در دومین نشست بررسی عملکرد 15 ساله خانه موسیقی مطرح شد:
داریوش طلایی: خانه موسیقی چهرههای مطرح موسیقی را سپر بلای خود میکند
موسیقی ما - دومین نشست بررسی عملکرد خانه موسیقی تحت پوشش جلسات «گفتمان ضرب اصول» در حالی برگزار شد که حمیدرضا نوربخش مدیر عامل خانه موسیقی اعلام کرده بود هیچ نمایندهای از خانه موسیقی در این جلسات شرکت نخواهد کرد. نوربخش علاوه بر آن با توجه به اتفاقات اخیر حوزه موسیقی و مشکلات ریز و درشتی که این روزها بیش از پیش گریبان آن را گرفته، از بیمهریهای اخیر نسبت به مسئولان خانه موسیقی گله کرده و گوشزد کرده بود که اهالی موسیقی باید بدانند ما همه سوار یک کشتی هستیم و اگر دچار حادثه شویم همه با هم غرق می شویم. نوربخش بعد از این اتفاقات جلسهای ترتیب داد تا به نوعی روشنگری کند و پاسخ نقدهایی که در جلسه اول بررسی عملکرد خانه موسیقی به آنها وارد شده بود را بدهد. در همین راستا روز یکشنبه عوامل جلسات «گفتمان ضرب اصول» جلسه دیگری ترتیب داده بودند که پیش از این قرار بود با حضور دست اندرکاران خانه موسیقی و منتقدان این نهاد برگزار شود که با امتناع مسئولان خانه موسیقی از حضور در این جلسه با حضور رضا مهدوی -کارشناس مجری- دارویش طلایی، نادر مشایخی، ساسان فاطمی و بسیاری از اهالی موسیقی و رسانه در پردیس سینمایی قلهک برگزار شد.
او درباره صحبتهای نوربخش مبنی بر عدم در اختیار قرار دادن فایل صوتی جلسه اول به آنها گفت: «ما در جلسه قبل بنا داشتیم چیزی را که ضبط کردیم خدمت دوستان خانه موسیقی ارائه دهیم. اما اینکار به وسیله یک ریکوردر قدیمی ضبط شد که قابل تبدیل نبود. در سالن هم ما هیچ تمهیدی را نیندیشیده بودیم که تصویربرداری یا ضبط شود. ضمن اینکه گفتیم این نشستها یک گفتمان کاملاً صمیمی است و بهطور طبیعی باید از خانه موسیقی هم یک نماینده یا فردی حاضر باشد و صحبتها را بشنود و انتقال دهد. در هر صورت هر چیزی که از مطبوعات منعکس شد واقعیت بود و قابل دفاع است.»
رضا مهدوی ادامه داد: «همینجا تاکید میکنم هیچکدام از ما موافق این نیستیم که خانه موسیقی را براندازی کنیم و اصلاً انهدام آن را نمیخواهیم؛ دوستان ما اشتباه متوجه نشوند. ما از خانه موسیقی صرفاً میخواهیم که یک کار صنفی بکند تا اعضایش هر تعداد و با هر کانونی که هستند مطالبات واقعیشان را بتوانند به همان کانون موسیقی بدون هیچ ابا و مشکلی بگویند.»
مهدوی گفت: «ما بیش از این نمیتوانیم این موضوع را ادامه بدهیم. ما وابسته به هیچ دستگاه و ارگانی نیستیم. عزیزان خانه موسیقی به هر دلیلی که خودشان صلاح دانستند اولین جلسه فرهنگسرای ارسباران را کنسل کردند و در این کار باعث حساسیت بیشتر شد. نهادها و گروههای مختلف دولتی و غیردولتی آمدند تا به ما وصل بشوند و ما نپذیرفتیم چراکه صرفا میخواهیم یک کار صنفی داشته باشیم. همان اوایلی که میخواستیم کانون منتقدان را راه بیندازیم بحث بر سر این بود که چرا خانه موسیقی این تعداد کانون دارد، صنف که نباید کانونبندی شود بلکه همه موسیقیدانان از ریز یا درشت باید در یک صنف باشند و در یک رده نگاه شوند که کار صنفی برای همهشان یک اندازه باشد. اما چون خانه موسیقی به این موضوع نپرداخت و شاید دیگر موارد برایشان مهمتر بود، گفتمانی را راهاندازی کردیم که فضا را باز کنیم تا شما عزیزان بتوانید صحبتهایی داشته باشید. جامعه صنفی باید تکتک موسیقیدانان، حتی آنهایی که موسیقیدانان خیابانی هستند و شبها کنار تالارها میزنند و چقدر هم خوب نوازش میکنند تا اساتیدی که در دانشگاه هستند و مدارج عالی را طی کردهاند را تحت پوشش قرار دهد.»
او در ادامه افزود: «از جلسه پیشین تا به حال آقای نوربخش صحبتهایی هم کردند، که کار ندارم جزئیاتش چیست چون میشود به هر کدامش جواب داد و جواب دادهاند و خواهند داد. اما لحنی که ایشان به خود گرفتند، لحنی است که مشکل اخلاقی است. کسانی فکر میکنند باید هر حرفی را بدون هیچگونه شرم و حیایی بزنند، و اصلا با درست و غلط بودن آن کاری نداشته باشند و حتی به خودشان لحن حقبه جانب بگیرند.»
این نوازنده تار و سهتار همچنین عنوان کرد: «من در پاسخ آقای فاطمی که گفته بودند هیئت مدیره خانه موسیقی باید اول استعفا بدهند و بعد با آنها رو در رو بحث کرد می گویم، من حاضر هستم که استعفا هم ندهند و در هر جلسهای در مقابلشان بنشینم ولی این جلسه باید یک جلسه در یک مکان بیطرف باشد. برای اینکه به نظر من خانه موسیقی مکان بیطرفی نیست. در مورد داستان کتاب -ماجرای کتاب حبیب الله صالحی - که نمیخواهم به آن بپردازم نمونهای از خروار بود، ولی رفتاری که در این ارتباط شد، آنقدر رفتار مضحک و زننده و غیرقانونی و غیراخلاقی بود که همین را اگر بررسی کنیم از کنار آن هزار مشکل بیرون میزند. ایشان - حمیدرضا نوربخش- در جواب گفتند که دانشگاه باید به این مسئله رسیدگی کند. بههر حال یکی از اولین و اصلیترین نقشهای موسیقی احقاق حق مولفین است و خانه موسیقی اصلا نقش صنفی خودش را انجام نداده و برای مشکلات شفافسازی نکرده است.»
این منتقد و روزنامهنگار تاکید کرد: «مديرعامل خانه موسیقی اشاره کردند که درباره کانونِ ساز سازان خانه موسیقی تصمیم درستی گرفتند و اینها تخلف کردند. فرض بگيريم که تخلفی صورت گرفته، یک کانون را شما باید چهار سال تعطیل کنید؟ مگر این کانون اساسنامه ندارد؟ آقای نوربخش نامه و صورتجلسهای در اختيار ما بگذارد كه نشان دهد اين کمیته داوری برای نفرات دیگری هم تشکیل شده است. آقایان کمیته حقوقی کجاست؟ این کمیته حقوقی که از آن صحبت میشود چه کسانی عضوش هستند؟ مشاور حقوقی خانه موسیقی چه کسی است؟ مشاور حقوقی روزی که این مسائل در مورد خانه موسیقی پیش آمد و این انتقادات مطرح شد، باید در كنار آقای نوربخش مینشست و به اعضا پاسخ میداد.»
