وقتی حرف مرگ می شد می گفت من بیشتر ازاینکه نمی دانم قرار است بعد از مرگ چه اتفاقی باری آدم بیفتد می ترسم. اگر بدانم قرار است من را ببرند و کلی عذابم بدهند، واقعا دیگر ترسی نمی ماند در وجود من. ولی اینکه نمی دانی چه اتفاقی می افتد، اوضاع بدتر و بدتر می شود
وقتی حرف مرگ می شد می گفت من بیشتر ازاینکه نمی دانم قرار است بعد از مرگ چه اتفاقی باری آدم بیفتد می ترسم. اگر بدانم قرار است من را ببرند و کلی عذابم بدهند، واقعا دیگر ترسی نمی ماند در وجود من. ولی اینکه نمی دانی چه اتفاقی می افتد، اوضاع بدتر و بدتر می شود
به نظرم این تیکه برای ارامش روحش اصلا خوب نیست ..