آقای ابوالحسن مختاباد، همچنانکه می دانیم هنر موسیقی در ایران از دیرباز به جهت صراحتی که در فقه اسلامی در مخالفت با آن وجود دارد، آسیب پذیر تر از سایر هنرهاست به گونه ای که تا کنون علیرغم تمامی تلاشها، کماکان نصوص فقهی باعث گردیده که از بسط و گسترش آن به طور کلی ممانعت به عمل آید.با این وجود به نظر می رسد که گزینه ای مانند آقای نوربخش برای سکان داری کانون خانه ی موسیقی در تمام کشور اگر همتایی نداشته باشد، بسیار نادر است؛ با شخصیتی که از مشارالیه سراغ دارم، بعید نیست اگر از گفته های حقیر مطلع شوند، ممکن است راضی نباشند، با این حال لازم می دانم پاره ای از خصوصیات جناب نوربخش را به اطلاع دوستان برسانم. حمیدرضا نوربخش در تسلط به مباحث فقهی و اسلامی،ید طولایی دارند و برحقوق اسلامی( نه حقوق موضوعه) اشراف کامل دارند و بهتر از هر کسی در عالم موسیقی ایرانی مسایل فقهی مرتبط با موسیقی را درک می کنند. ایشان موسیقی ایرانی را سالها نزد اساتیدی چون استاد احمد عبادی، علی تجویدی، فراگرفته اند و همکاری با اساتیدی چون فرامرز پایور و پرویز مشکاتیان را در کارنامه ی خود دارد. سالهاست که در مکتب استاد شجریان ظرایف آواز ایرانی را آموخته و با برجسته ترین هنرمندان طراز اول موسیقی سالهاست که محشور می باشند.بنا براین به هیچ عنوان گزاف نیست اگر بگوییم قبول سمت مدیر عامل خانه ی موسیقی در شرایط گذشته و حال کشور از جانب ایشان، فرصت و غنیمتی برای اصحاب این هنر است.برای اینجانب تردیدی در تأثیر به سزای شخصیت منحصر به فرد حمیدرضا نوربخش بر تعدیل حساسیت های موجود نسبت به موسیقی وجود ندارد و کسانی که از نزدیک معظم له را می شناسند،قطعا این موضوع را تأیید می کنند که در حال حاضر برای سمت مدیرعاملی خانه ی موسیقی در مقام مدیریت، جایگزینی برای ایشان وجود ندارد. جناب آقای مختاباد، شما که تا این حد خود را دلسوز موسیقی ایرانی می دانید و مدعی هستید که در موسیقی دارید،در شرایط فعلی چه کسی را برای احراز این سمت مناسب تر از نوربخش می دانید؟ انتخاب ایشان، اتفاقاً به عکس آنچه که شما و بقیه به ناحق به هیئت مدیره ی خانه ی موسیقی نسبت دادید، نشان از عمق درک فضای حاکم و حساسیت های موجود و البته تیز بینی و فراست اعضای محترم دارد.شخصیت با نفوذ و تأثیر گذار جناب نوربخش برای کسانی که ایشان را حتی یک بار درک نموده اند، مبری از خصوصیاتی است که به ناحق به وی نسبت داده اید.نسخه ای که شما و همفکرانتان برای مدیریت خانه ی موسیقی پیچیده اید، تردیدی نیست اگر به به تعطیلی خانه ی موسیقی نینجامد( که بسیار محتمل است) قطعا منتج به وضع محدودیتهای هرچه بیشتر برای موسیقی خواهد شد. دلسوزان و خیرخواهان هنر موسیقی در این کشور، دیگر می دانند که اقدامات شتاب زده و جنجال آفرین که مدنظر شماست، موسقی ایرانی را به بن بست خواهد کشید. شما را ارجاع می دهم به موضع گیری اخیر رئیس قوه ی قضائیه در رابطه با تعطیلی و لغو مجوز کنسرت ها، ملاحظه نمودید که بلواهای اخیر به اعلام موضع ایشان انجامید و نتیجه ی آن را همه به خوبی می دانیم؛ فقط راه برای لغوهای بیشتر هموار شد، چرا که آن شلوغ کاری ها و بلواها منجر به این شد که یک مقام بلند پایه اظهار نظری کند که برای ممنوعیت