مختاباد ادامه داد: «الان این برای من عجیب است که كانون ساز سازان را که چهار سال پیش تعليق کردند، اعضای اصلی کانون یعنی اعضای هیأتمدیره که جزو مجمع عمومی خانه موسیقی هستند، پنج تن از این اعضا را کلا از خانه موسیقی بیرون انداختند. در صورتی كه هیأتمدیره چنین اختیاری ندارد. اصلا در نظر بگیریم که چنین اختیاری دارد. آیا بعد از مدتی که اینها را بیرون انداختید، شما نباید انتخابات جديد برگزار میكرديد و اعضای کانون ساز سازان را دعوت میکردید و هیأتمدیره جدیدی تشکیل میشد؟ مگر تعلیق امر موقت نیست؟ مگر ممکن است به مدت چهار سال یک کانون تعلیق شود؟ باز هم اگر فرض بگیریم که تصمیم آقای نوربخش و هیأتمدیره درست است این به معنی دیکتاتوری محض است. یعنی آقای نوربخش و هیأتمدیره هر زمان که اراده کنند میتوانند یک کمیته داوری تشکیل دهند و تمام کانونها را لغو کنند و به جایش مشاوران خودشان را بگذارند. این نشان دهنده آن است که خانه موسیقی با وضعیتی که دوستان در حال اداره آن هستند نیازی به انتخابات ندارد. آقایان نوربخش، پيرنياكان و دکتر سرير و دیگر دوستان به چنین قاعدههایی معتقدند و اعتقاد دارند که اساسنامه مهم نیست. این به این معنی است که اینها میتوانند خانه موسیقی را با شش مشاور اداره کنند.»
مختاباد در ادامه با اشاره به سايت خانه موسيقي گفت: «اگر واقعا آقایان نوربخش، پيرنياكان، دکتر سرير و دیگر اعضای هیأتمدیره و سردبیر سایت خانه موسیقی معتقدند که مجموعه منتقدان خانه موسیقی صحبتها و نقد بیخودی میگویند، این صحبتها و نقدهای بیخودی را روی سایتتان منعکس میکردید تا به قول معروف پته همه ما روی آب میافتاد و دیگران هم میدیدند که صحبتهای ما دقیق و انتقادات ما درست نیست.»
مختاباد در پايان صحبتهای خود گفت: «امیدوارم که دوستان دیگر هم فضای نقد را با دقت و جدیت ادامه دهند و بدانند که خانه موسیقی در مقابل این انتقادات تاب مقاومت نخواهد داشت.»
او در ادامه افزود: «همانطور که آقای طلایی گفتند لحن آقای نوربخش نشان میدهد که هیچگونه اعتقادی به کار صنفی ندارند، اما طبق صحبت خود آقای مختاباد، کسی که مخالف شفافیت است و هیچ اعتقادی به کار صنفی ندارد و از هرگونه وسیلهای استفاده میکند تا حرفش را به کرسی بنشاند و موقعیت خودش را حفظ کند، طبیعتا نمیشود با او برخورد کرد.»
فاطمی در مورد انتقاد نوربخش که او را در مورد موضوع اساسنامه ملالغتی برشمرده بود گفت: «من نمیفهمم ایشان چطور مدیرعامل یک نهاد صنفی هستند؟ اساسنامه یعنی قانون اساسی و اگر یک «واو» در این قانون اساسی جابهجا بشود خیلی چیزها تغییر میکند. قانون اساسی دقیقا برای این است که جلوی انحرافات را بگیرد. یکی از وظایف اساسنامه این است که مواظب باشد جلوی انحرافات گرفته بشود. کار صنفی دموکراتیک براساس اعتماد متقابل نیست. اهرمها و سازوکارهای کنترلی وجود دارد تا شما کاری کنید که براساس قانون، شخص نتواند منحرف شود و پایش بلغزد.»
این استاد دانشگاه گفت: «آقای نوربخش در بخشی که راجع به اساسنامه صحبت میکنند بسیار مبهم است و از جواب به پرسشهای اساسی طفره رفتهاند. پرسیدهاند که در ثبت شرکتها این ماده را صرفنظر کردند؛ شما چرا دنبال نکردید؟ میگویند که الان داریم دنبال میکنیم. بعد از هفت سال! این اساسنامه جدیدمان است که هنوز روی سایت نگذاشتیم، اما خواهیم گذاشت. بعد از هفت سال! در این هفت سال چه اتفاقی افتاده؟ این ماجرایی را که عرض کردم مجمع عمومی سال 1387تصویب کرده بود. سال 1391 اینها تصویب کردند که مدت تصدیگری هیأتمدیره به جای 2 سال 4 سال بشود. ما در اساسنامهای که روی سایت است میبینیم، این ماده آمده است. این ماده در سال 91 تصویب شده و الان روی سایت در این اساسنامه فعلی هست. اما آن که متعلق به سال 86 است هنوز تصویب نشده و هنوز دارند پیگیری میکنند. خندهدارتر از آن اینجاست، اساسنامهای که الان روی سایت است علاوه بر تغییر 2 سال به 4 سال یک تغییر دیگر هم نسبت به اساسنامه قدیم دارد. در اساسنامه قدیم بوده است که: «مجمع عمومی عادی خانه موسیقی که متشکل از سه نفر از اعضای هیأتمدیره است». الان در اساسنامه روی سایت نوشته: «مجمع عمومی اعضای خانه موسیقی متشکل از 5 نفر». توجه کنید، این 5 نفر متعلق به سال 91 نیست برای سال 86 است که الان هنوز دنبالش میدوند تا تصویبش کنند. چطور شده که یکی از مادههایی که متعلق به سال 86 بوده تصویب شده و در اساسنامه آمده اما بقیهاش تصویب نشده و دارند دنبالش میدوند؟»
این استاد دانشگاه گفت: «اساسنامه قدیم هم اگر همین است که به شما میگوید دوره هیئت مدیره چهار سال است، شما دوره هیأتمدیرهتان در بهمن 93 تمام شده و همین اساسنامه را باید روی سایت بگذارید. تا وقتی اساسنامه جدید تصویب نشده شما باید اساسنامه قدیم را روی سایت بگذارید که لازمالاجرا هم هست. باز اینجا تسریع میدهند و میگویند که ما اساس و مبداء را زمانی قرار میدهیم که این تصویب شده سال 91 تصویب شده، بنابراین از سال 91 چهار سال طول بکشد میشود تا سال 95. دوره هیأتمدیره سال 95 تمام میشود در صورتی که انتخابات هیأتمدیره سال 89 بوده، شما نمیتوانید در زمانی که اساسنامه را تصویب میکنید سنوات هیأتمدیره را از آن مبدأ شروع کنید. سنوات هیأتمدیره از زمان مجمععمومی و انتخابات است. بهمن 93 شما باید مجمععمومی تشکیل میدادید و هیأتمدیره جدید میگذاشتید.»
ساسان فاطمی تاکید کرد: «ایشان میگویند «فلانی خودش از مخالفین شورای عالی بود حالا آمده و میگوید که شورای عالی چرا دورهاش تمام شده انتخابات نکرده». من نمیفهمم که این چه صحبتی است؟ من مخالف شورای عالی بودم و هنوز هم هستم. با همه احترامی که به اعضای محترم شورای عالی دارم، معتقد بودم که این نهاد شورای عالی در خانه موسیقی نهادی اضافی است و باید حذف شود یا باید وظایف و اختیاراتش کاهش پیدا کند. ما این موضوع را به مجمععمومی بردیم اما تصویب نکردند ما هم احترام گذاشتیم. بعد گفته میشود شورای عالی که چیز مهمی نیست، شورای عالی که وظیفه اجرایی ندارد و فقط یک مشاور است و حالا اگر از دوره انتخاباتیاش گذشته باشد اتفاقی نمیافتد. از زبان خود آقای نوربخش این را وام میگیرم و می گویم این کاملا برخورد عشقی است. میبینید که برخورد با اساسنامه چگونه است؟!»
