جایزهٔ «جلال ستاری» توسط کامبیز درمبخش به علیرضا مشایخی اهدا شد
تمام اساتید موسیقی تنها سعیشان در گوش نکردن به حرفهای من بود
موسیقی ما - روز گذشته مراسم رونمایی از فصل اول «کتاب استودیو تهران» در حالی برگزار شد که جایزهٔ «جلال ستاری» توسط «کامبیز درمبخش» - کارتونیست- به علیرضا مشایخی اهدا شد. جایزهٔ «جلال ستاری» هر دو سال یک بار در یک سمینار علمی به سه نفر از بزرگان حوزه هنر و اسطورهشناسی، تفکر راجع به هنر و رشتههای مختلف هنری، اهدا میشود. امسال اینجایزه و این تقدیر به پاس بنیان موسیقی استاد علیرضا مشایخی، به او تعلق گرفته است.
در این مراسم «حمیدرضا اردلان» - پژوهشگر و معاون فرهنگی خانهٔ هنرمندان- علیرضا مشایخی را جزء معدود هنرمندان و موسیقیدانان و متفکران کشور دانست که با جرات، جسارت و شهامت کار کرده است و از آثار موسیقیدانان مغرب زمین تقلید نکردند، مگر در دوره جوانی. او به این مساله اشاره کرد که «مشایخی» جزء معدود کسانی است که به موضوع به عنوان اصل و ذات خود موضوع اندیشیدهاند: «آثار این هنرمند به همین دلیل آثاری نیست که بخواهد جماعتی را جذب یا دفع کند، بلکه اثری است که در بطن خودش طرح مسئله میکند.»
در این مراسم «علیرضا مشایخی» به طنز گفت: «خانمها و آقایان، من خود علیرضا مشایخی هستم. پرسوناژ زن فیلم صحرای سرخ اثر میکلآنجلو آنتونیونی که مونیکا ویتی آن را بازی میکرد، در جملهای میگوید، دلم میخواهد تمام آدمهایی که دوست دارم مثل دیوار دور خودم داشته باشم و همیشه با آنها در یک تعطیل ابدی زندگی کنم. خانمها آقایان، بنده در این تعطیل ابدی زندگی میکنم و این دیوار قشنگ دورم را آدمهایی مثل سهراب حسینی، دکتر حمیدرضا اردلان و تمام شاگردانم تشکیل میدهند. اینها دیواری از مهربانی هستند که تحمل ناملایمات این مملکت را که همه شما میشناسید، برای من ممکن ساختاند.»
این هنرمند سپس با اشاره به اینکه همیشه از من میپرسند چرا در تهران زندگی میکنی، عنوان کرد: «من تهران را خیلی دوست دارم و این دیوار دور خودم را نیز خیلی دوست دارم و در تعطیلی بسیار قشنگی به سر میبرم و کاملاً راضی هستم و از شما متشکرم که به من و امثال دکتر اردلان، سهراب حسینی و سهیل حسینی حمایت معنوی میدهید. به هنر فکر کردن و در هنر ابداع کردن در ایران آسان نیست، من در این زمینه یک تجربه ۵۰ ساله دارم. وقتی که فارغ التحصیل دانشگاه وین شدم و برگشتم به تهران، تمام اساتید موسیقی تنها سعیشان در گوش نکردن به حرفهای من بود. سمینار یا کنسرت برگزار میکردم به شاگردانشان میگفتند نیایند ولی من نه تعجب میکردم و نه گله و الان هم به حساب گله نمیگویم دارم برای جوانترها میگویم که اگر به کاری که میکنید، معتقد باشید اصلاً احتیاجی به حمایت اساتید ندارید. شما احتیاج به حمایت خودتان دارید و باید اندیشیدن را آن گونه که دکتر اردلان فرمودند، آغاز کنید و اگر به این اندیشیدن دل ببندید هیچ قدرتی نمیتواند در شما سستی ایجاد کند.»
در ابتدای این مراسم «محمد محرمی» به نوازندهٔ چیرهدست دودوک به اجرا پرداخت که مورد استقبال حاضرین واقع شد و پس از آن از «حمیدرضا اردلان» با اشاره به تصاویری که در نگارخانه «زمستان» به نمایش درآمده است، به این مساله اشاره کرد که یک کتاب یا فصلنامه، یا مکتوبی به نام کتاب «استودیو تهران» در شهر تهران، کشور ایران به چاپ رسیده که قرار است از این به بعد به زندگی و حیات خود ادامه دهد: «ما در کشورمان از طریق مغرب زمین وارد جهان مدرن شدیم؛ جهان مدرن نه از نظر فیزیکال و نه وسایل مدرن بلکه اندیشه مدرن، پس خودمان نتوانستیم اندیشه مدرن را در خودمان پیدا کنیم. دیگران پیدا کردند، ما از آنها یاد گرفتیم. البته از نظر من با یک تفاوت، در مغرب زمین متفکرانی پیدا شدند و فِنومِن را تشخیص دادند و اینکه فنومنها چیستند. براساس آن فنومنولوژی تکوین پیدا کرد و متفکران درباره آن صحبت کردند.»
