سهیل نفیسی طی دو شب در فرهنگستان هنر روی صحنه رفت
روایت خنیاگر جنوبی از عاشقانههای ابراهیم منصفی
موسیقی ما - شب گذشته سهیل نفیسی بعد از یک سال دوری از صحنه مجموعهای از آثار گذشته خود را به همراه چند قطعه جدید در «فرهنگستان هنر» اجرا کرد. در این برنامه که به سیاق گذشتهٔ این هنرمند شامل یک ساز و یک نوازنده بود، قطعاتی از شاعرانی چون نیما یوشیج، احمد شاملو، مهدی اخوانثالث، فریدون مشیری و ابراهیم منصفی با صدای نفیسی اجرا شد.
سهیل نفیسی اجرای خود را با شعر «نفسم گرفت از این شهر» از محمدرضا شفیعی کدکنی که غزلی در مایه شور و شکستن است آغاز کرد و بعد از آن به سراغ قطعهای با کلام یار دیرینه خود ابراهیم منصفی رفت. غزل ترانهای عاشقانه از منصفی با مطلع «خوشا دمی که برایت ترانه میسازم» و سپس قطعهای از نیما یوشیج با نام «میتراود مهتاب» که آن را برای اولینبار روی صحنه اجرا کرد؛ قطعهای که نفیسی ابتدای تجربهاش را با این شعر آغاز کرده است.
این هنرمند در ده سال فعالیت خود سه آلبوم منتشر کرده و از همان ده سال پیش مشغول کار روی آلبومی با غزلیات حافظ است که هنوز منتشر نشده است. اما در اجراهای قبل قطعاتی را به اشعار حافظ اختصاص داد و در این برنامه هم قطعات «صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن»، «فاش میگویم»، «رسید مژده» غزلی پر از نوید و امیدواری، «روز هجران و شب فرقت یار»، «دانی که چیست دولت»، غزل شاد و دلگشای «زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد» را از این سخنور نامی جهان روی صحنه برد.
یکی از مهمترین خصوصیات اجرای سهیل نفیسی-فارغ از بد یا خوب بودن- حال خوب آنها است که همان را عینا به مخاطب منتقل میکند. موضوعی که میتوان گفت در بیشتر کنسرتهای امروزی دیده نمیشود و موسیقی برایشان صرفا تبدیل به وسیلهای برای تجارت و بیزینس شده است. شعرهای ابراهیم منصفی یکی از همین نقاط عطف کارهای نفیسی و این کنسرت بود. او که خودزاده جنوب ایران است، در دومین آلبوم خود با نام «ترانههای جنوب» که بازخوانی قطعات منصفی است، توانست بعد از شش سال بازگشت درخشانی به عرصه موسیقی داشته باشد و در این برنامه هم قطعات گِلَه (زمُن گذشت و نهندی…)، شبانه (باز هم روزهای روز رفتهاند...)، رقصم گرفته بود، خاطره (آواز از مِه…) را از او اجرا کرد و بارها در طول برنامه محبوبیت آنها را مدیون منصفی عنوان کرد؛ شاعری ملقب به «رامی» که بسیاری معتقدند تنها خود اوست که میتواند به زیبایی هر چه تمامتر روی کلمات صمیمیاش ملودی بنشاند.