فاطمی در مورد کانون صدابرداران ادامه داد: «آقای نوربخش در مورد کانون صدابرداران کاملا حرفهای خلاف واقع میگویند، از صحبتهای ایشان اینطور برمیآید که بنده دروغ میگویم! میگویند: «چطور ممکن است که در خانه موسیقی، ما خودمان رفتیم و خودمان کانون صدابرداران را تصویب کردیم؟ بعد از آن بی خبر باشیم.» آقای نوربخش در این زمینه قسم میخورند. بنده هم همین سوال را از خودم میکردم که آقایان چطور ممکن است شما از این قضیه خبر نداشته باشید؟ برای من حیرتآور بود اینها رفته بودند و در صورتجلسهشان تصویب کرده بودند که برگزار شود و مجمع عمومی تشکیل داده بودند. ایشان و هیچکدام از اعضای هیأتمدیره از ساختمان صبا خبری نداشتند. در ساختمان صبا جلسه برگزار میکردند و تا یک سال بعد فراموش کردند که کانون صدابرداران را راه انداختهاند. چطور ممکن است که وقتی جلسه میگذارید فراموش کنید؟»
فاطمی در مورد ماجرای کتاب حبیب الله صالحی نیز گفت: «همانطور که آقای طلایی هم فرمودند واقعا حوصله بحث کردن در مورد این قضیه کتاب مرحوم صالحی را ندارم. چون هرچه بوده در مورد خانه موسیقی نوشتم و هر کسی علاقهمند است میخواند. فقط یک مطلب را ذکر کنم که آقای نوربخش میگویند «آقا فرض کنیم یکی از اعضای خانه موسیقی از دیوار خانه کسی بالا رفته، به خانه موسیقی چه ربطی دارد؟» این اولین برخورد ایشان با قضایاست. میگوییم که از دیوار خانه بالا نرفته حقوق مولف را به جا نیاورده و این یک کار صنفی است. میگوید که خیر اصلا کار صنفی نیست، کار علمی است که دانشگاه باید با آن برخورد کند. همانطور که آقای طلایی هم فرمودند این مسئله، مسئله دانشگاهی هم هست. دانشگاه وظیفه خودش را انجام نداده، شما وظیفه خودتان را باید انجام بدهید. سازمان صنفی میتواند در جرم صنفی به عنوان یک مدعیالعموم مداخله کند و مسئله را حل کند، نه اینکه پایش را کنار بکشد و بگوید که دانشگاه این کار را انجام دهد.»
ساسان فاطمی در پایان سخنان خود گفت: «ما باید دنبال حقوق صنفی باشیم. بیایید واقعا یک صنف راهاندازی کنیم، یک نهاد که فقط کار صنفی بکند و واقعا استادی، هنرمندی، پیشکسوتی در آن اصلا معنی نداشته باشد. هر کسی در هر سبک و نوعی از موسیقی که در حال فعالیت است امکان این را داشته باشد که عضو و رئیس هیأتمدیره شود. من فکر میکنم تنها راه ما این است که فقط به این سمت برویم وگرنه پدرسالاری و پیشکسوتی و کارهای غیردموکراتیک هرگز از نهادی که بخواهد هم صنفی باشد هم فرهنگی ـ هنری حذف نمیشود.
او ادامه داد: «من با امیدواری زیادی به شرایط آینده موسیقی ایران نگاه میکنم. متاسفانه يكی از مشكلات موسيقی ايران برخورد تعارفگونه است. خانه موسیقی جای تعارف نیست، طبق مطلبی که آقای فاطمی مطرح کردند كه يك «واو» هم نباید جا بیفتد. اگر با این سیستم در خانه موسیقی حرکت کنیم میتوانیم کاری انجام بدهیم، اما غیر از این بیفایده است.»
مشايخي افزود: «چرا بعد از دو سال که به ایران آمدهام نباید بدانم اساسنامه خانه موسیقی چیست؟ اصلا نمیدانم که اینها چه کاری انجام میدهند. برای من دعوتنامه میفرستند و من میروم و چای میخورم و به خانه برمیگردم. آیا واقعا این خانه موسیقی دارای شرایطی است که بتواند از حقوق من در جامعه دفاع کند؟ اصلا برایش مهم است؟ برای این آدمها مهم است؟»
او ادامه داد: «آقای نوربخش در مورد خانهای صحبت میکنیم که نه آب، برق، گاز و سایر امکانات را دارد، چون در قرارداد نوشتید که هیچکدام از این موارد به عهده ما نیست. به قول خودتان برآورد کردید که 850 تومان از اعضا گرفتید، بگذریم از اینکه شما خیلی بالاتر از این مبلغ از اعضا گرفتید و هیچ کاری هم عملا انجام ندادید. بعد میگویید که 43 نفر واحدهایشان را تحویل گرفتند.»
غفاری تصریح کرد: «من و آقای جواهری از اعضا برای پیگیری شکایتمان در قوهقضاییه وکالت قانونی داریم، الان هم پرونده در قوهقضاییه است. یک ایمیل متعلق به یکی از آن 43 نفری که آقای نوربخش عنوان داشته که واحدها به آنها تحویل داده شده، برای آقای جواهری فرستاده بود و ایشان هم فورا برای من فرستادند که متن آن بدین شرح است:«سلام آقای جواهری امیدوارم که خوب باشید، خواستم ببینم شما چه کردید، کارتان به کجا رسید ما که هنوز موفق به تحویل خانههایمان نشدیم و بلاتکلیفیم با اینکه هر مقداری که طلب کردند به آنها پرداخت کردیم، ولی هنوز خیلی از مواردی که قرار بوده انجام بدهند را ندادند و با کسی هم نمیشود تماس داشت. چون بیخیال همهچیز شدند. موفق باشید.» تازه ایشان نفر اول خوشحسابانی است که در خانه موسیقی تعاونیمسکن بودند.»
غفاری ضمن اشاره به بخشی از صحبتهای حمید رضا نوربخش در نشست خبری گفت: «آقای نوربخش در صحبتهایشان گفتند که مبلغ سی تومان حق عضویت است. یک چیز جالب در مورد این موضوع به شما بگویم تا بدانید که معنی حقوقی این ماجرا چیست. هر فردی که عضو تعاونی میشود باید سی هزار تومان به حساب بانک توسعه تعاون واریز کند که عضو تعاونی بشود. بعد آقایان آمدند به یک عده آدم که تعدادشان کم هم نیست، شمارهحساب خود تعاونی مسکن خانه موسیقی را دادند. بعد که من به عنوان بازرس یقهشان را گرفتم که چرا اینها را راه نمیدهید گفتند که عضو تعاونی نیستند. نگاه کردم دیدم بله نیستند. گفتم پس چرا این سی تومان را گرفتید؟ گفت اشتباه شده. یعنی از یک عده زیاد نفری سی هزار تومان گرفته شده است.»