او در ادامه با اشاره به موضوعیت زمان در اندیشه، زبان و هنر مدرن متفکران آلمانی و در راس این متفکران هایدگر، عنوان کرد: «ما در ابتدا به موضوعات توجه نکردیم به افرادی که این موضوعات را بیان کرده بودند توجه کردیم، یعنی خود هایدگر برای ما موضوع قرار گرفت و نه آن چیزی که هایدگر گفت. بعد از آنکه هایدگر و دیگران برای ما موضوع قرار گرفتند ما به آثار آنها توجه بعد از کشف آن آثار نشان دادیم اما به سابقه این کشف توجه نکردیم. سابقه این کشف در کشور ما مطابقت با سابقه این کشف در کشور آنها نداشت. شاید واژه کشف دقیق نباشد بتوان ابداع یا چیز دیگری به آن اطلاق کرد.»
دکتر اردلان سپس ضمن اشاره به چاپ کتاب استودیو تهران، ادامه داد: «این مجموعه نه اینکه رسیده یا میرسد یا خواهد رسید به آن مرتبه؛ اما هدف این است که موضوعاتی طرح مسئله شوند و این موضوعات، موضوعاتی نیست که الزاماً تقلید از مغرب زمین باشد.»
این موسیقیدان در ادامه افزود: «طرح مسئله با مصرف یا تولید یک چیز تفاوت بنیادین دارد، طرح مسئله یعنی اینکه مسئلهای وجود دارد، گوش ما دچار یک مسئله است، موسیقی دچار یک مسئله است و من یک مسئله در مقابل این مسئله طرح میکنم یا همان مسئله را طرح میکنم. جایزهٔ «جلال ستاری» اثر مجسمه ساز معاصر ایران، جناب آقای دارش است. جنس این مجسمه پلکسی گلاس نیست و واقعا برنز است و حدود ۸ ماه روی طراحی آن کار شده است که نشان دهنده یک اسطوره است که روی یک پای ایستاده است، شاید تعبیری از وضعیت تفکر و اساطیر در ایران باشد. پایهاش هم واقعا چوب است و پلاک روی آن نیز برای شخص علیرضا مشایخی حکاکی شده و از بازار خریداری نشده است.»
در پایان این مراسم، «سهراب حسینی» به نمایندگی از استودیو و مکتب تهران، به سخنرانی پرداخت و ضمن تشکر از اساتید حاضر، به نقش سهیل حسینی در شکل گیری کتاب استودیو تهران اشاره کرد و افزود: «شماره بعدی کتاب استودیو تهران به موضوع امضا خواهد پرداخت. کاری که انجام دادهایم جمع آوری چند هزار امضا از مهرهای پیش از تاریخ تا امضاهای چهرههای سرشناس سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هنری امروز؛ و یک مرجعی از موضوع امضا میسازیم و این مسئله را مطح میکنیم که اصلا موضوع امضا در جهان معاصر ما چه موقعیتی دارد. ما داریم در روزگاری زندگی میکنیم که امضای ما از خودمان سند با ارزشتری محسوب میشود؛ یعنی هر چه حرف و قول و وعده و وعید، بدون امضا از سوی کسی پذیرفته نمیشود. شاید بتوان به این موضوع فکر کرد که ما چرا اصلا در این موقعیت داریم زندگی میکنیم. حرف زدن درباره کتاب استودیو تهران امر بیفایدهای است وقتی که ما توانستهایم بر پیشانی محصول خود امضای چند تن از بزرگان تاریخ روشنفکری معاصر ایران را داشته باشیم.»
وی در پایان از طاها ذاکر و سایر دست اندرکاران استودیو تهران نیز تشکر کرد و گفت ما به حرکت آهستهٔ خودمان در استودیو تهران ادامه میدهیم. در ادامه سهراب حسینی از مخاطبین دعوت کرد تا با دیوار طراحی شده برای این رویداد عکس بگیرند و دیوار مخصوص امضا را نیز امضا کنند.
