پاسخی به ادعاهای مطرح شده در گفتگوی تیرماه «موسیقی ما» با شهیار قنبری
کدام رفتار کینهکشی شخصی است؟
موسیقی ما - به دنبال درج گفتگوی «موسیقی ما» با شهیار قنبری ترانهسرای نامدار ایران در تیرماه 94 و ایراد انتقاداتی به یک نشریه تخصصی موسیقی در این گفتگو، نویسنده بخش پاپ این ماهنامه جوابیهای به «موسیقی ما» ارسال کرده که در ادامه عیناً میخوانید:
مديريت محترم سايت «موسيقى ما»!
نظر به اينكه در سال جارى و در يكى از مصاحبههاى منتشرشده در سايت شما، اتهاماتى به نشريهى «هنر موسيقى» و سردبير آن وارد شده است، خواهشمنديم جوابيهى زير را هرچند با تأخير، در فضاى مناسب منتشر فرماييد:
جناب شهيار قنبرى! «نگو قحطِ نوره اينجا»
در تاريخ شانزدهم تيرماه 1394 يعنى حدوداً شش ماه پيش، مصاحبهاى با جناب «شهيار قنبرى» در سايت «موسيقى ما»، منتشر شد. در ابتداى مصاحبه، مصاحبهكننده اينگونه نگاشته است:
«شهيار قنبرى آنسوى دنيا، مجلهاى چاپ ايران را پيش رو دارد. مجله تخصصى «هنر موسيقى» كه در چند شماره بهطور ويژه به ترانهسرايى در موسيقى پاپ پرداخته و بهجاى نام او، تنها سهنقطه گذاشته...»
و در ادامه آورده است: مىگويد: «از نيما و اخوان و شاملو كه ترانه ننوشتهاند، صحبت شده تا اردلان سرفراز و ايرج جنتى عطايى كه به قول نويسندهى مطلب انقلابى در ترانهسرايى ايجاد كردهاند؛ اما به اسم من كه رسيده، سهنقطه گذاشته!»
و دست آخر چنين نوشته:
«شهيار حالا به متن عذرخواهى سردبير آن مجله بعد از اعتراض مردم رسيده كه هيچ توجيه و توضيح منطقىاى ندارد. حذفى از سر كينهكشىهاى شخصى و بىثمر كه بيش از هر چيز و هر كس، خط بر تاريخ مىاندازد و صورت امروزى خودشان را زخمى مىكند.»
ضمن توجه به اينكه در نوشتار و مصاحبهى مذكور، مصاحبهگر بدون ذكر حتی خلاصهاى از جوابيهى سردبير ماهنامه «هنر موسيقى»، صرفاً به نقل گلايههاى ترانهسراى عزيز و طرح اتهام كينهتوزى شخصى به نشريه و شخص سردبير اكتفا كرده، توجه جناب شهيارخان قنبرى و مخاطبين سايت «موسيقى ما» را به برخى نكات جلب مىكنيم:
1- مطلب مذكور كه در شمارههای 75 الی 77 سال 1385 تهيه شده، بىشك حاوى نواقصى است كه «هنر موسيقى» هرگز منكر آنها نبوده و نيست؛ از جمله نام نبردن از جناب قنبرى که علت آن را سردبیر با حُسن نيتِ تمام، بعد از انتشار مطلب مذكور در سرمقاله خود در شماره 79 «هنر موسیقی» ذکر کرده و توضیحِ ارائه شده نشان میدهد نشانی از كينهورزى و عناد وجود ندارد!