غفاری یادآور شد: «آقای نوربخش گفتند یک عده بدهکار هستند ما هم به همین دلیل خانههایشان را فروختیم. به 43 نفر هم که میگویند واحد تحویل دادهاند. ازجمله کسانی که واحدشان را فروختند من هستم و در ابتدا طبق نامهنگاری خود آقایان من خوشحسابترین بودم. البته خیلی از اعضا هستند که این مشکل را دارند. یک چیز جالب دیگر این که در اول مهرماه سال 91 صورتجلسه تحویل موقت را با اعضا امضا کردند. یعنی خانه را عملا روی کاغذ به من تحویل دادند. در تبصره 4 ماده یکشان هم نوشته که امضاء صورتجلسه تحویل موقت پس از عملیات ساخت و ساز ساختمان انجام میشود و بعد از آن هم اداره ساختمان به عنوان هیأتمدیره که ما صاحبان ساختمان مشخص میکنیم. یعنی دیگر خانه موسیقی حق ندارد در مورد ساختمان نظر بدهد. بعد ساختمانی که به من تحویل دادهاند را آقای نوربخش میگویند فروختم، بقیه بروند از صندوق دولت پولشان را بگیرند.»
او در پایان سخنانش گفت: «آقای نوربخش جلسات ماهانه خود در جواب انتقاد آقای روشنروان فرمودند که همین که ما چراغ این خانه را روشن نگاه داشتیم خودش بالاترین هنر است. آقای نوربخش چرا اصلا باید برای شما تهدیدی باشد؟ شما که کنسرت ملغا میشود و چیزی نمیگویید، خانم نوازنده از صحنه پایین میآورند چیزی نمیگویید. حرف سخنگویتان را اگر ببینید خطر دارد تکذیب میکنید. خودتان را همهجوره به دولت و نهادهای دولتی وصل میکنید. چرا شما را تهدید میکنند؟ باشید حداقل سد راه کسانی باشید که کاری میخواهند در این مملکت بکنند.»
رضا مهدوی در پایان این نشست گفت: «الزام دارم تکرار کنم گفتمان ضرب اصول شامل جمعی از اهالی موسیقی و خبرنگارانی است که بنده، رضا مهدوی نوازنده سنتور نمایندهای برای آنها هستم وگرنه این تشکل همه همپیمان دنبال مباحثی هستند که انشاءالله در مورد وضعیت موسیقی در آینده نزدیک شاهد به سروسامان رسیدنش باشیم. چرا که انتظاری از دولتها نمیرود و آنها نمیتوانند مسائل و مشکلات موسیقی را حل کنند. جامعه موسیقی باید اتحاد داشته باشد و خودش معضلات و مشکلات خودش را حل کند. به هر ترتیب جلسه بعدی در رابطه با معضلات لغو کنسرتها در کشور است. جلسه بعدی بعد از ماه مبارک رمضان خواهد بود که آن را به اطلاع همه عزیزان خواهیم رساند.»
- رضا مهدوی: ما به دنبال برانداری خانه موسیقی نیستیم
او درباره صحبتهای نوربخش مبنی بر عدم در اختیار قرار دادن فایل صوتی جلسه اول به آنها گفت: «ما در جلسه قبل بنا داشتیم چیزی را که ضبط کردیم خدمت دوستان خانه موسیقی ارائه دهیم. اما اینکار به وسیله یک ریکوردر قدیمی ضبط شد که قابل تبدیل نبود. در سالن هم ما هیچ تمهیدی را نیندیشیده بودیم که تصویربرداری یا ضبط شود. ضمن اینکه گفتیم این نشستها یک گفتمان کاملاً صمیمی است و بهطور طبیعی باید از خانه موسیقی هم یک نماینده یا فردی حاضر باشد و صحبتها را بشنود و انتقال دهد. در هر صورت هر چیزی که از مطبوعات منعکس شد واقعیت بود و قابل دفاع است.»
رضا مهدوی ادامه داد: «همینجا تاکید میکنم هیچکدام از ما موافق این نیستیم که خانه موسیقی را براندازی کنیم و اصلاً انهدام آن را نمیخواهیم؛ دوستان ما اشتباه متوجه نشوند. ما از خانه موسیقی صرفاً میخواهیم که یک کار صنفی بکند تا اعضایش هر تعداد و با هر کانونی که هستند مطالبات واقعیشان را بتوانند به همان کانون موسیقی بدون هیچ ابا و مشکلی بگویند.»
- مهدوی: گفتمان ضرب اصول به هیچ نهادی وابسته نیست
مهدوی گفت: «ما بیش از این نمیتوانیم این موضوع را ادامه بدهیم. ما وابسته به هیچ دستگاه و ارگانی نیستیم. عزیزان خانه موسیقی به هر دلیلی که خودشان صلاح دانستند اولین جلسه فرهنگسرای ارسباران را کنسل کردند و در این کار باعث حساسیت بیشتر شد. نهادها و گروههای مختلف دولتی و غیردولتی آمدند تا به ما وصل بشوند و ما نپذیرفتیم چراکه صرفا میخواهیم یک کار صنفی داشته باشیم. همان اوایلی که میخواستیم کانون منتقدان را راه بیندازیم بحث بر سر این بود که چرا خانه موسیقی این تعداد کانون دارد، صنف که نباید کانونبندی شود بلکه همه موسیقیدانان از ریز یا درشت باید در یک صنف باشند و در یک رده نگاه شوند که کار صنفی برای همهشان یک اندازه باشد. اما چون خانه موسیقی به این موضوع نپرداخت و شاید دیگر موارد برایشان مهمتر بود، گفتمانی را راهاندازی کردیم که فضا را باز کنیم تا شما عزیزان بتوانید صحبتهایی داشته باشید. جامعه صنفی باید تکتک موسیقیدانان، حتی آنهایی که موسیقیدانان خیابانی هستند و شبها کنار تالارها میزنند و چقدر هم خوب نوازش میکنند تا اساتیدی که در دانشگاه هستند و مدارج عالی را طی کردهاند را تحت پوشش قرار دهد.»
- داریوش طلایی: خانه موسیقی از همان ابتدا به دنبال یک کار صرفا صنفی نبود
او در ادامه افزود: «از جلسه پیشین تا به حال آقای نوربخش صحبتهایی هم کردند، که کار ندارم جزئیاتش چیست چون میشود به هر کدامش جواب داد و جواب دادهاند و خواهند داد. اما لحنی که ایشان به خود گرفتند، لحنی است که مشکل اخلاقی است. کسانی فکر میکنند باید هر حرفی را بدون هیچگونه شرم و حیایی بزنند، و اصلا با درست و غلط بودن آن کاری نداشته باشند و حتی به خودشان لحن حقبه جانب بگیرند.»
این نوازنده تار و سهتار همچنین عنوان کرد: «من در پاسخ آقای فاطمی که گفته بودند هیئت مدیره خانه موسیقی باید اول استعفا بدهند و بعد با آنها رو در رو بحث کرد می گویم، من حاضر هستم که استعفا هم ندهند و در هر جلسهای در مقابلشان بنشینم ولی این جلسه باید یک جلسه در یک مکان بیطرف باشد. برای اینکه به نظر من خانه موسیقی مکان بیطرفی نیست. در مورد داستان کتاب -ماجرای کتاب حبیب الله صالحی - که نمیخواهم به آن بپردازم نمونهای از خروار بود، ولی رفتاری که در این ارتباط شد، آنقدر رفتار مضحک و زننده و غیرقانونی و غیراخلاقی بود که همین را اگر بررسی کنیم از کنار آن هزار مشکل بیرون میزند. ایشان - حمیدرضا نوربخش- در جواب گفتند که دانشگاه باید به این مسئله رسیدگی کند. بههر حال یکی از اولین و اصلیترین نقشهای موسیقی احقاق حق مولفین است و خانه موسیقی اصلا نقش صنفی خودش را انجام نداده و برای مشکلات شفافسازی نکرده است.»
