سخنان استاد ناظری درباره نسل تازه؛
حقیقت تلخ است
[ سید ابوالحسن مختاباد - روزنامهنگار ]
آغاز: هفته گذشته استاد شهرام ناظری در مراسم سالگرد استاد زندهیاد احمد ابراهیمی به نکتهیی اشاره کرد که اگر چه تلخ بود اما از واقعیتی پرده برمیداشت که در پیکره نسل امروز ما نفوذ و رسوخ کرده است. آقای ناظری گفتند: «نسل ما هم مثل قبل نیست و از نظر اخلاق، حس انسانی و دیدگاه معصومانه یک هنرمند که باید رها باشد و عاشقانه حرکت کند، افت کردهایم. نسل جلوتر از ما دیگر بدتر میشوند. شنیدهام یک انسانشناس گفته است «نسلی به وجود آمده که همهچیزخواه و همهچیزخوار است»، نسلی که وقیح است و سرقت میکند. این برای یک هنرمند خوب نیست چون هنرمند اگر از راه عاشقانه خودش، روح بیکرانگی خودش و حس ورای زمان و مکان برخوردار نباشد نمیتواند اثری ماندگار خلق کند.»
این سخنان متاسفانه با واکنش غیرمنطقی برخی از همین بدلکاران و آسانخواران حرفهیی عرصه موسیقی و آواز روبهرو شد. کسانی که بالاترین افتخار آنها همانا تقلید محض است و این البته تنها موسیقی در آوازی و سنتی نیست که رایج شده است که در گونههای دیگر موسیقی هم فراوان و کثیر به چشم میآید.
میانه: یکی از ویژگیهای آقای ناظری همانا صراحت لهجه ایشان در بیان برخی معضلات است. او همچنان که جنس صدایش منحصر به فرد است در کنار آن شناگری در مسیرهایی را تجربه میکند که پیش از او کمتر کسی در آن وادی گام نهاد. برخی از این مسیرها به فعالیتهای اجتماعی او مرتبط است. آقای ناظری به عنوان هنرمندی مردمی تمام تلاشش را کرده و میکند که منافع جمعی را بر منافع فردی ارجح بداند و از سوی دیگر نخواهد نان به نرخ روز بخورد، معضلی را میبیند وگاه با صدای هنریاش وگاه در همین محافل هنری یا حتی در رسانهها آن را فریاد میکند. مواردی دیگری هم بود که ایشان برای برخی از نهادهای خیریه یا همین بچههای مدرسه شینآباد کنسرت دادند و عواید آن را با دعوت از خودشان و نه برخی دلالان و واسطهگران به تکتک خانوادهها داد و رقم آن را هم اعلام کرد تا الگویی باشد برای اینگونه امور و دست برخی کاسبکاران و پختهخواران اینگونه مراسمها را نیز رو کند.
انجام: سخنان آقای ناظری نوعی هشدار و بیدارباش است برای ما که با نسلی روبهرو هستیم که در بسیاری از امور دنبال کار سطحی و بزن و در رو است. در موسیقی آقای ناظری با صداقت ذاتی که در وجودشان است که تاب برخی از این معضلات را نمیآورد و باید بیان کند، آن را بیان کردند. همین معضل در حیطه سرقتهای ادبی و سینمایی یا پایاننامههای تقلبی هم بیداد میکند. حقیقت تلخ است اما گزیر وگریزی از آن نیست. چه این حقیقت از سوی استادی چون شهرام ناظری بیان شود و چه حتی بیان نشود که باز در اصل ماجرا تردیدی ایجاد نمیکند؛ اینکه چنین معضلی وجود دارد و هر روز حضور نفسگیرش را در جامعه بیشتر حس میکنیم. باید دیگرانی در حوزههای دیگر فرهنگی یا همین موسیقی وارد شوند تا با نقد بیرحمانه این معضل و مقابله با آن را به یک گفتمان تبدیل کنند، وگرنه یک صدا شاید مدتی توجهات را جلب کند اما قبول کنیم که یک دست بیصداست.