اشعار احمد شاملو از دیگر بخشهای برنامه بود که در کنار منصفی، از شاعرهای محبوب سهیل نفیسی است و قطعات «ای کاش عشق را زبان سخن بود»، «بر این کناره» و طبق معمول قطعه بیز کنسرت را به شعر «پریا» از این شاعر نوآور شعرهای معاصر اختصاص داد. قطعات «لحظه دیدار نزدیک است» از مهدی اخوان ثالث، «ریرا»، «آی آدمها» و «خشک آمد کشتگاه من» از نیما یوشیج، «حتی به روزگاران» محمدرضا شفیعی کدکنی از دیگر بخشهای برنامه بودند. نفیسی قبل از خواندن قطعه عاشقانه «ماه و سنگ» از فریدون مشیری آن را به همسرش تقدیم کرد و گفت: «این آهنگ را با تمام احترام و عشقم به همسرم تقدیم میکنم که در تمام این سالها شنونده من بوده و صادقانه میگویم که بود من از بود اوست.» سهیل نفیسی که درست ده سال پیش با انتشار آلبوم «ری را» در موسیقی مطرح شد، بسیار متاثر از خنیاگری در موسیقی ایرانی است و به واسطه انتخاب دقیقی که از اشعار دارد و شکل خاص آواز خواندنش به شانسونهای فرانسوی هم تشبیه شده است. در کنسرتهای نفیسی به واسطه شکل روایتگریاش در بخشی از موسیقی فولک ایران، معمولا موتیفها و ریتمهای تکراری شنیده میشود که به دلیل استفاده از تنها یک گیتار، گاهی این تکرار -که عنصر کلیدی در موسیقی شرق است- تشدید میشود. نفیسی در دو آلبوم خود با موزیسین برجستهای چون پویا محمودی که توانسته لحن خاصی از موسیقی ایرانی را با گیتار ارائه کند همکاری کرده و نوازندگی منحصر به فردش در کنار ترانهخوانی خاص سهیل نفیسی منجر به خلق آثاری ماندگار شده است. نفیسی در آلبوم آخرش هم با هنرمند برجستهای چون پیتر سلیمانیپور همکاری کرده که در مسند نوازنده ساکسوفن، کلارینت، کنترباس و گیتار او را همراهی کرده و در واقع حضور چنین موزیسینهای برجستهای باعث ارتقای بسیار چشمگیر سطح کیفی آلبومهایش -نه لزوما به خاطر ضبط استودیویی- نسبت به سایر آلبومهای موسیقایی شد. نفیسی همین تعداد انگشتشمار اجرای صحنهای خود را همیشه به صورت انفرادی برگزار کرده هر چند که سال ۸۶ قرار بود پویا محمودی که میتوان گفت از معدود مجریهای ایدههای سهیل نفیسی با آن طعم و رنگ ایرانی است، در کاخ نیاوران به عنوان نوازنده گیتار او را همراهی کند که این اتفاق نیفتاد. درست است که نفیسی معتقد است محور اصلی کار شعر است و همان است که موسیقی را میسازد اما به نظر میآید حضور نوازندهای در سطح و اندازه هنرمندانی نظیر پویا محمودی و پیتر سلیمانیپور در کنسرتهای سهیل نفیسی ایده بدی نباشد.
این نوع کنسرتها در واقع در زمره کارهای خاصی قرار میگیرد که حتی اگر به لحاظ اصول موسیقایی خیلی شش دانگ هم نباشد، موسیقی ناب و تفکر اصیلی که پشت آنها است انقدر قوی است که باعث میشود اجرایی خاص و به نوعی خلاف جهت در جریان موسیقی ایران محسوب شود که شاید بتوان گزیدهکاری و اجرای کم صحنهای سهیل نفیسی را هم به همین جریان نسبت داد. روندی که شاید به لحاظ حرفهای خیلی مقبول نباشد چراکه در اجراهای مکرر است که هنرمند میتواند تجربه کسب کند اما از طرفی نشاندهنده وسواس و روحیهای از او است که باعث شده خیلی در انزار نباشد و تمام این موارد، از سهیل نفیسی هنرمندی ساخته که شخصیت، موسیقی و نوع ارائهای که از او میبینیم، همه در یک راستا و همگون با یکدیگر باشند.