- طلایی: کار صنفی یعنی حق و حقوق نوازنده قهوهخانه با مطرحترین خواننده برابر باشد
- ابوالحسن مختاباد: برخی اعضای هيات مديره جدی و صادق نبودند
این منتقد و روزنامهنگار تاکید کرد: «مديرعامل خانه موسیقی اشاره کردند که درباره کانونِ ساز سازان خانه موسیقی تصمیم درستی گرفتند و اینها تخلف کردند. فرض بگيريم که تخلفی صورت گرفته، یک کانون را شما باید چهار سال تعطیل کنید؟ مگر این کانون اساسنامه ندارد؟ آقای نوربخش نامه و صورتجلسهای در اختيار ما بگذارد كه نشان دهد اين کمیته داوری برای نفرات دیگری هم تشکیل شده است. آقایان کمیته حقوقی کجاست؟ این کمیته حقوقی که از آن صحبت میشود چه کسانی عضوش هستند؟ مشاور حقوقی خانه موسیقی چه کسی است؟ مشاور حقوقی روزی که این مسائل در مورد خانه موسیقی پیش آمد و این انتقادات مطرح شد، باید در كنار آقای نوربخش مینشست و به اعضا پاسخ میداد.»
مختاباد ادامه داد: «الان این برای من عجیب است که كانون ساز سازان را که چهار سال پیش تعليق کردند، اعضای اصلی کانون یعنی اعضای هیأتمدیره که جزو مجمع عمومی خانه موسیقی هستند، پنج تن از این اعضا را کلا از خانه موسیقی بیرون انداختند. در صورتی كه هیأتمدیره چنین اختیاری ندارد. اصلا در نظر بگیریم که چنین اختیاری دارد. آیا بعد از مدتی که اینها را بیرون انداختید، شما نباید انتخابات جديد برگزار میكرديد و اعضای کانون ساز سازان را دعوت میکردید و هیأتمدیره جدیدی تشکیل میشد؟ مگر تعلیق امر موقت نیست؟ مگر ممکن است به مدت چهار سال یک کانون تعلیق شود؟ باز هم اگر فرض بگیریم که تصمیم آقای نوربخش و هیأتمدیره درست است این به معنی دیکتاتوری محض است. یعنی آقای نوربخش و هیأتمدیره هر زمان که اراده کنند میتوانند یک کمیته داوری تشکیل دهند و تمام کانونها را لغو کنند و به جایش مشاوران خودشان را بگذارند. این نشان دهنده آن است که خانه موسیقی با وضعیتی که دوستان در حال اداره آن هستند نیازی به انتخابات ندارد. آقایان نوربخش، پيرنياكان و دکتر سرير و دیگر دوستان به چنین قاعدههایی معتقدند و اعتقاد دارند که اساسنامه مهم نیست. این به این معنی است که اینها میتوانند خانه موسیقی را با شش مشاور اداره کنند.»
مختاباد در ادامه با اشاره به سايت خانه موسيقي گفت: «اگر واقعا آقایان نوربخش، پيرنياكان، دکتر سرير و دیگر اعضای هیأتمدیره و سردبیر سایت خانه موسیقی معتقدند که مجموعه منتقدان خانه موسیقی صحبتها و نقد بیخودی میگویند، این صحبتها و نقدهای بیخودی را روی سایتتان منعکس میکردید تا به قول معروف پته همه ما روی آب میافتاد و دیگران هم میدیدند که صحبتهای ما دقیق و انتقادات ما درست نیست.»
- مختاباد: خانه موسیقی در مقابل این انتقادات تاب مقاومت نخواهد داشت
مختاباد در پايان صحبتهای خود گفت: «امیدوارم که دوستان دیگر هم فضای نقد را با دقت و جدیت ادامه دهند و بدانند که خانه موسیقی در مقابل این انتقادات تاب مقاومت نخواهد داشت.»
- ساسان فاطمی: ما نهادی میخواهیم که کار صنفی کند و نه چیز دیگر
او در ادامه افزود: «همانطور که آقای طلایی گفتند لحن آقای نوربخش نشان میدهد که هیچگونه اعتقادی به کار صنفی ندارند، اما طبق صحبت خود آقای مختاباد، کسی که مخالف شفافیت است و هیچ اعتقادی به کار صنفی ندارد و از هرگونه وسیلهای استفاده میکند تا حرفش را به کرسی بنشاند و موقعیت خودش را حفظ کند، طبیعتا نمیشود با او برخورد کرد.»
فاطمی در مورد انتقاد نوربخش که او را در مورد موضوع اساسنامه ملالغتی برشمرده بود گفت: «من نمیفهمم ایشان چطور مدیرعامل یک نهاد صنفی هستند؟ اساسنامه یعنی قانون اساسی و اگر یک «واو» در این قانون اساسی جابهجا بشود خیلی چیزها تغییر میکند. قانون اساسی دقیقا برای این است که جلوی انحرافات را بگیرد. یکی از وظایف اساسنامه این است که مواظب باشد جلوی انحرافات گرفته بشود. کار صنفی دموکراتیک براساس اعتماد متقابل نیست. اهرمها و سازوکارهای کنترلی وجود دارد تا شما کاری کنید که براساس قانون، شخص نتواند منحرف شود و پایش بلغزد.»
این استاد دانشگاه گفت: «آقای نوربخش در بخشی که راجع به اساسنامه صحبت میکنند بسیار مبهم است و از جواب به پرسشهای اساسی طفره رفتهاند. پرسیدهاند که در ثبت شرکتها این ماده را صرفنظر کردند؛ شما چرا دنبال نکردید؟ میگویند که الان داریم دنبال میکنیم. بعد از هفت سال! این اساسنامه جدیدمان است که هنوز روی سایت نگذاشتیم، اما خواهیم گذاشت. بعد از هفت سال! در این هفت سال چه اتفاقی افتاده؟ این ماجرایی را که عرض کردم مجمع عمومی سال 1387تصویب کرده بود. سال 1391 اینها تصویب کردند که مدت تصدیگری هیأتمدیره به جای 2 سال 4 سال بشود. ما در اساسنامهای که روی سایت است میبینیم، این ماده آمده است. این ماده در سال 91 تصویب شده و الان روی سایت در این اساسنامه فعلی هست. اما آن که متعلق به سال 86 است هنوز تصویب نشده و هنوز دارند پیگیری میکنند. خندهدارتر از آن اینجاست، اساسنامهای که الان روی سایت است علاوه بر تغییر 2 سال به 4 سال یک تغییر دیگر هم نسبت به اساسنامه قدیم دارد. در اساسنامه قدیم بوده است که: «مجمع عمومی عادی خانه موسیقی که متشکل از سه نفر از اعضای هیأتمدیره است». الان در اساسنامه روی سایت نوشته: «مجمع عمومی اعضای خانه موسیقی متشکل از 5 نفر». توجه کنید، این 5 نفر متعلق به سال 91 نیست برای سال 86 است که الان هنوز دنبالش میدوند تا تصویبش کنند. چطور شده که یکی از مادههایی که متعلق به سال 86 بوده تصویب شده و در اساسنامه آمده اما بقیهاش تصویب نشده و دارند دنبالش میدوند؟»
- فاطمی: طبیعتا تا وقتی اساسنامه جدید در ثبت شرکتها تصویب نشده باید به اساسنامه قدیم عمل کرد
این استاد دانشگاه گفت: «اساسنامه قدیم هم اگر همین است که به شما میگوید دوره هیئت مدیره چهار سال است، شما دوره هیأتمدیرهتان در بهمن 93 تمام شده و همین اساسنامه را باید روی سایت بگذارید. تا وقتی اساسنامه جدید تصویب نشده شما باید اساسنامه قدیم را روی سایت بگذارید که لازمالاجرا هم هست. باز اینجا تسریع میدهند و میگویند که ما اساس و مبداء را زمانی قرار میدهیم که این تصویب شده سال 91 تصویب شده، بنابراین از سال 91 چهار سال طول بکشد میشود تا سال 95. دوره هیأتمدیره سال 95 تمام میشود در صورتی که انتخابات هیأتمدیره سال 89 بوده، شما نمیتوانید در زمانی که اساسنامه را تصویب میکنید سنوات هیأتمدیره را از آن مبدأ شروع کنید. سنوات هیأتمدیره از زمان مجمععمومی و انتخابات است. بهمن 93 شما باید مجمععمومی تشکیل میدادید و هیأتمدیره جدید میگذاشتید.»