2- انتشار عكسى از داريوش در كنار شهيار قنبرى و واروژان، در شماره 89 «هنر موسیقی» نشاندهنده این نکته است که نام و حتی عکس شهیار قنبری ممنوعالانتشار نیست و بد نیست بدانید که پس از چاپ این تصویر، مدیرمسئول نشریه از ارشاد تذكری شفاهی بابت چاپ تصوير داريوش گرفته است. جناب قنبرى انتشار عكس خود را در «هنر موسيقى» چگونه تفسير مىكنند؟
3- طبيعتاً پس از ايجاد نقصى در يكى از مطالب، در فضاى مطبوعاتى، توضيح و اصلاح مطلب در شماره یا شمارههاى بعد، بخشى از عرف است و هميشه -و از جمله در اين مورد- به منزلهى «عذرخواهى» نيست. در اين اتفاق نيز نهتنها برخلاف فرمايش جناب قنبرى، «اعتراض مردم» در كار نبوده -كه اساساً مردم دغدغههاى مهمترى براى اعتراض دارند، واژه «پرسش فردی» در توضیح سردبیر را ایشان به «اعتراض مردم» بدل کردهاند- بلكه معمول است كه پس از اعمال اين توضيح عرفى، صاحب حق، موضوع را پايان داده و حتی بسته به درجات اخلاقى، تشكرى هم زمزمه مىكند.
4- پس از انتشار آن مقاله در نشريهى «هنر موسيقى»، تا زمان انتشار مصاحبهى مذكور در سايت «موسيقى ما»، بارها نام «شهيار قنبرى» به مناسبتهاى مختلف در نشريه به نيكى و حتی در دفاع از ايشان آورده شده است. از آن جمله است:
- مصاحبه با «رحيم معيني كرمانشاهى» (شماره ٩٤/ شهريور ٨٧) در توضيح نحوهى ورود شهيارخان به راديو و ذكر توانايى ايشان
- مصاحبه با «حميد حامى» و «على موثقى» (شماره ١٠٦/ ويژه نوروز ٨٩) در مورد بازخوانى بدون اجازهى ترانههاي ايشان، تغيير متن و نام ترانههاى شهيار قنبرى بدون اطلاع او و در دفاع جانانه از حقوق مادى و معنوى جناب قنبرى و همكارانشان
- مصاحبه با سعيد دبيرى (شماره ١٥٠/ خرداد ٩٤) در توصيف جايگاه شهيار قنبرى در تاريخ ترانهى نوين و اشاره به انتشار كتاب «بنويس! ساعت پاكنويس»
اما شگفت آنكه ترانهسراى خوبِ ما جناب شهیار قنبری و مصاحبهكنندهي محترم، چشمها را بر اين به نيكى يادكردنها و دفاعيات ماهنامه بسته و همان قصور بىنيت و البته قديمىتر را مناسبتر براى طرح و انتشار دانستهاند.
حال بايد از ايشان پرسيد كه كدام رفتار، شايستهى الصاقشدن اتهام «كينهكشى شخصى» و البته «بهرهبردارى رندانه» به آن است؟ آيا اگر يك مقاله به دليل حذف نام ترانهسرا، خط بر تاريخ مىاندازد و چهره زخمى مىكند، انتشار چندين يادداشت و مصاحبه و پژوهش در تأييد ترانهسرا، چه بر سر تاريخ مىآورد و با چهرهى يك نشريه، هنرمند یا سایت و... چه مىكند؟
اميدواريم كه جناب شهيار قنبرى و شخص مصاحبهكننده، صرفاً به دليل بىاطلاعى از انتشار مصاديق بسيار در تأييد حسن نيت ما (با وجود انتشار گستردهى مطبوعاتى و اينترنتى و دسترسى آسان به آنها) چنين اشاراتى را عنوان كرده باشند و پس از اين بتوانيم «به همصدايى، به يكىشدن بنازيم».
حمید ناصحی
بهمن 1394
مديريت محترم سايت «موسيقى ما»!