های بعدی تبدیل به قاعده شده است. آقای مختاباد، حقوق دان باید روح قانون و عرف جامعه و رویه ی موجود را درک کند، آن گونه که اعضای هیئت مدیره خانه ی موسیقی کرده اند، اگر روشهای پیشنهادی شما و دو ستانتان را با نیت خیرخواهی هم بدانیم، حکایت دوست نادان است. لذا به شما و همراهانتان اکیدا توصیه می کنیم اگر شما ابرو را می بینید ما اشارتهای ابرو را می بینیم. مبادا کاری کنیم که آن شود که آقای نوربخش بسیار پر معنا و در لفافه گفتند." ...اگر این کشتی غرق شود، همه غرق خواهیم شد..." در پایان حیفم آمد اشاره ای به این موضوع نکنم که در سوابق شما خواندم( هرچند خود به عینه نیز شاهد آن در کانون هنری چاووش در سالهای هفتاد به بعد بودم) شاگردی و تلمذ مکتب استاد نوربخش وجود دارد. شما ردیف های طاهر زاده را نزد ایشان آموختید. تواضعی که نسبت به استاد در آن سالها از شما دیده بودم تناسبی با حرمت شکنی های فعلی ندارد. اگر شما آقای نوربخش را به فدای نمودن منافع جمعی در برابر منفعت شخصی می کنید، بنده هم شما را به حرمت شکنی و نمک استاد را خوردن و نمکدان او را شکستن متهم می نمایم.آیا جز این است که شما در لوای دلسوزی موسیقی ایرانی و تأمین منافع جامعه،( اما به واقع برای نیل به منافع شخصی خود)، قاعده ی اخلاقی حرمت استاد را زیرپا گذاشته اید؟ به راستی کدام وجدان آگاهی این رفتار شما را بر می تابد؟
ضمن تشکر از مدیر محترم سایت موزیک ما، که بی طرفانه مطالب حقیر را منتشر نمودند،در نوشته ی بعدی به تقد حقوقی نظرات شما که دارای اشتباهات فاحش است، خواهم پرداخت.) مرتضی سیدخاوری لنگرودی.
آقای ابوالحسن مختاباد، همچنانکه می دانیم هنر موسیقی در ایران از دیرباز به جهت صراحتی که در فقه اسلامی در مخالفت با آن وجود دارد، آسیب پذیر تر از سایر هنرهاست به گونه ای که تا کنون علیرغم تمامی تلاشها، کماکان نصوص فقهی باعث گردیده که از بسط و گسترش آن به طور کلی ممانعت به عمل آید.با این وجود به نظر می رسد که گزینه ای مانند آقای نوربخش برای سکان داری کانون خانه ی موسیقی در تمام کشور اگر همتایی نداشته باشد، بسیار نادر است؛ با شخصیتی که از مشارالیه سراغ دارم، بعید نیست اگر از گفته های حقیر مطلع شوند، ممکن است راضی نباشند، با این حال لازم می دانم پاره ای از خصوصیات جناب نوربخش را به اطلاع دوستان برسانم. حمیدرضا نوربخش در تسلط به مباحث فقهی و اسلامی،ید طولایی دارند و برحقوق اسلامی( نه حقوق موضوعه) اشراف کامل دارند و بهتر از هر کسی در عالم موسیقی ایرانی مسایل فقهی مرتبط با موسیقی را درک می کنند. ایشان موسیقی ایرانی را سالها نزد اساتیدی چون استاد احمد عبادی، علی تجویدی، فراگرفته اند و همکاری با اساتیدی چون فرامرز پایور و پرویز مشکاتیان را در کارنامه ی خود دارد. سالهاست که در مکتب استاد شجریان ظرایف آواز ایرانی را آموخته و با برجسته ترین هنرمندان طراز اول موسیقی سالهاست که محشور می باشند.بنا براین به هیچ عنوان گزاف نیست اگر بگوییم قبول سمت مدیر عامل خانه ی موسیقی در شرایط گذشته و حال کشور از جانب ایشان، فرصت و غنیمتی برای اصحاب این هنر است.