ساسان فاطمی تاکید کرد: «ایشان میگویند «فلانی خودش از مخالفین شورای عالی بود حالا آمده و میگوید که شورای عالی چرا دورهاش تمام شده انتخابات نکرده». من نمیفهمم که این چه صحبتی است؟ من مخالف شورای عالی بودم و هنوز هم هستم. با همه احترامی که به اعضای محترم شورای عالی دارم، معتقد بودم که این نهاد شورای عالی در خانه موسیقی نهادی اضافی است و باید حذف شود یا باید وظایف و اختیاراتش کاهش پیدا کند. ما این موضوع را به مجمععمومی بردیم اما تصویب نکردند ما هم احترام گذاشتیم. بعد گفته میشود شورای عالی که چیز مهمی نیست، شورای عالی که وظیفه اجرایی ندارد و فقط یک مشاور است و حالا اگر از دوره انتخاباتیاش گذشته باشد اتفاقی نمیافتد. از زبان خود آقای نوربخش این را وام میگیرم و می گویم این کاملا برخورد عشقی است. میبینید که برخورد با اساسنامه چگونه است؟!»
- فاطمی: تهدید به رسانهای شدن، آقای نوربخش را از انجام برخی کارها بازداشت
فاطمی در مورد کانون صدابرداران ادامه داد: «آقای نوربخش در مورد کانون صدابرداران کاملا حرفهای خلاف واقع میگویند، از صحبتهای ایشان اینطور برمیآید که بنده دروغ میگویم! میگویند: «چطور ممکن است که در خانه موسیقی، ما خودمان رفتیم و خودمان کانون صدابرداران را تصویب کردیم؟ بعد از آن بی خبر باشیم.» آقای نوربخش در این زمینه قسم میخورند. بنده هم همین سوال را از خودم میکردم که آقایان چطور ممکن است شما از این قضیه خبر نداشته باشید؟ برای من حیرتآور بود اینها رفته بودند و در صورتجلسهشان تصویب کرده بودند که برگزار شود و مجمع عمومی تشکیل داده بودند. ایشان و هیچکدام از اعضای هیأتمدیره از ساختمان صبا خبری نداشتند. در ساختمان صبا جلسه برگزار میکردند و تا یک سال بعد فراموش کردند که کانون صدابرداران را راه انداختهاند. چطور ممکن است که وقتی جلسه میگذارید فراموش کنید؟»
فاطمی در مورد ماجرای کتاب حبیب الله صالحی نیز گفت: «همانطور که آقای طلایی هم فرمودند واقعا حوصله بحث کردن در مورد این قضیه کتاب مرحوم صالحی را ندارم. چون هرچه بوده در مورد خانه موسیقی نوشتم و هر کسی علاقهمند است میخواند. فقط یک مطلب را ذکر کنم که آقای نوربخش میگویند «آقا فرض کنیم یکی از اعضای خانه موسیقی از دیوار خانه کسی بالا رفته، به خانه موسیقی چه ربطی دارد؟» این اولین برخورد ایشان با قضایاست. میگوییم که از دیوار خانه بالا نرفته حقوق مولف را به جا نیاورده و این یک کار صنفی است. میگوید که خیر اصلا کار صنفی نیست، کار علمی است که دانشگاه باید با آن برخورد کند. همانطور که آقای طلایی هم فرمودند این مسئله، مسئله دانشگاهی هم هست. دانشگاه وظیفه خودش را انجام نداده، شما وظیفه خودتان را باید انجام بدهید. سازمان صنفی میتواند در جرم صنفی به عنوان یک مدعیالعموم مداخله کند و مسئله را حل کند، نه اینکه پایش را کنار بکشد و بگوید که دانشگاه این کار را انجام دهد.»
ساسان فاطمی در پایان سخنان خود گفت: «ما باید دنبال حقوق صنفی باشیم. بیایید واقعا یک صنف راهاندازی کنیم، یک نهاد که فقط کار صنفی بکند و واقعا استادی، هنرمندی، پیشکسوتی در آن اصلا معنی نداشته باشد. هر کسی در هر سبک و نوعی از موسیقی که در حال فعالیت است امکان این را داشته باشد که عضو و رئیس هیأتمدیره شود. من فکر میکنم تنها راه ما این است که فقط به این سمت برویم وگرنه پدرسالاری و پیشکسوتی و کارهای غیردموکراتیک هرگز از نهادی که بخواهد هم صنفی باشد هم فرهنگی ـ هنری حذف نمیشود.
- نادر مشايخی : در خانه موسیقی هیچ کاری به جز چای و میوه خوردن نکردیم!
او ادامه داد: «من با امیدواری زیادی به شرایط آینده موسیقی ایران نگاه میکنم. متاسفانه يكی از مشكلات موسيقی ايران برخورد تعارفگونه است. خانه موسیقی جای تعارف نیست، طبق مطلبی که آقای فاطمی مطرح کردند كه يك «واو» هم نباید جا بیفتد. اگر با این سیستم در خانه موسیقی حرکت کنیم میتوانیم کاری انجام بدهیم، اما غیر از این بیفایده است.»
- مشایخی: دلم نمیخواهد قطعاتم در ایران اجرا شوند!
مشايخي افزود: «چرا بعد از دو سال که به ایران آمدهام نباید بدانم اساسنامه خانه موسیقی چیست؟ اصلا نمیدانم که اینها چه کاری انجام میدهند. برای من دعوتنامه میفرستند و من میروم و چای میخورم و به خانه برمیگردم. آیا واقعا این خانه موسیقی دارای شرایطی است که بتواند از حقوق من در جامعه دفاع کند؟ اصلا برایش مهم است؟ برای این آدمها مهم است؟»
- مشایخی: خانه موسیقی در همه جای دنیا استحقاق اینکه نظر هنری بدهد را ندارد
- رامتین غفاری: پرونده شکایت از خانه موسیقی باز است
او ادامه داد: «آقای نوربخش در مورد خانهای صحبت میکنیم که نه آب، برق، گاز و سایر امکانات را دارد، چون در قرارداد نوشتید که هیچکدام از این موارد به عهده ما نیست. به قول خودتان برآورد کردید که 850 تومان از اعضا گرفتید، بگذریم از اینکه شما خیلی بالاتر از این مبلغ از اعضا گرفتید و هیچ کاری هم عملا انجام ندادید. بعد میگویید که 43 نفر واحدهایشان را تحویل گرفتند.»
