نگاهی به موسیقی فیلمهای حاضر در سیوششمین جشنواره فیلم فجر - 5 (فیلمهای «ماهورا»، «دارکوب» و «مصادره»)
از بیابانهای مکزیک تا جنوب شهر تهران
[ نسیم قاضیزاده - روزنامهنگار و منتقد ]
موسیقی ما - ستار اورکی امسال با دو موسیقی در جشنواره حاضر شده است؛ اولی فیلشاه که موسیقی پرکاری بود روی انیمیشن و دومی ماهورا که آن هم موسیقی پرحجمی است با فضایی متفاوت، بهزاد عبدی هم سرو زیر آب را ساخته و دارکوب را. او پیش از این هم همکاریهای موفقی را با بهروز شعیبی تجربه کرده بود. مصادره هم موسیقیای شاداب دارد که مسعود سخاوتدوست که موسیقی نفساش خوب شنیده شد آن را نوشته است.
نگاهی به موسیقی فیلم «ماهورا»: اثر ستار اورکی
برای اعرابِ ایران
برای اعرابِ ایران
اگر ماهورا فیلمی باشد که شما را تا ته همراه خود داشته باشد حتما نمیتوانید از کنار موسیقیاش راحت بگذرید. ستار اورکی برای ماهورا موسیقی پرحجمی نوشته که تقریبا در تمامی لحظات فیلم همراه گوشهای تماشاگر است و به فراخور لحظات مختلف در آن حضور دارد.
ماهورا در فضای جنوب، جزیرۀ هور و در میان نیزارها و مردمی که لباس عربی به تن دارند ساخته شده. همچون فضای فیلم که داستانی عاشقانه و در عین حال سخت از روزهای جنگ را روایت میکند، موسیقی فراز و فرود دارد. در لحظاتی که داستان عاشقانه روایت میشود و ما امین و ماهورا را در اوایل فیلم داریم، موسیقی ملودراماتیک پیش میرود و بعد با کشته شدن عروس جوان لحن موسیقی هم عوض میشود.
در موسیقی ماهورا، فضای عربی فضای غالب است و به همین نسبت موسیقی هم با بهرهگیری از سازهای عربی همچون عود در کنار کوبهایهایی که موسیقی این منطقه را تداعی میکنند روی تصاویر آمده است. البته بهرهگیری از گروه کر، به خصوص آوای زنانِ داغدیده که بخش مهمی از فیلم را تشکیل میدهند پارت دیگری از موسیقی است. در کنار فیلمبرداری چشمنواز ماهورا، موسیقی هم به چشم میآید چرا که حضوری پررنگ در تمامی لحظات دارد. از مهمترین نکاتی که میتوان در موسیقی این فیلم به آن اشاره کرد پیوستگی ساختار درونی موسیقی و داشتن خط ارتباطی میان قطعات مختلف است که ما را به داشتن یک تفکر واحد در پسِ پشت این موسیقی میرساند. ستار اورکی که خودش از خطۀ جنوب آمده از دانش فردیاش برای ساخت این موسیقی بهره گرفته و ترکیبی از موسیقی افکتیو و دراماتیک را برای اولین ساختۀ حمید زرگرنژاد ساخته است.
از بهترین لحظات موسیقی در ماهورا میتوان به رنگآمیزی صحنهها در سکانس تعمیر لباس عروس و دورهمنشینی زنان اشاره کرد. همچنین است در زمان آماده کردن مقدمات عروسی و آواز زن عرب که به خوبی روی تصاویر نشسته است. البته موسیقی ماهورا از این لحظات باز هم دارد. آغاز حمله به سوسنگرد در میانه عروسی و موسیقی که همراه با تصاویر روی جاده بالا میآید هم شنیدنی است؛ تقابل موسیقی عروسی و شادیانهها با سازهای زهی که مشغول نواختن نوای عزای جنگاند. کمی بعدتر با ورود تانکها که با کوبهایها و زهیها روایت میشوند بهترین ملودی موسیقی شنیده میشود . امسال در فیلمهای جشنواره خوشبختانه چندبار نوای زنان هم هرچند عربی به گوش رسید که خودش در رنگآمیزی موسیقی فیلم در سینمای ایران موثر است.
شاید اگر حجم موسیقی اینقدر زیاد نمیبود، آنهم در شرایطی که خود فیلم هم موسیقی درونی و آواز و رقص و نیانبان و غیره و غیره دارد، موسیقی ماهورا میتوانست بیش از اینها هم خودنمایی کند و در لحظاتی که باید تاثیرگذاری مضاعفی داشته باشد اما این حجم زیاد در کنار سر و صداهای جنگ، ، صدا و موسیقیهای رادیو افکتهای صوتی خود فیلم باند صوتی فیلم را چنان سنگین کردهاند که شاید ذهن توانِ تجزیه و تحلیل آنها را از جایی به بعد به کندی انجام دهد. با این حال هرگز نمیتوان از زحمت فراوانی که ستار اورکی با ارکستری بزرگ که تمامقد برای اجرای این موسیقی توان گذاشتهاند گذشت. همچنین موسیقی ماهورا هم همچون چند موسیقی خوب دیگر در جشنواره امسال میتوانست ملودیهای کمتر اما پررنگتر و بیادماندنیتری داشته باشد که مخاطب را تا بیرون از سالن همراهی کنند اما حدسم این است که زحمت دشوار و زیاد ساخت موسیقیای تا این اندازه پرحجم دیگر توان و وقت ساخت آن را باقی نگذاشته.