نظر به اينكه در سال جارى و در يكى از مصاحبههاى منتشرشده در سايت شما، اتهاماتى به نشريهى «هنر موسيقى» و سردبير آن وارد شده است، خواهشمنديم جوابيهى زير را هرچند با تأخير، در فضاى مناسب منتشر فرماييد:
جناب شهيار قنبرى! «نگو قحطِ نوره اينجا»
در تاريخ شانزدهم تيرماه 1394 يعنى حدوداً شش ماه پيش، مصاحبهاى با جناب «شهيار قنبرى» در سايت «موسيقى ما»، منتشر شد. در ابتداى مصاحبه، مصاحبهكننده اينگونه نگاشته است:
«شهيار قنبرى آنسوى دنيا، مجلهاى چاپ ايران را پيش رو دارد. مجله تخصصى «هنر موسيقى» كه در چند شماره بهطور ويژه به ترانهسرايى در موسيقى پاپ پرداخته و بهجاى نام او، تنها سهنقطه گذاشته...»
و در ادامه آورده است: مىگويد: «از نيما و اخوان و شاملو كه ترانه ننوشتهاند، صحبت شده تا اردلان سرفراز و ايرج جنتى عطايى كه به قول نويسندهى مطلب انقلابى در ترانهسرايى ايجاد كردهاند؛ اما به اسم من كه رسيده، سهنقطه گذاشته!»
و دست آخر چنين نوشته:
«شهيار حالا به متن عذرخواهى سردبير آن مجله بعد از اعتراض مردم رسيده كه هيچ توجيه و توضيح منطقىاى ندارد. حذفى از سر كينهكشىهاى شخصى و بىثمر كه بيش از هر چيز و هر كس، خط بر تاريخ مىاندازد و صورت امروزى خودشان را زخمى مىكند.»
ضمن توجه به اينكه در نوشتار و مصاحبهى مذكور، مصاحبهگر بدون ذكر حتی خلاصهاى از جوابيهى سردبير ماهنامه «هنر موسيقى»، صرفاً به نقل گلايههاى ترانهسراى عزيز و طرح اتهام كينهتوزى شخصى به نشريه و شخص سردبير اكتفا كرده، توجه جناب شهيارخان قنبرى و مخاطبين سايت «موسيقى ما» را به برخى نكات جلب مىكنيم:
1- مطلب مذكور كه در شمارههای 75 الی 77 سال 1385 تهيه شده، بىشك حاوى نواقصى است كه «هنر موسيقى» هرگز منكر آنها نبوده و نيست؛ از جمله نام نبردن از جناب قنبرى که علت آن را سردبیر با حُسن نيتِ تمام، بعد از انتشار مطلب مذكور در سرمقاله خود در شماره 79 «هنر موسیقی» ذکر کرده و توضیحِ ارائه شده نشان میدهد نشانی از كينهورزى و عناد وجود ندارد!
2- انتشار عكسى از داريوش در كنار شهيار قنبرى و واروژان، در شماره 89 «هنر موسیقی» نشاندهنده این نکته است که نام و حتی عکس شهیار قنبری ممنوعالانتشار نیست و بد نیست بدانید که پس از چاپ این تصویر، مدیرمسئول نشریه از ارشاد تذكری شفاهی بابت چاپ تصوير داريوش گرفته است. جناب قنبرى انتشار عكس خود را در «هنر موسيقى» چگونه تفسير مىكنند؟
3- طبيعتاً پس از ايجاد نقصى در يكى از مطالب، در فضاى مطبوعاتى، توضيح و اصلاح مطلب در شماره یا شمارههاى بعد، بخشى از عرف است و هميشه -و از جمله در اين مورد- به منزلهى «عذرخواهى» نيست. در اين اتفاق نيز نهتنها برخلاف فرمايش جناب قنبرى، «اعتراض مردم» در كار نبوده -كه اساساً مردم دغدغههاى مهمترى براى اعتراض دارند، واژه «پرسش فردی» در توضیح سردبیر را ایشان به «اعتراض مردم» بدل کردهاند- بلكه معمول است كه پس از اعمال اين توضيح عرفى، صاحب حق، موضوع را پايان داده و حتی بسته به درجات اخلاقى، تشكرى هم زمزمه مىكند.