غفاری تصریح کرد: «من و آقای جواهری از اعضا برای پیگیری شکایتمان در قوهقضاییه وکالت قانونی داریم، الان هم پرونده در قوهقضاییه است. یک ایمیل متعلق به یکی از آن 43 نفری که آقای نوربخش عنوان داشته که واحدها به آنها تحویل داده شده، برای آقای جواهری فرستاده بود و ایشان هم فورا برای من فرستادند که متن آن بدین شرح است:«سلام آقای جواهری امیدوارم که خوب باشید، خواستم ببینم شما چه کردید، کارتان به کجا رسید ما که هنوز موفق به تحویل خانههایمان نشدیم و بلاتکلیفیم با اینکه هر مقداری که طلب کردند به آنها پرداخت کردیم، ولی هنوز خیلی از مواردی که قرار بوده انجام بدهند را ندادند و با کسی هم نمیشود تماس داشت. چون بیخیال همهچیز شدند. موفق باشید.» تازه ایشان نفر اول خوشحسابانی است که در خانه موسیقی تعاونیمسکن بودند.»
- غفاری: آبدارچی خانه موسیقی هم در انتخابات این صنف شرکت میکند
غفاری ضمن اشاره به بخشی از صحبتهای حمید رضا نوربخش در نشست خبری گفت: «آقای نوربخش در صحبتهایشان گفتند که مبلغ سی تومان حق عضویت است. یک چیز جالب در مورد این موضوع به شما بگویم تا بدانید که معنی حقوقی این ماجرا چیست. هر فردی که عضو تعاونی میشود باید سی هزار تومان به حساب بانک توسعه تعاون واریز کند که عضو تعاونی بشود. بعد آقایان آمدند به یک عده آدم که تعدادشان کم هم نیست، شمارهحساب خود تعاونی مسکن خانه موسیقی را دادند. بعد که من به عنوان بازرس یقهشان را گرفتم که چرا اینها را راه نمیدهید گفتند که عضو تعاونی نیستند. نگاه کردم دیدم بله نیستند. گفتم پس چرا این سی تومان را گرفتید؟ گفت اشتباه شده. یعنی از یک عده زیاد نفری سی هزار تومان گرفته شده است.»
غفاری یادآور شد: «آقای نوربخش گفتند یک عده بدهکار هستند ما هم به همین دلیل خانههایشان را فروختیم. به 43 نفر هم که میگویند واحد تحویل دادهاند. ازجمله کسانی که واحدشان را فروختند من هستم و در ابتدا طبق نامهنگاری خود آقایان من خوشحسابترین بودم. البته خیلی از اعضا هستند که این مشکل را دارند. یک چیز جالب دیگر این که در اول مهرماه سال 91 صورتجلسه تحویل موقت را با اعضا امضا کردند. یعنی خانه را عملا روی کاغذ به من تحویل دادند. در تبصره 4 ماده یکشان هم نوشته که امضاء صورتجلسه تحویل موقت پس از عملیات ساخت و ساز ساختمان انجام میشود و بعد از آن هم اداره ساختمان به عنوان هیأتمدیره که ما صاحبان ساختمان مشخص میکنیم. یعنی دیگر خانه موسیقی حق ندارد در مورد ساختمان نظر بدهد. بعد ساختمانی که به من تحویل دادهاند را آقای نوربخش میگویند فروختم، بقیه بروند از صندوق دولت پولشان را بگیرند.»
- غفاری: فروختن یک ساختمان به دو نفر یعنی چه؟
او در پایان سخنانش گفت: «آقای نوربخش جلسات ماهانه خود در جواب انتقاد آقای روشنروان فرمودند که همین که ما چراغ این خانه را روشن نگاه داشتیم خودش بالاترین هنر است. آقای نوربخش چرا اصلا باید برای شما تهدیدی باشد؟ شما که کنسرت ملغا میشود و چیزی نمیگویید، خانم نوازنده از صحنه پایین میآورند چیزی نمیگویید. حرف سخنگویتان را اگر ببینید خطر دارد تکذیب میکنید. خودتان را همهجوره به دولت و نهادهای دولتی وصل میکنید. چرا شما را تهدید میکنند؟ باشید حداقل سد راه کسانی باشید که کاری میخواهند در این مملکت بکنند.»
رضا مهدوی در پایان این نشست گفت: «الزام دارم تکرار کنم گفتمان ضرب اصول شامل جمعی از اهالی موسیقی و خبرنگارانی است که بنده، رضا مهدوی نوازنده سنتور نمایندهای برای آنها هستم وگرنه این تشکل همه همپیمان دنبال مباحثی هستند که انشاءالله در مورد وضعیت موسیقی در آینده نزدیک شاهد به سروسامان رسیدنش باشیم. چرا که انتظاری از دولتها نمیرود و آنها نمیتوانند مسائل و مشکلات موسیقی را حل کنند. جامعه موسیقی باید اتحاد داشته باشد و خودش معضلات و مشکلات خودش را حل کند. به هر ترتیب جلسه بعدی در رابطه با معضلات لغو کنسرتها در کشور است. جلسه بعدی بعد از ماه مبارک رمضان خواهد بود که آن را به اطلاع همه عزیزان خواهیم رساند.»
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 1 تیر 1394 - 16:47
دیدگاهها
خوش به حال تمامی دلواپسان...
با این وضعیت باید یه عده به خودشون اجازه بدن هرکاری تو کنسرت ها و جاهای دیگه انجام بدن.
نه مهم اینه که خانه موسیقی چه کرده نه منتقدان چی می گن. وقتی خودتون اینجوری به جون خودتون میوفتین بیشترین لطمه رو به موسیقی می زنین.
به شما هم می گن استاد؟؟چه خانه موسیقی چه منتقدان...
واقعاً جای تاسف داره...
امیدوارم از هنرمندان تازه وارد(دارای سواد موسیقی تایید شده)حمایت بکنید دوستان دفتر موسیقی
جناب آقای ابوالحسن مختاباد، بعد از سلام،چنانچه بنده ی حقیر را از سالهای دهه ی هفتاد در واحد موسیقی حوزه ی هنری از یاد برده باشید، اینجانب شما را به عنوان جوانی، محجوب و مأخوذ به حیا و علاقه مند به ردیف میرزاعبدالله که گاهی سری به واسطه ی برادرتان آقای عبدالحسین که آن دوران سرباز وظیفه بود، به واحد موسیقی می زدید والبته اکنون صاحب شهرتی شده و از آن سوی آبها ، کماکان دغدغه ی موسیقی ایرانی دارید به یاد دارم... به جهت معرفی خود در حال حاضر فارغ التحصیل رشته ی موسیقی از دانشگاه تهران و نیز تحصیلکرده ی رشته ی حقوق قضایی در دو گرایش حقوق خصوصی و حقوق جزا و نیز وکیل پایه ی یک دادگستری با قریب به ده سال سابقه ی وکالت می باشم. پیشینه ی شما را تا حدودی مطالعه نمودم و فکر می کنم به لحاظر سابقه ی هنری وهمچنین تسلط به مباحث حقوقی و نیز موسیقی و نیز عضویت پیوسته ی خانه ی موسیقی حق دارم نظرات شما را مورد نقد و بررسی قرار دهم. بدواً با توجه به این که برخی مسایل در قالب" نقد عملکرد 15 ساله ی خانه ی موسیقی " مطرح شد،لازم می دانم خاطر نشان سازم که آنچه که شما و دیگر آقایان نام نقد بر آن نهادید، نقد به معنای صحیح کلمه به حساب نمی آید؛ نقد سازنده،باید با بررسی همه جانبه و منصفانه توأم باشد و نقاط ضعف و قوت با هم دیده شود تا علاوه بر تثبیت نقاط قوت باعث رفع نقاط ضعف گردد. در نقد سازنده شرایط اخلاقی رعایت می شود تا باعث تخریب دیگران نگردد. آقای مختاباد نقد صحیح یک موضوع ،مستلزم فهم درست آن و داشتن مهارت کافی در موضوع است و به قول صاجب نظران نقد باید نقد انگیخته باشد، نه نقد انگیزه که عمل رمالان و کف بینان است و در این راستا باید از حب و بغض و برچسب زدن بر اشخاص خودداری شود، آیا گفته های شما به قول معروف " مغالطه از طریق منشأ "نیست؟شما به جای نقد رفتار اعضای خدوم هیئت مدیره ی خانه ی موسیقی که از نزدیک و البته دور با ایشان آشنایی بیش و پیش از شما دارم، متأسفانه به نقد شخصیت ایشان پرداختید و فی الجمله به قول شیخ اجل که : سخن شناس نه ای جان من، خطا اینجاست.