نگاهی به موسیقی فیلم «دارکوب»: اثر بهزاد عبدی
موسیقیِ پیشگو
موسیقیِ پیشگو
از بهترین آثار بهزاد عبدی حتما دهلیز است که برای بهروز شعیبی آن را ساخته. این نکته خودش آنقدر امیدبخش است که میتوان با آسودگی بیشتری بدون انتظار شنیدن صدای ارکسترهای بزرگی که معلوم نیست بعضیهایشان کارشان در فیلمهای کوچک چیست به موسیقی دارکوب گوش داد.
تیتراژ با تصاویری شاد از یک تولد آغاز میشود اما موسیقی کار خودش را میکند و اضطراب را با ویلنها مینوازد؛ موسیقی پیشگویی میکند حادثهای را که به سرعت در شرف وقوع است. مهمترین نکتهای که باید در موسیقی دارکوب به آن اشاره کرد، گزیدهگویی آن و پرهیز از پرگویی است. تا آنجا که در برخی سکانسها رسما به سکوت در برابر موسیقی ارج و قربی ویژه داده شده است. از جمله آنها میتوان به سکانس اعتراف "نیلوفر"(مهناز افشار) به "مهسا"(سارا بهرامی) درباره زنده بودن فرزندش "باران" اشاره کرد.
موسیقی با هاشورهای کوتاه و ضرباتی که قصد خودنمایی ندارند بالا میآید. هرچند که تمامی موسیقی تحت تاثیر شخصیت "مهسا" است اما همچون خود شخصیت حالات مختلفی را تجربه میکند؛ همانقدر پرافت و خیز و پر از کنشهای متفاوت. یکی از سکانسهای خوب موسیقی در زمان دعوای زنان در خانه قدیمی اتفاق میافتد که موسیقی روندی متفاوت از تصاویر را در پیش میگیرد. همینطور است زمانی که "تینا" قصد کشتن "مهسا" را دارد و ویلنها و هارپ نوای این صحنۀ سخت را میسازند.
فیلم با تیتراژ ترانه و لالایی معروف "ثمین باغچه بان" بالا میآید که هرچند بهترین انتخاب ممکن برای موسیقی تیتراژ نیست اما بیربط هم نیست. موسیقی در دارکوب هدفش حضوری زیرپوستی است و نه چیزی بیش از این که به زیبایی از عهدۀ همین کم برآمده است.
نگاهی به موسیقی فیلم «مصادره»: اثر مسعود سخاوتدوست
شاداب و غیرایرانی
شاداب و غیرایرانی
موسیقی کمدی ساختار و فرمولهای خودش را دارد؛ از سازبندی گرفته تا لحن تا استفاده از موسیقی باکلام. مسعود سخاوتدوست در نفس همراه با نرگس آبیار و محمدحسین قاسمی بوده و حالا تهیهکننده این فیلم و مشاورش همین تیم بودهاند و احتمالا طبق تیم ورک موفقی که در نفس داشتهاند بار دیگر سراغ او رفتهاند. با اینکه شخصا تا پیش از این از سخاوتدوست موسیقی کمدی نشنیده بودم اما به نظر میآید از این تجربه سرافکنده بیرون نیامده هرچند که به ساختاری متحدالشکل بین موسیقی آمریکا و موسیقی ایران نرسیده اما موسیقی بلاتکلیف هم نیست. این بلاتکلیف نبودن دلیلش مشخص است؛ موسیقی بیشتر سمت ورِ آمریکایی و مکزیکی افتاده تا سمت موسیقی زکریا(هومن سیدی) و پدرش(رضا عطاران).
از سویی دیگر از آنجا که شخصیت رودریگو(مزدک میرعابدینی) نوازنده و خوانندهای است مکزیکی و در فیلم اشارات متعددی به مکزیک دارد، موسیقی این خطه هم چه در ساندترک و چه در خود فیلم حضوری فعال دارد. به اینها اضافه کنید لحن موسیقی وسترن و کابویی را که هرچند در فضای کمدی دفرمه شده اما توانسته تا حدودی به فضاسازی کمک کند. یکی از بهترین لحظات موسیقی که تاثیر مستقیم داستانی هم دارد، اجرای قطعهای با پیانو در کافه-رستوران با صدای رودریگو است.
با مهاجرت شخصیت اصلی به لسآنجلس میتوان شاهد تغییر لحن موسیقی هم بود که بیشتربه سمت موسیقی ایرانی و آمریکایی میرود. حقیقت این است که در خود فیلم آنقدر موسیقی حضور دارد که جای چندانی برای استفاده از موسیقی فیلم نمانده اما همانهایی که ساخته شدهاند همچون صحنههای خواب و رویا نمره قبولی گرفتهاند.
پایانبندی فیلم همراه با آواز "پرواز همای" روی شعر "یک نفر نان داشت اما بینوا دندان نداشت" است که البته باید درباره ربط این موسیقی و ترانه به خود فیلم لحظاتی را اندیشید بلکه به جواب رسید یا شاید هم همچون من نرسید و تفکر را رها کرد!
منبع:
سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 21 بهمن 1396 - 15:08
افزودن یک دیدگاه جدید