این نمایشگاه تا ۲۲ آبان ادامه خواهد داشت و علاقهمندان میتوانند برای شرکت در این مراسم و یا دیدن از آثار به نشانی خیابان آیت الله طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، باغ هنر، نگارخانه زمستان خانه هنرمندان ایران مراجعه کنند. این مراسم با حضور حمیدرضا اردلان، کامبیز درم بخش، علیرضا مشایخی، بهاره رهنما، احسان رضوانی، مازیار تهرانی و جمعی از اهالی فرهنگ و هنر و به اهتمام خانه هنرمندان ایران در نگارخانه زمستان برگزار شد.
در این مراسم «حمیدرضا اردلان» - پژوهشگر و معاون فرهنگی خانهٔ هنرمندان- علیرضا مشایخی را جزء معدود هنرمندان و موسیقیدانان و متفکران کشور دانست که با جرات، جسارت و شهامت کار کرده است و از آثار موسیقیدانان مغرب زمین تقلید نکردند، مگر در دوره جوانی. او به این مساله اشاره کرد که «مشایخی» جزء معدود کسانی است که به موضوع به عنوان اصل و ذات خود موضوع اندیشیدهاند: «آثار این هنرمند به همین دلیل آثاری نیست که بخواهد جماعتی را جذب یا دفع کند، بلکه اثری است که در بطن خودش طرح مسئله میکند.»
در این مراسم «علیرضا مشایخی» به طنز گفت: «خانمها و آقایان، من خود علیرضا مشایخی هستم. پرسوناژ زن فیلم صحرای سرخ اثر میکلآنجلو آنتونیونی که مونیکا ویتی آن را بازی میکرد، در جملهای میگوید، دلم میخواهد تمام آدمهایی که دوست دارم مثل دیوار دور خودم داشته باشم و همیشه با آنها در یک تعطیل ابدی زندگی کنم. خانمها آقایان، بنده در این تعطیل ابدی زندگی میکنم و این دیوار قشنگ دورم را آدمهایی مثل سهراب حسینی، دکتر حمیدرضا اردلان و تمام شاگردانم تشکیل میدهند. اینها دیواری از مهربانی هستند که تحمل ناملایمات این مملکت را که همه شما میشناسید، برای من ممکن ساختاند.»
این هنرمند سپس با اشاره به اینکه همیشه از من میپرسند چرا در تهران زندگی میکنی، عنوان کرد: «من تهران را خیلی دوست دارم و این دیوار دور خودم را نیز خیلی دوست دارم و در تعطیلی بسیار قشنگی به سر میبرم و کاملاً راضی هستم و از شما متشکرم که به من و امثال دکتر اردلان، سهراب حسینی و سهیل حسینی حمایت معنوی میدهید. به هنر فکر کردن و در هنر ابداع کردن در ایران آسان نیست، من در این زمینه یک تجربه ۵۰ ساله دارم. وقتی که فارغ التحصیل دانشگاه وین شدم و برگشتم به تهران، تمام اساتید موسیقی تنها سعیشان در گوش نکردن به حرفهای من بود. سمینار یا کنسرت برگزار میکردم به شاگردانشان میگفتند نیایند ولی من نه تعجب میکردم و نه گله و الان هم به حساب گله نمیگویم دارم برای جوانترها میگویم که اگر به کاری که میکنید، معتقد باشید اصلاً احتیاجی به حمایت اساتید ندارید. شما احتیاج به حمایت خودتان دارید و باید اندیشیدن را آن گونه که دکتر اردلان فرمودند، آغاز کنید و اگر به این اندیشیدن دل ببندید هیچ قدرتی نمیتواند در شما سستی ایجاد کند.»
در ابتدای این مراسم «محمد محرمی» به نوازندهٔ چیرهدست دودوک به اجرا پرداخت که مورد استقبال حاضرین واقع شد و پس از آن از «حمیدرضا اردلان» با اشاره به تصاویری که در نگارخانه «زمستان» به نمایش درآمده است، به این مساله اشاره کرد که یک کتاب یا فصلنامه، یا مکتوبی به نام کتاب «استودیو تهران» در شهر تهران، کشور ایران به چاپ رسیده که قرار است از این به بعد به زندگی و حیات خود ادامه دهد: «ما در کشورمان از طریق مغرب زمین وارد جهان مدرن شدیم؛ جهان مدرن نه از نظر فیزیکال و نه وسایل مدرن بلکه اندیشه مدرن، پس خودمان نتوانستیم اندیشه مدرن را در خودمان پیدا کنیم. دیگران پیدا کردند، ما از آنها یاد گرفتیم. البته از نظر من با یک تفاوت، در مغرب زمین متفکرانی پیدا شدند و فِنومِن را تشخیص دادند و اینکه فنومنها چیستند. براساس آن فنومنولوژی تکوین پیدا کرد و متفکران درباره آن صحبت کردند.»