باری اینجانب علیرغم اینکه سالهاست نان و نام موسیقی را به اهل آن واگذار نموده ام و زندگی حرفه ای موسیقی را کنار گذاشته ام ، صرفاً به جهت احساس وظیفه و البته بی اخلاقی که شاهد آن هستم، بر خود وظیفه دانستم که گفته های با صطلاح "اصحاب نقد خانه ی موسیقی" را در نوشته های بعدی به طور جداگانه و به تفکیک مورد تحلیل قرار دهم، و قضاوت در این مورد را به اهل نظر وا می گذاریم.
(مرتضی سیدخاوری لنگرودی)
آقای ابوالحسن مختاباد، همچنانکه می دانیم هنر موسیقی در ایران از دیرباز به جهت صراحتی که در فقه اسلامی در مخالفت با آن وجود دارد، آسیب پذیر تر از سایر هنرهاست به گونه ای که تا کنون علیرغم تمامی تلاشها، کماکان نصوص فقهی باعث گردیده که از بسط و گسترش آن به طور کلی ممانعت به عمل آید.با این وجود به نظر می رسد که گزینه ای مانند آقای نوربخش برای سکان داری کانون خانه ی موسیقی در تمام کشور اگر همتایی نداشته باشد، بسیار نادر است؛ با شخصیتی که از مشارالیه سراغ دارم، بعید نیست اگر از گفته های حقیر مطلع شوند، ممکن است راضی نباشند، با این حال لازم می دانم پاره ای از خصوصیات جناب نوربخش را به اطلاع دوستان برسانم. حمیدرضا نوربخش در تسلط به مباحث فقهی و اسلامی،ید طولایی دارند و برحقوق اسلامی( نه حقوق موضوعه) اشراف کامل دارند و بهتر از هر کسی در عالم موسیقی ایرانی مسایل فقهی مرتبط با موسیقی را درک می کنند. ایشان موسیقی ایرانی را سالها نزد اساتیدی چون استاد احمد عبادی، علی تجویدی، فراگرفته اند و همکاری با اساتیدی چون فرامرز پایور و پرویز مشکاتیان را در کارنامه ی خود دارد. سالهاست که در مکتب استاد شجریان ظرایف آواز ایرانی را آموخته و با برجسته ترین هنرمندان طراز اول موسیقی سالهاست که محشور می باشند.بنا براین به هیچ عنوان گزاف نیست اگر بگوییم قبول سمت مدیر عامل خانه ی موسیقی در شرایط گذشته و حال کشور از جانب ایشان، فرصت و غنیمتی برای اصحاب این هنر است.برای اینجانب تردیدی در تأثیر به سزای شخصیت منحصر به فرد حمیدرضا نوربخش بر تعدیل حساسیت های موجود نسبت به موسیقی وجود ندارد و کسانی که از نزدیک معظم له را می شناسند،قطعا این موضوع را تأیید می کنند که در حال حاضر برای سمت مدیرعاملی خانه ی موسیقی در مقام مدیریت، جایگزینی برای ایشان وجود ندارد. جناب آقای مختاباد، شما که تا این حد خود را دلسوز موسیقی ایرانی می دانید و مدعی هستید که در موسیقی دارید،در شرایط فعلی چه کسی را برای احراز این سمت مناسب تر از نوربخش می دانید؟ انتخاب ایشان، اتفاقاً به عکس آنچه که شما و بقیه به ناحق به هیئت مدیره ی خانه ی موسیقی نسبت دادید، نشان از عمق درک فضای حاکم و حساسیت های موجود و البته تیز بینی و فراست اعضای محترم دارد.شخصیت با نفوذ و تأثیر گذار جناب نوربخش برای کسانی که ایشان را حتی یک بار درک نموده اند، مبری از خصوصیاتی است که به ناحق به وی نسبت داده اید.نسخه ای که شما و همفکرانتان برای مدیریت خانه ی موسیقی پیچیده اید، تردیدی نیست اگر به به تعطیلی خانه ی موسیقی نینجامد( که بسیار محتمل است) قطعا منتج به وضع محدودیتهای هرچه بیشتر برای موسیقی خواهد شد. دلسوزان و خیرخواهان هنر موسیقی در این کشور، دیگر می دانند که اقدامات شتاب زده و جنجال آفرین که مدنظر شماست، موسقی ایرانی را به بن بست خواهد کشید. شما را ارجاع می دهم به موضع گیری اخیر رئیس قوه ی قضائیه در رابطه با تعطیلی و لغو مجوز کنسرت ها، ملاحظه نمودید که بلواهای اخیر به اعلام موضع ایشان انجامید و نتیجه ی آن را همه به خوبی می دانیم؛ فقط راه برای لغوهای بیشتر هموار شد، چرا که آن شلوغ کاری ها و بلواها منجر به این شد که یک مقام بلند پایه اظهار نظری کند که برای ممنوعیت های بعدی تبدیل به قاعده شده است. آقای مختاباد، حقوق دان باید روح قانون و عرف جامعه و رویه ی موجود را درک کند، آن گونه که اعضای هیئت مدیره خانه ی موسیقی کرده اند، اگر روشهای پیشنهادی شما و دو ستانتان را با نیت خیرخواهی هم بدانیم، حکایت دوست نادان است. لذا به شما و همراهانتان اکیدا توصیه می کنیم اگر شما ابرو را می بینید ما اشارتهای ابرو را می بینیم. مبادا کاری کنیم که آن شود که آقای نوربخش بسیار پر معنا و در لفافه گفتند." ...اگر این کشتی غرق شود، همه غرق خواهیم شد..." در پایان حیفم آمد اشاره ای به این موضوع نکنم که در سوابق شما خواندم( هرچند خود به عینه نیز شاهد آن در کانون هنری چاووش در سالهای هفتاد به بعد بودم) شاگردی و تلمذ مکتب استاد نوربخش وجود دارد. شما ردیف های طاهر زاده را نزد ایشان آموختید. تواضعی که نسبت به استاد در آن سالها از شما دیده بودم تناسبی با حرمت شکنی های فعلی ندارد. اگر شما آقای نوربخش را به فدای نمودن منافع جمعی در برابر منفعت شخصی می کنید، بنده هم شما را به حرمت شکنی و نمک استاد را خوردن و نمکدان او را شکستن متهم می نمایم.آیا جز این است که شما در لوای دلسوزی موسیقی ایرانی و تأمین منافع جامعه،( اما به واقع برای نیل به منافع شخصی خود)، قاعده ی اخلاقی حرمت استاد را زیرپا گذاشته اید؟ به راستی کدام وجدان آگاهی این رفتار شما را بر می تابد؟
ضمن تشکر از مدیر محترم سایت موزیک ما، که بی طرفانه مطالب حقیر را منتشر نمودند،در نوشته ی بعدی به تقد حقوقی نظرات شما که دارای اشتباهات فاحش است، خواهم پرداخت.) مرتضی سیدخاوری لنگرودی.
افزودن یک دیدگاه جدید