برای اینجانب تردیدی در تأثیر به سزای شخصیت منحصر به فرد حمیدرضا نوربخش بر تعدیل حساسیت های موجود نسبت به موسیقی وجود ندارد و کسانی که از نزدیک معظم له را می شناسند،قطعا این موضوع را تأیید می کنند که در حال حاضر برای سمت مدیرعاملی خانه ی موسیقی در مقام مدیریت، جایگزینی برای ایشان وجود ندارد. جناب آقای مختاباد، شما که تا این حد خود را دلسوز موسیقی ایرانی می دانید و مدعی هستید که در موسیقی دارید،در شرایط فعلی چه کسی را برای احراز این سمت مناسب تر از نوربخش می دانید؟ انتخاب ایشان، اتفاقاً به عکس آنچه که شما و بقیه به ناحق به هیئت مدیره ی خانه ی موسیقی نسبت دادید، نشان از عمق درک فضای حاکم و حساسیت های موجود و البته تیز بینی و فراست اعضای محترم دارد.شخصیت با نفوذ و تأثیر گذار جناب نوربخش برای کسانی که ایشان را حتی یک بار درک نموده اند، مبری از خصوصیاتی است که به ناحق به وی نسبت داده اید.نسخه ای که شما و همفکرانتان برای مدیریت خانه ی موسیقی پیچیده اید، تردیدی نیست اگر به به تعطیلی خانه ی موسیقی نینجامد( که بسیار محتمل است) قطعا منتج به وضع محدودیتهای هرچه بیشتر برای موسیقی خواهد شد. دلسوزان و خیرخواهان هنر موسیقی در این کشور، دیگر می دانند که اقدامات شتاب زده و جنجال آفرین که مدنظر شماست، موسقی ایرانی را به بن بست خواهد کشید. شما را ارجاع می دهم به موضع گیری اخیر رئیس قوه ی قضائیه در رابطه با تعطیلی و لغو مجوز کنسرت ها، ملاحظه نمودید که بلواهای اخیر به اعلام موضع ایشان انجامید و نتیجه ی آن را همه به خوبی می دانیم؛ فقط راه برای لغوهای بیشتر هموار شد، چرا که آن شلوغ کاری ها و بلواها منجر به این شد که یک مقام بلند پایه اظهار نظری کند که برای ممنوعیت های بعدی تبدیل به قاعده شده است. آقای مختاباد، حقوق دان باید روح قانون و عرف جامعه و رویه ی موجود را درک کند، آن گونه که اعضای هیئت مدیره خانه ی موسیقی کرده اند، اگر روشهای پیشنهادی شما و دو ستانتان را با نیت خیرخواهی هم بدانیم، حکایت دوست نادان است. لذا به شما و همراهانتان اکیدا توصیه می کنیم اگر شما ابرو را می بینید ما اشارتهای ابرو را می بینیم. مبادا کاری کنیم که آن شود که آقای نوربخش بسیار پر معنا و در لفافه گفتند." ...اگر این کشتی غرق شود، همه غرق خواهیم شد..." در پایان حیفم آمد اشاره ای به این موضوع نکنم که در سوابق شما خواندم( هرچند خود به عینه نیز شاهد آن در کانون هنری چاووش در سالهای هفتاد به بعد بودم) شاگردی و تلمذ مکتب استاد نوربخش وجود دارد. شما ردیف های طاهر زاده را نزد ایشان آموختید. تواضعی که نسبت به استاد در آن سالها از شما دیده بودم تناسبی با حرمت شکنی های فعلی ندارد. اگر شما آقای نوربخش را به فدای نمودن منافع جمعی در برابر منفعت شخصی می کنید، بنده هم شما را به حرمت شکنی و نمک استاد را خوردن و نمکدان او را شکستن متهم می نمایم.آیا جز این است که شما در لوای دلسوزی موسیقی ایرانی و تأمین منافع جامعه،( اما به واقع برای نیل به منافع شخصی خود)، قاعده ی اخلاقی حرمت استاد را زیرپا گذاشته اید؟ به راستی کدام وجدان آگاهی این رفتار شما را بر می تابد؟
ضمن تشکر از مدیر محترم سایت موزیک ما، که بی طرفانه مطالب حقیر را منتشر نمودند،در نوشته ی بعدی به تقد حقوقی نظرات شما که دارای اشتباهات فاحش است، خواهم پرداخت.) مرتضی سیدخاوری لنگرودی.