سهیل نفیسی اجرای خود را با شعر «نفسم گرفت از این شهر» از محمدرضا شفیعی کدکنی که غزلی در مایه شور و شکستن است آغاز کرد و بعد از آن به سراغ قطعهای با کلام یار دیرینه خود ابراهیم منصفی رفت. غزل ترانهای عاشقانه از منصفی با مطلع «خوشا دمی که برایت ترانه میسازم» و سپس قطعهای از نیما یوشیج با نام «میتراود مهتاب» که آن را برای اولینبار روی صحنه اجرا کرد؛ قطعهای که نفیسی ابتدای تجربهاش را با این شعر آغاز کرده است.
این هنرمند در ده سال فعالیت خود سه آلبوم منتشر کرده و از همان ده سال پیش مشغول کار روی آلبومی با غزلیات حافظ است که هنوز منتشر نشده است. اما در اجراهای قبل قطعاتی را به اشعار حافظ اختصاص داد و در این برنامه هم قطعات «صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن»، «فاش میگویم»، «رسید مژده» غزلی پر از نوید و امیدواری، «روز هجران و شب فرقت یار»، «دانی که چیست دولت»، غزل شاد و دلگشای «زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد» را از این سخنور نامی جهان روی صحنه برد.
یکی از مهمترین خصوصیات اجرای سهیل نفیسی-فارغ از بد یا خوب بودن- حال خوب آنها است که همان را عینا به مخاطب منتقل میکند. موضوعی که میتوان گفت در بیشتر کنسرتهای امروزی دیده نمیشود و موسیقی برایشان صرفا تبدیل به وسیلهای برای تجارت و بیزینس شده است. شعرهای ابراهیم منصفی یکی از همین نقاط عطف کارهای نفیسی و این کنسرت بود. او که خودزاده جنوب ایران است، در دومین آلبوم خود با نام «ترانههای جنوب» که بازخوانی قطعات منصفی است، توانست بعد از شش سال بازگشت درخشانی به عرصه موسیقی داشته باشد و در این برنامه هم قطعات گِلَه (زمُن گذشت و نهندی…)، شبانه (باز هم روزهای روز رفتهاند...)، رقصم گرفته بود، خاطره (آواز از مِه…) را از او اجرا کرد و بارها در طول برنامه محبوبیت آنها را مدیون منصفی عنوان کرد؛ شاعری ملقب به «رامی» که بسیاری معتقدند تنها خود اوست که میتواند به زیبایی هر چه تمامتر روی کلمات صمیمیاش ملودی بنشاند.
اشعار احمد شاملو از دیگر بخشهای برنامه بود که در کنار منصفی، از شاعرهای محبوب سهیل نفیسی است و قطعات «ای کاش عشق را زبان سخن بود»، «بر این کناره» و طبق معمول قطعه بیز کنسرت را به شعر «پریا» از این شاعر نوآور شعرهای معاصر اختصاص داد. قطعات «لحظه دیدار نزدیک است» از مهدی اخوان ثالث، «ریرا»، «آی آدمها» و «خشک آمد کشتگاه من» از نیما یوشیج، «حتی به روزگاران» محمدرضا شفیعی کدکنی از دیگر بخشهای برنامه بودند. نفیسی قبل از خواندن قطعه عاشقانه «ماه و سنگ» از فریدون مشیری آن را به همسرش تقدیم کرد و گفت: «این آهنگ را با تمام احترام و عشقم به همسرم تقدیم میکنم که در تمام این سالها شنونده من بوده و صادقانه میگویم که بود من از بود اوست.» سهیل نفیسی که درست ده سال پیش با انتشار آلبوم «ری را» در موسیقی مطرح شد، بسیار متاثر از خنیاگری در موسیقی ایرانی است و به واسطه انتخاب دقیقی که از اشعار دارد و شکل خاص آواز خواندنش به شانسونهای فرانسوی هم تشبیه شده است. در کنسرتهای نفیسی به واسطه شکل روایتگریاش