4- پس از انتشار آن مقاله در نشريهى «هنر موسيقى»، تا زمان انتشار مصاحبهى مذكور در سايت «موسيقى ما»، بارها نام «شهيار قنبرى» به مناسبتهاى مختلف در نشريه به نيكى و حتی در دفاع از ايشان آورده شده است. از آن جمله است:
- مصاحبه با «رحيم معيني كرمانشاهى» (شماره ٩٤/ شهريور ٨٧) در توضيح نحوهى ورود شهيارخان به راديو و ذكر توانايى ايشان
- مصاحبه با «حميد حامى» و «على موثقى» (شماره ١٠٦/ ويژه نوروز ٨٩) در مورد بازخوانى بدون اجازهى ترانههاي ايشان، تغيير متن و نام ترانههاى شهيار قنبرى بدون اطلاع او و در دفاع جانانه از حقوق مادى و معنوى جناب قنبرى و همكارانشان
- مصاحبه با سعيد دبيرى (شماره ١٥٠/ خرداد ٩٤) در توصيف جايگاه شهيار قنبرى در تاريخ ترانهى نوين و اشاره به انتشار كتاب «بنويس! ساعت پاكنويس»
اما شگفت آنكه ترانهسراى خوبِ ما جناب شهیار قنبری و مصاحبهكنندهي محترم، چشمها را بر اين به نيكى يادكردنها و دفاعيات ماهنامه بسته و همان قصور بىنيت و البته قديمىتر را مناسبتر براى طرح و انتشار دانستهاند.
حال بايد از ايشان پرسيد كه كدام رفتار، شايستهى الصاقشدن اتهام «كينهكشى شخصى» و البته «بهرهبردارى رندانه» به آن است؟ آيا اگر يك مقاله به دليل حذف نام ترانهسرا، خط بر تاريخ مىاندازد و چهره زخمى مىكند، انتشار چندين يادداشت و مصاحبه و پژوهش در تأييد ترانهسرا، چه بر سر تاريخ مىآورد و با چهرهى يك نشريه، هنرمند یا سایت و... چه مىكند؟
اميدواريم كه جناب شهيار قنبرى و شخص مصاحبهكننده، صرفاً به دليل بىاطلاعى از انتشار مصاديق بسيار در تأييد حسن نيت ما (با وجود انتشار گستردهى مطبوعاتى و اينترنتى و دسترسى آسان به آنها) چنين اشاراتى را عنوان كرده باشند و پس از اين بتوانيم «به همصدايى، به يكىشدن بنازيم».
حمید ناصحی
بهمن 1394
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 6 بهمن 1394 - 15:51
دیدگاهها
تنديهاى شهيارخان رو بذاريد به حساب كم لطفى هاى زيادى كه هميشه بهش شده شهيار قنبرى هميشه اسطوره ترانه باقي مي مونه و بهتره روزنامه نگارا يه كم با مدارا با ايشون برخورد كنن.
آقای ناصحی شما قبلا وبلاگ نداشتین؟ تو اون وبلاگ به شهیار قنبری آیا ناسزا نمیگفتین؟ مثلا از عباراتی مثل "خودپسندیهای شهیارمابانه" استفاده نمیکردید؟ یا با وبلاگهایی مثل ترانه نوین پستهای مشترک در حمایت از آقای عطایی و ضدیت با شهیار قنبری منتشر نمیکردید؟ البته شاید تشابه اسمی باشه!
شهيار عشقه. هر چي گفته حتماً درسته. اين آقا هم قبلاً وبلاگ فعال داشت و توى مجلات هم مى نوشت اما من يادم نمياد فحاشى كنه . بهش به قلمش نمياد.
حميد ناصحى وبلاگ ترانه امروز را مى نوشت و نقدهاش خوب بود
افزودن یک دیدگاه جدید