منبع:
روزنامه اعتماد
تاریخ انتشار : دوشنبه 30 تیر 1393 - 12:40
دیدگاهها
از شخصیت جناب آقای ناظری به دوره که نسل کنونی رو مورد توهین و تهمت قرار بده. اتفاقا نسل کنونی خیلی پاک تر و ساده تر و خاکی تره و اگر خرده شیشه هایی هم در این بین دیده میشه از کمکاری ها و بی اعتنایی های نسل های قبله. امیدوارم این صحبت های آقای ناظری از روی حسادت نباشه. به هر حال ایشون هنرمند بزرگی هستند و باید برای بقیه الگو باشند. متاسفم .......
ممنون از موسیقی ما لطفا تایید کنید
حقیقت تلخ هست. باید بپذیریم.
آقای فخری نسل کنونی که پاک هست! (تا پاکی را چه بدانیم!؟)و ناپاکی های موجود در آنها هم که مربوط به نسل قبل است!! (تا ناپاکی را چه بدانیم!؟). طنز شیرینی فرمودید.
آقا هادي طنز جنابعالي شيرينتر بود به قدري كه دل رو ميزد. ضمناً معلوم نيست اين آقاي مختاباد داره تعريف جناب ناظري رو ميكنه يا شده منبر تبليغي ايشون.
آقا کسری، به قول مولانای عزیز:
چون سر و کار تو با کودک فتاد / هم زبان کودکی باید گشاد
شاد باشی و شیرین.
با درود . متاسفانه سخن استاد ناظری عین حقیقت است . برخی دوستان نمیخواهند بپذیرند ، ایرادی نیست بر ایشان . ببینیم با این انکار ها کم کم کار موسیقی ما به کجا خواهد رسید ؟ ببینیم باز هم ادیب خوانساری خواهیم داشت ؟ باز هم غلامحسین بنان خواهیم داشت ؟ باز هم میرزا عبدالوهاب شهیدی خواهیم داشت ؟ باز هم شهرام ناظری خواهیم داشت ؟ و در نهایت آیا باز هم خسرو آوازی چون استاد محمدرضا شجریان خواهیم داشت ؟ بی شک گر اینگونه پیش برویم تنها روز به روز و گاه به گاه ضرباتی تلخ و جبران ناپذیرتر به موسیقی خود میزنیم . حال چه انکار کنیم ، چه اظهار . باید به فکر کمک باشیم و نه اینکه استادی بزرگ چون شهرام ناظری را به گفتن سخن نادرست متهم نماییم و گمان بریم که چه کار بزرگی انجام داده ایم . بدرود
وقتی خواننده هایی که کاراشون رو بلدن و خلاقیت دارن مجوز نمیگیرن و زندانی میشن ... بایدم چَه چَه زَنا خوشخوشانشون بشه و همینطور بتازونن
شما آقای ناظری کسایی رو میبینی که تو برج میلاد کنسرت میذارن. اگر بقیه رو هم دنبال کنید بد نیست!
دنبال مقصرید؟ اگر میتونید برید یقه فرهنگ و ارشاد رو بگیرید که موزیک رو گلخونه ای بار آوردن ;)
خیلی عجیبه از آقای ناظری که چشمهاشون رو بستن و فقط فکر میکنن دردانه یکی پسرشون خوانندس و یاغی نیست . بقیه فلان وفلان ویاغی شدن استاد ناظری ؟؟؟ آقای مختاباد از شما هم بعیده که یکطرفه به قاضی میری...؟؟؟!!! بنظرم حد ومرز موسیقی در حال حاضر ما مشخص شد .بله خودخواهی و خودبینی و له کردن دیگران با وجود برخی خبرنگاران قلم به مزد...
سلام
حقیقت تلخه
به عنوان یه نسل سومی اعتراف می کنم که با تقلب لیسانس گرفتم
پایان نامه ام هم فقط کپی از یه پایان نامه دیگه بود
اسمم هم مستعاره
و به کسی نخواهم گفت اینجوری لیسانس گرفتم
بعید نیست در وادی هنر هم اوضاع به همین شکل باشه
شهرام ناظری دروغ نمیگه
افزودن یک دیدگاه جدید