محض اطلاع دوستان سينه چاك قهرمان پرور و دوستدار جناب الكساندر (علي) رهبري، ايشان سهامدار شركت ناكسوس هستند و اين ماجراي ضبط ناكسوس، يك بازي رسانه اي بيش نيست و دوستان به ظاهر غيرمطلع خوب است بدانند كه جناب الكساندر (علي) رهبري، بابت ضبط هاي مذكور، طبق قراردادشان با وطن، درصد مي گيرند و حكايت گربه و موش و رضاي خدا. كاش همه اين دوستان، اگر في الواقع خود موزيسين هستند، فرصت مي يافتند چندروز حتي در خدمت اين نابغه (!) در اركسترسمفونيك تهران باشند تا از نزديك ايشان را بهتر بشناسند و چنين سينه مبارك را به تنور نچسبانند. اين روزها، آن دسته از دوستاني كه به يمن حضور جناب الكساندر و قحطي رجل (به سبب برخوردهاي شلاقي ايشان) فرصت بروز و وجود يافته اند، دعاگو هستند. جناب الكساندر (علي) رهبري، يكي از ركيك ترين و غيرحرفه اي ترين رهبراني هستند كه اركسترسمفونيك تهران تا كنون به خود ديده و بايد سر تمرين ها باشيد تا ببينيد اركسترسمفونيك تهران را ايشان چطور تبديل به سيرك كرده اند و پوپوليسم ايشان چطور دارد به شعور نوازنده و مخاطب توهين مي كند. حالا اين ميان اگر تعدادي نوآموز موسيقي ذوق كرده اند كه جناب الكساندر قرار است قطعه شان را با كمپاني "معظم" ناكسوس ضبط كند، باور بفرماييد نمي توأم چيزي گفت. در اين فهرست دوم مخصوصاً، نام كساني را مي بينيد كه در بهترين حالت فقط مي توانند شنونده موسيقي باشند و حالا به لطف قرارداد جناب الكساندر، شده اند آهنگسازاني كه قرار است قطعه شان را اركسترسمفونيك مملكت ضبط كند. من هم اگر جاي ايشان بودم، تا آخر عمر، پشت علم اين رهبر نابغه و استعدادياب سينه مي زدم.
كاش دوستان در جريان مبلغ دريافتي جناب الكساندر و جزئيات ديگر اركسترسمفونيك مي بودند و بعد به خود اجازه ابراز نظر مي دادند.