جناب آقای ابوالحسن مختاباد، بعد از سلام،چنانچه بنده ی حقیر را از سالهای دهه ی هفتاد در واحد موسیقی حوزه ی هنری از یاد برده باشید، اینجانب شما را به عنوان جوانی، محجوب و مأخوذ به حیا و علاقه مند به ردیف میرزاعبدالله که گاهی سری به واسطه ی برادرتان آقای عبدالحسین که آن دوران سرباز وظیفه بود، به واحد موسیقی می زدید والبته اکنون صاحب شهرتی شده و از آن سوی آبها ، کماکان دغدغه ی موسیقی ایرانی دارید به یاد دارم... به جهت معرفی خود در حال حاضر فارغ التحصیل رشته ی موسیقی از دانشگاه تهران و نیز تحصیلکرده ی رشته ی حقوق قضایی در دو گرایش حقوق خصوصی و حقوق جزا و نیز وکیل پایه ی یک دادگستری با قریب به ده سال سابقه ی وکالت می باشم. پیشینه ی شما را تا حدودی مطالعه نمودم و فکر می کنم به لحاظر سابقه ی هنری وهمچنین تسلط به مباحث حقوقی و نیز موسیقی و نیز عضویت پیوسته ی خانه ی موسیقی حق دارم نظرات شما را مورد نقد و بررسی قرار دهم. بدواً با توجه به این که برخی مسایل در قالب" نقد عملکرد 15 ساله ی خانه ی موسیقی " مطرح شد،لازم می دانم خاطر نشان سازم که آنچه که شما و دیگر آقایان نام نقد بر آن نهادید، نقد به معنای صحیح کلمه به حساب نمی آید؛ نقد سازنده،باید با بررسی همه جانبه و منصفانه توأم باشد و نقاط ضعف و قوت با هم دیده شود تا علاوه بر تثبیت نقاط قوت باعث رفع نقاط ضعف گردد. در نقد سازنده شرایط اخلاقی رعایت می شود تا باعث تخریب دیگران نگردد. آقای مختاباد نقد صحیح یک موضوع ،مستلزم فهم درست آن و داشتن مهارت کافی در موضوع است و به قول صاجب نظران نقد باید نقد انگیخته باشد، نه نقد انگیزه که عمل رمالان و کف بینان است و در این راستا باید از حب و بغض و برچسب زدن بر اشخاص خودداری شود، آیا گفته های شما به قول معروف " مغالطه از طریق منشأ "نیست؟شما به جای نقد رفتار اعضای خدوم هیئت مدیره ی خانه ی موسیقی که از نزدیک و البته دور با ایشان آشنایی بیش و پیش از شما دارم، متأسفانه به نقد شخصیت ایشان پرداختید و فی الجمله به قول شیخ اجل که : سخن شناس نه ای جان من، خطا اینجاست.
باری اینجانب علیرغم اینکه سالهاست نان و نام موسیقی را به اهل آن واگذار نموده ام و زندگی حرفه ای موسیقی را کنار گذاشته ام ، صرفاً به جهت احساس وظیفه و البته بی اخلاقی که شاهد آن هستم، بر خود وظیفه دانستم که گفته های با صطلاح "اصحاب نقد خانه ی موسیقی" را در نوشته های بعدی به طور جداگانه و به تفکیک مورد تحلیل قرار دهم، و قضاوت در این مورد را به اهل نظر وا می گذاریم.
(مرتضی سیدخاوری لنگرودی)
جناب آقای ابوالحسن مختاباد، بعد از سلام،چنانچه بنده ی حقیر را از سالهای دهه ی هفتاد در واحد موسیقی حوزه ی هنری از یاد برده باشید، اینجانب شما را به عنوان جوانی، محجوب و مأخوذ به حیا و علاقه مند به ردیف میرزاعبدالله که گاهی سری به واسطه ی برادرتان آقای عبدالحسین که آن دوران سرباز وظیفه بود، به واحد موسیقی می زدید والبته اکنون صاحب شهرتی شده و از آن سوی آبها ، کماکان دغدغه ی موسیقی ایرانی دارید به یاد دارم... به جهت معرفی خود در حال حاضر فارغ التحصیل رشته ی موسیقی از دانشگاه تهران و نیز تحصیلکرده ی رشته ی حقوق قضایی در دو گرایش حقوق خصوصی و حقوق جزا و نیز وکیل پایه ی یک دادگستری با قریب به ده سال سابقه ی وکالت می باشم. پیشینه ی شما را تا حدودی مطالعه نمودم و فکر می کنم به لحاظر سابقه ی هنری وهمچنین تسلط به مباحث حقوقی و نیز موسیقی و نیز عضویت پیوسته ی خانه ی موسیقی حق دارم نظرات شما را مورد نقد و بررسی قرار دهم. بدواً با توجه به این که برخی مسایل در قالب" نقد عملکرد 15 ساله ی خانه ی موسیقی " مطرح شد،لازم می دانم خاطر نشان سازم که آنچه که شما و دیگر آقایان نام نقد بر آن نهادید، نقد به معنای صحیح کلمه به حساب نمی آید؛ نقد سازنده،باید با بررسی همه جانبه و منصفانه توأم باشد و نقاط ضعف و قوت با هم دیده شود تا علاوه بر تثبیت نقاط قوت باعث رفع نقاط ضعف گردد. در نقد سازنده شرایط اخلاقی رعایت می شود تا باعث تخریب دیگران نگردد. آقای مختاباد نقد صحیح یک موضوع ،مستلزم فهم درست آن و داشتن مهارت کافی در موضوع است و به قول صاجب نظران نقد باید نقد انگیخته باشد، نه نقد انگیزه که عمل رمالان و کف بینان است و در این راستا باید از حب و بغض و برچسب زدن بر اشخاص خودداری شود، آیا گفته های شما به قول معروف " مغالطه از طریق منشأ "نیست؟شما به جای نقد رفتار اعضای خدوم هیئت مدیره ی خانه ی موسیقی که از نزدیک و البته دور با ایشان آشنایی بیش و پیش از شما دارم، متأسفانه به نقد شخصیت ایشان پرداختید و فی الجمله به قول شیخ اجل که : سخن شناس نه ای جان من، خطا اینجاست.
باری اینجانب علیرغم اینکه سالهاست نان و نام موسیقی را به اهل آن واگذار نموده ام و زندگی حرفه ای موسیقی را کنار گذاشته ام ، صرفاً به جهت احساس وظیفه و البته بی اخلاقی که شاهد آن هستم، بر خود وظیفه دانستم که گفته های با صطلاح "اصحاب نقد خانه ی موسیقی" را در نوشته های بعدی به طور جداگانه و به تفکیک مورد تحلیل قرار دهم، و قضاوت در این مورد را به اهل نظر وا می گذاریم.
(مرتضی سیدخاوری لنگرودی)