در بخشی از موسیقی فولک ایران، معمولا موتیفها و ریتمهای تکراری شنیده میشود که به دلیل استفاده از تنها یک گیتار، گاهی این تکرار -که عنصر کلیدی در موسیقی شرق است- تشدید میشود. نفیسی در دو آلبوم خود با موزیسین برجستهای چون پویا محمودی که توانسته لحن خاصی از موسیقی ایرانی را با گیتار ارائه کند همکاری کرده و نوازندگی منحصر به فردش در کنار ترانهخوانی خاص سهیل نفیسی منجر به خلق آثاری ماندگار شده است. نفیسی در آلبوم آخرش هم با هنرمند برجستهای چون پیتر سلیمانیپور همکاری کرده که در مسند نوازنده ساکسوفن، کلارینت، کنترباس و گیتار او را همراهی کرده و در واقع حضور چنین موزیسینهای برجستهای باعث ارتقای بسیار چشمگیر سطح کیفی آلبومهایش -نه لزوما به خاطر ضبط استودیویی- نسبت به سایر آلبومهای موسیقایی شد. نفیسی همین تعداد انگشتشمار اجرای صحنهای خود را همیشه به صورت انفرادی برگزار کرده هر چند که سال ۸۶ قرار بود پویا محمودی که میتوان گفت از معدود مجریهای ایدههای سهیل نفیسی با آن طعم و رنگ ایرانی است، در کاخ نیاوران به عنوان نوازنده گیتار او را همراهی کند که این اتفاق نیفتاد. درست است که نفیسی معتقد است محور اصلی کار شعر است و همان است که موسیقی را میسازد اما به نظر میآید حضور نوازندهای در سطح و اندازه هنرمندانی نظیر پویا محمودی و پیتر سلیمانیپور در کنسرتهای سهیل نفیسی ایده بدی نباشد.
این نوع کنسرتها در واقع در زمره کارهای خاصی قرار میگیرد که حتی اگر به لحاظ اصول موسیقایی خیلی شش دانگ هم نباشد، موسیقی ناب و تفکر اصیلی که پشت آنها است انقدر قوی است که باعث میشود اجرایی خاص و به نوعی خلاف جهت در جریان موسیقی ایران محسوب شود که شاید بتوان گزیدهکاری و اجرای کم صحنهای سهیل نفیسی را هم به همین جریان نسبت داد. روندی که شاید به لحاظ حرفهای خیلی مقبول نباشد چراکه در اجراهای مکرر است که هنرمند میتواند تجربه کسب کند اما از طرفی نشاندهنده وسواس و روحیهای از او است که باعث شده خیلی در انزار نباشد و تمام این موارد، از سهیل نفیسی هنرمندی ساخته که شخصیت، موسیقی و نوع ارائهای که از او میبینیم، همه در یک راستا و همگون با یکدیگر باشند.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 19 مرداد 1394 - 11:27
دیدگاهها
کاراش واقعا زیباست
عالیه
ریرا...ریرا
خوش به حال حاضرین
Vay mahe, ashegheaham ???
خوفه
باید ترانه های منصفی رو با همون شکل اصلیش بخونه، ن اینکه تغییرشون بده، زنده باد رامی بزرگ
عاشق صداشم
کاش منم بودم :(
استاد عزیزم خیلی دوستت داریم
واقعا خیلی دوست داشتم به این کنسرت برم و اجرای سهیل نفیسی رو ببینم اما بعد از اینکه دیدم قیمت بلیت 85 هزار تومنه و محل برگزاری هم فرهنگستان هنر توی زعفرانیه است خیلی ناامید شدم ! اصلا فکر نمیکردم سهیل نفیسی هم برای از ما بهترون بخونه! ای کاش یه کمی هم به فکر ما بچه های پایین شهر بودید! ای کاش این کنسرت توی سالن حوزه هنری یا تالار وحدت یا یه جایی وسط شهر برگزار میشد و قیمت بلیتش هم کمتر بود! امیدوارم در آینده این اتفاق بیفته ...
افزودن یک دیدگاه جدید