او در ادامه با اشاره به موضوعیت زمان در اندیشه، زبان و هنر مدرن متفکران آلمانی و در راس این متفکران هایدگر، عنوان کرد: «ما در ابتدا به موضوعات توجه نکردیم به افرادی که این موضوعات را بیان کرده بودند توجه کردیم، یعنی خود هایدگر برای ما موضوع قرار گرفت و نه آن چیزی که هایدگر گفت. بعد از آنکه هایدگر و دیگران برای ما موضوع قرار گرفتند ما به آثار آنها توجه بعد از کشف آن آثار نشان دادیم اما به سابقه این کشف توجه نکردیم. سابقه این کشف در کشور ما مطابقت با سابقه این کشف در کشور آنها نداشت. شاید واژه کشف دقیق نباشد بتوان ابداع یا چیز دیگری به آن اطلاق کرد.»
دکتر اردلان سپس ضمن اشاره به چاپ کتاب استودیو تهران، ادامه داد: «این مجموعه نه اینکه رسیده یا میرسد یا خواهد رسید به آن مرتبه؛ اما هدف این است که موضوعاتی طرح مسئله شوند و این موضوعات، موضوعاتی نیست که الزاماً تقلید از مغرب زمین باشد.»
این موسیقیدان در ادامه افزود: «طرح مسئله با مصرف یا تولید یک چیز تفاوت بنیادین دارد، طرح مسئله یعنی اینکه مسئلهای وجود دارد، گوش ما دچار یک مسئله است، موسیقی دچار یک مسئله است و من یک مسئله در مقابل این مسئله طرح میکنم یا همان مسئله را طرح میکنم. جایزهٔ «جلال ستاری» اثر مجسمه ساز معاصر ایران، جناب آقای دارش است. جنس این مجسمه پلکسی گلاس نیست و واقعا برنز است و حدود ۸ ماه روی طراحی آن کار شده است که نشان دهنده یک اسطوره است که روی یک پای ایستاده است، شاید تعبیری از وضعیت تفکر و اساطیر در ایران باشد. پایهاش هم واقعا چوب است و پلاک روی آن نیز برای شخص علیرضا مشایخی حکاکی شده و از بازار خریداری نشده است.»
در پایان این مراسم، «سهراب حسینی» به نمایندگی از استودیو و مکتب تهران، به سخنرانی پرداخت و ضمن تشکر از اساتید حاضر، به نقش سهیل حسینی در شکل گیری کتاب استودیو تهران اشاره کرد و افزود: «شماره بعدی کتاب استودیو تهران به موضوع امضا خواهد پرداخت. کاری که انجام دادهایم جمع آوری چند هزار امضا از مهرهای پیش از تاریخ تا امضاهای چهرههای سرشناس سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هنری امروز؛ و یک مرجعی از موضوع امضا میسازیم و این مسئله را مطح میکنیم که اصلا موضوع امضا در جهان معاصر ما چه موقعیتی دارد. ما داریم در روزگاری زندگی میکنیم که امضای ما از خودمان سند با ارزشتری محسوب میشود؛ یعنی هر چه حرف و قول و وعده و وعید، بدون امضا از سوی کسی پذیرفته نمیشود. شاید بتوان به این موضوع فکر کرد که ما چرا اصلا در این موقعیت داریم زندگی میکنیم. حرف زدن درباره کتاب استودیو تهران امر بیفایدهای است وقتی که ما توانستهایم بر پیشانی محصول خود امضای چند تن از بزرگان تاریخ روشنفکری معاصر ایران را داشته باشیم.»
وی در پایان از طاها ذاکر و سایر دست اندرکاران استودیو تهران نیز تشکر کرد و گفت ما به حرکت آهستهٔ خودمان در استودیو تهران ادامه میدهیم. در ادامه سهراب حسینی از مخاطبین دعوت کرد تا با دیوار طراحی شده برای این رویداد عکس بگیرند و دیوار مخصوص امضا را نیز امضا کنند.
این نمایشگاه تا ۲۲ آبان ادامه خواهد داشت و علاقهمندان میتوانند برای شرکت در این مراسم و یا دیدن از آثار به نشانی خیابان آیت الله طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، باغ هنر، نگارخانه زمستان خانه هنرمندان ایران مراجعه کنند. این مراسم با حضور حمیدرضا اردلان، کامبیز درم بخش، علیرضا مشایخی، بهاره رهنما، احسان رضوانی، مازیار تهرانی و جمعی از اهالی فرهنگ و هنر و به اهتمام خانه هنرمندان ایران در نگارخانه زمستان برگزار شد.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 19 آبان 1394 - 13:43
افزودن یک دیدگاه جدید