار خودم بودم که در فضای ترانه ها قرار دارم و دارم تجربشون میکنم.این به خاطر درکیه که این دو از حس و شرایط مخاطبشون دارن؛بخاطر نزدیکیشون به مخاطبه و نکته ایست که باعث میشه به امثال فریدون و چاوشی بگن:
هنرمند مردمی!
در کنار ترانه های زیبا و ماندگار دیگر این مجموعه ها؛این دو آلبوم دو کار دارن که به زعم نگارنده به معنای واقعی شاهکار هستن و باید به احترام سازندگان این دو کار از جا برخاست و کلاه از سر برداشت!
ترانه های ببخشید از آلبوم عشق یعنی و خواب از آلبوم پاروی بی قایق.
ببخشید یه کار خلوت؛صمیمی و البته ملموسه که درد و دلهای مادر و فرزندی رو به تصویر میکشه؛فرزندی که همیشه برای مادر کودکه و وجود مقدس مادر براش یه تکیه گاه و پناهگاه بی جایگزینه.کودکی که کودکانه و ساده داره از دلتنگیاش برای مادری میگه که با تمام وجود عشقش رو نثار فرزند خودش میکنه.و چقد فریدون در این ترانه کودکانه و ناب می خونه؛نمیشه با این ترانه بغض نکرد نمیشه به لحظات شاعرانه ی این ترانه فکر کرد و متاثر نشد.انگار این فریدون نیست که داره میخونه!کودک بهونه گیر و دلتنگیه که داره حرفا و دلتنگیهای همه رو بیان می کنه
کودکی که درون من؛شما و تمامی انسانها تا ابد زندست و برای بهونه گیریاش تا همیشه محتاج وجود مقدس مادره.این شاهکار؛فریدون رو برای من جاودانه کرد و ازش با تمام وجود تشکر میکنم.
نفست گرم فریدون عزیز و خداوند نگهدارت باشه که برای ماها که تو روزمرگی ها غرق میشیم؛ صدات و احساست یه نعمته و بهمون یادآوری می کنه که چقدر عاشقیم و عشق یعنی همین کارها و اتفاقات ساده که نادیدشون می گیریم...