انتظار ( مقدمه ی پرنده) :
ما از اولش قرارمون این بود که تا آخرش کنار هم باشیم
اگه یک لحظه از کنار هم دوریم قدِّ یک عمر بی قرار هم باشیم
قدِّ یک عمر بی قرار هم باشیم ...
پر و بال هردومون زخمه
این جوری به هیچ جا به هیچ جا نمی شه رسید
من ! من می خواستم زخماشو ببندمو اون
اما اون ! اما اون چشماشو بست و پرید
چشماشو ! چشماشو بست و پرید
بی قرار بودی و قرارمونو یادت رفت
گفتی باید از سر راهت کنار بکشم
میون غصه هایی که درکشون سخته
بشینمو انتظار بکشم انتظارو ! انتظار بکشم
بیشینمو انتظار و انتظار و انتظار بکشم ...
انتظار ( مقدمه ی پرنده) :
ما از اولش قرارمون این بود که تا آخرش کنار هم باشیم
اگه یک لحظه از کنار هم دوریم قدِّ یک عمر بی قرار هم باشیم
قدِّ یک عمر بی قرار هم باشیم ...
پر و بال هردومون زخمه
این جوری به هیچ جا به هیچ جا نمی شه رسید
من ! من می خواستم زخماشو ببندمو اون
اما اون ! اما اون چشماشو بست و پرید
چشماشو ! چشماشو بست و پرید
بی قرار بودی و قرارمونو یادت رفت
گفتی باید از سر راهت کنار بکشم
میون غصه هایی که درکشون سخته
بشینمو انتظار بکشم انتظارو ! انتظار بکشم
بیشینمو انتظار و انتظار و انتظار بکشم ...